پیشنهادهای Sunflower (١,٥٦١)
As a noun تضاد، مغایرت، ضد و نقیض، Ex: Rule number 35 of Shams of Tabriz In this world, it is not the similarities and regulations that takes u ...
To fail to be remembered by someone از خاطر کسی دور شدن به ذهن/خاطر/فکر کسی نرسیدن To fail to be noticed by someone از نظر/چشم/توجه کسی دور ماندن - ...
تیره کردن، تار کردن، تیره شدن، تار شدن, تیره و تار کردن/شدن جلوی. . . . . را پوشاندن/گرفتن
شدید با شدت به شدت ( سخت - زیاد ) adv
To be Warm to someone To begin to like someone, be fond of کم کم علاقه مند شدن، شیفته ی کسی شدن، دوست دار کسی شدن، احساس صمیمیت کردن،
ایمان، پاکی،
a thing that may be chosen or done out of several possible alternatives Hope Option Alternative Choice Course of action Solution امید انتخابِ ممکن ...
مجذوب چیزی شدن
Noun : Synchronization هماهنگی هم زمانی تقارن همگامی همگاه سازی, همگام سازی Verb : To synchronize هماهنگ کردن هم زمان کردن همگام کردن صفت نیست ...
Topple to the ground نقش زمین شدن
آرام، راحت، بی دغدغه، که هیچ چیز/هیچ کس نمی تونه به هم بزنه unperturbed tranquility آرامشی که هیچ کس نمی تواند به هم بزند
showing little - no interest or emotion با خونسردی، با بی تفاوتی، با بی اعتنایی، به آ رامی و بدون احساس، از روی بی علاقه گی،
به درستی, به طور صحیح، به شکل مناسب، به شکل درست و به جا،
To succeed in influencing or having an effect on تاثیر گذاشتن رو کسی نفوذ کردن ( به اعماق وجود/قلب کسی ) To influence To get to There must be som ...
مخالفت - نافرمانی - سر پیچی
Extremely impressive, Skilful Remarkable Amazing فوق العاده ، استادانه، ماهرانه، تحسین برانگیز، عالی، . . . ( به گونه ای که فکر یا احساسات را تحت ...
the action of unfairly criticizing someone or something انتقاد سخت انتقاد ناعادلانه ایراد غیر منصفانه ایرادگیر سخت و نابجا توهین به مهارت واعتبار ساب ...
نظیر همتا مشابه ( چیزی شبیه به . . . ) ( چیزی مشابه . . . ) There is no analogue to this structure in Federation techology. Star Trek TOS
To stop talking Stop talking Shut up
a jagged white flash of lightning flash نورِ برق نه رعد برق نور است رعد صداست
ارزش قائل شدن برای کسی
to fail to stay aware of the time از زمان/ساعت غافل شدن ( وقتی طرف نمیدونه ساعت چنده/چند شنبه است. یا اصطلاحا زمان از دست اش در میره/ در رفته ) ...
- At all - Under any circumstance - In any way اصلا، ابدا، به هیچ وجه ( ممکن ) ، به هر صورت، در هر صورت، تحت هر شرایطی، تحت هیچ شرایطی.
To construct To create To produce ساختن - بنا کردن درست کردن به وجود آوردن ایجاد کردن This arena of death that you've devised for your pleasure, . ...
1. Arranged in a neat tidy way - به صورت مرتب و منظم 2. Absolitely, literally, definately, به طور قطع! مطلقا، کاملا، قطعا . . . 3. Exactly, corr ...
of a type that is not exactly the same as the actual thing, or is not as good as the actual thing Something that is similar to, close to, or like w ...
with the capacity to develop or happen in the future به طوریکه که امکان دارد در آینده . . . قابلیت /تواناییِ . . . دارد قابلیت/توانایی . . . بودن د ...
از بین بردن داغون کردن
Noun: جابه جایی تغییر جا تغییر مکان جا عوض کردن . . . . . . . . . . . . . . . . . ( دو فرد یا دو چیز )
Noun something that is usual, typical, or standard ( هر ) چیزی که نرمال است ( هر ) چیزی که معمولی /عادی/ متعارف / استاندارد . . . است
کناره گیری کردن، گوشه عزلت بر گزیدن، در انزوا رفتن، در انزوا بودن
To deprive of something necessary محروم کردن ( از چیزی که حیاتی و لازم و مورد نیاز است )
ماهر, تعلیم دیده، آموزش دیده
1. if ideas, beliefs, emotions etc permeate something, they are present in every part of it To fill فرا گرفتن پر کردن ( مثلا هوا ) احاطه کردن 2. ...
analysis assessment estimation opinion
To try to pull something = To play a trick on someone To deceive someone سر کسی رو شیره مالیدن سربه سر کسی گذاشتن سر کسی کلاه گذاشتن کلاه کسی را برد ...
an activity or organization used as a means of concealing an illegal or secret activity front disguise مخفی کاری 2. an identity adopted by a spy ...
پاک کردن Clear your mind and answer me as quickly as you can. Friend
Causing one to lose courage or confidence disconcerting مضطرب کننده اضطراب آور نگران کننده
a long, angry speech of criticism or accusation سخنرانی - نطق انتقادی ( همراه با متهم کردن کسی ) نطق بلند و بالا و پر از انتقاد و اتهام نطق طولانی ...
redeeming quality/feature etc ( = the one good thing about an unpleasant person or thing یه مشخصه / صفت / ویژگی /کیفیت . . . خوب و خوشایند در مورد ی ...
مجوز مجوز بودن در جای مجوز ورود و خروج به جایی مجوز رفت آمد به جایی Have clearance مجوز داشتن مجار بودن Dr. Macoy has clearance throughout the sh ...
Adj relating to or causing psychological trauma ناشی از ضربه ی روانی /آسیب روانی ناشی از ضربه روحی /آسیب روحی ناشی از ضربه / آسیب های روحی روانی نا ...
Instrument Tool Equipment Machine Mechanism Device Hardware 2. System
بزرگی، عظمت
مچهول، نا معلوم، ناشناخته ( برای خود ) ، بدون اینکه ( خودت/ خودش/ . . . ) بدانی/ بداند. . . )
in addition furthermore بعلاوه اضافه بر این/آن ( تازه )
To correlate with هماهنگ بودن مطابق بودن مرتبط بودن ارتباط داشتن
هر وقت اراده کنیم ! هر وقت که بخواهیم !
To be uncovered فاش شدن افشا شدن برملا شدن آشکار شدن