bouquet

/buːˈkeɪ//bʊˈkeɪ/

معنی: دسته گل
معانی دیگر: دسته ی گل، بو، رایحه (به ویژه بوی شراب)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a decorative bunch of flowers.
مشابه: spray

- The bride carried a beautiful bouquet of white roses.
[ترجمه گلی افجه ] عروس دسته گل رز سفید زیبایی در دست داشت
|
[ترجمه سلام] عروس داشت دسته گل رز سفید زیبایی را حمل میکرد
|
[ترجمه گوگل] عروس یک دسته گل زیبا از گل رز سفید به همراه داشت
[ترجمه ترگمان] عروس دسته گل قشنگی به دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: fragrance, esp. of wines and liqueurs.
مشابه: aroma, fragrance, perfume

- A wine's bouquet is an important factor in determining the quality of the wine.
[ترجمه فرشاد] بوی مشروب فاکتور مهمی در تعیین کیفیت آن مشروب است.
|
[ترجمه گوگل] دسته گل شراب عامل مهمی در تعیین کیفیت شراب است
[ترجمه ترگمان] دسته گل یک فاکتور مهم در تعیین کیفیت شراب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a bouquet of real flowers
یک دسته گل واقعی (نه مصنوعی)

2. he sent his fiancée a bouquet of yellow flowers
یک دسته گل زرد برای نامزدش فرستاد.

3. Are there any roses in your bouquet?
[ترجمه گوگل]آیا در دسته گل شما گل رز وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]گل رز توی دسته گل تو هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The soloist received a huge bouquet of roses.
[ترجمه زهرا] نوازنده سولو یک دسته گل بزرگ رز دریافت کرد
|
[ترجمه گوگل]تکنواز یک دسته گل بزرگ از گل رز دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]The یک دسته گل بزرگ دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A large bouquet of roses arrived on her desk.
[ترجمه گلی افجه ] یک دسته گل سرخ بزرگ روی میزش برای او گذاشتند
|
[ترجمه گوگل]دسته گل بزرگی روی میزش رسید
[ترجمه ترگمان]دسته گل بزرگی از گل سرخ روی میزش آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Chris sent me a lovely bouquet when I was ill.
[ترجمه گوگل]کریس وقتی مریض بودم یک دسته گل دوست داشتنی برایم فرستاد
[ترجمه ترگمان]کریس \"وقتی مریض بودم یه دسته گل قشنگ برام فرستاد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her wedding bouquet consisted of roses and ivy.
[ترجمه گوگل]دسته گل عروسی او از گل رز و پیچک تشکیل شده بود
[ترجمه ترگمان]دسته گل عروسی او شامل گل رز و پیچک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She received a bouquet of red roses on Valentine's Day.
[ترجمه گوگل]او در روز ولنتاین یک دسته گل رز قرمز دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او یک دسته گل سرخ سرخ در روز ولنتاین دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This brandy has a fine bouquet.
[ترجمه گلی افجه ] این برندی ( نوشیدنی ) بوی خوبی دارد
|
[ترجمه گوگل]این برندی دسته گل خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]این براندی دسته گل خوبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A little girl in pigtails presented the bouquet.
[ترجمه گوگل]یک دختر بچه خوک‌پز دسته گل را تقدیم کرد
[ترجمه ترگمان]یک دختر کوچک با موهای بلوند دسته گل را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These naturally dried flowers will outlast a bouquet of fresh blooms.
[ترجمه گوگل]این گل‌های خشک شده طبیعی از یک دسته گل‌های تازه دوام می‌آورند
[ترجمه ترگمان]این گل ها به طور طبیعی خشک از یک دسته گل از شکوفه های تازه عمر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This wine has a rich bouquet.
[ترجمه گوگل]این شراب دارای یک دسته گل غنی است
[ترجمه ترگمان] این شراب یه دسته گل پول دار داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He sent her a large bouquet of wild flowers.
[ترجمه گوگل]او یک دسته گل بزرگ برای او فرستاد
[ترجمه ترگمان]دسته گل بزرگی برای او فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Remove the bouquet garni from the casserole, stir in the jelly and arrowroot.
[ترجمه گوگل]دسته گل گارنی را از قابلمه خارج کرده، ژله و پیکان را با هم مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]دسته گلی را از آب جدا کنید و در ژله و arrowroot حرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Amelia was holding a huge bouquet of flowers.
[ترجمه گوگل]آملیا یک دسته گل بزرگ در دست داشت
[ترجمه ترگمان]آملیا یک دسته گل بزرگ در دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دسته گل (اسم)
bouquet, nosegay, posy

انگلیسی به انگلیسی

• bunch of flowers, nosegay; fragrance of a wine; compliment
a bouquet is a bunch of flowers arranged in an attractive way, especially one given as a present.

پیشنهاد کاربران

🔊 دوستان دقت کنید که تلفظ درست این کلمه {بوکِی} می باشد
1 - noun - countable :
دسته گل ( به خصوص دسته گلی که به زیبایی تزیین و آماده شده و به شخصی هدیه داده می شود. )
به عنوان مثال :
Throws her bouquet to her unmarried friends before she leaves
...
[مشاهده متن کامل]

2 - noun - countable/uncountable :
بویِ شراب
به عنوان مثال:
It is a light wine with a clean bouquet and taste

bouquet
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/bouquet
دسته گل مخصوصا دست گل عروس
بادکنک سلفنی
دسته گل

بپرس