tanned

جمله های نمونه

1. I was slightly tanned by the sun.
[ترجمه توسلی] من یه کمی با آفتاب برنزه شدم
|
[ترجمه somayeh] با آفتاب کمی برنزه شدم
|
[ترجمه گوگل]از آفتاب کمی برنزه شده بودم
[ترجمه ترگمان]آفتاب اندکی آفتاب سوخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Next to his tanned face, hers seemed pallid and unhealthy.
[ترجمه گلی افجه ] در مقابل چهره افتاب سوخته مرد ، زن رنگ پریده و بیمار بنظر می رسید
|
[ترجمه گوگل]در کنار صورت برنزه او، صورت او رنگ پریده و ناسالم به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در کنار چهره آفتاب سوخته او رنگ پریده و ناسالم به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He took off his shirt to reveal his tanned torso.
[ترجمه گوگل]پیراهنش را در آورد تا نیم تنه برنزه اش را نمایان کند
[ترجمه ترگمان]پیراهنش را درآورد تا پیکر آفتاب سوخته خود را آشکار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tanned workmen were sitting around the dock.
[ترجمه گوگل]کارگران برنزه دور اسکله نشسته بودند
[ترجمه ترگمان]کارگران Tanned اطراف اسکله نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hide is tanned for leather.
[ترجمه گوگل]پوست برای چرم دباغی شده است
[ترجمه ترگمان] قایم شدن پوست چرم دباغی شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She tanned quickly in the sun.
[ترجمه گوگل]او به سرعت زیر نور خورشید برنزه شد
[ترجمه ترگمان]به سرعت در آفتاب برنزه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their skin was tanned and glowing from their weeks at the sea.
[ترجمه گوگل]پوست آنها از هفته های حضورشان در دریا برنزه و درخشان شده بود
[ترجمه ترگمان]پوست آن ها از چند هفته پیش در دریا می درخشید و می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's small wonder you got tanned, staying out in the sun all that time.
[ترجمه گوگل]این تعجب کوچکی است که شما برنزه شده اید و تمام مدت زیر نور خورشید مانده اید
[ترجمه ترگمان]تعجبی نداره که تو برنزه شدی و همیشه توی آفتاب میمونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Her dress showed her tanned skin to great advantage.
[ترجمه گوگل]لباس او پوست برنزه او را به خوبی نشان می داد
[ترجمه ترگمان]لباسش پوست آفتاب سوخته او را به خوبی نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You look very tanned -- have you been on holiday?
[ترجمه گوگل]خیلی برنزه به نظر می رسید -- آیا در تعطیلات بوده اید؟
[ترجمه ترگمان]خیلی برنزه شدی - توی تعطیلات بودی؟ -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He had a tough tanned face and clear eyes.
[ترجمه گوگل]او چهره ای برنزه و چشمانی شفاف داشت
[ترجمه ترگمان]صورت آفتاب سوخته و چشم های شفاف داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He looked tanned and well rested after his vacation.
[ترجمه گوگل]او پس از تعطیلاتش برنزه به نظر می رسید و به خوبی استراحت می کرد
[ترجمه ترگمان]برنزه به نظر می رسید و بعد از تعطیلاتش استراحت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His blue eyes glittered in his deeply tanned face.
[ترجمه گوگل]چشم‌های آبی‌اش در چهره‌ی برنزه‌اش می‌درخشید
[ترجمه ترگمان]چشم های آبی رنگش در چهره آفتاب سوخته او می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Her teeth gleamed white against the tanned skin of her face.
[ترجمه گوگل]دندان هایش روی پوست برنزه صورتش سفید می درخشید
[ترجمه ترگمان]دندان هایش بر پوست آفتاب سوخته چهره اش سفید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if you are tanned, your skin is darker than usual because you have been in the sun.

پیشنهاد کاربران

دوستان in the sun کاملا درسته و کلا under the sun یه معنی دیگه میده رجوع کنید به معنی under the sun تو همین سایت
چطور بدون اشکاله in the sun
یعنی تو خورشید
اون منابع هم که شما میگی چرت گفته
خانم کوثر عزیز
جمله ی امیرحسین دقیقا درست و بدون نقض هست
اون تعریفی که نوشتن عین تعریف کتاب آسفورد هست در کتاب نوشته : . . . in the sun
اقای امیر حسین جمله خوب بود فقط به نظرم بهتر بود به جایin the sun از by the sun یا under the sun استفاده میکرذین
برنزه - پوست تیره - آفتاب سوخته
Having brown skin after spending time in the sun
( در صنعت چرم ) = دباغی شده
دباغی شده
برنزه
آفتاب سوخته

بپرس