پیشنهاد‌های سید پوریا حسینی (١٤٤)

بازدید
٤٣
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیرامون

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گلوله رسام که اغلب بهش میگیم منور. در حالت کلی هم مهمات رسام رو Tracer ammunition میگن.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرهنگ طرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کاهل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

رسواسازی، افشاگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

معلوم شدن، فاش شدن، آشکار شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

غیرمهندسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

به شخصه، برای نمونه، به عنوان مثال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سپاه اطلاعات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

هضم کردن ( اتفاقات و مسائل ناخوشایند )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

هضم کردن ( اتفاقات و مسائل ناخوشایند )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کشتی بیمارستانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

شهروند عادی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نقش بازی کردن، ظاهرسازی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

قسر در رفته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1. مملو بودن، پر بودن ( مثلاً وقتی خیابان راه بندان میشه ) ؛ 2. وقتی از فرط احساسی خاص، زبان بند بیاد یا میشه گفت نفس بند بیاد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نیک بختانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

در هوانوردی و طبق مقررات آژانس ایمنیِ هوانوردیِ اروپا ( EASA ) ، مجموعه ای از امور نگهداری با برنامه زمانی مشخص، رویه های مرتبط با آنها و اصول استاند ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

برای زمان: ( در ) ظرف، ( در ) عرض مثلاً ظرف سه روز، در ظرف سه روز، در عرض یک ماه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

وقتی uber را به عنوان پیشوند به واژه ای می افزایند، معنیِ برجسته، عالی، منحصربه فرد، برتر به آن چیز اضافه می کند. مثلاً Uber - spy جاسوسی عالی، برجست ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

ضربه مهلک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

قاطعانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

اشراف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

صلح جویانه، آشتی طلبانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

ماجرا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دلسوزی، اشتیاق، تمایل، توجه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پذیرش مسئولیت، برعهده گرفتن چیزی، تحت تسلط داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

characterized by or expressing certainty or affirmation. a positive answer.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

پاک کردن ( معمولاً با چیزی تیز ) ، کندن مثلاً پاک کردن گل و لای خشک شده از کفش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

در دل جا کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

تشکیلات، سازمان، تشکیل در واقع با organization دقیقاً هم معنی و مترادف است، با این تفاوت جزئی که املای organization تنها در انگلیسیِ آمریکایی استفاده ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

توقفگاه فرعی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

bill as نیز به معنیِ اعلان کردن، نشان دادن، توصیف کردن به شکلی خاص است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بی فروغ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

محفظه کوچک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

در عبارت turn down a road، به این معنی است که [در تقاطع] از جاده ( مسیر ) اول بپیچید و به جاده ( مسیر ) دیگر بروید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

عباراتی نظیر �لذت گناه آلود� یا �دلچسب ناپسند!� این طرف و آن طرف به عنوان برگردان عبارت فوق به چشم می خورند، اما هیچ کدام دقیقاً روشن گر مفهوم آن نیس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

با خودرو جایی رفتن، سر زدن به جایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

انبار باروت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دست بر قضا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

incidentally

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

گندش بزنند، لعنت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مات و مبهوت شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مقدار زیاد، حجم زیاد ( a flood of sth )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اگر در زمان گذشته استفاده شود، معنیِ �در آن زمان� می دهد؛ در واقع �درحال حاضر� یا �فعلاً� در مورد گذشته مفهومی ندارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

معاون شهردار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

در هر حال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

محافظت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مسلسل استن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

آزادسازی