پیشنهادهای نازنین عظیمی (١٩١)
“line” means “rope” on a ship. When a sailor “throws someone a line” it typically means that they are throwing a rope to someone in the water so he c ...
لحن سرد و بریده بریده
تیم فرود در علوم نظامی به گروهی که در ساحل پیاده می شوند می گویند.
پوشیده از چیزی jungle - ridden پوشیده از درخت مثلا
unbuttoned
فیض بردن و مستفیض شدن به معنای شنیدن معنا می دهد.
intellectual or artistic people considered as a social group given to the expression of liberal opinions.
خرج بیشتر
matted fur به موی نمدی شدۀ گربه یا سگ می گویند.
خُرخُر کردن گربه که نشانۀ رضایت گربه باشد.
تحسین برانگیز
دستمال گردن هم معنی میده
صدای دو رگه و خش دار
To enter ( some place, establishment, or event ) in a particularly casual, carefree manner. سر را پایین انداختن و به جایی رفتن سرش رو انداخت پایین و ...
رنگ و رو
چهرۀ کشیده
It means that he has a lot of strong hair. That he is not even nearly going bald.
راستش
?Can you rattle right over here یعنی ?Can you come over here می شه یه تک پا بیای این جا؟ می شه یه سر بیای این جا؟ می شه جلدی بیای این جا؟
از چنگ چیزی در رفتن
مخصوصا این که
ناجور tactless question سوال ناجور
پولک دار
دور و دراز
انترن
محوطۀ اتوبوس ها
غصبی
دچار چیزی شدن
چیزی دست نخورده بود
screwing up face قیافه اش در هم رفت.
طفره رفتن از انجام کاری
ended up on the floor نقش زمین شده بود
جوجه گذاری انگلی
زناکار
در این فکر بودم
نوبت دکتر
مرگ شیرین
حساسیت به لاکتوز
گله کردن، گلگی کردن
Mexican - style scrambled eggs املت مکزیکی
در پوست خود نمی گنجید
منتها
در بوق و کرنا کردن، جار زدن
در بوق و کرنا کردن چیزی
همه جوره
بد دهنی
به خاطر
از جا پریدن
جیم شدن
علی رغم، با وجود Impervious to the woman’s insistence, they really didn’t find this appointment helpful علی رغم اصرار این زن، به هیچ وجه قرار ملاقات ...
در برابر . . . Impervious to magic. در برابر جادو. . .
فنا
موعظه
. I wouldn’t have the first idea how to هیچ نظری ندارم. . . اصلا نمی دونم چطور این کار رو بکنم.
صبر کردن let him choose between them صبر کردم یکی را از بین آن ها انتخاب کند.
درافتادن با کسی
عقب افتاده
ناقص الخلقه
در چه حالی؟
معاینه کردن
از هر دری سخنی، از هر دری حرف زدن
صدای گرفته
an hour before her alarm clock was due to go off یک ساعت قبل از آنکه ساعتش زنگ بخورد. زنگ خوردن ساعت
یدکی
زندگی مشترک
حجب و حیا
سر بار بودن
فرشتۀ صلح و آشتی
یک واژۀ فرانسوی است به معنای street , road
ریزمزه
مغز کنگر فرنگی، مثل مغز کاهو
سبزی راکت که آروگولا هم گفته میشه. از سبزی راکت در تهیه سالاد و سوپ و پیتزا استفاده میشه و طعم تیزی داره. در فارسی شابانک یا کک کوج هم نامیده میشه و ...
comfort zone منطقۀ امن
انگار
فِرز
به هر ترتیبی شده. به هر مصیبتی که شده.
یک بطری شراب باز کردم. در نوشیدنی را باز کردم.
the way she closed off روشی که در پیش گرفته بود. . .
محفظه در آزمایش های پزشکی مثل اسکن ریه
pretended ساختگی، نمایشی، بدلی، اداگونه، اداطور
چیزی از جایی بیرون زدن. مثلا گوشش از زیر موهاش بیرون زده بود.
در پزشکی: کانولوشن مثلا cnn یا شبکه های عصبی کانولوشن دسته ای از شبکه های عصبی عمیق است که معمولاً برای تجزیه و تحلیل تصاویر بصریدر مغز استفاده می شو.
اضطرار
به فنا دادن چیزی مثلا احساس را به فنا دادن.
گفته ها
تمام عیار، کاردرست مثلا رمان تمام عیارِ آنا کارنینا
تا، به محض اینکه تا وارد اتاق شد. به محض وارد شدن به اتاق
رییس کلانتری
سر به راه
تحت نظارت
ژاندرام های سواره
. to beg or borrow something from someone ?Can I bum a cigarette off you
درشکۀ روباز
زوال اخلاقی
به قولی The eponymous promise refers to a این وعده به قولی، اشاره دارد به . . .
. the name is a sign نامدار باشد. نامدار باشی.
خانۀ بهداشت
معادل انگلیسی آن Cinematheque است. سینماتک واژه ای است فرانسوی که معادل فارسی آن فیلم خانه می باشد. ماموریت آن حفظ و آرشیو آثار و ابزار مرتبط با سی ...
Maybe we’re just not compatible’ شاید ما بچه دار نمی شویم. به دو گیاه یا انسان یا دو موجود که پیوندپذیر یا آمیزش پذیر نیستند هم می گویند.
به معنی غذا هم هست. She had just had her birthday, and to celebrate, we ordered all kinds of delights تولدش نزدیک بود و برای آنکه جشن بگیریم انواع ...
ابرباکتری، باکتری های مرگبار مقاوم به دارو
بدون وقت قبلی جایی رفتن مثلا دکتر
ساعت بدن، ریتم شبانه روزی بدن، ساعت بیولوژیک بدن، ساعت خواب
بار مالی
مانا
سگ ولگرد
خوش آهنگ
با فراغ بال، راحت و آسوده
emotionally با شور و هیجان
زننده به معنی زننده یا چیزی که دل را می زند هم هست.
تملق آمیز
a figure in formation dances, such as the lancers and Scottish reels, in which couples split up and move around in a circle in opposite directions, p ...
خوشوقتم. ( در تعارف )
فراک
screw up her eyes چشم هایش را تنگ کرد
از حدقه درآمده
خوش نوشی
گل انداختن گونه یا لپ
بی تفاوت مثلا با لحنی بی تفاوت گفت. . .
تل سر بچگانه مثل تل خرگوشی
سِر شدن
لب و لوچۀ آویزان pucker of the lips
silk dress لباس حریر
کم نور مثل فضای کافه.
هوس آلود
هستی گرا
ناجور - ناجورترین
خشک و رسمی مثلا، برخوردشان خشک و رسمی بود.
به صفر رساندن
شانه خالی کردن
جاسوئیچی
بی لطف و مهر، ملال انگیز
خراش خورده
سوسیس سوئدی
تمنا
حرف اضافه how nothing bromidic ever spilled from his lips چطور هیچ حرف اضافه ای از دهانش خارج نمی شد
واپس زدگی
با کس دیگری بودن Do you think he’s already spoken for? تو فکر می کنی مَرده با یکی دیگه ست؟
معنا بخشی به کار عبارت �معنا در سرکار� به این موضوع اشاره دارد که شغل، به فرد تجربه ی معناداری را ارائه نماید، چیزی که برای او ارزش داشته باشد. این ...
روی دست کسی بلند شدن، پیش گرفتن
لاس زدن
داری اشتباه می زنی!
دلگرم شدن از چیزی
خون گرمی ذاتی، خودخوش بودن برای حل مشکل دیگران
شاخسار
بی امان
to behave in a way intended to make people admire or support you خودنمایی کردن
ته مانده
تکه تکه
خستگی ناپذیر
آهنگین
در مباحث نقد ادبی آمده است که شاعران مطالب را دراماتیزه یعنی نمایشی می کنند. به زبان ساده آن ها را قابل تجسّم و تصوّر می کنند.
مُمل در برابر مُخل قرار دارد. شرط ایجاز ادبی این است که مُخل نباشد و شرط اِطناب ادبی این است که مُمل نباشد.
پارک بازی
معنای easy این جا mellow هست. https://edumaxworld. com/skr/easy - wind - and - downy - flake - meaning
گیاه یا علف هرس نشده
تراس سبز
کسی از شما نظر نخواست stick/put in your oar
رنجیده خاطر
اتصال ترجیحی اتصال ترجیحی در علم شبکه، به گونه ای از فرایندها گفته می شود که در آن یک کمیت مانند ثروت یا اعتبار، بین افراد و اشیا به بر اساس اینکه ...
پریشان احوالی، پریشان احوال
احتمالگرا احتمال گرا
aggrieved hard - done - by person شخص آسیب دیده
Nervous and agitated, as if pursued عصبی و آشفته. انگار دنبالش کرده باشند. . ex: He seemed rushed and hunted
شیوۀ صحیح نگارش فارسی این واژه ( پیشخان ) است. پیشخان هتل، پیشخان آشپزخانه، پیشخان مغازه پیشخوان با این سبک نوشتار به کسی اطلاق می شود که در مراسم رو ...
تاسف برانگیز
پاپیچ پاپیچ پشمی سیاهی تا زانو به دور پاهاش بسته شده بود. ( سمفونی مردگان - عباس معروفی )
پَسا ساختارگرایی
dote upon/on دلبسته شدن
به عمد
ضد آب شلوار ضد آب
خوددار
فرز - چابک - زرنگ - قبراق - زبر و زرنگ - دست و پادار
پراکنده گویی آشفته و به هم ریخته شتابزده و نامنظم در هم بر هم
دور کاو دور کاوها دور کاوی
تیغه کوه southeast spur تیغه ی جنوب غربی
Hit the road بزن به چاک!
بقاجو
to start to want to travel or do something different هوس کاری را کردن. اشتیاق به انجام کار متفاوتی داشتن. رغبت به انجام کاری. میل شدید به انجام کاری ...
دست نخورده و بکر مثلا راه دست نخورده ای مملو از درختان جنگلی و گیاهان وحشی
a person who illegally follows and watches someone, especially a woman, over a period of time منبع: کمبریج دیکشنری بِپا از مصدر پاییدن کسی
be hung up on sth منبع: کمبریج دیکشنری خود را درگیر کسی یا چیزی کردن، به چیزی پایبند بودن، ذهن را به شدت درگیر چیزی کردن to be extremely interested ...
to try to persuade or influence someone منبع: کمبریج دیکشنری I'm working on my father to get him to take me to the airport. مجاب کردن، تاثیر گذاشت ...
در پزشکی منظور از attending همان attending physician است. یعنی زشک متخصصی که همیشه در بخش حضور دارد و بر کار مراقبت از بیماران نظارت می کند.
comfort food غذای خانگی
grind out - ground out to say something in a rough, angry, or emotional way ‘You don’t love him, ’ he ground out. با حالتی خشن و خارج از نزاکت چیز ...
مشایعت کردن، بدرقه کردن، همراهی کردن برای خروج یا خداحافظی to go to the door of the building with someone who does not live or work there, when they ...
به کسی پریدن، تشر زدن، پرخاشگرانه چیزی گفتن، to act out violently in a fit of anger or frustration مثال: When she learned what he had done, she snap ...
utter به زبان آوردن she bit out a curse
هیجان
چه بسا