٠ رأی
٣ پاسخ
٦٠ بازدید

اصطلاح page turner یعنی چه؟

١ ماه پیش
١ رأی

Page turner:  این عبارت برای کتاب  استفاده می شود و informal است به معنی مهیج/جذاب/خواندنی/جالب. به عبارتی دیگر آن  کتاب آنقدر هیجان انگیز است که فرد  قصد دارد هرچه سریع تر ان را بخواند. مثال: Dickinson's book was a page-turner from the reader's point of view .

١ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٩٤ بازدید

معانی مختلف و اصلی و پرکاربرد کلمه check in در جاهای مختلف چیست لطفا با مثال

١,٠١٠
١ ماه پیش
١ رأی

Check in: در هتل به معنای  مشخصات (خود را) دادن،  اطلاعات دادن، پذیرش شدن  و یا  اتاق گرفتن  است.  در اداره، کارخانه و غیره به معنای دفتر (حضور و غی ...

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٨٢ بازدید

معانی مختلف و اصلی و پرکاربرد کلمه check out در جاهای مختلف چیست لطفا با مثال

١,٠١٠
١ ماه پیش
١ رأی

Check out:  تحقیق کردن دربارۀ‌  و یا  بررسی کردن در موردِ؛  نگاه کردن به  و یا  توجه کردن به؛ بازبینی کردن، چک کردن، معاینه کردن  و یا  امتحان کردن؛ در مورد ...

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٣٥ بازدید

فرق فعل  "run around"  و "run after"

١ ماه پیش
٢ رأی

Run after:  تعقیب کردن، دنبال کسی یا چیزی دویدن Run around:  در محیط دویدن /این ور آن ور رفتن  اصطلاحی: چند کار را همزمان انجام دادن 

١ ماه پیش
٢ رأی
١ پاسخ
٥٠ بازدید

ترجمه ی اصطلاح تخصصی نفت " Blowout preventer  "

١ ماه پیش
٠ رأی

Blowout preventer فوران گیر : یک شیر تخصصی یا دستگاه مکانیکی است  که برای آب بندی، کنترل و نظارت بر چاه های نفت و گاز به منظور جلوگیری از فوران، انتشار بی رویه نفت خام یا گاز طبیعی از چاه استفاده می شود.

١ ماه پیش
٣ رأی
تیک ١ پاسخ
٤٤ بازدید

معنی  "half hearted  and  hole harder" در فارسی چی مشه ؟

١ ماه پیش
١ رأی

Half hearted : با اکراه/بی میل/مردد /دو دل/از روی بی علاقگی    

١ ماه پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
٤٢ بازدید

کاربرد اصطلاح   "as you can see"

١ ماه پیش
٢ رأی

این عبارت به معنی[ همانطور که می ببینید] است زمانی که مدرک ، نمودار، عکس و غیره را به مخاطب خود نشان می دهید استفاده می شود. معمولا در ابتدای جمله می اید و  برای اشاره به چیزی که قصد داریم دیگران ...

١ ماه پیش
٢ رأی
٥ پاسخ
٧٠ بازدید

Disaster strikes when rights are not accopmanied by obligations.

١ ماه پیش
٠ رأی

مصیبت(فاجعه) هنگامی  رخ می دهد که حق و حقوق با تعهدات همراه نباشد.

١ ماه پیش
٢ رأی
٤ پاسخ
٧٥ بازدید

تک کلمه ی معادل برای جمله ی انگلیسی A coiled or helical piece of metal that returns to its original shape after being compressed or extended

١ ماه پیش
٠ رأی

معادل توضیح بالا کلمه spring به معنی فنر است. 

١ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
٨٧ بازدید

میشه این جمله رو به  حالت مجهول بنویسید : Have you finished your work? 

١ ماه پیش
٠ رأی

Has the work been finished by you?  جمله مجهول پرسشی

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٧٥ بازدید

کاربرد اصطلاح  "USE PROYECTION" چیه ؟

١ ماه پیش
١ رأی

فکر کنم کلمه مد نظرتون protection  باشه.   معنی: از محافظ استفاده کنید‌.

١ ماه پیش
٠ رأی
٢ پاسخ
٥٣ بازدید

چطوری توی انگلیسی میگیم طرف تسخیر شده؟ منظور توسط موجودات ماورایی مثلا   

١ ماه پیش
٠ رأی

Possess/ Be haunted: تسخیر شدن (of a demon or spirit, especially an evil one) have  complete power over (someone) and be manifested through their speech or actions. ( جن یا روح مخصوصاً شیطان) بر کسی قدرت کامل و احاطه پیدا کردن به نحوی که  از طریق گفتار یا کردار فرد تشخیر شده متجلی می شود. مثال: she was possessed(haunted) by the Devil.  او توسط شیطان تسخیر شد. 

١ ماه پیش
٠ رأی
١ پاسخ
٨٦ بازدید

معنی این جمله  Honor is the last bastion of humanity, so take care of your honor

١ ماه پیش
٠ رأی

شرافت/عزت   آخرین سنگر بشریت است پس مراقب شرافت خود باشید.

١ ماه پیش
٢ رأی
٤ پاسخ
١٤٠ بازدید

با سلام لطفاً  ممکن است عبارت  the US is now in the position of trying to cat herd its allies without catnip را ترجمه بفرمائید

١ ماه پیش
٣ رأی

فکر کنم هدلاین رسانه یا روزنامه باشه: ایالات متحده اکنون در موقعیتی قرار گرفته که با هر تلاشی  نتوانسته  متحدان خود را   گرد هم اورد. (تلاشش بی اثر بوده)  

١ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٩٨ بازدید

دوستان معادل فارسی اصطلاح  a bone of contention  چی هست ؟؟ معنیش چی هست؟

١ ماه پیش
٤ رأی

اصطلاح ) : چیزی که بر سر آن مناقشه شدید و طولانی مدتی در جریان است/ عاملی که باعث دعوا و درگیری می شود. معنی: مایۀ دشمنی/علت اختلاف /مایۀ نفاق/کلاه  کسی با کسی توی هم رفتن

١ ماه پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
٧٧ بازدید

عبارت مجهول شده ی جمله ی ....... Has he finished his homework? 

٢,١٦٦
١ ماه پیش
٤ رأی

جمله مجهول: Has His homework been finished  by him?

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٥٨ بازدید

کلمه ی انگلیسی معادل برای دو جمله ی زیر A sudden sharp or explosive noise To break or cause to break without a complete separation of the parts

١ ماه پیش
٠ رأی

جمله اول Blast به معنی : منفجر شدن/ترکیدن/صدای انفجار جمله دوم Crack به معنی : تَرک /شکاف برداشتن 

١ ماه پیش
٠ رأی
٢ پاسخ
٥١ بازدید

این کلمه در دنیای مالی به چه معنا و مفهومه ؟ accelerated depreciation

١ ماه پیش
١ رأی

استهلاک تسریعی یا شتابی /بالا رونده/تصاعدی

١ ماه پیش
٠ رأی
٢ پاسخ
٥٩ بازدید
چند گزینه‌ای

The shop_______for an hour when they arrived.

٢,١٦٦
١ ماه پیش
٠ رأی

گزینه دوم  هنگامیکه بخواهیم بیان کنیم عملی در گذشته قبل از عمل دیگری اتفاق افتاده از ماضی بعید (past perfect) استفاده می شود.  معنی جمله: هنگامیکه انها رسیدند یک ساعتی میشد که فروشگاه(مغازه)   بسته بود. Object + had been + P.P =   passive past perfect.  

١ ماه پیش
٠ رأی
٣ پاسخ
٥٢ بازدید

مجهول جمله ی Did you finish your homework?  چی میشه ؟

١ ماه پیش
٠ رأی

Was your homework finished by you?  شکل پرسشی Your homework was finished by you.  شکل مثبت 

١ ماه پیش
١ رأی
٦ پاسخ
٨٠ بازدید

Does he has many classmates   .......................Does he have   باید have. باشد یا. Has

١ ماه پیش
٠ رأی

جمله مثبت : He has many classmates. او همکلاسی های زیادی دارد. جمله پرسشی: Does he have many classmates? ایا او همکلاسی های زیادی دارد؟  

١ ماه پیش
٠ رأی
١ پاسخ
٨٥ بازدید

معنی ضرب المثل انگلیسی   " "Familiarity breeds contempt.""

١ ماه پیش
٠ رأی

مفهوم : آشنایی زیاد با کسی موجب کوچک پنداری اومی شود. در فارسی معادل: دوری و دوستی   هستش.

١ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٢ پاسخ
٥٢ بازدید

معادل فارسی بیماری  " PTSD: Post-Traumatic Stress Disorder "

١ ماه پیش
٢ رأی

اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) نوعی مشكل سلامت روان است که می تواند در اثر حادثه تروماتيك ایجاد شود.  افراد متعددی که با حادثه تروماتيك مواجه می‌شوند، احساسات، افکار و خاطرات منفی را تجربه خواهند کرد.

١ ماه پیش
٠ رأی
١ پاسخ
٤١ بازدید

این دو تعریف به چه کلمه ی انگلیسی اشاره دارن ؟ The tapered, sharp end of a tool, weapon, or other object To direct or aim something

١ ماه پیش
٠ رأی

جواب point هستش  

١ ماه پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
٧١ بازدید

معنی debasement غیر از تحقیر و در مباحث صنعتی چیست؟

١ ماه پیش
١ رأی

Debasement تعریف واژه:  کاهش کیفیت یا ارزش چیزی   معنی :کم ارزش کردن ، کاهش دادن ،  بی اعتبار کردن 

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٦٣ بازدید

demanding urgent action on  یعنی چی به انگلیسی

١ ماه پیش
٢ رأی

تقاضا (درخواست) اقدام فوری برای (در مورد)...

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٣٢ بازدید

 ببخشید اگه بخوایم بگیم  باهم لباسامونو ست کردیم  به انگلیسی چی باید بگیم؟ 

٤٧٤
١ ماه پیش
٣ رأی

عبارت زیر همگی برای ست کردن به کار میروند blend in (with something)   harmonize ... go together (well)  go with (sth)  match  

١ ماه پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
١٥٨ بازدید

data guides  data guardians

١ ماه پیش
٣ رأی

Data guide راهنمای داده:    در مورد اینکه چه داده‌هایی از کنتورهای هوشمند جمع‌آوری می‌شود و نحوه  استفاده از   اطلاعات داده را   ارائه میدهد. Data gurdians نگهبان یا محافظ  داده: وسیله ای برای آسان کردن امنیت و حفاظت از کیفیت داده ها است.

١ ماه پیش
٢ رأی
٥ پاسخ
٨١ بازدید
چند گزینه‌ای

Would you mind ...... these plates a wipe before putting them in the cupboard?

١ ماه پیش
٢ رأی

گزینه ۴ give sth a wipe  چیزی را خشک کردن بعد از عبارت would you mind فعل ing دار می اید. این عبارت برای درخواست کردن یا اجازه گرفتن از کسی به صورت مودبانه به کار می رود و در فارسی به معنای ( اشکالی نداره ؟ ناراحت نمی شوید ؟ میشه ؟ ) است.

١ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
٧٦ بازدید
٠ رأی

نزدیک به تیرگی (کدری) کامل

١ ماه پیش
٣ رأی
٣ پاسخ
٩٠ بازدید

 If they ____(not arrive) in time, we ____(start) without them.

١ ماه پیش
٢ رأی

شرطی نوع  If they dont arrive in time , we will start without them. معنی: اگر به موقع نرسند بدون انها شروع می کنیم.  

١ ماه پیش
١ رأی
٩ پاسخ
١٠٦ بازدید
چند گزینه‌ای

They _____ to arrive next Friday.

١,٣١٦
١ ماه پیش
١ رأی

گزینه چهارم Be due to برای صحبت در مورد چیزهایی استفاده می شود که انتظار می رود یا برنامه ریزی شده است تا در یک زمان خاص اتفاق بیفتند.  ما اغلب آن را با عبارت زمان استفاده می کنیم. معنی جمله:   انها قرار است جمعه‌ ی  بعدی برسند.

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٧٢ بازدید

BPD:  (اختلال شخصیت مرزی) مخفف چه واژه های انگلیسی میشه ؟

١ ماه پیش
٠ رأی

معادل Borderline personality disorder است.

١ ماه پیش
١ رأی
٤ پاسخ
٦٦ بازدید

ترجمه تخصصی  " Seismic performance evaluation" در علم لرزه نگاری چی میشه ؟

١ ماه پیش
٠ رأی

(اSeismic performance evaluation ارزیابی عملکرد لرزه ای)  توانایی یک ساختمان برای حفظ عملکردهای مناسب خود  مانند ایمنی و تعمیر پذیری در حین و بعد از زلزله است.  

١ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٣ پاسخ
١١٨ بازدید

ترجمه ی فارسی محاوره ای برای   "When life gives you lemons, make lemonade."

١ ماه پیش
٠ رأی

 این ضرب المثل   در شرایط سخت و بحرانی به کار می رود. معادل در فارسی : از   کره آب گرفتن / از غوره حلوا درست کردن

١ ماه پیش
٢ رأی
٤ پاسخ
١٢٩ بازدید

Fealing all right 

١ ماه پیش
١ رأی

بعد از افعال ربطی (linking verbs)و feel   از صفت استفاده می کنیم تا   احساسات اشخاص را توصیف کنیم.    Feel + adj(صفت)  Feel all right /OK حس خوب داشتن یا خوب بودن

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٧٨ بازدید

اصطلاح عامیانه ی فارسی معادل  " A cat has nine lives." چی میشه ؟

١ ماه پیش
٢ رأی

در فارسی : سگ هفت جان دارد... 

١ ماه پیش
٣ رأی
٧ پاسخ
١٠٢ بازدید

حول چیزی متحد شدن ، برای یک چیز متحد شدن  به انگلیسی چی میشه؟

١ ماه پیش
٠ رأی

اصطلاح:  یکی برای همه و همه برای یکی one for all and all for one واژه‌ها  معادل متحد شدن: Unite Unify Ally Become one ضرب‌المثل: union is strength یک دست صدا ندارد/وحدت قدرت است  

١ ماه پیش
٣ رأی
تیک ١ پاسخ
٨٢ بازدید

معادل درستی ازش پیدا نکردم اگر کسی میدونه ممنون میشم بگید

١ ماه پیش
٢ رأی

احتمالا کلمه مورد نظرتون از لحاظ نوشتار اشتباه باشه کلمات مشابه میشن:   scene صحنه science علم/دانش scent رایحه/عطر

١ ماه پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
٨٧ بازدید

این سه تعریف به چه کلمه انگلیسی اشاره میکنن ؟ A visible impression or trace A grade or score To indicate or signify

١ ماه پیش
١ رأی

جواب mark هست.  معانی: نمره /نماد/علامت/نشانه/درجه

١ ماه پیش