پیشنهاد‌های 𝓜𝓸𝓱𝓪𝓶𝓶𝓪𝓭 𝓶𝓮𝓱𝓭𝓲 0 (١٨٠)

بازدید
٧٥١
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Moldy fruit

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Fresh fruit

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عدسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

arbor

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ماهی ( آزاد ) گریل شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نیمرو یا تخم مرغ سرخ شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

میگو سوخاری میگو های سوخاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Salads غلط است Salad درست است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Yogurt, yoghurt

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سوسیس کالباس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دونات ها به خاطر s آخرش می شود دونات ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حوله های حمام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خاندان پیامبر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جامعه رادیولوژی آمریکای شمالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

النگو ، دستبند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارایی زیاد : وقتی که یک وسیله ای کارایی زیادی دارد از کلمه High efficiency استفاده می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وظیفه روزانه معین کردن برای کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دستبند که پلیس به دزدان می زند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

a pair of metal rings with a chain that is put around the wrists of prisoners

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

ناگهان، غفلتا، یک بارهای، اتفاقا، سرزده، بطور غافلگیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

حمایت کردن، حمایت کردن از، نگه داری کردن، حفظ کردن، محفوظ کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عازم شدن، متوجه شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

تصریح کردن، روشن کردن، فهماندن، توضیح دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

گپ، سخن دوستانه، درد دل، گپ زدن، دوستانه حرف زدن، پر حرفی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

Chat is a friendly talk or conversation

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Percent is one part in a hundred

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دور، کم، جزئی، دور دست، بعید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دنباله، صف، رشته، رده، سلسله، ردیف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

سخن پراکنی، پخش، منتشر کردن، رساندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

مردم، عموم، عامه، اشکار، همگان، ملی، اجتماعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

public means of or about the people in a country.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Sale means selling things for money.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حراج، بازار فروش، فروش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دریافتن، کشف کردن، پی بردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پروانه، پنکه، بادزن، باد بزن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

Website is a place on the Internet where you csn find information about somethig

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

پایگاه اینترنتی، وبگاه ،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

glamor, glamour

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Worried or afraid

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عصبانی، متشنج، دست پاچه، عصبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرگرم کننده، مفرح، تفریح آور، خنده آور، مسرت بخش، فرحبش، تفریح دهنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

متکبر، مغرور، برتن، عظیم، غره، سرافراز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

مایوس، محزون ومغموم، ناامید، ناکام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

خجل، خجالتی، خجالت کش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ت، جست بزن، جست زدن، از قلم اندازی، رقص کنان حرکت کردن، سفید گذاردن قسمتی از نقاشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دستخوش کردن، تحت تاثیر قرار دادن، جشن، فرا رسیدن، غلبه کردن بر، به سر. . . آمدن، دچار. . . شدن، بر. . . مستولی شدن، کسی را فراگرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ار، بعلاوه، در کنار، گذشته از این، وانگهی، باضافه، در جوار، از پهلو، از جلو، سوا، سوای، غیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوشیزه، خطا، اشتباه کردن، خطا کردن، گم کردن، نداشتن، فاقد بودن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دستور کار، مرام، دستور، برنامه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حبس، زندان، محبس، زندان کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

توقیف، بازداشت، باز داشتن، محبوس کردن، حبس کردن، ناگهان توقیف کردن، جلو گیری کردن، توقیف کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

فرعی، در کنار، پیرامون، کنار، از پهلو، از نزدیک، درجه دوم، توسط، بوسیله، بدست، بتوسط، از کنار، از پهلوی، از، با، نزدیک، پهلوی، بواسطه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گاو صندوق، صحیح، مطمئن، امن، بی خطر، محفوظ، محفوظ از خطر، ایمن، اطمینان بخش، صدمه نخورده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

استخوان بندی، استخوان، عظم، گرفتن یا برداشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Abuilding or larger room in which meeting, concerts , classes , etc can be held

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدخل، ورود، ورودیه، اجازه ورود، درون رفت، حق ورود، دروازهءدخول، درب مدخل، اغاز مدهوش کردن، از خود بیخود کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جادو، مرموز، خارق العاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

خاک، لکه، کثافت، چرک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

agri - , dirt, dust, earth, ground, soil, land, territory, ashes, tomb

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سوپ کلم، کلم پیچ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حلیم روسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به ژاپونی، گلابی ژاپونی، گل چای ژاپونی، کاملیا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشمیر ( در شمال پاکستان و شمال باختری هندوستان )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کانا ، الفبای ژاپنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سوت سوتک، کازو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقاشی روی ابریشم، تصویر یا نوشته روی ابریشم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کعبه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشمیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دهکده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بیابان کالاهاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کباب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کابل پایتخت افغانستان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در آیین شین تو ـ ژاپن ) کامی ( روح یکی از خدایان یا نیاکان ) ، فرماندار، حاکم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مذهب مصریان قدیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کافر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

If you have information about something , you know about it .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فروشگاه، فروشگاه بزرگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خبر، اطلاع، اخبار، سوابق، اطلاعات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

jazz is a kind of music

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قابل استفاده، در دسترس، سودمند، مفید، موجود، دسترس پذیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نشاط، جاز، موسیقی جاز، جاز نواختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کرایه، اجاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اپرا، تماشاخانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اختیار، اجازه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a statue is a figure of a person or animal made of stone or metal

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیکر، مجسمه، تمثال، هیکل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مهیج ، هیجان انگیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A person who flies an aircraft

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

gloomy, sad

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بزرگ، عظیم، عظیم الجثه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دویدن آرام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سیر، تماشا، دیدار مناظر جالب , جاهای دیدنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قریبا، بزودی، زود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Sandbox is a hole or box in the garden with sand in it

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریگ پاش، شن پاش، گردپاش چیزیکه روی مرکب ترگردپاشیده انرامیخشکانند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عجیب، خنده دار، خنده اور، با مزه، شوخی امیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تعطیل موقتی، گوشه، تنفس، پس زنی، باز گشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مهاجرت کردن ، از جایی به جایی رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خطا، اشتباه کردن، خطا کردن، گم کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

arc, arch, bow, lunar

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

year, age, old

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

peach

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راهی که طولانی است و مسافت زیادی دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

credit, solvency, good standing, reliability

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

tune, music, setting, composition, song, tempo, tone, inflection, melody, chant, accent, air

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

front, bloc, front line, frontage

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Diamond

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تست یا آزمون هافن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

air, atmosphere, weather, tune

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

: lessons, schoolroom, subject, class, grade classroom, course, hour

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضربه فنی و از پای در آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فراوان، ماهر, مهم، ابستن، عظیم، معتبر، عالی، مطنطن، بصیر، زیاد، خطیر، عالی مقام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Frightend; afraid a lot

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ترسیده ، ترسان ، هراسان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دزد ، جیب بر ، آدم ربا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

spot, speckle, mole, beauty spot, freckle, suit, pip, ace, dot, smudge

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرقت کردن ، دزدیدن ، دستبرد زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واق واق کردن سگ صدایی که سگ از خود در می آورد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مالیدن یا پاک کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

towline

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

now [n. ] condition, state, circumstance, natural disposition, ecstasy, [gram. ] present tnse, [adv. ] now, [adj. ] due, anymore, circumstances, expr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

contingent, earthly, feasible, possible

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیش از اینکه ، تاکنون ، تابه حال ، قبلا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ارزم ، آشوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرتاب کردن توپ Throw = پرتاب کردن Ball = توپ 😁

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بانک ، ساحل ، کناره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دنبال کردن به دنبال کسی رفتن از کسی پیروی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

راهنما ، سرانجام، اثر