تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

1. conception impression idea concept Vision mental picture conceptualization تصور ذهنی تصویر ذهنی 2 mirror image بازتاب ذهنی 3. the general imp ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

no feeling of being upset از دست کسی دلخور/ناراحت/عصبانی نبودن از دستم دلخور نیستی که. اصلا از دستت دلخور نیستم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

As an adj used to describe something that is done exactly as it should be done, or happens exactly as it should happen conforming or corresponding ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

تسلط پیدا کردن بر . . . به عهده گرفتن کنترل /قدرت ( کنترل - قدرت رو به دست گرفتن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

To cause To create To lead to To result in To generate To produce

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

به سوی مشخصی رفتن/حرکت کردن در مسیر خاصی حرکت کردن به طرف خاصی درحرکت بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

ناقل بیماری ( در فردی که خود علایم و نشانه ای از آن بیماری بروز نمیدهد ) ناقل ویروس یا میکرب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

To to understand something such as an explanation or story To understand the meaning or tendency of ( a speaker or argument ) To understand To ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

Adj: very pleasing because much needed or desired pleasant pleasing refreshing favourable much needed to one's liking desirable No doubt you'd lik ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

more intense than normal شدیدتر از حد نرمال

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

دور افتاده ( از کسی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

To remain in a place after others have left.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

used to suggest that one may be willing to do something unexpected or unlikely used to tell someone to give one a chance to do something, answer a ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

صدای خنده های ممتد صدای قهقهه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

To Undergo دستخوش چیزی شدن دچار ( چیزی ) شدن When suddenly faced by the unknown or imminent danger, human will invariably experince a split second ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

( کاملا ) قابل قبول باور پذیر قابل باور ( که هیچ کس شک نمیکنه! ) capable of causing someone to believe that something is true or real. ( همه رو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

Strange Unusual Odd Different Abnormal Puzzling Eccentric Queer Unexpected

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

to attribute ( one's own ideas, feelings, or characteristics ) to other people or to objects نسبت دادن منتسب کردن اطلاق کردن وابسته کردن ( دلیل به عم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

truculent or uncooperative behaviour رفتار خشن و خودسرانه ( که همکاری کسی را قبول نمیکنه ) INFORMAL NORTH AMERICAN individuality and self - conf ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

غرق در فکر، ( در مورد چهره ) ( و غافل از اطراف خود ) thinking deeply about something private, rather than about what is happening around you

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

توافق که از قبل تعیین شده توافقی که از قبل کرده باشند!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

شرافتمندانه, پاک، بدون گناه، منزه !!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

قوانین و مقررات محدود کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

break - up breakdown تخریب خرابی از کار اقتادن فروپاشی - فرو ریزی اختلال weakening تضعیف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

به هم ریخته و عصبی - عصبانی مثل وقتی که میگیم اعصابم به هم ریخته!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

To undertake a risky or daring journey To travel To journey To go To move سفر کردن رفتن ( مخصوصا وقتیکه سفر خطرناک و پر خطر باشه و دل و جرئت و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

a cause of anxiety or worry issue matter

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

1. Which of two possibilities will be chosen Between two different possible options بین دو انتخاب ممکن /دو احتمالات در دسترس هر یک از دو روش/شیوه م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

ناگهانی یه دفعه ای ! با شدت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

تداعی کننده خاطرات . . . تداعی کننده روزهای گذشته یادآور. . . ( چیزی ) تداعی کننده ی ( چیزی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

worth the time, money, or effort spent of value or importance ( برای توصیف چیزی که ) ارزش و اهمیت دارد worthy valuable significant important purp ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

To order To command To tell To require To demand To call upon

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

: As a noun A fantasizer A dreamer A sentimentalist موجود - آدمِ خیال باف خیال پرداز خیال اندیش Opposition of romantic= realistic کسی که واقع ب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

On report ( به مقامات ) !!! ریپورت کسی را دادن کسی را ریپورت کردن گزارش کسی را دادن گزارش کار کسی را دادن Consider yourself on report !

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

خوشایند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

We can't just stay here and take it نمیشه که همینجا بایستیم و هیچ کاری نکنیم /هیچی نگیم و بگذاریم هر چی میخوان بهمون بگن.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

خمیده یا آویزان ( به خاطر سنگینی وزن چیزی ) Branches sagged under the weight of snow

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

Soulless بی روح Empty تو خالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

To expect To count on توقع داشتن انتظار داشتن To perdict

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

Involving or characterized by mystery, secrecy, intrigue, or espionage. مرموز مرموزانه پر رمز و راز اسرار آمیز مخفیانه و سری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

موضوعی را تو جمع مطرح کردن موضوعی با بقیه در میان گذاشتن به جای پشت سر شون حرف زدن موضوعی با کسی در میان گذاشتن به جای پشت سرش حرف زدن In or in ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

اصول اخلاقی مقررات اخلاقی قوانین اخلاقی قانون های اخلاقی شرافتمندانه/ محترمانه ی ( یک جامعه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

to show people what you think or believe by behaving in a particular way

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

Noun : "Come to fuitition" realization actualization واقعیت ( به . . . پیوستن ) حقیقت تحقق achievement attainment accomplishment resolution succes ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

trouble misery misfortune Woe

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

easily excited . . . که زود با هر چیز کوچکی هیجانی میشه/هیجان زده میشه/احساساتی میشه/برانگیخته میشه/عصبانی میشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

از هر لحاظ از هر جهت/سو از هر نظر از همه ی لحاظ از همه ی جهات کاملاً

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

a state of despair, typically one which results in rash or extreme behaviour حالت نومیدی/یاس/درماندگی که باعث ناهنجاری در رفتار میشود ( رفتار های عج ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

used to say that you will have finished doing something if you just do one more thing: مورد استقاده: وقتی با این کاری که داری میکنی دیگه کارت تموم شه ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

outside the bounds of acceptable behaviour. ( رفتار ) غیر قابل قبول، نا مناسب، خارج از ادب، خارج از نزاکت، خارج از عرف، شنیع، وقیح، آنه ...