تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

( کاملا ) قابل قبول باور پذیر قابل باور ( که هیچ کس شک نمیکنه! ) capable of causing someone to believe that something is true or real. ( همه رو ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

صدای خنده های ممتد صدای قهقهه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

used to suggest that one may be willing to do something unexpected or unlikely used to tell someone to give one a chance to do something, answer a ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

غرق در فکر، ( در مورد چهره ) ( و غافل از اطراف خود ) thinking deeply about something private, rather than about what is happening around you

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

truculent or uncooperative behaviour رفتار خشن و خودسرانه ( که همکاری کسی را قبول نمیکنه ) INFORMAL NORTH AMERICAN individuality and self - conf ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

توافق که از قبل تعیین شده توافقی که از قبل کرده باشند!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

قوانین و مقررات محدود کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

break - up breakdown تخریب خرابی از کار اقتادن فروپاشی - فرو ریزی اختلال weakening تضعیف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

به هم ریخته و عصبی - عصبانی مثل وقتی که میگیم اعصابم به هم ریخته!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

a cause of anxiety or worry issue matter

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

To undertake a risky or daring journey To travel To journey To go To move سفر کردن رفتن ( مخصوصا وقتیکه سفر خطرناک و پر خطر باشه و دل و جرئت و ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

Soulless بی روح Empty تو خالی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

جدال/کشمکش/مجادله/ جدال/. . . ستیز /جنگ /نبرد / . . بر سر ِ. . . The infection resembles one developed by Earth during their bacteriological - wa ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

To expect To count on توقع داشتن انتظار داشتن To perdict

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

بی لیاقتی عدم لیاقت عدم شایستگی عدم ( وجود ) کفایت و صلاحیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

1. failing in or neglectful of ( a matter, a duty or obligation ) غافل نا آگاه بی خبر از ( . . . ) لا ابالی بی مبالات بی ملاحضه سر بهوا صفت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

1. Which of two possibilities will be chosen Between two different possible options بین دو انتخاب ممکن /دو احتمالات در دسترس هر یک از دو روش/شیوه م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

impossible with no chance of success useless no - win بدون شانس/ احتمال/امکان موفقیت ( هیچ شانس /امکال /احتمال موفقیت نیست ) بی فایده بیهوده بی حا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

تداعی کننده خاطرات . . . تداعی کننده روزهای گذشته یادآور. . . ( چیزی ) تداعی کننده ی ( چیزی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

To order To command To tell To require To demand To call upon

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

On report ( به مقامات ) !!! ریپورت کسی را دادن کسی را ریپورت کردن گزارش کسی را دادن گزارش کار کسی را دادن Consider yourself on report !

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

خوشایند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

We can't just stay here and take it نمیشه که همینجا بایستیم و هیچ کاری نکنیم /هیچی نگیم و بگذاریم هر چی میخوان بهمون بگن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

Involving or characterized by mystery, secrecy, intrigue, or espionage. مرموز مرموزانه پر رمز و راز اسرار آمیز مخفیانه و سری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

موضوعی را تو جمع مطرح کردن موضوعی با بقیه در میان گذاشتن به جای پشت سر شون حرف زدن موضوعی با کسی در میان گذاشتن به جای پشت سرش حرف زدن In or in ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

unacceptable extremely distasteful غیر قابل قبول غیر قابل پذیرش /تصور فوق العاده / خیلی / بیش از اندازه ناخوشایند حال به هم زن revolting disgusti ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

اصول اخلاقی مقررات اخلاقی قوانین اخلاقی قانون های اخلاقی شرافتمندانه/ محترمانه ی ( یک جامعه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

Noun : "Come to fuitition" realization actualization واقعیت ( به . . . پیوستن ) حقیقت تحقق achievement attainment accomplishment resolution succes ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

تیزبینی دقت فکر زیرکی و ذکاوت نکته بینی، نکته سنجی هوشمندی، هوشیاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

trouble misery misfortune Woe

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

to show people what you think or believe by behaving in a particular way

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

به طور محکم و سفت ( که تکان نخوره ) سفت و سخت و یا دقت . . . ( کاملا ثابت بمونه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

easily excited . . . که زود با هر چیز کوچکی هیجانی میشه/هیجان زده میشه/احساساتی میشه/برانگیخته میشه/عصبانی میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

Adj : abandoned or deserted متروک دورافتاده خالی از سکنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

US, informal to talk with ( someone ) in order to report or find out new information

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

used to say that you will have finished doing something if you just do one more thing: مورد استقاده: وقتی با این کاری که داری میکنی دیگه کارت تموم شه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

ایمن سازی Insufficient safeguards built in. Star Trek TOS

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

Noun : ceremony مراسم رسم مراسم سنتی Adj : Ceremonial Customary Traditional Formal مرسوم سنتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

two - faced back - stabbing دو رو ریاکار - ریاکارانه مکار نمک به حروم بی وفا، عهدشکن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

outside the bounds of acceptable behaviour. ( رفتار ) غیر قابل قبول، نا مناسب، خارج از ادب، خارج از نزاکت، خارج از عرف، شنیع، وقیح، آنه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

1. chiefly British As a noun : Eternity به عنوان اسم: ابدیت، جاودانگی، جاودانی، بی زمانی، بی پایانی، تمام نشدن، به آخر - پایان نرسیدن I am the Gu ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

To make an effort To aim قصد به انجام کاری داشتن قصد داشتن برای انجام کاری قصِد انجام کاری را داشتن ما قصد دارییم که . . . ما میخواهیم تلاش کنیم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

Noun: power control authority اختیار، قدرت، اجازه، تسلط، حق ( قانونی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

Noun : a switch or other device by which a device or vehicle is regulated Switch Knob Button Dial Handle Instrumental panels Dashboard کلیه ی وسای ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

an instance of a disease, injury, or problem ( موارد ) مورد بیماری/آسیب دیدگی/ مشکل patient sick person مریض بیمار مبتلا sufferer victim قربانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

Probability Chance

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

exceptionally clever or talented به طور استثنایی باهوش یا با استعداد gifted talented genius ingenious intelligent intellectual bright clever smart ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

To insert or bring into something To insert To place To put To add 1. to bring a plan, system, or product into use for the first time 2. to br ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

Adj certain to remain safe and unthreatened Or feeling free from fear or anxiety صفت برای حس کسی که مطمئنِ که در امن و امان و دور از خطر قرار دارد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

the aim or purpose Goal هدف مراد مقصود منظور قصد