loom large


(بزرگتر یا وحشتناک تر از آنچه که هست) به نظر آمدن، با هیبت ظاهر شدن

جمله های نمونه

1. The issue of pay will loom large at this Easter's teacher conference.
[ترجمه گوگل]موضوع دستمزد در کنفرانس معلمان عید پاک مطرح خواهد شد
[ترجمه ترگمان]موضوع پرداخت ها در این کنفرانس معلم عید پاک بزرگ خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The shadow of a greater economic crisis loom large in most of the developed countries in the world.
[ترجمه گوگل]سایه یک بحران اقتصادی بزرگتر در اکثر کشورهای توسعه یافته جهان گسترده است
[ترجمه ترگمان]سایه یک بحران اقتصادی بزرگ تر در بیشتر کشورهای توسعه یافته در جهان گسترده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Two other potential problems loom large.
[ترجمه گوگل]دو مشکل بالقوه دیگر بزرگ هستند
[ترجمه ترگمان]دو مشکل بالقوه دیگر بزرگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our man at the Yard Historic landmark buildings loom large in Geoff Lewry's life.
[ترجمه گوگل]مرد ما در ساختمان‌های شاخص تاریخی یارد در زندگی جف لوری بزرگ جلوه می‌کند
[ترجمه ترگمان]مرد ما در حال حاضر در ساختمان های تاریخی \"یارد\" در زندگی جف Lewry بزرگ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, now another objection begins to loom large.
[ترجمه گوگل]با این حال، اکنون اعتراض دیگری شروع می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، اکنون یک ایراد دیگر آغاز می شود تا بزرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In terms of this goal, domestic macro-economic priori-ties loom large.
[ترجمه گوگل]با توجه به این هدف، اولویت‌های کلان اقتصادی داخلی به چشم می‌خورد
[ترجمه ترگمان]از نظر این هدف، روابط متقابل داخلی - اقتصادی داخلی، بزرگ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Yet the coddling state continues to loom large.
[ترجمه گوگل]با این حال، وضعیت کودلینگ همچنان بزرگ به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]با این حال، حالت coddling به نظر می رسد که بزرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Such safety-related questions loom large over the industry and inject a note of caution into any projected timetable for human spaceflight.
[ترجمه گوگل]چنین پرسش‌های مرتبط با ایمنی در صنعت مطرح است و احتیاط را به هر جدول زمانی پیش‌بینی‌شده برای پروازهای فضایی انسان القا می‌کند
[ترجمه ترگمان]چنین سوالات مربوط به ایمنی بر روی صنعت پدیدار می شوند و یک نکته احتیاط را در هر برنامه زمانی پیش بینی شده برای پروازهای فضایی انسان تزریق می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These problems loom large right now but are probably surmountable with ingenuity.
[ترجمه گوگل]این مشکلات در حال حاضر بزرگ هستند، اما احتمالاً با نبوغ قابل حل هستند
[ترجمه ترگمان]این مشکلات در حال حاضر بزرگ به نظر می رسند اما احتمالا با نبوغ عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The problems of crime and poverty loom large in many countries.
[ترجمه گوگل]مشکلات جنایت و فقر در بسیاری از کشورها آشکار است
[ترجمه ترگمان]مشکلات جنایت و فقر در بسیاری از کشورها گسترده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This inevitably means that clean coal and carbon loom large on any bilateral energy agenda.
[ترجمه گوگل]این ناگزیر به این معنی است که زغال سنگ و کربن پاک در هر دستور کار انرژی دوجانبه نقش مهمی دارند
[ترجمه ترگمان]این امر به ناچار به این معنی است که زغال سنگ و کربن پاک در هر برنامه انرژی دو جانبه بزرگ می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Two issues loom large over pet bereavement - people not being taken seriously, and the need to take time out to mourn.
[ترجمه گوگل]دو مسئله در مورد سوگواری حیوانات خانگی مهم است - جدی گرفته نشدن افراد و نیاز به وقت گذاشتن برای سوگواری
[ترجمه ترگمان]دو مساله در مورد عزاداری خانگی بزرگ می شوند - افرادی که به طور جدی جدی گرفته نمی شوند و نیاز به زمان برای عزاداری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The cares of life did not loom large in night watches for this young man.
[ترجمه گوگل]دغدغه های زندگی در ساعت های شب برای این مرد جوان زیاد به چشم نمی خورد
[ترجمه ترگمان]اهمیت زندگی در ساعات شبانه برای این مرد بزرگ به نظر نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The issue of pay will loom large at this Easters teacher conferences.
[ترجمه گوگل]موضوع دستمزد در این کنفرانس معلمان عید پاک برجسته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]مساله پرداخت در این همایش معلم Easters بزرگ خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

پیچیده کردن موضوع
نقشی مهم یافتن ، از اهمیتی ویژه برخوردارشدن
تبدیل به مسئله جدی شدن
باعث نگرانی و دلهره مردم شدن
Depression looms large in the lives of the people.
کساد باعث نگرانی و دلهره مردم شده است
( به مسئله جدی تبدیل شده است )
، به مسئله مهمی تبدیل شدن ، یهویی اهمیت زیادی پیدا کردن
بغرنج شدن چیزی
خوش درخشیدن
سر و کلۀ چیزی پیدا شدن، قد علم کردن
مسله مهم شدن ، مسله بغرنج شدن

بپرس