ترجمه‌های گلی افجه (٢٥٢)

بازدید
١٢٤
تاریخ
٤ سال پیش
متن
The kids hang out on the street corner.
دیدگاه
٢٣

بچه ها کنار خیابان پاتوق کرده بودند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He regards her as one of the best American playwrights.
دیدگاه
٣٦

او ان زن را یکی از بهترین نمایشنامه نویسان امریکا بشمار می اورد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Now he could be sure she loved him.
دیدگاه
١٦

حالا می توانست اطمینان داشته باشد که او دوستش دارد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We picked our cousins up at the train station.
دیدگاه
٦

در ایستگاه قطار ( خاله , عمو , دایی , عمه زاده = cousin ) را سوار کردیم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The strong usually dominate over the weak.
دیدگاه
١٨

قدرت معمولا بر ضعف غالب میشود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We have to check out before noon.
دیدگاه
١٤

قبل از ظهر باید تسویه حساب کنیم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Her absence was not intended as a snub.
دیدگاه
١٨

غیبت او به قصد بی اعتنایی نبود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He has a nice sum of money put away.
دیدگاه
٧

او مقدار قابل توجهی پول کنار گذاشته

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She's never been very concerned with her appearance.
دیدگاه
٧

او هرگز به ظاهر خود توجه نمی کند

تاریخ
٣ سال پیش
متن
They booked him for robbery.
دیدگاه
١٣

او را بخاطر دزدی دستگیر کردند

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Good jurors will try not to be subjective.
دیدگاه
١٦

هیت منصفه خوب سعی نخواهد کرد نظر شخصی اعمال کند

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I'm not surprised you feel sick after guzzling three ice-creams!
دیدگاه
١٢

تعجبی نداره اگر بعد از بلعیدن سه تا بستنی حال تهوع داشته باشی

تاریخ
٤ سال پیش
متن
A great man can dominate others by force of character.
دیدگاه
١٥

انسان بزرگ میتواند با قدرت شخصیت بر دیگران تسلط یابد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He happened on a clue to the mystery.
دیدگاه
١١

او اتفاقی به یک سر نخ معما برخورد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Turn left at the corner and keep on as far as the church.
دیدگاه
١٣

از سر پیچ سمت چپ بروید تا به کلیسا برسید

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The only clue to the identity of the murderer was a half-smoked cigarette.
دیدگاه
٧

تنها سر نخ یافته شده از جنایت یک ته سیگار بود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
All non-violent religious and political beliefs should be respected equally.
دیدگاه
١٣

تمام ادیان و سیاست های غیر خشونت امیز باید بطور مساوی مورد احترام باشند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The most serious flaw in his character is his dishonesty.
دیدگاه
١٢

بزرگترین عیب شخصیت او نداشتن صداقت است

تاریخ
٣ سال پیش
متن
A female ladybug will lay more than 1000 eggs in her lifetime.
دیدگاه
١٢

یک کفشدوز ماده در طول عمر بیش از ۱۰۰۰ تخم ریزی دارد

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She impressed us as a thoughtful and honest person.
دیدگاه
١١

او بعنوان فردی صادق و متفکر ما را تحت تاثیر قرار داد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The prime minister will drop in at the disaster area.
دیدگاه
٧

نخست وزیر بی خبر وارد منطقه حادثه دیده خواهد شد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
A regular bus service connects the train station with the town centre.
دیدگاه
١٠

سرویس اتوبوس بطور منظم از ایستگاه قطار تا مرکز شهر وجود دارد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Three plus five is equal to five plus three.
دیدگاه
٩

3به اضافه 5 برابر است با 5 به اضافه 3

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Ladybug has some black points on its back.
دیدگاه
١٢

کفشدوز چند خال سیاه روی پشتش دارد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
You still hang out at the pool hall?
دیدگاه
١

شما هنوز هم در سالن بیلیارد وقت گذرانی می کنید

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Some people just drift through life.
دیدگاه
١١

بعضی ها فقط دستخوش پیامدهای زندگی هستند

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We saw him only a month past.
دیدگاه
١٠

ما اورا همین یک ماه پیش دیدیم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Separation is a time of high emotional stress.
دیدگاه
١٠

جدایی فشار عاطفی زیادی در بر دارد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
There is no way to sugarcoat the bad news.
دیدگاه
١٠

هیچ راهی نبست که اخبار بد را خوب پوشش دهیم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He was put away for ten years for armed robbery.
دیدگاه
٦

او بخاطر سرقت مسلحانه ده سال زندانی شده بود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
These children's diets lack calcium.
دیدگاه
٩

رژیم غذایی این کودکان کمبود کلسیم دارد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Don't belittle his achievements .
دیدگاه
٩

دستاورد های او را کوچک به حساب نیاور

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Backache is a constant complaint as I stoop over low baths, sinks, baby buggies and shopping trolleys.
دیدگاه
٩

پشت درد وقتی روی وان کوتاه ، ظرفشویی کالسکه بچه یا چرخ دستی خرید خم می شوم شکایت دائمی من است

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The old should be well respected.
دیدگاه
٧

افراد پیر باید مورد احترام باشند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She had decided she must go on as usual, follow her normal routine, and hope and pray.
دیدگاه
٦

او تصمیم گرفت مثل همیشه ادامه دهد , کارهای معمول را انجام دهد, دعا کند و امیدوار باشد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He must have put away a bottle of whisky last night.
دیدگاه
٦

او باید یک بطری ویسکی را دیشب تمام کرده باشد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
So, darling, keep mum about where we are.
دیدگاه
٩

خب عزیزم , نگو ما کجا هستیم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
In politics, as in life, truth hurts. Better to keep mum.
دیدگاه
٩

در سیاست هم مثل زندگی حقیقت رنج آوره بهتر بیان نشه

تاریخ
٤ سال پیش
متن
These flowers are brightly coloured in order to attract butterflies.
دیدگاه
٨

این گل ها رنگ های درخشانی برای جلب پروانه ها دارند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She has a few thousand dollars put away for her retirement.
دیدگاه
٣

او چندین هزار دلار برای بازنشستگی خود کنار گذاشته

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I found him in the garden, dreaming away as usual.
دیدگاه
٦

او را در باغ یافتم , مثل همبشه در رویا

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The leaves blew across the yard.
دیدگاه
٢

باد برگ ها را به زمین ریخت

تاریخ
٤ سال پیش
متن
His mother blew him a kiss as he boarded the train.
دیدگاه
٦

وقتی سوار قطار شد مادرش برای او بوسه فرستاد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Vast spirt, active though and industrious heart make a genius.
دیدگاه
٩

روح پهناور اندیشه فعال و قلب خلاق نابغه می سازد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The movie offers a sugar-coated view of lower middle-class life.
دیدگاه
٨

فیلم نگاهی تزیین شده به زندگی طبقه متوسط و فقیر را نشان داد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The issue of gun control will dominate the next election.
دیدگاه
٨

مساله کنترل سلاح بر انتخابات بعدی اثر می گذارد

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Victory won't come to me unless I go to it.
دیدگاه
٨

پیروزی برایم اتفاق نخواهد افتاد مگر آنکه برایش تلاش کنم

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He felt cheap about living rent-free at his girlfriend's apartment.
دیدگاه
٨

او از زندگی بدون پرداخت اجاره دراپارتمان دوست دخترش خجالت می کشید

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Is the mattress lumpy and saggy?
دیدگاه
٨

ایا تشک نا هموار و شل است ؟

تاریخ
٤ سال پیش
متن
It's fine with me if you go off with your darling brother and leave me here all alone!
دیدگاه
٤

اگر با برادر عزیزت بروی ومرا تنها بگذاری خوشحال می شوم