پیشنهادهای فاطمه آقمیان(مترجم) (١٩٣)
حرفت رو باور میکنم
( اصطلاح ) اگر به اندازه کافی درباره کسی بد بگویید، حتی اگر او آدم بدی نباشد، مردم بالاخره آن را باور می کنند نحوه دیگر بیان کردن آن: If you throw ...
to have no support for what one thinks, says, or does سرنخی ندارد شاهدی ندارد حرفی که میزند قابل اثبات نیست مثال: Her case doesn't have any legs پرو ...
to be playing a sport very well خوب بازی کردن ( در ورزش ) ( اصطلاح بریتانیایی )
مدافع کناری
خونه اشرافی
لیگ برتر فوتبال
easy; comfortable. آسان ترین راحت ترین
دکان باز کرده
An informal pet form of Gary is Gaz, a variant of which is Gazza به اسم گَری، گزه هم گفته میشه Gary=Gazze
هستی؟ پایه ای؟ میای؟
بداهه گویی کردن
شاید اینطوری بگه، ولی منظوری نداره his bark is worse than his bite or his honk is worse than his bite
دوست جان دوست من رفیق
میکروفن بلندگو
مشخصه معلومه مثال: - are you good at making friends? - no - yeah. that's tracks. می تونی راحت دوست پیدا کنی؟ - نه - مشخصه
مزخرف نگو خزعبل نگو ( حرفی که میزنی دیوانه وار است و امکان ندارد اتفاق بیفتد )
crazy When someone acts kooky, nuts, wacky, insane or a screwball. دیوونه بازی درآوردن احمقانه رفتار کردن
تیره، تاریک، به رنگ جوهر
نادان، احمق، کودن
زندگی شسته و رفته زیستن با دیسیبلین زندگی کردن محافظه کارانه زندگی کردن
زندگی های خیلی شسته و رفته ای داریم
چیزی که من رو اذیت میکنه اینه که. . .
in a lot of trouble در دردسر افتادن/ مشکل داشتن با کسی برای مثال: he's still in the poo with her wife's mother, او هنوز با مادر خانمش مشکل دارد.
in a lot of trouble در دردسر افتادن
می شود به صورت عاقد نیز ترجمه کرد
کشیش یا شخص معتمدی که زوجین را به عقد هم درمی آورد و ازدواج را رسمی اعلام میکند
instead of/ in place of sth به جای در عوض
مستولی شدن - غلبه کردن - تحت تاثیر قرار گرفتن با توجه به متن به اشکال مختلفی ترجمه میشود برای مثال یکی از معانی آن به این صورت است: Ms McKeigh's nau ...
Line refers to a line of drugs like cocaine, sniffed off a surface به معنی کوکائین کشیدن ( معمولاً از طریق بو کشیدن مواد ) مثال: He means don't dist ...
وقتی به سیاهرگ مرکزی بدن ( به خصوص قلب ) سوند ، لوله و یا کاتتر وصل میکنند. این نوع لوله گذاری از طریق گردن، سینه یا بازو انجام میشود مخفف Central ve ...
enough warning to be able to avoid something bad ترجمه تحت اللفظی: "هشدار کافی" اما بهتر است به همان صورت "هشدار" ترجمه شود مثال: Fair warning: it’ ...
A lack of shame, especially about something generally considered unacceptable زمانی که چیزی در جامعه و یا محل کار مورد پذیرش همگان نیست و در آنجا فرد ...
قابل مشاهده است قابل درک است قابل دیدن و فهم است
Margin of Safety means having a buffer or extra protection in place to ensure that there is a safety net in case things do not go as planned.
سِرُم یا محلول قندی، نمکی که به بیمار تزریق می کنند.
obs در پزشکی: observation به معنی معاینه پزشکی - تحت مراقب بودن
لوله گذاری کردن برای بیمار به منظور تخلیه مایعات ریوی و یا باز کردن راه هوایی ( اصطلاح پزشکی )
channel energy انرژی صرف کردن we channel enegy to proving others that we are right. ما انرژی خود را صرف ثابت کردن محق بودن خود به دیگران می کنیم. ...
معادل دیگری که می توان برای این کلمه پیدا کرد: if you say that ideally something should happen, you mean that you would like it to happen, although i ...
فرقی نمی کنه چی باشه، هر چی فکرش رو بکنی
درست قضاوت کردن - درست فکر کردن :exercise judgment When we make decisions, we should use our good judgment. This means we should think carefully abo ...
تعدیل نیرو