پیشنهادهای فاطمه آقمیان(مترجم) (٢٠٩)
آبی که دیگه ریخته شده کار از کار گذشته لحظه ای که دیگه برنمی گرده، اتفاقیه که دیگه افتاده
اخوی ها ) جنبه مذهبی دارد (
A communicating doorway has two doors in a single door frame and each door opens away from the other درب دو طرفه یا درب ارتباطی، دربی هست که یک چهار ...
در اصطلاح به معنی: مامور مخفی a person placed, or thing planned or used, to trick, mislead, or trap کاشتن کسی در جایی، به منظور جاسوسی، کلک زدن به ...
هوای ساکن آب و هوایی که ساکن است و هیچ بادی نمی وزد.
Couched in be couched in something to be expressed in a particular way اصطلاح: به طرز خاصی بیان کردن
idiom. : to lose weight or to not gain weight.
به معنی لباس رسمی پوشیدن است Traditionally, a black - tie dress code denotes a formal evening occasion, where men are meant to wear tuxedos and wom ...
if you agonize over/about something, you spend time worrying and trying to make a decision about it با نگرانی تصمیم چیزی را گرفتن صرف وقت و نگران چی ...
گل سینه
اسپری برنزه کننده
ترکیب دو واژه: prom با proposal پرام به معنی جشن رقصی است که در آخر سال تحصیلی دبیرستان برگزار میشود و واژه proposal به معنای درخواست است. این واژه ...
خطاب به دوست عزیز وحیده، گاهی معنی ای که انگلیسی به آدم میده بسیار دقیق تر از معانی فارسی هست و کمک میکنه تو کانتکس و زمینه متن، ترجمه بهتری ارائه ب ...
If someone knocks something off, they steal it در اصطلاح بریتانیایی، به معنای ربودن و دزدیدن هم هست. برای مثال: Knocked off a car once. ترجمه: یه ...
به معنی کنسل شدن چیزی
اگه در جایی مثل بیمارستان، مطب دکتر یا زندان ازت این سوال رو بپرسن یعنی: دلیل اومدنت به اینجا چیه؟ برای چی اینجا اومدی؟ مشکلت چیه؟ و. . . توجه: ااین ...
ایست تنفسی
در پزشکی: استفاده از دستگاه احیا دستی ( به این عمل bagging ) گفته میشود
در پزشکی: هدایت کننده لوله تراشه یا لوله تنفسی که وارد نای بیماری که خود قادر به تنفس نیست میشود
لوله تراشه لوله تنفسی که وارد دهان میشود و به تنفس بیماری که خود قادر به تنفس نیست کمک میکند
در متون پزشکی: ادرار کردن مثال: He hasn't voided since I've been on. ترجمه: از زمانی که من اینجا بودم ادرار نکرده ( جمله بال ااز زبان یک پرستار گفته ...
to show that they agree with a suggestion that someone has made. [British, informal, باهات موافقم، درسته
خوبه جای تو نیستم
در متون پزشکی: همان معنی آنژیوکت است. یعنی سوندی که وارد رگ های محیطی میشود.
در متون پزشکی: A catheter ( tube ) that is passed through a vein to end up in the thoracic ( chest ) portion of the vena cava ( the large vein return ...
a terminal illness is an illness or condition which cannot be cured and is likely to lead to someone's death بیماری ای که terminal باشه یعنی کشنده ه ...
If you say that something goes a long way towards doing a particular thing, you mean that it is an important factor in achieving that thing. چیزی ک ...
در متون پزشکی: ایست قلبی زبان عامیانه: سکته کامل
در متون پزشکی مخفف: respiration rate به معنای تعداد تنفس یک شخص در هر دقیقه است
to be enough for everyone in a group مثال:در یک جمع دوستانه غذا سرو میشه و یکی از افراد سوال میکنه: There's plenty to go round, right? ترجمه: به هم ...
a bet ( = an amount of money that you risk on the result of an event or a competition, such as a horse race ) in which the horses, etc. that come fir ...
used to say that someone does something bad or stupid because they have not been told or taught that it is wrong ترجمه afsan lotfi کاملا درسته یعنی ...
انتقال یا ترافکنی ( روانشناسی ) انتقال یا ترا - فِکَنی ( به انگلیسی: Transference ) در روانکاوی به حالتی اشاره دارد که شخصی، به طور ناخودآگاه، فرد د ...
سختی ها و مشکلات شغلی
something is not any fun to do, مثال: It's not my idea of fun either. ترجمه: منم از انجام این کار خوشحال نمیشم
کسی را بدون برنامه ریزی قبلی ملاقات کردن ناگهانی سر زدن به کسی
به معنای معاف کردن و دریغ کردن و چشم پوشی کردن نکته: اما همیشه باید با توجه به جمله ترجمه دقیق را انجام داد که گاهی ممکن است دقیقا این شکل از ترجمه ...
means your whole hand including the elbow is in it. تا آرنج دست در چیزی کردن
to cause disagreement or anger between ( people who had been friendly before بین دو نفر که باهم خوب بودن، فاصله افتادن مثال: I've seen smaller thing ...
Maybe he's just letting off steam ترجمه: شاید رفته یه جا اعصابش آروم بشه ( تمدد اعصاب کنه، با احساساتش کنار بیاد ) تمدد اعصاب کردن، دوباره آرامش پید ...
slang: به معنای ادرار هم هست. مثال از بخشی از یک سریال پزشکی: You tested my water already ترجمه: الان از ادرارم آزمایش گرفتی.
Pethidine is a strong opioid pain - relief medicine مخفف داروی پتیدین پتیدین در کنترل دردهای متوسط تا شدید ، تسکین درد در موقع زایمان و عمل جراحی، ب ...
در تجویز نسخه های پزشکی به معنای: دوبار در روز از ریشه لاتین: bis die
promontory stimulation test ( PST ) measures auditory perception through electrical stimulation in the cochlear vicinity تستی برای سنجش شنوایی فرد
The number of patients who are evaluated or treated in any given period of time. لغت تخصصی پرستاری و بیمارستان: تعداد مریض هایی که در هر شیفت به پر ...
بنای تاریخی
مهارت کاربردی
وقتی میخواید برای کسی آرزوی خیلی خوب بکنید این رو میگید مثال: my dearest hope for you is happiness. ترجمه: بهترین آرزوم برات اینه که شاد باشی یا بزر ...
چشمگیر جالب توجه چیزی که خیلی به چشم میاد و برجسته است
باورنکردنی، دور از ذهن
درمان های آزمایشی
an unsolicited e - mail that is sent to a receiver without prior contact. وقتی برای اولین بار به شخصی که نمیشناسیم و تا حالا بهش پیام ندادیم، ایمیل ...
ایوان، اسم خاص مونث ریشه کلمه فرانسوی است
بلکه. . . است چیزی نیست جز. . . صرفا. . . است مثال: the love is important and all other things is but preparation. عشق مهم است و باقی چیزها چیزی جز ...
the idea that humans are innately social and have a tendency to cooperate عقیده ای که بیان میکند همه انسان ها به طور ذاتی اجتماعی هستند و تمایل به ه ...
ثبت نام برای تحصیل در دانشگاه
گذشته experience تجربه کرده از سرگذرانده
to avoid or escape به معنای فرار کردن هم هست مثال: happiness always eluded me ترجمه: شادی همیشه از من فرار میکرد
it is an idiom that means a very small amount of something. You can use this phrase to describe a small but significant hope or a moment of joy in a ...
to adopt a reclining position with the legs close to the body and the back rounded. در خود جمع شدن به صورت خوابیده خوابیدن به صورت جنینی مثل توپ در ...
to answer someone in authority such as a teacher or parent in a rude or impolite way
to feel less worried/upset because of ( something )
wait, slow down صبر کن تامل کن عجله نکن
حواست باشه داری چی میگی حرف دهنت رو بفهم مواظب رفتارات باش
جا افتادن در جایی یا موقعیت جدیدی مثلا آپارتمان جدید میخری و بعد از یه مدت به دوستات میگی: I think I'm fitting in quite nicely.
جوان و خام if someone is at a tender age, they are young and inexperienced
مسئله اینه که، قضیه از این قراره که، گوش کن، ببین. . . مترادف های این جمله: you see you know here's the deal the thing is look
خسته به نظر میای
the fleshy part of the human body that you sit on. synonyms: ass, backside, behind, bottom, bum, butt در slang به معنی ماتحت انسان است. منبع: vocab ...
وقتی از شدت عصبانیت، وسایل اطراف رو میزنی و درب و داغون میکنی مثال: He's probably trashed the joint. ترجمه: احتمالا الان زده همه جا رو داغون کرده ( ...
To care about something اهمیت دادن مهم بودن چیزی مثال: who gives a stuff? ترجمه: کی اهمیت میده اصن؟
to not start to think about or discuss a subject: حتی فکرشم نکن ( که دربارش حرف بزنی ) حرفشم نزن بیخیال این موضوع شو
as a devil; in an evil manner به طور شیطانی به شکل شیطانی اغواگرایانه شیطنت آمیز گاهی فقط برای این میاد که روی قسمت منفی تاکید کنه یا یه حالت شیطنت ...
دکتر زنان و زایمان Doctors in obstetrics and gynaecology ( O&G ) care for pregnant women and unborn children,
to spoil something by doing it badly خراب کردن چیزی با اشتباه انجام دادن آن
مثال: Fourty years down the mines seeing people get hurt, and not once did I hear any of them gutless "suits" say they were sorry. ترجمه: چهل سال ت ...
در معنی حقوقی: generic term for any filing of a complaint ( or petition ) asking for legal redress by judicial action, often called a "lawsuit. " ت ...
an executive, manager, or official, especially one regarded as a faceless decision maker. در slang یا همان زبان عام به معنی شخصی مسئول و مدیر است. ...
مثال: he need half hourly obs. ترجمه: هر نیم ساعت یه بار باید یکی مراقبش باشه ( به مراقبت پزشکی نیاز داره هر نیم ساعت )
گاهی به معنی: به موقع خبر دادن، به جا بودن رفتار یا کار هم هست
در پزشکی: وقتی محل اتصال عضو اهدایی دچار خونریزی و نشتی میشود و فرد خونریزی داخلی به خاطر عمل پیوند میکند
در حوزه پزشکی میتونه اینطوری هم معنا بده: A colloquial term for a sudden change for the worse in a patient's health. اصطلاح عامیانه برای اینکه بگیم ...
ventricular ectopic beats در اصطلاح تخصصی پزشکی به معنای ضربان غیرطبیعی بطنی هست
غیرطبیعی
it means that people try protecting themselves by building walls, which means by acting a bit reserved. ترجمه: دور خود حصار کشیدن، دیوار دفاعی درست ...
If you write someone or something off, you decide that they are unimportant or useless and that they are not worth further serious attention ترجمه ه ...
I will let you be in charge; you can make the decisions or choices ترجمه: قضیه رو می سپارم به خودت بقیه اش با خودت
if you say that someone is cool about something, you mean that they accept it and are not angry or upset about it ترجمه های پیشنهادی: تو که با این ق ...
در انگلیسی بریتانیایی و استرالیایی، به معنی: an expression of dismay, disgust, or disbelief. است. که به این صورت ترجمه میشود: ناراحت که نشدی؟ باعث ن ...
در انگلیسی استرالیایی: از زیر کار در رفتن، کار نکردن to avoid work or responsibility
higher pay rates that employees need to be paid for working particular hours or days. اضافه حقوق
پرخوری کردن تا خرخره خوردن
the people in the highest positions in an organization افراد مرتبه بالا و دارای مقام رئیس، مدیر
در پزشکی: کیسه تخلیه ادرار
land where people do not live, land a long way from cities, or forests در انگلیسی استرالیایی به معنی مکانی است که از شهر و یا مناطق کشاورزی دور است. ...
دغدغه زیاد دارم مشغله زیاد دارم درگیری ذهنیم زیاده سرم مشغول چیزای زیادیه
فایده نداره به درد نمی خوره پشیزی نمی ارزه meaning: saying rudely that it is no good or no help at all; not at all useful or helpful.
"That's unusual" / "That's unexpected در پاسخ به غیر منظره بودن و غیرعادی بودن چیزی از این اصطلاح استفاده میکنیم
پمپ سرم به وسیله ای گفته می شود که چکانش داروهای مایع یا مواد مغذی مورد نیاز بدن بیمار را کنترل می کند.
Assistant Director of Nursing دستیار سرپرستار دستیار مدیر پرستاران
در انگلیسی استرالیایی، مخفف Nurse Unit Manager است به معنی سرپرست واحد پرستاری است
دعوا کردن، مشاجره کردن، بگومگو کردن Row also means a noisy argument
something very small. ذره ای، اندکی
to urinate ( not polite ) ادرار کردن، دستشویی کردن . . توجه داشته باشید که کاربرد این فریز مودبانه نیست و جزو slang های informal و unpolite هست
مسئله مردونه ست، فقط مردها می فهمنش و درک می کنن ( معمولا این جمله زمانی به کار برده میشه که چند تا مرد بین جمع زن ها هستن و میخوان بگن، فلان مسئله ...
میتواند دو معنی داشته باشد: 1. unpolite ( بی ادبانه است ) 2. politically incorrect ( یعنی از لحاظ سیاسی اشتباه است ) . . مثال: - why you saying ...
to be severely punished or criticized. مورد نقد قرار گرفتن، سرزنش شدن، تنبیه شدن
نادیده گرفتن اشتباه کسی مثال: You do "letting off the hook" really well. ترجمه: تو نادیده گرفتن خطای آدما خیلی خوبی
اصطلاح استرالیایی، به معنی: سرشلوغی، مشغله زیاد working or moving as fast as possible
someone who gets too upset or angry over small problems: نازک نارنجی، زودرنج، سر هر چیز کوچکی احساسی و ناراحت میشود
over the top زیاده روی کردن در چیزی مثال: a touch ott? ترجمه: یه کم زیاده روی نکردی؟ ( a touch به معنی "کمی" و ott مخفف over the top یا زیاده روی ک ...
مقدار کم، کمی
پذیرفته شدن، قبول شدن، پذیرش شدن
Surgical registrars are able to perform surgery under supervision در انگلیسی استرالیایی به جراحی گفته میشود که زیر نظر سوپروایزر قادر به انجام جراحی ...
it means that you have accidentally upset someone by talking about something that they feel strongly about or are very sensitive about اعصاب کسی را ...
حالا چیزی نشده که، اتفاقی نیفتاده که
در انگلیسی استرالیایی به معنی: ( حالت چطوره؟، حالت خوبه؟، اوضاع خوبه ) است. معمولا در جواب میگوییم: خوبم، بد نیستم، همه چی خوبه ( نیازی به داستان گو ...
دستم بند بود، گیر کرده بودم، گرفتار بودم مثال: - I have called you thousands of times! Why don't you answer me? - sorry. I got caught up. ترجمه: ...
something that is a turn - off causes you to lose interest or sexual excitement; an informal word. to stop someone feeling interested or excited, es ...
بدقلق، شیطون، سرتق
To be difficult to manage بدقلق، کله شق، شیطون
چیزی رو بدزدی که قبلا دزدیده شده if someone says that something has fallen off the back of a truck, or that they got something off the back of a truc ...
کارت باهاش تموم شد؟ دیگه باهاش کاری نداری؟
از همه اینا بدتر اینکه. . . به علاوه. . .
moving or working at top speed or with maximum effort با سرعت کار کردن، نهایت تلاش در انجام کاری . گاهی به معنای سر شلوغی هم هست مثال: I have been ...
If someone is a barrel of laughs, they are fun to be with. بامزه بودن، مایه خنده بودن
خسته و کلافه و عصبی شدن
to inform against or report, to the police لو دادن کسی به خصوص زمانی که جنایت یا خلافی رخ میدهد راپرت دادن، لو دادن توجه: بیشتر در انگلیسی استرالیا ...
Servo = Service/gas station. پمپ بنزین ( در انگلیسی استرالیایی ) ( در انگلیسی آمریکایی ) : سروموتور یا Servo یک محرک چرخشی یا محرک خطی است که امک ...
to incriminate ( someone ) on a false charge; make a person who is innocent appear guilty ( slang ) اتهام زدن به کسی که بی گناه است ( پاپوش دوختن، ...
بیشتر از چیزی هستی که نشون میدی ( اگر خطاب به شخص باشد ) ( یک نوع تعریف میتواند باشد، یعنی فکر نمی کردم همچین آدمی باشی، حتی چشمام هم قادر به دیدنش ...
a foolish or worthless person. آدم احمق و بی ارزش منبع: Merriam - Webster دیکشنری
. expression, informal Be calm and sensible. معقول باش، منصف باش
to leave or go away بکش کنار، برو کنار، گمشو
بی عرضه، حیف نون، مفت خور، بی مصرف، اسرافکار
the ability to distance oneself from emotions during uncomfortable and stressful times at work. توانایی تفکیک احساسات با کار مخصوصا زمانی که اوضاع ا ...
مکانی که آمبولانس در آن پارک می کند پارکینگ آمبولانس یا جایگاه ویژه پارک آمبولانس
to be unwilling to lose something or stop doing something چسبیدن به چیزی از ترس از دست دادن آن رها نکردن
اقدامی که برای جبران تبعیض های گذشته انجام میشود ( جبران تبعیض های گذشته )
رفتار کردن، برخورد کردن، مواجه شدن، واکنش دادن نسبت به چیزی، تا کردن با چیزی برای مثال: I don't usually carry on like that ترجمه: معمولاً اونطوری وا ...
محاسبه بیشینه جریان بازدمی از ریه از دستگاه peak flow برای سنجیدن توانایی فرد در تنفس هوا استفاده میکنند
بیمارستانی برای بیماران لاعلاج که تنها با داروهای مسکن، فرآیند مرگشان کم دردتر میشود.
BSL= Blood Sugar Level سطح قند خون ( اصطلاح پزشکی )
Dextrose is a simple sugar made from corn or wheat that's chemically identical to glucose, or blood sugar گلوکز - قند
غیرقابل اجتناب و وسوسه انگیز ناگریز مجاب کننده قابل توجه چیز و یا موقعیتی که نمی توان از آن چشم پوشی کرد و نادیده گرفت
to try with great determination to achieve something, especially when this involves taking a big risk, by doing all of the things that can be done T ...
When a company owns more than 50% of the outstanding shares in another company and makes the key decisions for the business سهام اصلی سهام دار اصلی ...
قیمت سهام
not having the necessary or ideal qualities or capabilities, as courage, confidence, dependability, toughness, or daring. توانایی ها یا ویژگی های ل ...
slang, UK, Australia, intransitive ) To make a big mistake. Example: We lost the match because of the goalkeeper stuffing up اشتباه کردن، گند زد، ...
extremely busy سر شلوغی، گرفتار بودن
سریع خوردن چیزی. مثال: I got five minutes and scoffed down a muffin. ترجمه: فقط پنج دقیقه وقت داشتم و سریع یک کیک مافین خوردم
در محاوره: TL ( team leader ) سرپرست گروه
مهم نیته نه عمل!
گیج و مبهوت بودم
اگر در متن استعاره از یک شخص باشد، به این معناست که آن فرد بدون در نظر گرفتن عواقب، خطرات و هر چیزی که ممکن است رخ دهد، از جمع و افراد دیگر تبعیت می ...
نسبت شکست به پیروزی نسبت برد به باخت نسبت ضرر و سود
to be or become worried or excited نگران بودن، آشوب بودن در مورد چیزی
ممکنه یه فرجی بشه
از قدرت خود سوء اسفاده کردن برای اعمال نفوذ در افراد
to feel slightly ill: If you say that someone is having a turn, you mean they feel suddenly very unwell for a short period of time برای مدت کوتاهی ...
احساس فشار و درد انگار کسی دارد آدم را له یا خرد میکند مثال: crushing pain in your chest احساس فشار و درد در سینه
رهبر گروه کر آواز خوان مذهبی
محرابی که عروس و داماد زیر آن می ایستند تا عروسی کنند ( این لغت برای عروسی یهودی ها استفاده میشود )
to share something, especially a room, with someone else شریک شدن اتاق با کسی
دوره خودش رو داره الان تو اوجه
حرفت رو باور میکنم
( اصطلاح ) اگر به اندازه کافی درباره کسی بد بگویید، حتی اگر او آدم بدی نباشد، مردم بالاخره آن را باور می کنند نحوه دیگر بیان کردن آن: If you throw ...
to have no support for what one thinks, says, or does سرنخی ندارد شاهدی ندارد حرفی که میزند قابل اثبات نیست مثال: Her case doesn't have any legs پرو ...
to be playing a sport very well خوب بازی کردن ( در ورزش ) ( اصطلاح بریتانیایی )
مدافع کناری
خونه اشرافی
لیگ برتر فوتبال
easy; comfortable. آسان ترین راحت ترین
دکان باز کرده
An informal pet form of Gary is Gaz, a variant of which is Gazza به اسم گَری، گزه هم گفته میشه Gary=Gazze
هستی؟ پایه ای؟ میای؟
بداهه گویی کردن
شاید اینطوری بگه، ولی منظوری نداره his bark is worse than his bite or his honk is worse than his bite
دوست جان دوست من رفیق
میکروفن بلندگو
مشخصه معلومه مثال: - are you good at making friends? - no - yeah. that's tracks. می تونی راحت دوست پیدا کنی؟ - نه - مشخصه
مزخرف نگو خزعبل نگو ( حرفی که میزنی دیوانه وار است و امکان ندارد اتفاق بیفتد )
crazy When someone acts kooky, nuts, wacky, insane or a screwball. دیوونه بازی درآوردن احمقانه رفتار کردن
تیره، تاریک، به رنگ جوهر
نادان، احمق، کودن
زندگی شسته و رفته زیستن با دیسیبلین زندگی کردن محافظه کارانه زندگی کردن
زندگی های خیلی شسته و رفته ای داریم
چیزی که من رو اذیت میکنه اینه که. . .
in a lot of trouble در دردسر افتادن/ مشکل داشتن با کسی برای مثال: he's still in the poo with her wife's mother, او هنوز با مادر خانمش مشکل دارد.
in a lot of trouble در دردسر افتادن
می شود به صورت عاقد نیز ترجمه کرد
کشیش یا شخص معتمدی که زوجین را به عقد هم درمی آورد و ازدواج را رسمی اعلام میکند
instead of/ in place of sth به جای در عوض
مستولی شدن - غلبه کردن - تحت تاثیر قرار گرفتن با توجه به متن به اشکال مختلفی ترجمه میشود برای مثال یکی از معانی آن به این صورت است: Ms McKeigh's nau ...
Line refers to a line of drugs like cocaine, sniffed off a surface به معنی کوکائین کشیدن ( معمولاً از طریق بو کشیدن مواد ) مثال: He means don't dist ...
وقتی به سیاهرگ مرکزی بدن ( به خصوص قلب ) سوند ، لوله و یا کاتتر وصل میکنند. این نوع لوله گذاری از طریق گردن، سینه یا بازو انجام میشود مخفف Central ve ...
enough warning to be able to avoid something bad ترجمه تحت اللفظی: "هشدار کافی" اما بهتر است به همان صورت "هشدار" ترجمه شود مثال: Fair warning: it’ ...
A lack of shame, especially about something generally considered unacceptable زمانی که چیزی در جامعه و یا محل کار مورد پذیرش همگان نیست و در آنجا فرد ...
قابل مشاهده است قابل درک است قابل دیدن و فهم است
Margin of Safety means having a buffer or extra protection in place to ensure that there is a safety net in case things do not go as planned.
سِرُم یا محلول قندی، نمکی که به بیمار تزریق می کنند.
obs در پزشکی: observation به معنی معاینه پزشکی - تحت مراقب بودن
لوله گذاری کردن برای بیمار به منظور تخلیه مایعات ریوی و یا باز کردن راه هوایی ( اصطلاح پزشکی )
channel energy انرژی صرف کردن we channel enegy to proving others that we are right. ما انرژی خود را صرف ثابت کردن محق بودن خود به دیگران می کنیم. ...
معادل دیگری که می توان برای این کلمه پیدا کرد: if you say that ideally something should happen, you mean that you would like it to happen, although i ...
فرقی نمی کنه چی باشه، هر چی فکرش رو بکنی
درست قضاوت کردن - درست فکر کردن :exercise judgment When we make decisions, we should use our good judgment. This means we should think carefully abo ...
تعدیل نیرو