تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

جیک، مثلا: جیکت در نیاد، اگه جیکت دربیاد. . . One more peep out of you and there'll be no television tomorrow.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

صحنه برداشت حالت استفاده ( تنظیمات متنوع یک دستگاه مثل دوربین و سشوار برای استفاده ) محل برگزاری حالت پسوندی و به معنای: واقع در، Their house is in ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

ضیق، چهاردیواری ( منظور یعنی یک جای کوچک که آدماباید چسبیده بهم باشن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

یه چیزی تو مایه های، حول و حوش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

آدم جوشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

ردیف کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

یه جوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

کنار آمدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

شانس و احتمال چیزی رو داشتن Do you really think I have a shot at winning this thing? امتحان کردن A: "Do you want to try driving my car, to see how yo ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

رشته یا دنباله کار یا بحث رو دست گرفتن، پیش گرفتن پیگیر شدن She fell silent, and her brother took up the story. Mrs Pankhurst took up the cause of w ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ریشه یابی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

حوزه و حیطه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

تلف شدن، به نابودی کشیده شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

نشان و اثر I detected a hint of doubt in his voice.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

یا همون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

نتیجه بخش بودن، منتج شدن، نتیجه دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

the inevitable: بایدها و حتمیات زندگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

افول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پیش رو قرار دادن، در اختیار قرار دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

حاکی بودن، حکایت داشتن، بیانگر بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

فکر کردن ( عقیده و نظر خاصی داشتن در باره چیزی ) : "Will you be going with them?" "Yes, I suppose ( so ) . " به نظر آمدن، فکر کردن ( با ناامیدی و نار ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

در موقیعت مکانی خاصی واقع شدن و قرار گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

تحت فشار و مضیقه قرار دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

وجهه و اعتبار پشتوانه و اعتبار اعتبار سنجی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به جرات و حقیقتا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

چه فایده؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

در برهه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

برهه، بازه زمانی حرف ( you made your point، یعنی حرفت رو زدی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

حسابی، عاجل، بالفور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

راهی کردن دنبال کاری فرستادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مستبد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تقدیر بودن قرار بودن قصد داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

اختلاط کردن به صورت اسمی ( catch - up ) :همنشینی و اختلاط

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

in the way: سر راه on the way: توی راه، در راه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کناردستی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

صورت خوش خط و فرم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

شیفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ثبت نام و اطلاعات در یک نوشته و فرم و لیست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دنج

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهره مند و برخوردار بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

افسار گسیخته، مهار نشدنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

بهره بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

به تَبَع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

قسط و پول پیش، پیش قسط سپرده پول گرو، بیعانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

فوت مربع: واحد اندازه گیری: مربع های با اضلاع یک فوتی، مثل متر مربع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

نام نویسی، اسم نویسی، وارد سازی اطلاعات هویتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

گرایشpolitical orientation. جهت گیریthe company's new eco - friendly orientation توجیهی The department has arranged an orientation session. سو و جه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقت گذاشتن و صرف کردن برای کاری put in more time on the proposal وقت بیشتری بذار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

درست کردن، شکل دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

منظومه فکری