تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

داستان تخیلی افسانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فیلم های بدون صدا فیلم های که در آن صحبت کردن وجود ندارد و شاید فقط در بعضی جاها صداهای اندکی به گوش برسد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱, همه جا I searched for you all over the place. همه جا رو دنبالت گشتم ۲, بهم ریخته و بدون نظم ، پخش و پلا Your papers are all over the place. Pleas ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان defy categorization به این معناست که چیزی رو نمیشه در دسته بندی قرار داد یعنی خیلی خاص و منحصر به فرده. Its distinctive appearance defies cat ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میز تحریر کشویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The word “fortnite, ” taken from its proper spelling “fortnight, ” comes from the Old English fēowertȳne night ( “fourteen nights” ) . گفته میشه که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در اولین آشنایی از هم خوش آمدن رابطه خوبی در اولین آشنایی باهم ساختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روز فراموش نشدنی روز بیاد ماندنی That day i was admitted to the university was my red letter day. روزی که برای دانشگاه پذیرفته شدم ، مهمترین روز بیا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سرویس اتوبوسرانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زمین سنگی زمین غیرقابل کشت زمین بی حاصل و بی آب و علف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بر اساس کتاب idioms and phrasal verbs سوار کشتی ، هواپیما ، بالون یا . . . بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در لحظه آخر کاری را به انجام رساندن ( کار در لحظه اخر انجام میشه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دوتا معنی داره ⭐خیلی نزدیک ، نزدیک تر از چیزی که تصور میکنی ⭐ خیلی شبیه در مقدار و اختلاف مویی داشتن 1. the bus came too close for comfort اتوبوس خیل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوستان بیشتر به معنای خطر از بیخ گوش گذشتن هست به مثال زیر دقت کنید: He had a narrow escape, since the bullet came within inches of his head خطر از ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Go out on a limb🌵 ⭐گفتن چیزی یا انجام کاری بر خلاف نظر و عقیده دیگران He seemed foolish by going out on a limb and voting for unpopular candidate. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تحمل کردن و دم نزدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گفته متلک امیز یا شوخ طبعانه یورش و حمله ناگهانی ، شبیخون بر اساس کتاب ۱۱۰۰👇

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

جهانی سازی جهانی کردن افزایش کسب و کار و فرهنگ سازی و دیگر قرارداد ها میان کشور های مختلف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوتا معنی داره ۱. خوابشم نمیدیدم ۲. هرگز انجامش نمیدم ( چون به عقیده ما اشتباهه ) ⭐I wouldn't dream of graduating from harvard. خوابشم نمیدیدم که ف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Completely useless کاملا بلا استفاده و بدرد نخور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Have all the makings of پتانسیل تبدیل شدن به چیزی را داشتن Her weakness has all the makings of being an antisocial individual. ضعف او ، پتانسیل تبدی ...

پیشنهاد
٢

اونجوری ک باید نیست راضی کننده نیست انتظارات رو برآورده نمیکنه

پیشنهاد
٠

بهتر بودن سر بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

, , 4, , معنی اصلی ⭐ وارد یک حرفه شدن As you like sharing your knowledge , you should go into teaching. ⭐وارد یک حالت احساسی شدن Upon breaking the n ...

پیشنهاد
٠

برای تهدید کردن ب کار میره You are on thin ice with me یعنی در موقعیت خطرناکی هستی ( از طرف من ، یه بلایی سرت میارم ها ) در موقعیت خطرناک و پر ریسکی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Fall over افتادن Fall off از جایی افتادن I tripped a stone and fell over. پام به یک سنگ گیر کرد ( اصابت کرد ) و افتادم. My grandmother has fallen o ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی که تقلید ازش سخته نمیشه مثل اون باشی یک شخص بی مثال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صداهای از قبل ضبط شده مثل صدای خنده ، تشویق ، و . . . . که حین پخش تلویزیونی یا رادیویی پخش میشوند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

همگام سازی یا هماهنگ سازی به معنی داشتن فایل ها و یا داده های مشابه همزمان در چند دستگاه مثلا وقتی شما داده ها و فایل های داخل تلفن همراه را با کامپی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

طرف ماشین که رو به خیابان است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

متنی از کتاب ۱۱۰۰ The promise was obtained by duress on the part of her husband این وعده با فشار و اجبار از طرف همسرش حاصل شد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریسک پذیر Cheating on exam was at stick

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دوستان دوتا معنی داره ۱, دلیل . . . بودن ، حاکی بودن از ، نشان دهنده چیزی بودن ۲, در نظر گرفتن ( take into consideration ) Her sadness is account fo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بخشی از زندگی یک اصل جدا نشدنی از زندگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. به کسی سر زدن که معمولا با حرف اضافه on میاد ⭐I thought we might call in on your mother on our way home. من فکر کردم که شاید در مسیر برگشت خانه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به ترافیک نخوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صفحات هنری روزنامه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رشته های غیر علمی شامل نقاشی ، طراحی ، معماری ، موسیقی ، سینما و . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سر سوزن کوتاه نیامدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بحث و یا صحبتی که فقط طولانی و بدون نتیجه است و هیچ کاری از پیش نمیبره We just went round in circles for hours , she made her own decision finally. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

راستی آزمایی آزمون بررسی کیفی و ارزش یک چیز He says he haven't bought anything these days , But bills provide the acid test. او میگوید که این روزها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دایره ای از مشکلات که از یک مشکل شروع میشه و منجر به مشکلات دیگه میشه که شخص دوباره به مشکل اولش برمیگرده Sarah had no money , she stole money from h ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ثبت رکورد کردن She set a new mathematic record last month او ماه پیش یک رکورد جدید ریاضیات را ثبت کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستان عبارت اصلی same here هست به معنای منم همینطور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسئول روابط عمومی یک شخص مثل رییس جمهور یا . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در آستانه قرارگیری در موقعیت بدی بودن The kid was at / on receiving end of anger when he broke the vase. وقتی که گلدان را شکست ، بچه در معرض این بود ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مسئله . . . . . . . است بحث . . . . . است Students should hit the books when it's a question of college admission. دانش اموزان باید حسابی درس بخوانن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بی توجه نسبت به قوانین بودن و قانون خود را داشتن Young people are a law unto themselves and don't care about rules of driving.

پیشنهاد

کار پلیس یا دادگاه را انجام دادن کاری که وظیفه قانون است را انجام دادن People took the law into their hand and accused the criminals.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خودت ببین تا مطمئن شی I have done the washing - up , see for yourself ظرفارو شستم ، ببین تا مطمئن شی