تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

کلیه ی جزئیات، همه ی جزئیات، همه چیز Everything, all, every detail

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

To the point of تا آن جایی که، تا حدی که

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

با فاصله، دور افتاده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

عصبی، نا آرام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

صدای ضعیف، صدای کم، صدا از دور، صدای غیر قابل تشخیص

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

به طور جدی سرسختانه بدون توقف به طور متمرکز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

داستان بافتن، داستان سر هم کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

By then, by now تا الان، تا این زمان In the past Before now, already از قبل قبل از قبلاً

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٥

Eager, wanting, longing, yearning In want of مشتاق، پر اشتیاق، مای بودن به چیزی، خواستار چیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

عصبانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

کناره گیری کردن، گوشه عزلت بر گزیدن، در انزوا رفتن، در انزوا بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

داد زدن، فریاد زدن ( از روی عصبانیت )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠٢

بی ارزش، بی مصرف صفتی که به کسی که کاری درست انجام نمی تونه بده میدهند. افتضاح، مزخرف.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

نامفهوم، پیچیده، گیج کننده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

آرزو، میل زیاد، علاقه، حس خواستن، حس تشنگی، حس نیاز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

تغییر ناپذیر استوار مصمم Fixed

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

ادامه دار مداوم متوالی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

Sequential ترتیبی, متوالی، پی در پی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠٣

( طرز فکر یا رفتار ) مریضانه و غیر معمول، حال به هم زن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ظریف Elegant, graceful

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

Craftman هنرمند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

Petrified میخ کوب شده برجای خشک شده گیج و مات و مبهوت شده unable to think clearly or deal with a situation because of fear or a shock

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

slightly offensive کمی اهانت آمیز، بی ادبانه، یا از روی بی احترامی Rude, disrespectful

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مداخله کردن ( مخصوصا به منظور کمک ) Get involved especially to help

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

غرق در فکر، ( در مورد چهره ) ( و غافل از اطراف خود ) thinking deeply about something private, rather than about what is happening around you

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

a feeling of refreshing tranquility and an absence of tension or worry. حس راحتی، آرامش، آسودگی، حس آرامش تازه، حس آسودگی و بدون هیچ دغدغه ایی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

خمیده یا آویزان ( به خاطر سنگینی وزن چیزی ) Branches sagged under the weight of snow

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

صدای خنده های ممتد صدای قهقهه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تغییر کرده، عوض شده، تبدیل به ( چیز دیگری ) شده.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

( صفت ) کسی که فکر و ذهن اش یه جای دیگه است، خودش اینجا، فکر اش یه جای دیگه. جدا از از چیزی مثلا ( این دنیا، از زندگی ) ،

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣٦

دلبستگی، دوستی، علاقه، پیوستگی ( بین دو دوست، عاشق ) رابطه - ( با هم بودن )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

دوره, مدت، مدت زمان،

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

دور افتاده ( از کسی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

completely confused سر در گم، گیج

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

ضعیف، ناتوان، بی دوام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

Soulless بی روح Empty تو خالی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

Soulless بی روح، خشک Empty خالی, تهی, پوچ, تو خالی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ایمان، پاکی،

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

, wickedness , Vice گناه، بدی، کار بد، بدجنسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

To indulge, to bask in, to revel in ( a feeling ) ( با یه حس ) حال کردن، از ( یه حس ) لذت بردن To wallow in self - pity/despair/defeat etc To se ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

به طور مداوم، به طور پایدار، ، دائما، بدون توقف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

بزرگی، عظمت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

Intended, aimed, destined بر آن شده نائل شده سرنوشت ( . . . ) شده ( برای چیزی یا کاری/ به عنوان . . . . ) در نظر گرفته شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

To lose yourself in something to be paying so much attention to something that you do not notice anything else غرق شدن، غرق کردن ( خود در چیزی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

به جنگ رفتن، جنگ کردن، جنگیدن، در حال جنگ بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به رنگ . . . آمیخته به رنگ، به رنگ ( چیزی ) در آمده Fear - tinted eyes چشمانی به رنگ ترس، آمیخته به رنگ ترس، به رنگ ترس در آمده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

یه عالمه، خیلی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

کینه، نفرت، بدخواهی، بد جنسی، بد خواهی، دشمنی، سو نیت، دیو سیرتی، عداوت خشم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تشکیل دهنده constituent

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

distinctive ویژه، خاص، برجسته، متمایز