پیشنهادهای غزال سرخ (١,٣٧١)
به نقل از هزاره: 1. امکان؛ احتمال؛ امر محتمل، امکان محتمل؛ امکان بالقوه 2. پیشامد، اتفاق
به نقل از هزاره: 1. دست نخورده، سالم؛ تازه؛ بکر 2. قدیمی، اولیه
به نقل از هزاره: اسم: مستطیل صفت: مستطیلی شکل، مستطیل، مستطیلی
به نقل از هزاره: با. . . بد شدن ( کسی ) از . . . بدش آمدن با . . . چپ افتادن
به نقل از هزاره: 1. [لبخند، رفتار] گرم، صمیمانه، محبت آمیز، دوستانه 2. [ساختمان، اتاق] مطبوع، دلپذیر، دلچسب، باروح
به نقل از هزاره: خودجوشی خودانگیختگی خودزایی صرافتِ طبع
به نقل از هزاره: [فکر، ایده] به صورتِ . . . درآوردن به. . . تبدیل کردن
به نقل از هزاره: آرامش؛ سکوت؛ صفا؛ [آسمان] صافی، صاف بودن
A phrase that means at the required size to solve the problem. At scale typically refers to handling larger volumes
به نقل از هزاره: [تجربه] عملی
پتینه کاری
به نقل از هزاره: 1. زنگار 2. پوشش، لایه 3. ( روی چوب کهنه ) برق
به نقل از هزاره: 1. با وقاحت، با بی شرمی، بی پروا، بدون پروا، وقیحانه 2. بی دغدغه، راحت، بدون خجالت
به نقل از هزاره: 1. بی شرمانه، بی خجالت، وقیحانه، بی پروا؛ بی پرده 2. بدون خجالت، راحت، بی دغدغه
To push something to its limits means to test it as far as it will go When you "push something to the limit", you make it work as hard as it can; of ...
To push something to its limits means to test it as far as it will go When you "push something to the limit", you make it work as hard as it can; of ...
دلمشغولی اشتغال ذهنی مشغولیت
Abby or Abbie is generally a nickname for the feminine given name Abigail, but can also be a given name in its own right [اسم زنانه] اَبی
به نقل از هزاره: 1. الهام 2. منبع الهام، الهامبخش 3. ( محاوره ) فکر خوب، فکر بکر 4. ( مذهب ) وحی 5. دم، شهیق
From Wikipedia, the free encyclopedia. Potts ( and Pott ) is a surname of English origin. The word potts refers to circular . hollows in the ground ...
[اسم خاص مردانه] تیموتی
به نقل از هزاره: به طور وسوسه انگیزی آنچنان . . . که آدم را وسوسه می کند به طور اغواگری
به نقل از هزاره: وسوسه انگیز اغواگر ترغیب کننده جذاب
به نقل از هزاره: 1. جسمانی، جسمی؛ نفسانی 2. شهوانی، شهوت انگیز 3. [شخص] لذت جو؛ شهوی، شهوتران، شهوت پرست 4. لذت بخش
به نقل از هزاره: 1. ابداً، به هیچ وجه، به هیچ روی 2. ( در پاسخ تشکر ) قابل نبود، چیزی نیست، قابلی نداشت، خواهش می کنم
به نقل از هزاره: نه چندان
به نقل از هزاره: و هرچیزِ دیگر
به نقل از هزاره: با وجودِ با همه ی هر یک از
به نقل از هزاره: 1. از همه جهت، از هر جهت 2. برای همه کس، برای همه
به نقل از هزاره: به پایان رسیده به انتها رسیده در شرف نابودی
به نقل از هزاره: روی هم رفته، بر روی هم
به نقل از هزاره: هرچه بهتر
به نقل از هزاره: 1. تقریباً 2. به جز
به نقل از هزاره: 1. خسته، کوفته 2. درمجموع، روی هم رفته
به نقل از هزاره: بیشتر از، بیش از
به نقل از هزاره: سرهم، یکپارچه
به نقل از هزاره: ( محاوره ) هشیار، بهوش، با حواسِ جمع
به نقل از هزاره: ( برای جسد مرده، استخوان مرده ) دخمه، سرداب، استودان
به نقل از هزاره: ( برای جسد مرده، استخوان مرده ) دخمه، سرداب، استودان
به نقل از هزاره: اختیار مسئولیت تملک
به نقل از Longman Dictionary of Contemporary English: to have or include something as a permanent part مثال: Is your car fitted with an alarm داشتن ...
به نقل از هزاره [ساختمان] متروک [دستگاه] ازکارافتاده
به نقل از هزاره: 1. تمثیلی 2. ( ریاضی ) سهمی شکل، سهمی وار
ساختمان بلندمرتبه
پنل های خورشیدی صفحات خورشیدی سیستم های خورشیدی
به نقل از هزاره: 1. از درون مفجر شدن، ( در خود ) منفجر شدن، ( به درون ) ترکیدن، به درون متلاشی شدن، [تشکیلات، نظام و غیره] فرو ریختن، متلاشی شدن 2. [ ...
به نقل از هزاره: نفت خام نفت
به نقل از هزاره: 1. [ارقام، اعداد] بالغ شدن بر، سر زدن به، رسیدن به 2. برابر بودن با، هم ارز بودن با، همسنگ ِ . . . . بودن
اشتراک گذاری خودرو
خودروی اشتراکی