ترجمه‌های گلی افجه (٢٥٢)

بازدید
٣٨٢
تاریخ
٢ سال پیش
متن
The townspeople didn't accept the newcomers.
دیدگاه
١

مردم آن شهر تازه وارد ها را قبول نمی کردند

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He surprised everyone by accepting his ex-wife's wedding invitation.
دیدگاه
١

او با قبول دعوت ، ، عروسی زن سابقش همه را شگفت زده کرد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
There is an urgent need for more day care centres and more hospital beds.
دیدگاه
١

مراقبت روزانه و نیاز به تخت های بیشتر ضرورت است

تاریخ
٤ سال پیش
متن
There's some white stuff on this plate.
دیدگاه

مقداری اشغال سفید روی این بشقاب هست

تاریخ
٤ سال پیش
متن
His captors forced a confession from him.
دیدگاه
١

اسیر گیرنده ها او را وادار به اعتراف کردند

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She passed the thread through the eye of the needle.
دیدگاه
٢

او سوزن رانخ کرد ، ، ، یا ، ، ، او نخ را از سوراخ سوزن گذارند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We were overcome by the powerful images of suffering in the film.
دیدگاه

ما با قدرت به تصاویری از رنج در فیلم ( بر احساس بیننده ) چیره شدیم

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I like the the layout of the house.
دیدگاه
-١٤

او حاضر میشود ۲۰۰۰ دلار برای ماشین لباسشویی هزینه کند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She expressed her sympathy to the bereaved family.
دیدگاه
٢

او با خانواده سوگوار ابراز همدردی کرد

تاریخ
٣ سال پیش
متن
His earnest desire to learn impressed his teachers.
دیدگاه

اشتیاق او به یاد گیری معلم ها را تحت تاثیر قرار داد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
It seemed fantastic that they still remembered her 50 years later.
دیدگاه
٢

بنظر خارق العاده است بعد از پنجاه سال او را به یاد می اورند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
In need of cash, the master sold off some of the plantation's slaves.
دیدگاه

ارباب بخاطر نیاز به پول بعضی از برده ها را فروخت

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The great use of life is to spend it for something that overlasts it.
دیدگاه

استفاده عالی از زندگی صرف ان برای چیزی است که به ان تداوم بخشد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Death and taxes are the only sure things.
دیدگاه

مرگ و مالیات تنها چیزهای حتمی هستند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We must do this to save face.
دیدگاه

ما باید اینکار را برای حفظ ظاهر انجام دهیم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The Grand Canyon never fails to impress people.
دیدگاه
٠

گرند کنیون هرگز در تاثیر گذاری بر مردم خطا نمی کند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I am afraid I cannot cope with this.
دیدگاه
١

میترسم نتوانم با این مشکل مقابله کنم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
My job was to hang out the washing.
دیدگاه
١

شغل من برای زندگی نظافت کردن بود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He has barely enough money to live on.
دیدگاه
٢

او به ندرت پول کافی برای زندگی دارد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Underneath his outgoing behaviour Luke was shy.
دیدگاه
٢

با وجود ظاهر و رفتار اجتماعی اش لوک خجالتی بود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The door was locked, so the firefighters had to force it open.
دیدگاه
٢

در قفل بود واتش نشان ها بزور انرا باز کردند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
His clothes were lying all over the floor.
دیدگاه

لباس هایش روی کف زمین افتاده بود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
You can subscribe to the magazine for as little as $32 a year.
دیدگاه
٢

شما می توانید با مبلغ کمی ۳۲ دلار اشتراک سالانه مجله را بگیرید

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Not all good day care is so costly.
دیدگاه
٢

همه مراقبت های روزانه خوب گران نیستند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
There was little sparkle in their performance.
دیدگاه
٢

اجرا ی انها درخشش کمی داشت

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The radiant smile and the sparkle in her blue eyes were the clear signs of a woman still deeply in love.
دیدگاه
٢

لبخند بشاش و برق چشمان ابی او بوضوح نشان میداد که هنوز یک زن عاشق است

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The bride carried a beautiful bouquet of white roses.
دیدگاه
٢

عروس دسته گل رز سفید زیبایی در دست داشت

تاریخ
٤ سال پیش
متن
In her autobiography she occasionally refers to her unhappy schooldays.
دیدگاه
٢

او در زندگی نامه اش گاهی به خاطرات تلخ دوران مدرسه اشاره می کند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The prisoner begged for mercy.
دیدگاه
٣

زندانی تقاضای بخشش کرد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I check my mailbox every other day.
دیدگاه
٣

یکروز در میان صندوق پستی خود را نگاه می کنم

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She didn't allow her emotions to get the better of her.
دیدگاه
٣

او هرگز اجازه نداد احساس بر او چیره شود

تاریخ
٣ سال پیش
متن
No one can get the better of her in an argument.
دیدگاه
٣

هیچ کس نمی تواند در بحث بر او غلبه کند

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He was born with a deformed right leg.
دیدگاه
٣

او با یک پای راست ناقص بدنیا آمد

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Rub the balm gently into the skin.
دیدگاه
٣

پماد را به آرامی روی پوست بمالید

تاریخ
٣ سال پیش
متن
A lie begets a lie till they come to generations.
دیدگاه
٣

دروغ باعث دروغ میشود که ادامه دارد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The shoes had been a little tight, but they stretched.
دیدگاه
٣

کفش ها کمی تنگ بودند اما جا باز کردند ( کش امدند )

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We enjoy a cheerful fire on a cold, rainy night.
دیدگاه
١

ما از اتش گرم در شبی سرد و بارانی لذت می بریم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Can I fix you a snack?
دیدگاه
١

می توان برایتان چیز مختصری برای خوردن درست کنم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Abuse can lead to both psychological and emotional problems.
دیدگاه
١

پرخاشگری می تواند منجر به هر دو مشکل روحی و احساسی شود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She loves to pamper her dog with special treats.
دیدگاه
١

او دوست دارد با رفتار خاص سگش را لوس کند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
If you continue to pamper that child, he'll grow up spoiled and lazy.
دیدگاه
٢

اگر به لوس کردن ان بچه ادامه دهی تنبل و بدرد نخور بار می اید

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Next to his tanned face, hers seemed pallid and unhealthy.
دیدگاه
٢

در مقابل چهره افتاب سوخته مرد ، زن رنگ پریده و بیمار بنظر می رسید

تاریخ
٤ سال پیش
متن
This little outfit for the baby is just darling.
دیدگاه

این لباس بچه کوچولو خیلی مامانی است

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I often used to hang out in supermarkets.
دیدگاه
٣

من اغلب عادت داشتم در سوپر مارکت ها پرسه بزنم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I always take a couple of aspirins when I feel a cold starting.
دیدگاه
٣

من وقتی احساس سرما خوردگی می کنم دو تا اسپرین می خورم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The dollar bill has an image of George Washington on one side of it.
دیدگاه
٣

یک طرف اسکناس دلار تصویر جورج واشنگتن است

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The truth began to dawn on him.
دیدگاه
٣

حقیقت در او شروع به روشن شدن کرد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Our net profits were a plus this year.
دیدگاه
٣

سود امسال ما بیشتر بود

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Add the tea leaves and leave to infuse for five minutes.
دیدگاه
٤

برگ های چای را اضافه کنید و بگذارید پنج دقیقه دم بکشد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I can't disappoint my public by retiring.
دیدگاه
٤

نمی توانم با بازنشستگی ملتم را نا امید کنم