١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٢١ بازدید

از اصطلاح محاوره ای   " the big time"  کجاها استفاده میکنن؟

١ ماه پیش
٠ رأی

(1)اگر صفت باشد (شغل و مقام):  بالاترین یا موفق ترین سطح  / اوج  (2) اگر نقش قید داشته باشد (نشان دهنده مقدار است): به مقدار زیاد/خیلی زیاد

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٣٦ بازدید

He always gives such _____________ gifts that are perfect for the recipient.

١ ماه پیش
١ رأی

Such + adj + noun  از  such‌ استفاده می‌کنیم تا به صفت ها، قید ها و اسم ها شدت بدهیم. قبل از اسم در جمله از کلمه such استفاده می‌کنیم که معرف اسمی است. حتی اگر این اسم همراه با صفتی بیاید، ...

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
٣٥ بازدید

 اصطلاح  Face the music  کجا بکار میره ؟

١ ماه پیش
١ رأی

کاربرد: (1)مواجه شدن با عواقب یا مشکلات ناشی از اعمال خود (2) پذیرفتن انتقاد یا تنبیه برای کاری که انجام داده اید، به گردن گرفتن مسئولیت تبعات آنچه انجام داده اید. معنی:  خربزه خوردن و پای لرز   آن نشستن نتیجه عمل خود را قبول کردن به سزای عمل خود رسیدن با عواقب عمل خود مواجه شدن نتیجه ناخوشایند عملی را تحمل کردن

١ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
٦٦ بازدید

کاربرد اصطلاح محاوره ای  "  Go cold turkey"

١ ماه پیش
٢ رأی

این اصطلاح سه معنی‌‌ دارد : (1)در مورد معتادان: ترک اعتیاد (یکباره و بطور کامل)- محروم کردن یا شدن معتاد از آنچه که به آن اعتیاد داره)  مثال: He decided to go turkey and has not touched opium si ...

١ ماه پیش
٢ رأی
٤ پاسخ
٥٩ بازدید

هم معنی انگلیسی برای  have half of the time

١ ماه پیش
١ رأی

مترادف برای عبارت have  half of  the time : Part of the time Half of the period   

١ ماه پیش
٣ رأی
٥ پاسخ
٩٠ بازدید

معادل فارسی " Flea market"  چیه ؟

١ ماه پیش
٣ رأی

a market where sales old, cheap or second hand things. تعریف: بازاری که در ان اشیاء کهنه ، ارزان یا دست دوم به فروش میرسد. معنی: سمساری/بازار دست دوم فروشی

١ ماه پیش
٣ رأی
تیک ١٢ پاسخ
٨٩ بازدید
چند گزینه‌ای

This new printer is recommended as being ...... reliable.

١ ماه پیش
٢ رأی

گزینه دوم  معنی: این چاپگر جدید به عنوان چاپگری بسیار قابل اطمینان توصیه می‌شود.  

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٥٢ بازدید

" Lose your touch"  یعنی چی؟

١ ماه پیش
٢ رأی

به  خوبی سابق نبودن  پسرفت کردن  از دست دادن یک قابلیت یا استعداد  اُفت کردن   از یاد رفتن مهارت

١ ماه پیش
٢ رأی
١ پاسخ
٣٦ بازدید

disgraceful / shameful این دو تا کلمه بیانگر کدوم صفت با FUL هستن ؟

١ ماه پیش
٢ رأی

Shameful : شرم اور/ خجالت اور Disgraceful: ننگین/خفت بار/شرم اور/آبرو برنده 

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٤٢ بازدید

 A _____________ smile crossed her face as she looked through old love letters from her husband.

١ ماه پیش
٠ رأی

Pleased / charming/delight/dazzling/beaming/sweet + smile.  

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٦٣ بازدید

استفاده ی  اصطلاح :  " can't help something meaning" کجاست ؟

١ ماه پیش
٢ رأی

If you can't help the way you feel or behave, you cannot control it or stop it happening. این اصطلاح هنگامی استفاده می شود که احساس یا رفتاری را نمی توان کنترل کرد یا وقتی که کسی نتواند از انجام کاری دست بکشد یا صرف نظر کند. I couldn’t help thinking about the past. معنی: نمی توانم فکر کردن درباره گذشته را متوقف/کنترل کنم.  

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
٦٧ بازدید

" Seismic retrofitting techniques"  اصطلاح تخصصی کدوم رشته است ؟

١ ماه پیش
١ رأی

این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته مهندسی عمران است. معنی : مقاوم سازی لرزه ای .

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٧٥ بازدید

اصطلاح محاوره ای  " Ring a bell"  کی بکار میره ؟

١ ماه پیش
٣ رأی

هنگامیکه چیزی یا فردی برایمان اشنا باشد به گونه ای که تصویر مبهمی از ان در ذهن وجود داشته باشد و ممکن است که اسم ان را به خاطر نیاوریم می توان از این اصطلاح استفاده کرد.   معنی: کسی یا چیزی را به   جا اوردن اشنا به نظر رسیدن تداعی شدن  جرقه ای در ذهن خوردن یا به یاد اوردن

١ ماه پیش
٢ رأی
٨ پاسخ
١٠٨ بازدید

جمله به چه کلمه ی انگلیسی اشاره داره ؟ A line on the surface of something along which it has split without breaking apart

١ ماه پیش
٣ رأی

معادل کلمه crack هستش.  

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٧٧ بازدید

معادل فارسی برای اصطلاح محاوره ای : third time the charm

١ ماه پیش
٣ رأی

معادل : تا سه نشه بازی نشه هستش. انگلیسی امریکایی: third time is the  charm انگلیسی بریتانیایی: third time lucky 

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٥٦ بازدید

معادل فارسی برای اصطلاح : race against time

١ ماه پیش
١ رأی

مفهوم:  تلاش برای به پایان رساندن کاری با وجود زمان اندک یا قبل از موعد مقرر  معنی: مسابقه با زمان/کشتی با زمان /تقلا و کوشش کردن / بی وقفه کار کردن   

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٧٠ بازدید

این دو جمله به چه کلمه ی مشترکی اشاره دارن ؟ A statement of money owed for goods or services A proposed law

١ ماه پیش
١ رأی

هر دو به کلمه bill اشاره دارند. معنی: قبض/صورت حساب/لایحه/سند

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٥٥ بازدید

کجا ها میگیم : Look like a million dollars/bucks

١ ماه پیش
٢ رأی

idiom informal (UK also look/feel a million dollars, US also look/feel like a million bucks) تعریف: این اصطلاح کاربردی غیر رسمی دارد. هنگامیکه شخصی ظاهری برازنده و زیبا دارد یا  لباسی گران قیمت ...

١ ماه پیش
٢ رأی
١ پاسخ
٣١ بازدید

کاربرد اصطلاح محاوره ای  " can't hack it meaning" کجاهاست ؟

١,٣١٦
١ ماه پیش
٠ رأی

این اصطلاح کاربردی غیر رسمی دارد (1) به فردی نسبت داده می شود که صلاحیت لازم برای انجام کار را ندارد (2 ) شخصی که کنترل و اداره کردن جایی را در دست داشته اما دیگر توانایی سابق را ندارد. (۳) بازی و غیره: ادامه ندادن /کنار کشیدن I’ve been doing this job for years, but I just can’t hack it anymore. معنی: سال هاست که من این شغل را دارم دیگر توان ادامه دادن ندارم.

١ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٢٨ بازدید

داخل ترجمه درس انگلیسی مربوط به حسابداری بهش برخوردم، گوگل میگه معنیش میشه تحلیل افقی.

١ ماه پیش
٠ رأی

تجزیه و تحلیل افقی: تجزیه و تحلیل افقی  صورت های مالی، مقایسه اقلام و مقادیر صورت های مالی در دو یا چند دوره مالی مختلف است. این روش با هدف بررسی روند تغییرات اقلام صورت های مالی و شناسایی نقاط قوت و ضعف عملکرد مالی شرکت استفاده می شود. 

١ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
٤٩ بازدید

ترجمه ی اصطلاح  " Stab someone in the back"  به فارسی چی میشه ؟

١ ماه پیش
٠ رأی

معادل : ضربه ی ناجوانمردانه  خیانت غیرمنتظره خیانت به دوست  از پشت خنجر زدن

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٣٩ بازدید

 Do you know the answer?   Does she speak Spanish? 

١ ماه پیش
١ رأی

جملات مجهول پرسشی به ترتیب: Is the answer  known by you ?  Is Spanish spoken by her?

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٣٤ بازدید

کاربرد اصطلاح  " Keep your chin up" چیه ؟

١ ماه پیش
١ رأی

کاربرد: این اصطلاح به فردی گفته می شود که با شرایط سخت و بحرانی دست و پنجه نرم می کند.  تا او  مثبت و امیدوار بماند و روحیه اش را حفظ کند.   معنی: ناامید نشو  /غمت نباشه/خودتو نباز

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
٤٥ بازدید

به چه کسی میگن  " Penny pincher"

١ ماه پیش
٠ رأی

ادم صرفه جو خسیس ناخن خشک

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٣٩ بازدید

کاربرد اصطلاح محاوره ای : can't be bothered

١ ماه پیش
٠ رأی

کاربرد:(۱) کاری که انجام ان از نظر گوینده بی اهمیت و غیرضروری است (۲)انجام ندادن کاری  از روی تنبلی (۳) عدم تمایل به انجام کاری. معنی:خود را به زحمت نیانداختن/حس و حال  انجام کاری‌ یاچیزی رو نداشتن

١ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٢ پاسخ
٥٤ بازدید

کاربرد اصطلاح محاوره ای  ؛ the time is ؛ و اینکه  ripe  اینجا معنیش چیه ؟

١ ماه پیش
١ رأی

تعریف: if you say that the time is ripe, you mean that it is a suitable point for a particular activity.  فرا رسیدن زمان مناسب برای انجام کاری معنی: زمان مناسب/خوب

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٤٦ بازدید

non perishable food  چیا هستن ؟

١ ماه پیش
٠ رأی

در مورد غذا و خوراکی : غذایی که دیر فاسد می شود و  مدت انقضای ان زیاد است مانند غذا های کنسروی و فراوری شده یا کارخانه ای که شامل مواد نگهدارند هستند.   معنی: مدت دار /فاسد نشدنی 

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٩٤ بازدید

a) She have been studying for her medical exam. b) He is going to surgery tomorrow. c) They would have arrived at the hospital if the traffic wasn't so heavy. d) We will was checking his vital signs every hour.

١ ماه پیش
١ رأی

جمله اول اشتباه:چون فعل کمکی با فاعل تطابق ندارد(حال کامل استمراریpresent perfect progressive) جمله دوم اشتباه: بعد از going to باید فعل بیاید نه اسم.(اینده با be going to)   جمله سوم درست: ترکیب شرطی نوع ۲ و ۳  (شرطی مختلط mixed conditional) جمله چهارم اشتباه : استفاده نادرست  از فعل be (اینده استمراری future progressive)

١ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٦٦ بازدید

 If you ____(not invite) him, he ____(not come) to the party.

١ ماه پیش
١ رأی

شرطی نوع ۱ : شرطی نوع اول برای اشاره به حال یا آینده که در آن موقعیت واقعی است استفاده می شود. شرطی نوع اول به یک شرایط ممکن و نتیجه احتمالی آن اشاره دارد. If you don't invite him , he won't come to the party. معنی: اگر او را دعوت نکنی او به مهمانی نخواهد امد.  

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٤ پاسخ
٨٤ بازدید

معنی megahit  چیست؟ در چه موضوعاتی استفاده میشه و کاربرد داره؟

٣,٣٠٧
١ ماه پیش
٢ رأی

معنی: فیلم و سریال های موفق

١ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٤٢ بازدید

توی جمله ها چطور گفته میشه؟

١ ماه پیش
١ رأی

اصطلاحاتی برای مفهوم  بی اعتنایی یا ادم حساب نکردن: (1)to take someone to no account مثال: after hurting her feelings  , Maggie  didn't take tom to no account.  معنی:مگی  ب ...

١ ماه پیش
١ رأی
٤ پاسخ
٦٥ بازدید

The city had faced racial crisis and come through it شهر با بحران نژاد پرستی مواجه شده بود و از آن سربلند بیرون آمد مگه نباید در این جمله came through آورده بشه، ممنون میشم ساختارشو توضیح بدین.

١ ماه پیش
٢ رأی

جملاتی که با  کلمه ربط همپایه ساز مانند and بهم مربوط می شوند  از لحاظ زمانی باید تطابق داشته باشند . از انجا که قسمت اول به زمان گذشته کامل امده پس فعل قسمت دوم نیز بایستی  به یکی از زمان های گذشته بیاید.

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٤٦ بازدید

معنی و معادل فارسی  " all in good time" 

٢,١٦٦
١ ماه پیش
١ رأی

این اصطلاح ‌به  کسی گفته می شود که برای‌‌ انجام چیزی عجله دارد  و از او خواسته می شود صبر پیشه کند  تا کار مورد نظرش در زمان مناسب اتفاق بیفتد. معنی:سر فرصت/‌به وقتش/در زمان مناسب 

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٦٨ بازدید

ترجمه و معادل فارسی برای اصطلاح محاوره ای :  " have a lot of time on your hands" 

١ ماه پیش
٢ رأی

مفهوم :  بار معنایی این اصطلاح بستگی به لحن گوینده دارد  و به فردی گفته می شود که بیکار است و زمان بسیاری در اختیار دارد.  معنی :زمان زیادی در اختیارته ، وقت  خالی زیاد داری .

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٦٢ بازدید

ترجمه ی  " take another walk out of your fake world"

١ ماه پیش
٢ رأی

معنی :   از دنیای ساختگیت یک قدم به بیرون بردار. (این دنیای ساختگی رو رها کن.)   

١ ماه پیش
١ رأی
٥ پاسخ
٣٧ بازدید
چند گزینه‌ای

_______I start a full time job I would like to travel the world.

١ ماه پیش
٠ رأی

از انجا که مفهوم جمله یک تضاد غیر منتظره را نشان میدهد باید از کلمه ربط although به معنی اگرچه/هرچند استفاده کرد. معنی جمله: دوست دارم به دور دنیا سفر کنم اگرچه‌ یک شغل تمام وقت‌ را شروع کردم. 

١ ماه پیش
١ رأی
٤ پاسخ
٦٤ بازدید

ترجمه اانگلیسی(بدنه های رنگ شده) در صنعت تعمیرات 

١ ماه پیش
٠ رأی

Painted bodies بدنه های رنگ شده Painted automobile body parts   قطعات رنگ شده خودرو  

١ ماه پیش
٣ رأی
٤ پاسخ
٩٤ بازدید

یک کلمه ی انگلیسی معادل دو جمله ی زیر  To make or become different The process of becoming different چی میشه ؟

١ ماه پیش
٤ رأی

جواب : change  معنی: تغییر دادن/کردن ، عوض کردن/شدن

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٤ پاسخ
٤٦ بازدید

Will the concert be attended by many people? 

١ ماه پیش
١ رأی

جمله معلوم مثبت: Many people will attend the concert.  معنی: افراد زیادی در کنسرت شرکت خواهند کرد. جمله معلوم پرسشی: Will many people attend the concert? معنی: ایا افراد زیادی در کنسرت شرکت خواهند کرد؟   

١ ماه پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
٤٨ بازدید

معنی اصطلاح پزشکی ؛  Peptic Ulcer Disease (PUD)؛

١ ماه پیش
١ رأی

معنی: زخم گوارشی/زخم‌ معده (peptic ulcer disease)  تعریف: نوعی آسیب خوش‌خیم به مخاط و زیرمخاط دستگاه گوارش در ناحیهٔ معده، دوازدهه (اثنی‌عشر) و گاهی بخش پایانی مری است.

١ ماه پیش