١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٥٦ بازدید

سلام دوستان کسی معنی این عبارتو می دونه؟ grabs his chance with both hands.

١ ماه پیش
١ رأی

این عبارت هنگامی به کار میره که فرد میخواد از فرصتی که داره نهایت استفاده رو ببره.  معنی:   از   فرصت استفاده  کردن

١ ماه پیش
٦ رأی
٦ پاسخ
١٤٣ بازدید

معنی کلمه  ESCREAM SILENCE 

٣ ماه پیش
٤ رأی

فریاد بی صدا/فریاد خاموش

١ ماه پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
٣٧ بازدید

یک پاراگراف انگلیسی  جواب برای سوال انگلیسی: Define "Internet of Things (IoT)". بنویسید لطفا .

١ ماه پیش
٠ رأی

The Internet of Things, or IoT, is a system of interrelated computing devices that can collect and transfer data over a wireless network without human input. IoT stands for Internet of Things.   ...

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٣٥ بازدید

اصطلاح «آتش بیار معرکه» ظاهراً ربطی به این سوال ندارد

١ ماه پیش
١ رأی

تحت اللفظی : در اتش یا شعله چیزی دمیدن  مفهوم: بدتر کردن وضعیت موجود. معادل: هیزم در آتیش ریختن/نفت رو اتیش ریختن/اتش بیار معرکه

١ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٢٩ بازدید

سلام دوستان کسی معنی این جمله رو میدونه مربوط به شطرنجه In his second game as White against Fischer, Petrosian takes an equally softly-softly approach.  

١ ماه پیش
٠ رأی

در بازی دومش با مهره ی سفید در مقابل فیشر ، پتروسیان به شکلی مساوی رویکردی محتاطانه در پیش می گیرد.  

١ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٣ پاسخ
٣٩ بازدید

سه تا جمله به یک کلمه اشاره میکنن اون کلمه چیه ؟   A particular place or location A stain or mark To notice or observe

١ ماه پیش
١ رأی

هر سه به کلمه spot اشاره دارن.

١ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٥٣ بازدید
٠ رأی

بهترین معادل [ستاره بخش  ]هستش

١ ماه پیش
٠ رأی
٣ پاسخ
٤٦ بازدید

معنی و کاربرد اصطلاح :  "JUST NOT MY TYPE"  چیه ؟

١ ماه پیش
٠ رأی

بهم نمی خوره به من نمیاد سلیقه من نیست مناسب من نیست هم کف من نیست

١ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٢ پاسخ
٥١ بازدید

ترجمه ی اصطلاح پزشکی " Urinary Tract Infection (UTI)"

١ ماه پیش
١ رأی

معادل عفونت مجاری ادراری است.

١ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٣٢ بازدید
چند گزینه‌ای

I cried when my friend_______

١ ماه پیش
١ رأی

گزینه ۱‌  :برای اشاره به همزمانی دو رویداد یا عمل در گذشته می توان با when انها را پیوند داد.  می بایست فعل فرم گذشته داشته باشد تا با فعل اول تطابق داشته باشد تنها گزینه ای که شکل دوم یا شکل گذشته فعل   را اورده گزینه ۱ است. معنی جمله: هنگامیکه دوستم رفت من گریه کردم.

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٣٥ بازدید

 Can she play the piano?   Has he read the book? 

١ ماه پیش
٢ رأی

جملات مجهول به ترتیب: Can the piano  be played by her? Has the book  been read by him?

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
٤٣ بازدید

 «آب که یه جا بمونه، می‌گنده.»  به انگلیسی چی میشه ؟

١ ماه پیش
١ رأی

Standing pools gather filth اب که یکجا بماند  می گندد

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٤٣ بازدید

 If you ____(not be) careful, you ____(fall) down.

١ ماه پیش
١ رأی

شرطی نوع ۱: شرطی نوع اول برای اشاره به حال یا آینده که در آن موقعیت واقعی است استفاده می شود. شرطی نوع اول به یک شرایط ممکن و نتیجه احتمالی آن اشاره دارد. در این نوع ، جمله شرط به  حال ساده و نتیجه ان به زمان آینده ساده است. If you don't be careful , you will fall down.   معنی جمله: اگر مواظب نباشی سقوط می کنی(خواهی افتاد).

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٤٤ بازدید

ترجمه و معادل فارسی برای  " can't bear to leave"  چی میشه ؟معادل محاوره ای بگید 

١ ماه پیش
١ رأی

Can't bear: بیشتر در گفتار و محاوره : هنگامی استفاده می شود که فرد پذیرش موضوعی برایش سخت بوده و از   اتفاق افتادن ان احساس ناراحتی می کند.   معنی جمله: تاب رفتن ندارم/تحمل ترک کردن را ندارم/تحمل رفتن ندارم

١ ماه پیش
١ رأی
٦ پاسخ
٥٢ بازدید
چند گزینه‌ای

______ should be angry, not you.

١,٣٥٣
١ ماه پیش
٠ رأی

گزینه اول  معنی جمله : این منم که باید عصبانی باشم نه تو.

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٣٤ بازدید

جمله ها به چه کلمه ی انگلیسی اشاره میکنن ؟ To operate a machine To be in charge or control of something

١ ماه پیش
٠ رأی

To operate a machine :  عمل کردن/کار‌کردن با یک ماشین  معادل:  manage/administer/run/wield To be in charge or control of something:  مسئول چیزی بودن /کنترل چیزی را در اختیار داشتن معادل: be responsible for/liable for/accountable for

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٣٦ بازدید

The list starts with the claim that to study the world means to study the continuity of life.  This explains why Confucians assume that the goal of the individual is to continue life, and family line, rather than seek instant gratification

١ ماه پیش
٠ رأی

 این ادعا خاطر نشان می کند که مطالعه جهان به معنای مطالعه کردن تداوم زندگی است و توضیح می‌دهد که چرا  کنفوسیوسی ها در عوض اینکه به دنبال لذت های زودگذر( آنی) باشند هدف فرد را ادامه  زندگی و خط خانوادگی می پندارند.

١ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٤٢ بازدید

troll-factory سازمانی است که به منظور انتشار تعداد زیادی پیام یا اظهارنظر در اینترنت ایجاد شده است، که اغلب به نظر می‌رسد از سوی افرادی است که واقعا وجود ندارند، و هدف آنها ایجاد مشکل، تأثیرگذاری بر دیدگاه‌های سیاسی و غیره است.

٠ رأی

به نظرم بهترین معادل میشه: [ اوباش مجازی  ]

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٥٦ بازدید

سلام وقت بخیر .بهترین ترجمه واسه عبارت    Eligibility considerations   چیه ؟

١ ماه پیش
٠ رأی

ملاحظات شایستگی /استحقاق/واجد شرایط بودن

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٥٦ بازدید

Toothless crackhead کسی ترجمه ای اصطلاح رو میدونه؟

١ ماه پیش
١ رأی

Toothless: بی دندان و crackhead  :معتاد به کراک معنی کامل: معتاد ِ بی دندان/کراکی بی دندان

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٤٩ بازدید

معادل فارسی بلیغ برای in loving memory چیست؟

١ ماه پیش
١ رأی

به افتخارِ، برای گرامی داشتِ یاد و خاطرِ...

١ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٦٦ بازدید

سلام ممنون میشم راهنماییم کنید تفاوت laundrys و laundry's چی هست؟ ممنونم

٤٧٤
١ ماه پیش
١ رأی

Laundry : لباسشویی /رخت های شستنی /رختشوی خانه شکل جمع: laundries اگر شکل مالکیت مدنظرتون هست باید گفت که s' برای نشان دادن مالکیت انسان هست.  Betty washed her son's laundry last night. بتی دیشب رخت های پسرش را شست.  

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٤٣٤ بازدید

to bring someone to book معنی این اصطلاح چی میشه و یه مختصر توضیحی در موردش میخوام ممنون میشم

١ ماه پیش
٢ رأی

این اصطلاح یعنی کسی را بابت کاری که انجام داده مواخذه و بازخواست کنید. البته گاهی اوقات به معنای تنبیه کردن و مجازات قانونی هم از آن استفاده می‌شود. معنی: مجازات کردن کسی محاکمه و تنبیه کردن دادرسی کردن و جزا دادن پای حساب کشیدن پای میز محاکمه کشیدن

١ ماه پیش
٤ رأی
تیک ٧ پاسخ
٢٨٦ بازدید

سلام معنی این جمله را بفرمایید Getting in the way of مثال: That coin had been bothering the mole for months, getting in the way of his tunnelling.

١ ماه پیش
٥ رأی

Get in the way  سر راه بودن تو دست و پا بودن مانع ایجاد کردن سر راه قرار گرفتن  مسدود کردن راه و مسیر برای ماه ها ان سکه موش کور را آزار داده بود، در مسیرش برای تونل زدن مانع ایجاد کرده بود.

١ ماه پیش
٢ رأی
٦ پاسخ
٨٧ بازدید
چند گزینه‌ای

I came_______England to improve my English.

١ ماه پیش
١ رأی

Come to آمدن به معنی جمله: به انگلیس آمدم تا   زبان انگلیسی ام را بهبود دهم .

١ ماه پیش
١ رأی
٩ پاسخ
٨٣ بازدید
چند گزینه‌ای

The shop didn't have the shoes I wanted, but they've ...... a pair specially for me.

١ ماه پیش
١ رأی

گزینه ۱ معنی : فروشگاه کفش هایی که من می خواستم را نداشت، ولی  جفتی ویژه  برایم سفارش دادند.

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٦٩ بازدید

Hello I am weak in math and I am looking for a teacher to teach me I need a kind teacher from the teachers 

٢٢
١ ماه پیش
٠ رأی

سلام   من در درس ریاضیات ضعف دارم   و در جستجوی معلمی هستم تا به من اموزش دهد.   من یک معلم مهربان نیاز دارم. 

١ ماه پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
٧٤ بازدید

دسته پی اس ۵ به انگلیسی چی میشه؟

١ ماه پیش
١ رأی

PS5 controllers   دسته های پی اس  Wireless controller  دسته بی سیم 

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٧٦ بازدید

ترجمه روان و معادل فارسی برای  " "Actions speak louder than words.""

١ ماه پیش
١ رأی

دو صد گفته چون نیم کردار نیست.

١ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٤٦ بازدید

چه اصطلاح خوبی برای این سه کلمه پیشنهاد می‌کنید؟  matrilocal patrilocal neolocal

١ ماه پیش
١ رأی

Matrilocal:مادرمکانی : زندگی کردن زن و شوهر با والدین زن/داماد سر خانه. Patrilocal : پدر بومی یا پدر مکانی:   نظام خانوادگی که در آن از زن انتظار می رود نزدیک والدین شوهر زندگی کنند.  (neolocal): نومَکانی: سکونت زوج پس از ازدواج در مکانی جدید. مکان جدید مشخصاً به خانوادۀ هیچ یک از دو طرف نزدیک نیست و قبلاً نیز خانۀ هیچ یک از دو طرف نبوده است.

١ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٥٨ بازدید

اساتید معنی  what about 

١ ماه پیش
١ رأی

What about:  حکم رابط سوال جمله قبلی برای جمله جدید است و معمولا برای پیشنهاد دادن به کار میرود و نظر مخاطب را می پرسد.   معنی : چطور؟/پس چی؟ I would like to walk in the garden, what   about you? میل دارم در باغ قدم بزنم  ، شما چطور؟

١ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٢٩ بازدید

سلام معنی grap the cap چی میشه؟

١ ماه پیش
٠ رأی

فکر کنم واژه مدنظرتون grab باشه. عبارت grab a cab به معنی تاکسی گرفتن هست.  Grab/take/catch  a cab .... تاکسی گرفتن

١ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٦٨ بازدید

مترجمین محترم آیا کسی معادلی برای متصدی کنترل اموال یا همون کارمندی که به امین اموال معروف هست در ارگان‌های دولتی، سراغ داره؟

١ ماه پیش
٠ رأی

sequestrator/assets tracker/property custodial   امین اموال

١ ماه پیش
٣ رأی
تیک ١٣ پاسخ
٧٥٢ بازدید
١٦,٠٠٠
تومان

جمله یا کلمه ی معادل انگلیسی برای متن انگلیسی "متن تخصصی مالی" Job characteristics other than financial. These include hours and working conditions, holidays, training provision, opportunities for pr ...

١ ماه پیش
٢ رأی

Non-financial or non- monetary job benefits  

١ ماه پیش
١ رأی
٤ پاسخ
٦٨ بازدید

ترجمه ی  i cant make up my mind  

١ ماه پیش
١ رأی

Make up ones mind :  به معنی: تصمیم گرفتن /چاره جویی کردن است.  معنی جمله: نمی توانم تصمیم بگیرم.

١ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٤٢ بازدید

چه جا هایی ازاصطلاح انگلیسی "call someone out"  استفاده میکنیم ؟

١ ماه پیش
١ رأی

Call out: یکی از افعال عبارتی یا phrasal verbs انگلیسی است که کاربرد مرسوم آن داد زدن، فریاد زدن و یا بلند بلند حرف زدن است. با این حال، این فعل معانی متعدد دیگری نیز دارد. عبارت ...

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٥٢ بازدید

معادل فارسی محاوره ای برای  "Sleep On It"

١ ماه پیش
١ رأی

Sleep on it: مفهوم: قبل از انجام هر کاری خوب درباره ان  فکر کن و تصمیم عجولانه نگیر. معنی : خوب به چیزی فکر کردن ( سریع تصمیم نگرفتن )

١ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٣ پاسخ
٤٨ بازدید

ملیت  ایرلندی و دانمارکی  به انگلیسی چی میشه ؟

١ ماه پیش
٢ رأی

Denmark > danish Ireland > Irish 

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٤٧ بازدید
چند گزینه‌ای

Although my little daughter hates the school dress code, she knows she must .........  by it.

٢,١٦٦
١ ماه پیش
٢ رأی

بعد از افعال کمکی modal شکل ساده فعل به کار میرود.  فعل must به معنی [باید] برای بیان الزام و ضرورت/استنباط و نتیجه گیری/اجرای قوانین استفاده می شود. گزینه ۱ درست است فعل abide همراه by به معنی ...

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٤١ بازدید

معادل فارسی  "Jump To Conclusions" چی باید بگیم ؟

١,٣٥٣
١ ماه پیش
٣ رأی

Jump to conclusion: تصمیم عجولانه گرفتن سریع و بی دقت نتیجه گرفتن قضاوت عجولانه کردن عجله ای تصمیم گرفتن بدون در نظر گرفتن جوانب

١ ماه پیش