ترجمههای گلی افجه (٢٥٢)
او کلیدگشودن قفل تمام معما را پیدا کرد
شریل جواب داد بله مامان و عروسکش را کنار گذاشت
نمی توانم با بازنشستگی ملتم را نا امید کنم
برگ های چای را اضافه کنید و بگذارید پنج دقیقه دم بکشد
من اغلب عادت داشتم در سوپر مارکت ها پرسه بزنم
من وقتی احساس سرما خوردگی می کنم دو تا اسپرین می خورم
یک طرف اسکناس دلار تصویر جورج واشنگتن است
این لباس بچه کوچولو خیلی مامانی است
اگر به لوس کردن ان بچه ادامه دهی تنبل و بدرد نخور بار می اید
در مقابل چهره افتاب سوخته مرد ، زن رنگ پریده و بیمار بنظر می رسید
او دوست دارد با رفتار خاص سگش را لوس کند
ما از اتش گرم در شبی سرد و بارانی لذت می بریم
پرخاشگری می تواند منجر به هر دو مشکل روحی و احساسی شود
دروغ باعث دروغ میشود که ادامه دارد
کفش ها کمی تنگ بودند اما جا باز کردند ( کش امدند )
یکروز در میان صندوق پستی خود را نگاه می کنم
او هرگز اجازه نداد احساس بر او چیره شود
هیچ کس نمی تواند در بحث بر او غلبه کند
لبخند بشاش و برق چشمان ابی او بوضوح نشان میداد که هنوز یک زن عاشق است
او در زندگی نامه اش گاهی به خاطرات تلخ دوران مدرسه اشاره می کند
عروس دسته گل رز سفید زیبایی در دست داشت
با وجود ظاهر و رفتار اجتماعی اش لوک خجالتی بود
در قفل بود واتش نشان ها بزور انرا باز کردند
شما می توانید با مبلغ کمی ۳۲ دلار اشتراک سالانه مجله را بگیرید
گرند کنیون هرگز در تاثیر گذاری بر مردم خطا نمی کند
ارباب بخاطر نیاز به پول بعضی از برده ها را فروخت
استفاده عالی از زندگی صرف ان برای چیزی است که به ان تداوم بخشد
او سوزن رانخ کرد ، ، ، یا ، ، ، او نخ را از سوراخ سوزن گذارند
او حاضر میشود ۲۰۰۰ دلار برای ماشین لباسشویی هزینه کند
ما با قدرت به تصاویری از رنج در فیلم ( بر احساس بیننده ) چیره شدیم
او با خانواده سوگوار ابراز همدردی کرد
بنظر خارق العاده است بعد از پنجاه سال او را به یاد می اورند
اشتیاق او به یاد گیری معلم ها را تحت تاثیر قرار داد
مردم آن شهر تازه وارد ها را قبول نمی کردند
او با قبول دعوت ، ، عروسی زن سابقش همه را شگفت زده کرد
مراقبت روزانه و نیاز به تخت های بیشتر ضرورت است