ترجمه‌های گلی افجه (٢٥٢)

بازدید
١٤٥
تاریخ
٤ سال پیش
متن
He had found the clue to unlock the whole mystery.
دیدگاه

او کلیدگشودن قفل تمام معما را پیدا کرد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
"Yes, Mum," replied Cheryl as she slowly put away her doll.
دیدگاه
٠

شریل جواب داد بله مامان و عروسکش را کنار گذاشت

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I can't disappoint my public by retiring.
دیدگاه
٤

نمی توانم با بازنشستگی ملتم را نا امید کنم

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Add the tea leaves and leave to infuse for five minutes.
دیدگاه
٤

برگ های چای را اضافه کنید و بگذارید پنج دقیقه دم بکشد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Our net profits were a plus this year.
دیدگاه
٣

سود امسال ما بیشتر بود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I often used to hang out in supermarkets.
دیدگاه
٣

من اغلب عادت داشتم در سوپر مارکت ها پرسه بزنم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I always take a couple of aspirins when I feel a cold starting.
دیدگاه
٣

من وقتی احساس سرما خوردگی می کنم دو تا اسپرین می خورم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The dollar bill has an image of George Washington on one side of it.
دیدگاه
٣

یک طرف اسکناس دلار تصویر جورج واشنگتن است

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The truth began to dawn on him.
دیدگاه
٣

حقیقت در او شروع به روشن شدن کرد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
This little outfit for the baby is just darling.
دیدگاه

این لباس بچه کوچولو خیلی مامانی است

تاریخ
٤ سال پیش
متن
If you continue to pamper that child, he'll grow up spoiled and lazy.
دیدگاه
٢

اگر به لوس کردن ان بچه ادامه دهی تنبل و بدرد نخور بار می اید

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Next to his tanned face, hers seemed pallid and unhealthy.
دیدگاه
٢

در مقابل چهره افتاب سوخته مرد ، زن رنگ پریده و بیمار بنظر می رسید

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She loves to pamper her dog with special treats.
دیدگاه
١

او دوست دارد با رفتار خاص سگش را لوس کند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We enjoy a cheerful fire on a cold, rainy night.
دیدگاه
١

ما از اتش گرم در شبی سرد و بارانی لذت می بریم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Can I fix you a snack?
دیدگاه
١

می توان برایتان چیز مختصری برای خوردن درست کنم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Abuse can lead to both psychological and emotional problems.
دیدگاه
١

پرخاشگری می تواند منجر به هر دو مشکل روحی و احساسی شود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The prisoner begged for mercy.
دیدگاه
٣

زندانی تقاضای بخشش کرد

تاریخ
٣ سال پیش
متن
A lie begets a lie till they come to generations.
دیدگاه
٣

دروغ باعث دروغ میشود که ادامه دارد

تاریخ
١ سال پیش
متن
The shoes had been a little tight, but they stretched.
دیدگاه
٣

کفش ها کمی تنگ بودند اما جا باز کردند ( کش امدند )

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I check my mailbox every other day.
دیدگاه
٣

یکروز در میان صندوق پستی خود را نگاه می کنم

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He was born with a deformed right leg.
دیدگاه
٣

او با یک پای راست ناقص بدنیا آمد

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She didn't allow her emotions to get the better of her.
دیدگاه
٣

او هرگز اجازه نداد احساس بر او چیره شود

تاریخ
٣ سال پیش
متن
No one can get the better of her in an argument.
دیدگاه
٣

هیچ کس نمی تواند در بحث بر او غلبه کند

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Rub the balm gently into the skin.
دیدگاه
٣

پماد را به آرامی روی پوست بمالید

تاریخ
٤ سال پیش
متن
There was little sparkle in their performance.
دیدگاه
٢

اجرا ی انها درخشش کمی داشت

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The radiant smile and the sparkle in her blue eyes were the clear signs of a woman still deeply in love.
دیدگاه
٢

لبخند بشاش و برق چشمان ابی او بوضوح نشان میداد که هنوز یک زن عاشق است

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The bride carried a beautiful bouquet of white roses.
دیدگاه
٢

عروس دسته گل رز سفید زیبایی در دست داشت

تاریخ
٤ سال پیش
متن
In her autobiography she occasionally refers to her unhappy schooldays.
دیدگاه
٢

او در زندگی نامه اش گاهی به خاطرات تلخ دوران مدرسه اشاره می کند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
His clothes were lying all over the floor.
دیدگاه

لباس هایش روی کف زمین افتاده بود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Underneath his outgoing behaviour Luke was shy.
دیدگاه
٢

با وجود ظاهر و رفتار اجتماعی اش لوک خجالتی بود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He has barely enough money to live on.
دیدگاه
٢

او به ندرت پول کافی برای زندگی دارد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Not all good day care is so costly.
دیدگاه
٢

همه مراقبت های روزانه خوب گران نیستند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The door was locked, so the firefighters had to force it open.
دیدگاه
٢

در قفل بود واتش نشان ها بزور انرا باز کردند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
You can subscribe to the magazine for as little as $32 a year.
دیدگاه
٢

شما می توانید با مبلغ کمی ۳۲ دلار اشتراک سالانه مجله را بگیرید

تاریخ
٤ سال پیش
متن
I am afraid I cannot cope with this.
دیدگاه
١

میترسم نتوانم با این مشکل مقابله کنم

تاریخ
٤ سال پیش
متن
My job was to hang out the washing.
دیدگاه
١

شغل من برای زندگی نظافت کردن بود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The Grand Canyon never fails to impress people.
دیدگاه
٠

گرند کنیون هرگز در تاثیر گذاری بر مردم خطا نمی کند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
In need of cash, the master sold off some of the plantation's slaves.
دیدگاه

ارباب بخاطر نیاز به پول بعضی از برده ها را فروخت

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I like the the layout of the house.
دیدگاه
-١٣

او حاضر میشود ۲۰۰۰ دلار برای ماشین لباسشویی هزینه کند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Death and taxes are the only sure things.
دیدگاه

مرگ و مالیات تنها چیزهای حتمی هستند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We must do this to save face.
دیدگاه

ما باید اینکار را برای حفظ ظاهر انجام دهیم

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She passed the thread through the eye of the needle.
دیدگاه
٢

او سوزن رانخ کرد ، ، ، یا ، ، ، او نخ را از سوراخ سوزن گذارند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
We were overcome by the powerful images of suffering in the film.
دیدگاه

ما با قدرت به تصاویری از رنج در فیلم ( بر احساس بیننده ) چیره شدیم

تاریخ
٢ سال پیش
متن
It seemed fantastic that they still remembered her 50 years later.
دیدگاه
٢

بنظر خارق العاده است بعد از پنجاه سال او را به یاد می اورند

تاریخ
٣ سال پیش
متن
His earnest desire to learn impressed his teachers.
دیدگاه

اشتیاق او به یاد گیری معلم ها را تحت تاثیر قرار داد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She expressed her sympathy to the bereaved family.
دیدگاه
٢

او با خانواده سوگوار ابراز همدردی کرد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Spare when you’re young, and spend when you’re old.
دیدگاه

تا جوان هستی پس انداز کن تا در پیری خرج کنی

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The townspeople didn't accept the newcomers.
دیدگاه
١

مردم آن شهر تازه وارد ها را قبول نمی کردند

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He surprised everyone by accepting his ex-wife's wedding invitation.
دیدگاه
١

او با قبول دعوت ، ، عروسی زن سابقش همه را شگفت زده کرد

تاریخ
٤ سال پیش
متن
There is an urgent need for more day care centres and more hospital beds.
دیدگاه
١

مراقبت روزانه و نیاز به تخت های بیشتر ضرورت است