پیشنهاد‌های سید پوریا حسینی (١٤٥)

بازدید
٤٢٣
تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

در برنامه نویسی به تابع ( function ) یا گزاره ( expression ) ای می گویند که مقدار نهایی اش از جنس boolean یا همان true/false باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیرامون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گلوله رسام که اغلب بهش میگیم منور. در حالت کلی هم مهمات رسام رو Tracer ammunition میگن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

فرهنگ طرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

کاهل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

رسواسازی، افشاگری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

معلوم شدن، فاش شدن، آشکار شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

غیرمهندسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

به شخصه، برای نمونه، به عنوان مثال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سپاه اطلاعات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

هضم کردن ( اتفاقات و مسائل ناخوشایند )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

هضم کردن ( اتفاقات و مسائل ناخوشایند )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کشتی بیمارستانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

شهروند عادی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نقش بازی کردن، ظاهرسازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

قسر در رفته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1. مملو بودن، پر بودن ( مثلاً وقتی خیابان راه بندان میشه ) ؛ 2. وقتی از فرط احساسی خاص، زبان بند بیاد یا میشه گفت نفس بند بیاد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نیک بختانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

در هوانوردی و طبق مقررات آژانس ایمنیِ هوانوردیِ اروپا ( EASA ) ، مجموعه ای از امور نگهداری با برنامه زمانی مشخص، رویه های مرتبط با آنها و اصول استاند ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

برای زمان: ( در ) ظرف، ( در ) عرض مثلاً ظرف سه روز، در ظرف سه روز، در عرض یک ماه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

وقتی uber را به عنوان پیشوند به واژه ای می افزایند، معنیِ برجسته، عالی، منحصربه فرد، برتر به آن چیز اضافه می کند. مثلاً Uber - spy جاسوسی عالی، برجست ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

ضربه مهلک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

قاطعانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

اشراف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

صلح جویانه، آشتی طلبانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

ماجرا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دلسوزی، اشتیاق، تمایل، توجه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پذیرش مسئولیت، برعهده گرفتن چیزی، تحت تسلط داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

characterized by or expressing certainty or affirmation. a positive answer.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

پاک کردن ( معمولاً با چیزی تیز ) ، کندن مثلاً پاک کردن گل و لای خشک شده از کفش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

در دل جا کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

تشکیلات، سازمان، تشکیل در واقع با organization دقیقاً هم معنی و مترادف است، با این تفاوت جزئی که املای organization تنها در انگلیسیِ آمریکایی استفاده ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

توقفگاه فرعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

bill as نیز به معنیِ اعلان کردن، نشان دادن، توصیف کردن به شکلی خاص است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بی فروغ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

محفظه کوچک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

در عبارت turn down a road، به این معنی است که [در تقاطع] از جاده ( مسیر ) اول بپیچید و به جاده ( مسیر ) دیگر بروید.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

عباراتی نظیر �لذت گناه آلود� یا �دلچسب ناپسند!� این طرف و آن طرف به عنوان برگردان عبارت فوق به چشم می خورند، اما هیچ کدام دقیقاً روشن گر مفهوم آن نیس ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

با خودرو جایی رفتن، سر زدن به جایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

انبار باروت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

دست بر قضا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

incidentally

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

گندش بزنند، لعنت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مات و مبهوت شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مقدار زیاد، حجم زیاد ( a flood of sth )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

اگر در زمان گذشته استفاده شود، معنیِ �در آن زمان� می دهد؛ در واقع �درحال حاضر� یا �فعلاً� در مورد گذشته مفهومی ندارد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

معاون شهردار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

در هر حال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

محافظت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مسلسل استن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

آزادسازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

سرآغاز، نقطه ابتدایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

معادل Key Generator و به معنی کلیدی هست که نرم افزارها رو باهاش فعال می کنیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

از ریشه خراب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

فرمانده عالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

لرزان ( در مورد صدا مثلاً )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

اسم رمز، شناسه تشخیص هویت در تماس های رادویی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

زیر و رو کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

دست نگهداشتن/نگاه داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اسیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

بی هیچ نتیجه ای معادلی رو که عرض کردم، دوستان پیش از بنده فرموده بودند، اما ممکنه فرم های بی حاصل، بیهوده و بی نتیجه در جمله ای که مد نظرتون هست، خوب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

دوستانی که فرمودند incoming یعنی پناه بگیرید یا موشک، توجه کنید در واقع در چنین مواقعی منظور گوینده �داره میاد� هستش، فارغ از اینکه موشکه یا باید پنا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

طرح ریزیِ آینده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ابلهانه، احمقانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

تفوق یافتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

تحویل دادن، چیزی را به کسی دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

گوشمالی دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

جناب زاهدپور، فعل Impregnate به معنای باردارکردن یا بارورکردن و صفت Pregnable به معنی نفوذپذیر یا رسوخ پذیر است. در جمله زیر، همان طور که فرمودید، مع ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

بررسی، زیر نظر گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

ارسالی ( در مورد اشیا ) ، چیزی که ارسال کنند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ماجراجو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

متزلزل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

حدود یک روز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

تلنبار، انباشته، توده، کپه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تنزیل درجه، کاهش رتبه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مبارز، عضو گروه مقاومت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

آشفتگی ( مثلاً در مورد افکار: Whirling thoughts )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

سامانگر، سازمان دهنده، مرتب کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

عذاب وجدان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

پیشکش کردن، هدیه دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تنفس، وقفه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

جعبه چوبی ( مخصوص بسته بندی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

عضوی از، قسمتی از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

( در مورد مو ) نامرتب که مخالف tidy یا مرتب هست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

معجزه وار، معجزه گونه، جادویی، اعجاب انگیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

دسیسه گر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

شمال آفریقا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

تواناییِ کاری را نداشتن، قادر نبودن به انجام کاری، نتوانستن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

فزاینده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

انکار، زیر سؤال بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

انگشت شمار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

حسن ظن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

نظر مثبت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٢

زنگ خطر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

با چتر ( پایین ) انداختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

لحظه ای کوتاه، دمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

طاقت آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

کج و معوج

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

آویزان بودن، شناور بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

محموله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

تلطیف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

به زبان آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

انتصاب، شغل، پست، مقام؛ این برگردان به ویژه در جایی کاربرد دارد که منظور مقام/شغل شخصی در نیروهای مسلح و در یگانی خارج از کشور محل خدمتش باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

واژه Metallica معنی خاصی ندارد؛ یکی از مهمترین موارد کاربردش، عنوان گروه موسیقی آمریکایی بود که در تاریخ سبک Thrash Metal، Heavy Metal، Hard Rock و ا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

تمنا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

عصاقورت داده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

گذشته Shoot back، به معنی با خشم و تندی پاسخ دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

تحسین آمیز، ستایش بار، تمجیدگونه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

محل مزایده، مؤسسه حراجی، خانه حراجی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

پیراسته، تمیز و مرتب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

آرایش جنگی، سازمان نیروها، ترتیب نیروها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

در زمینه خودرو مخفف Rear Wheel Drive و به این معنی است که نیروی محرکه از موتور ( انجین ) خودرو به چرخ های عقب منتقل و به واسطه آنها باعث حرکت خودرو م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

ذکاوت ذهنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

محاصره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

عدم آمادگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

آرایش ( چینش ) ضربتی، آرایش ( چینش ) نیروی ضربت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٠

Aircraft طبق تعریف سازمان بین المللی هواپیمایی غیرنظامی ( ICAO ) و سازمان های دیگری نظیر EASA، هر وسیله ای است که بتواند خود را طی کنش و واکنش با هوا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

پوشش مقوایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

خودکامه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

غیرهسته ای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٤

تبعات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

نماینده مجلس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

محترم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

متمایز کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

در حال برکناری، کسی یا چیزی که از مقامی یا جایگاهی کنار گذاشته شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

جزو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

اضافه حقوق، پاداش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

عزاداری، روز عزا، سوگواری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

حکومت تزاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

عدم همکاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

رقم، میزان، عدد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

به نوبه خود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

نظر مخالف، مخالفت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

روحیه عالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

جاه طلبی، منصب گرایی، ریاست طلبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

به هر ترتیب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

منش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

پروژه شخصی، پروژه خودمحور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

to be concerned=به فکر چیزی بودن as far as I'm concerned=تا جایی که به من ربط داره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

زدودن، زدایش

پیشنهاد
٢٩

بسیار ضعیف شده است. هیچیش نمونده!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

گذشته ( ماضی ) فعل outshine به معنای پیشی گرفتن، تحت الشعاع قرار دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

به لحاظ کشاورزی، از نظر زراعی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

پرتوسنج

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

دهه سوم زندگی