پیشنهادهای Black rose (٢٢٠)
دوستان دقت کنید این دو اصطلاح رو اشتباه نگیرین. Out of line : نامناسب و نامرتبط و نابجا Step out of line : به شکل نامناسبی رفتار کردن و پا از گلیم ...
احتمال بدست آوردن چیز خوبی را داشتن
شرکت وام دهنده
خواه . . . . . باشد خواه . . . . . . It's healthy to eat vegetables. Be it carrots, . broccoli, or cucumber خوردن سبزیجات، سالم است ( به سلامت کم ...
با تمام وجود چیزی را باور کردن کاملا مسئله را باور کردن She said she hadn't eaten anything since morning and I swallowed it hook, line, and sinker b ...
دخالت کردن در Don't interfere I'm my life. I can decide myself توی زندگی من دخالت نکن. خودم میتونم تصمیم بگیرم.
باز و بسته شو دارای قابلیت باز و بسته شدن آسان و سریع
با خودت روراست باش، خودتو گول نزن ، حقیقتو بپذیر
محافظه کار و مراقب بودن
دست به هرکاری زدن بدون حد و مرز اقدام کردن
با غرور و افتخار Don't forget! Enter the room with your head held high فراموش نکن! با غرور و افتخار وارد اتاق شو. ( سرت بالا باشه )
بی احترامی احترام نگذاشتن Mary's lack of respect made her a gross girl in the school. احترام نگذاشتن مری ، از او دختری چندش در مدرسه ساخت
To create many difficulties for someone🌱 برای کسی مشکل و زحمت درست کردن My sister is making demands on mom with her bad grades in her exams. خواهر ...
تاوان دادن I spent ten hours doing nothing and now i am paying the price. I'm behind with my work and have to finish it up until tomorrow. من ده س ...
به پرواز خود رسیدن Although there was a lot of traffic, i managed to catch my flight. گرچه ترافیک سنگینی بود اما موفق شدم که به پروازم برسم.
به این دو عبارت فعلی ( phrasal verb ) دقت کنید. 1, catch up with 2, catch up on گزینه اول cat h up with به معنای خود را به استاندارد یا درجه یا م ...
تفاوت catch a cold با catch a chill در اینه که catch a chil سرماخوردگی شدید تری رو بیان میکنه که معمولا همراه با لرز هم هست. در کل ، catch a chill با ...
Make trouble دردسر ایجاد کردن
به موقع ( کاری رو انجام دادی ) آفرین به وقت شناسیت I'm here. . . Perfect timing.
صدای خود را رساندن طوری صحبت کردن که طرف مقابل صدا رو بشنوه I had to speak loudly with my grandmother to make myself loud. مجبور بودم با صدای بلند ...
مُداهنه در اسلام به معنای سازش و مداراکردن هست اما مطلوب نیست چونکه مدارا و سازش با نفاق و اعمال زشت رو مداهنه میگن.
1, شناور 2, غرق در پول
شخص مهم و کله گنده مترادف : big shot
�در کتاب مهارت های معلمی� جمله امام صادق ( ع ) به داود رقی �اگر دست خود را تا مرفق در دهان افعی بگذاری بهتر از حاجت خواستن از نداری است که دارنده شده ...
Lat a flat یا flat to let به معنای اجاره دادن ( آپارتمان مخصوصا ) یا بصورت to let میاد که در کنار ساختمان ها بصورت تابلو وجود داره . مثل همون for s ...
نقش بازی کردن تظاهر The fact that her stomach hurt all night was a put - up job. اینکه تمام شب دلش درد میکرد تنها یک ظاهر سازی بود.
دوستان این دو اصطلاح خیلی به هم شبیه هستن. Take somebody for granted🪴 Take it for granted🪴 اگه به همراه sb بیاد : قدر زحمات کسی را ندانستن ، حق خو ...
Be in a fit of temper خیلی عصبانی و خشمگین بودن
از شر یک مشکل راحت شدن از باتلاق درآمدن
پیتیکو پیتیکو
معادل mind you میشه : اینم بگم که ، به عرضت برسونم که ، اطلاع داری که ، اینم در نظر بگیر که. . . مثال ها: 🌵 It's very muggy , i can't stand this we ...
در معرض عصبانیت یا ناراحتی مردم بودن داشتن عقایدی که سبب خشم و ناراحتی مردم میشه She was on dangerous ground when she was trying to make fun of thei ...
Stick at ادامه دادن به انجام کاری حتی اگه سخت باشه Stick to کاری را پیوسته انجام دادن و دست نکشیدن از انجام آن کار ( حرف زدن ، نوشتن ، خواندن و . . . ...
Something opens your eyes to sth else باعث میشه که از چیزی آگاه بشی چشماتو رو به حقیقت باز میکنه چیزی که برای اولین بار تورو متوجه قضیه ای میکنه You ...
با چشم باز با اگاهی کامل ( از مشکلات موجود ) Jack didn't apply for the job with his eyes open. Therefore he is suffering from his position. جک با ...
رنج کشیدن از عواقب یک کار
Panic struck everyone همه وحشت کرده ان همه ترسیدن بودن When the mother started screaming , panic struck everyone وقتی که مادر شروع به فریاد کشیدن کرد ...
از شنیدنش خوشحال شدم
همین نزدیکی چند قدمی خانه مترادف : at stone's throw
Steady income درآمد ثابت
به زبان ساده ، تسهیلات اضافه برداشت به این معنیه که وقتی شخص پولی در حساب بانکیش نداره ، همچنان حق برداشت داره ک بعنوان یک وام کوتاه مدت در نظر گرفته ...
شخص برنده و موفقی ک کسی انتظار موفق شدن و یا برنده شدن از او را ندارد
کارهای غیر مهم برای پر کردن وقت انجام دادن
1, گمشو ، دور شو ''I was very ang that i shouted at Emily , ''go away 2, جایی را ترک کردن , رفتن We were at Sarah's , but we went away at 6. ما خانه ...
بدون اینکه کسی بهت بگه کاری رو انجام بدی بدون درخواست کاری را انجام دادن I did the washing up off my own bat
تو فکرش نرو زیاد بهش فکر نکن I'm sorry about my children Don't give it a second thought, they will be okay
In pocket ( Idiom ) سود ، مجموع پولی ک در نهایت بخاطر فروش چیزی بعنوان سود برای شخص باقی میمونه I paid 15 dollars for that hat , but sold it for 20 ...
A new frontier یک مکان ناشناخته ، یک مکان کشف نشده
به تدریج ، آهسته آهسته If you are worried about reading many books for your exam , do it one step at a time. اگه در مورد خواندن چندین کتاب برای امتح ...
بصورت منظم و طبق برنامه پیش رفتن بدون هیچ مشکلی The wedding must go/run/work like clockwork ( مراسم ) عروسی باید طبق برنامه و بدون مشکل پیش بره
Count sb out روی کسی حساب نکردن ، خط زدن کسی Count sth out با دقت شمردن و یکی یکی شمردن I spent a day counting out my cash. یک شب را صرف شمردن تک ب ...
پخش شدن ( در رسانه و . . . )
Gat publicity Gain publicity مشهور شدن ، معروفیت بدست آوردن ، زبانزد شدن ، در تبلیغات و روزنامه دیده شدن ، مرکز توجه عموم قرار گرفتن
✨سیر زمانی که نشان دهنده تکامل و تحول یک پدیده است ✨تصاویر یا نوشته هایی ک ب یک سیر زمانی اشاره دارن مثل رشد گیاه ، بزرگ شدن بچه ، پختن غذا یا . . .
برخی از معانی break out 1, اغاز شدن ناگهانی جنگ و دعوا و آتش سوزی و . . . ۲, شیوع یافتن ( بیماری )
۱, دسر ترافل ۲, نا چیز و جزئی ۳, دست انداختن و اذیت کردن کسی
نظرا متفاوته ( با نظرت موافق نیستم ) هرکس نظر خودشو داره They say that mr. jackson is the cleverest businessman , but it's a matter of opinion.
Grow on somebody✨ If sth or sb grows on you , you begin to like it / them نسبت به چیزی یا کسی علاقمند شدن I didn't really like herbal tea before , bu ...
بهتره بگم کلمه مناسب اینه
وبسایتی که به کاربرانش امکان ویرایش اطلاعات و محتوا ، اضافه کردن مطلب و یا حذف یه مطلب رو میده اشتباه نکنید که wikipedia به معنای دانشنامه هست Wiki م ...
مخالفش میشه Lose the toss
در شغل یا یک حرفه جانشین کسی شدن به جای کسی آمدن پوزیشن کسی را تصاحب کردن
1, از اول ، از صفر 2, با مواد اولیه مرغوب
کسی را با خود به جایی بردن When you're going to shop , yo'd better not take the children along. وقتی که داری به خرید میری ، بهتره که بچه ها رو با خو ...
پذیرفتن یک حقیقت تلخ ناچار به پذیرفتن مسئله ای بودن یک حقیقت اجتناب ناپذیر
اگه بعنوان فعل در نظر گرفته بشه ممنوع کردن مسدود کردن بن کردن
Not come easy / easily to sb راحت نبودن دشوار بودن ساده نبودن Getting up early doesn't come easy to me زود از خواب بیدار شدن برایم ساده نیست.
تبدیل به مسئله جدی شدن باعث نگرانی و دلهره مردم شدن Depression looms large in the lives of the people. کساد باعث نگرانی و دلهره مردم شده است ( به م ...
خرابی بزرگی به بار آوردن باعث آسیب و ویرانی عظیمی شدن ⭐A powerful tornado wreaked havoc on the small village طوفان قدرتمند خرابی بزرگی را در روستای ...
در خیالات سیر کردن در توهمات بودن
مقرر کردن قرار دادن
بحث کردن سر موضوعی ناخوشایند با کسی برای رفع مشکل برای رفع مشکل با کسی صحبت کردن I had it out with them to stop complaining all day.
جبر گرایی ، فلسفه تقدیری اعتقاد به این که اتفاقاتی که میفته تحت کنترل مانیست
نمیشه صرفا گفت خوشحال Happy camper به معنای شخصیه که از موقعیتش راضیه I'm a happy camper in the company در شرکت از موقعیتم راضی و خوشحال هستم
معنی لغوی میشه در امتداد افق معنی اصطلاحی میشه قریب الوقوع ، در اینده نزدیک
کسی را مدام نظارت کردن بالا سر کسی وایسادن ( به منظور متوجه شدن که کسی کارش را به درستی انجام میدهد. )
بابت چیزی از کسی تشکر کردن و ممنون بودن ( Have sb to thank for sth ) I have you all to thank for helping me. . . از تمامی شما بخاطر کمک به من متشک ...
Be up to something در انجام کاری مهارت و توانایی لازم را داشتن Be up to do something / feel up to do something حال و حوصله انجام کاری را داشتن
تقریبا هیچی ⭐We had next to nothing to eat last night دیشب تقریبا هیچی برای خوردن نداشتیم. ⭐they did next to nothing to help us اونا تقریبا هیچ کاری ...
مهمانسرا مسافرخانه محل اقامت شبیه به هتل ولی ارزانتر
دادگاه عالی
1, پناه دادن ، جا دادن 2, احساسات و افکار منفی در مورد چیزی داشتن اما بروز ندادن ، افکار منفی در دل داشتن 3, لنگرگاه
1, به چیزی برخورد کردن و بازتاب یافتن ، منعکس شدن 2, مزه دهن کسی را فهمیدن
متواری گریزان فراری در حال تعقیب ( از نظر پلیس ) The man who murdered 5 girls is still on the run مردی که پنج دختر را کشت هنوز متواری است ( هنوز در ...
غیر قابل شناخت درک نشدنی ناشناخته
کلمه مودبانه ، کلمه ای که توهین آمیز یا ناراحت کننده نباشه Euphemism Don't call them old. Perhaps they take offense. Call them well - seasoned. اون ...
افراد سرشناس و مهم
روبه بهتر شدن بودن روز به روز پیشرفت کردن موفقیت روز افزون
شخص قابل احترام و مورد اعتماد جامعه
کفاره Penance = penalty عملی که نشان دهنده پشیمانی از گناه میباشد
از خرید خود سود بردن پول خود را بی ارزش نکردن با پول خود چیز با ارزشی خریدن سود کردن از خرج خود I bought a pair of shoes that lasted 5 years. I reall ...
پول زیادی بدهکار بودن مبلغ هنگفتی بدهکار بودن
دوستان in the red صرفا به معنای بدهکار بودن نیست چرا که in debt به معنای بدهکار بودن و مقروض بودن هست و in the red به معنای بدهکار بودن به بانک هست: ...
1, تسویه حساب کردن ، بدهی را صاف کردن 2، منفعت داشتن 3، ( pay sb off ) رشوه دادن ، سبیل کسی را چرب کردن
فقط در مواقع ضروری خارج کردن ولخرج نبودن
سرخورده و مایوس ( به این دلیل که باورت خراب شده یا چیزی اونطوری که فکر میکردی نبوده ) I was disillusioned when i met him for the first time because ...
⚡ این علامت
هم حسی ، حس متقارن مثلا شما تنها صدای کسی رو میشنوید اما چهره ش رو تصور میکنید با یک عدد به یاد یک رنگ میفتید با یک اسم یاد چیز دیگری میفتید مثلا ه ...
شروع کردن آغاز شدن Start off =Start out
In various places در جاهای مختلف ، همه جا ، اینجا و آنجا Her papers were scattered here and there برگه هایش همه جا پخش بودند. You can find a bench h ...
1, منقرض شدن 2, به تدریج از بین رفتن ، به تدریج ناپدید شدن
You should be so lucky شتر در خواب بیند پنبه دانه
شانسیه کنترلی روش نداریم و کاملا به شانس بستگی داره Whether you toss the ball in the loop , is the luck of the draw اینکه توپ رو در حلقه بندازی کاملا ...
No prizes for guessing شکی درش نیست ، کاملا مشخصه که روشنه که
مطابق انتظار The meeting started after 2 hours delay predictably. جلسه ، مطابق انتظار بعد از دو ساعت تاخیر شروع شد.
اگه این اصطلاح به همراه to do sth بیاد ، یعنی بصورت Life's too short to do something معنیش میشه وقت خودتو هدر نده ، زندگی ارزش این کارو نداره. مثلا: ...
از کجا معلوم نمیشه مطمئن بود نمیشه گفت صد در صد درسته The politicians are dragging their feet. Perhaps !they're making a big decision . You never kno ...
اصلا صحت نداره متضاد : there's something in it
نه دیگه ( یه زمانی آره ولی الان دیگه نه ) Do you still drink coffee in the morning? Not any longer , I'm losing my teeth! هنوز صبحا قهوه مینوشی؟ نه ...
شخص واقع گرا و معقولی بودن Even after she became famous, she always kept ⭐her feet on the ground. حتی بعد از اینکه اون شخص معروفی شد ، خودش رو گم ن ...
دلت برای انجام کاری نمیره علاقه ای به انجام اون کار نداری هیچ ذوق و شوقی برای انجام کاری نداری My heart isn't in coming to the party. I'm not in the ...
داستان تخیلی افسانه
فیلم های بدون صدا فیلم های که در آن صحبت کردن وجود ندارد و شاید فقط در بعضی جاها صداهای اندکی به گوش برسد
۱, همه جا I searched for you all over the place. همه جا رو دنبالت گشتم ۲, بهم ریخته و بدون نظم ، پخش و پلا Your papers are all over the place. Pleas ...
دوستان defy categorization به این معناست که چیزی رو نمیشه در دسته بندی قرار داد یعنی خیلی خاص و منحصر به فرده. Its distinctive appearance defies cat ...
میز تحریر کشویی
The word “fortnite, ” taken from its proper spelling “fortnight, ” comes from the Old English fēowertȳne night ( “fourteen nights” ) . گفته میشه که ...
در اولین آشنایی از هم خوش آمدن رابطه خوبی در اولین آشنایی باهم ساختن
روز فراموش نشدنی روز بیاد ماندنی That day i was admitted to the university was my red letter day. روزی که برای دانشگاه پذیرفته شدم ، مهمترین روز بیا ...
سرویس اتوبوسرانی
زمین سنگی زمین غیرقابل کشت زمین بی حاصل و بی آب و علف
بر اساس کتاب idioms and phrasal verbs سوار کشتی ، هواپیما ، بالون یا . . . بودن
در لحظه آخر کاری را به انجام رساندن ( کار در لحظه اخر انجام میشه )
دوتا معنی داره ⭐خیلی نزدیک ، نزدیک تر از چیزی که تصور میکنی ⭐ خیلی شبیه در مقدار و اختلاف مویی داشتن 1. the bus came too close for comfort اتوبوس خیل ...
دوستان بیشتر به معنای خطر از بیخ گوش گذشتن هست به مثال زیر دقت کنید: He had a narrow escape, since the bullet came within inches of his head خطر از ب ...
Go out on a limb🌵 ⭐گفتن چیزی یا انجام کاری بر خلاف نظر و عقیده دیگران He seemed foolish by going out on a limb and voting for unpopular candidate. ...
تحمل کردن و دم نزدن
گفته متلک امیز یا شوخ طبعانه یورش و حمله ناگهانی ، شبیخون بر اساس کتاب ۱۱۰۰👇
جهانی سازی جهانی کردن افزایش کسب و کار و فرهنگ سازی و دیگر قرارداد ها میان کشور های مختلف
دوتا معنی داره ۱. خوابشم نمیدیدم ۲. هرگز انجامش نمیدم ( چون به عقیده ما اشتباهه ) ⭐I wouldn't dream of graduating from harvard. خوابشم نمیدیدم که ف ...
Completely useless کاملا بلا استفاده و بدرد نخور
Have all the makings of پتانسیل تبدیل شدن به چیزی را داشتن Her weakness has all the makings of being an antisocial individual. ضعف او ، پتانسیل تبدی ...
اونجوری ک باید نیست راضی کننده نیست انتظارات رو برآورده نمیکنه
بهتر بودن سر بودن
, , 4, , معنی اصلی ⭐ وارد یک حرفه شدن As you like sharing your knowledge , you should go into teaching. ⭐وارد یک حالت احساسی شدن Upon breaking the n ...
برای تهدید کردن ب کار میره You are on thin ice with me یعنی در موقعیت خطرناکی هستی ( از طرف من ، یه بلایی سرت میارم ها ) در موقعیت خطرناک و پر ریسکی ...
Fall over افتادن Fall off از جایی افتادن I tripped a stone and fell over. پام به یک سنگ گیر کرد ( اصابت کرد ) و افتادم. My grandmother has fallen o ...
کسی که تقلید ازش سخته نمیشه مثل اون باشی یک شخص بی مثال
صداهای از قبل ضبط شده مثل صدای خنده ، تشویق ، و . . . . که حین پخش تلویزیونی یا رادیویی پخش میشوند
همگام سازی یا هماهنگ سازی به معنی داشتن فایل ها و یا داده های مشابه همزمان در چند دستگاه مثلا وقتی شما داده ها و فایل های داخل تلفن همراه را با کامپی ...
طرف ماشین که رو به خیابان است
متنی از کتاب ۱۱۰۰ The promise was obtained by duress on the part of her husband این وعده با فشار و اجبار از طرف همسرش حاصل شد.
ریسک پذیر Cheating on exam was at stick
دوستان دوتا معنی داره ۱, دلیل . . . بودن ، حاکی بودن از ، نشان دهنده چیزی بودن ۲, در نظر گرفتن ( take into consideration ) Her sadness is account fo ...
بخشی از زندگی یک اصل جدا نشدنی از زندگی
۱. به کسی سر زدن که معمولا با حرف اضافه on میاد ⭐I thought we might call in on your mother on our way home. من فکر کردم که شاید در مسیر برگشت خانه ی ...
به ترافیک نخوردن
صفحات هنری روزنامه
رشته های غیر علمی شامل نقاشی ، طراحی ، معماری ، موسیقی ، سینما و . . . .
سر سوزن کوتاه نیامدن
بحث و یا صحبتی که فقط طولانی و بدون نتیجه است و هیچ کاری از پیش نمیبره We just went round in circles for hours , she made her own decision finally. ...
راستی آزمایی آزمون بررسی کیفی و ارزش یک چیز He says he haven't bought anything these days , But bills provide the acid test. او میگوید که این روزها ...
دایره ای از مشکلات که از یک مشکل شروع میشه و منجر به مشکلات دیگه میشه که شخص دوباره به مشکل اولش برمیگرده Sarah had no money , she stole money from h ...
ثبت رکورد کردن She set a new mathematic record last month او ماه پیش یک رکورد جدید ریاضیات را ثبت کرد
دوستان عبارت اصلی same here هست به معنای منم همینطور
مسئول روابط عمومی یک شخص مثل رییس جمهور یا . . .
در آستانه قرارگیری در موقعیت بدی بودن The kid was at / on receiving end of anger when he broke the vase. وقتی که گلدان را شکست ، بچه در معرض این بود ...
مسئله . . . . . . . است بحث . . . . . است Students should hit the books when it's a question of college admission. دانش اموزان باید حسابی درس بخوانن ...
بی توجه نسبت به قوانین بودن و قانون خود را داشتن Young people are a law unto themselves and don't care about rules of driving.
کار پلیس یا دادگاه را انجام دادن کاری که وظیفه قانون است را انجام دادن People took the law into their hand and accused the criminals.
خودت ببین تا مطمئن شی I have done the washing - up , see for yourself ظرفارو شستم ، ببین تا مطمئن شی
وقتی کسی قصد انجام کاری داره بهش میگیم See how it goes = See how things go یعنی ببین چطور پیش میره ، ببین چطوریه
حتما چرا که نه ( دلیلی برای نپذیرفتن نمیبینم )
کمکت میکنم
بهت گفته بودم غمگینم؟؟؟؟؟!!!!!!!! معنی این عبارت فعلی میشه بهت گفته بودم ( ولی طرف مقابل گوش نکرده بود ) You were right , i shouldn't have gone out ...
هرچی بگم الکی گفتم
کم کمشو بگم برای مواقعی استفاده میشه که میتونیم خیلی بیشتر و طولانی تر در مورد یک قضیه صحبت کنیم ولی لب مطلب یا مهم ترین بخششو میگیم. How is your mo ...
باید بگم که لازمه بگم که I have to say , you are very lazy. قبل از دادن نظر گفته میشه که روی حرف بعدی تاکید کنه.
مطالعات و تحقیق نیازهای مردم با توجه به نیازهای بازار مطالعه بازار و تشخیص نیاز های مردم
طراحی شده برای جاگیری در دست Hand held camera Hand held tablet Hand held devices
Frighten off = frighten away گریزاندن ، فراری دادن
رنجور شدن دلخور و ناراحت شدن
حتمی بودن دست یافتنی بودن توی مشت کسی بودن Are you ready for the exam? Sure , A grade is in the bag برای امتحان آماده ای؟ البته ، نمره A تو مشتمه ( ح ...
برای ابزار یا وسایل یا حتی لوازم خانگی به وسایلی گفته میشه که قطعات یک محصول بطور اماده هستند و تنها باید قطعات را به هم وصل کرد. مثال : Self - assem ...
Life forms گونه های حیاتی
Sort of علاوه بر معنای عبارتی یک معنی اصطلاحی هم داره A sort of cake نوعی کیک Did you understand what he said? Sort of متوجه شدی چی گفت؟ یه جورایی ( ...
Put principles into practice گنجاندن اصول و ایده ها و در زندگی واقعی We're not only learning things in school , rather we should put principles into ...
کسی را مسئول دانستن شخصی را مسئول انجام کاری کردن Nowadays , parents should hold their children accountable for doing their homeworks. امروزه والدین ...
نکات تکمیلی که هنگام مطالعه کتاب درسی یا هرکتابی در قسمت گوشه ها و حواشی کتاب نوشته میشه
قسمتی از کتاب که برای امتحان میاد
معرفی خود
از الان به بعد از این به بعد
زیر بنا
Report on توضیح دادن درمورد
این اصلاح دو معنی داره ۱, فراموش کردن و بخاطر نیاوردن ۲, به نتیجه نرسیدن و بی ثمر بودن She wanted my number phone , but i'd drawn a blank او از من شم ...
Come up against a stumbling block به مانع خوردن سد راه شدن ( برای بدست آوردن چیزی ) I've been coming up against a stumbling block all my life. تمام ...
چاره ای جز پذیرفتن نداشتن هیچ انتخاب دیگری جز یک گزینه ( ناخوشایند ) نداشتن These days i have to work at 7 a. m till 11 p. m to live on . I'm really ...
خطوط کناره نما
Raging fire اتش طغیان کننده
حاضر جوابی کردن با کسی یکی به دو کردن
عقلانی و معقول صحبت کردن از روی هوا صحبت نکردن متضاد : talk nonsense
گفتن چیزی ( یا انجام دادن کاری ) که سبب شرمندگی یا ناراحتی طرف مقابل میشه. ( به طور ناخواسته و غیر عمدی )
چیزی را مستقیما به کسی گفتن متضادش میشه behind sb's back I prefer people to talk to my face instead of behind my back ترجیح میدم بقیه تو روم حرف بزنن ...
پشت سر کسی بدون اینکه شخص متوجه بشه یا اطلاع داشته باشه Talk behind sb's back پشت سر کسی حرف زدن Do sth behind sb's back کاری را بدون اینکه شخص اطلاع ...
هیئت آموزشی هیئت علمی دبیران و معلمان استادان
روز به روز بهتر شدن روز به روز پیشرفت کردن بهتر و بهتر شدن Our learning process goes strength to strength فرایند یادگیری ما روز به روز بهتر و بهتر می ...
خیلی خوب و سریع پیش رفتن و کار کردن This project works like a magic این پروژه خیلی خوب و سریع پیش میره.
موارد نادر مواقع خاص We can see that rare leopard only on unique occasions. ما میتوانیم آن پلنگ کمیاب را تنها در موارد نادر ( در موقعیت های خاص ) ب ...
An enormous array of A huge array of مجموعه عظیمی از
مدرسه ای که بر اساس سوابق تحصیلی یا معیار ها پذیرش نمیکنه بلکه یک مدرسه جامع شامل بیشتر رشته ها ( هنر ، حسابداری ، علوم و . . . ) است پس گزینه مدرسه ...
End - of - year exam امتحان پایان ترم امتحان پایان سال
دانشگاه مقدماتی ، پیش دانشگاهی ( دانشگاهی در مرحله قبل تر از دانشگاه های معتبر و با تحصیلات عالی )
در امتحان شرکت کردن
جبران پذیر قابل جبران Recent losses aren't recompensable خسارات های اخیر قابل جبران نیستند.
بیشتر از ، تا چندین Her song was popular well into the first decade of the twentieth century اهنگ او تا چندین دهه قرن بیستم محبوب و معروف بود
فراموش کردن غافل شدن از یاد بردن He has lost sight of why i helped him. فراموش کرده به چه خاطر کمکش کردن
ساخته ذهن غیر واقعی
شفاف سازی و گفتن یک حقیقت و واقعیت که بر خلاف باورهای نادرست قبل است
Fly out با پرواز از مکان یا کشوری خارج شدن Survivors were flown out in helicopters. بازماندگان با پرواز هلیکوپتر از منطقه خارج شدند
Be feared dead ترس کشته شدن افراد گم شده His parents are feared dead. Search every damaged building.
No good at به معنای خوب نبودن در انجام کاری No good with رابطه خوبی نداشتن با ، ناتوان در برقراری ارتباط با I'm no good at driving. He's no good wi ...
نحوه کارکرد چیزی را یادگرفتن
بامهارت در انجام کارهای دستی ( تکنیکی و فنی ) They've been building a new bookcase. Now they're sleeping. انها در حال ساختن یک کتابخانه بوده اند و ...
ایجاد شور و اشتیاق و انگیزه در کسی کردن معادل انگلیسی: Bring out the best in sb
اشتباه متوجه شدن سوء برداشت کردن When you were shouting to children , i got ( hold of ) the wrong end of the stick . I didn't know the can't hear pe ...
شواهد را سنجیدن و به نتیجه رسیدن
خودسرانگی زورگویی و استبداد
جایگزین های غذایی
تامین کردن کسی چیزی برای کسی فراهم کردن
Go back به معنی برگشتن میشه اگه همراه با to بیاد I went back to my work yesterday دیروز به سرکارم برگشتم. میشه همراه با a place , a person , etc بیا ...