disused


معنی: منسوخ

جمله های نمونه

1. a hall (which had been) long disused
تالاری که مدت ها مورد استفاده قرار نگرفته بود

2. Many disused railway lines have become public footpaths.
[ترجمه گوگل]بسیاری از خطوط ریلی بلااستفاده به مسیرهای پیاده روی عمومی تبدیل شده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خطوط راه آهن بلااستفاده به پیاده روهای عمومی تبدیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The trail follows a disused railroad line along the edge of the valley.
[ترجمه گوگل]این مسیر یک خط راه آهن بلااستفاده را در امتداد لبه دره دنبال می کند
[ترجمه ترگمان]دنبال رد یه خط آهن متروکه تو حاشیه دره بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The clearing out of disused workshops laid bare thousands of Italianate glazed tiles.
[ترجمه گوگل]پاکسازی کارگاه های بدون استفاده هزاران کاشی لعابدار ایتالیایی را برهنه کرد
[ترجمه ترگمان]محوطه خالی از کارگاه های متروک هزاران کاشی های Italianate دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The body had been thrown down a disused mineshaft.
[ترجمه گوگل]جسد به پایین میل مین بلااستفاده پرتاب شده بود
[ترجمه ترگمان] جسد رو به یه mineshaft متروکه فرستاده بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The transformation from disused docks into city-centre cultural venue took three years.
[ترجمه گوگل]تبدیل از اسکله های بلااستفاده به مکان فرهنگی در مرکز شهر سه سال طول کشید
[ترجمه ترگمان]انتقال از اسکله بلااستفاده به محل فرهنگی مرکز شهر سه سال طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This plant can soon choke disused waterways if left unchecked.
[ترجمه گوگل]این گیاه در صورت عدم کنترل می تواند به زودی آبراه های بلااستفاده را خفه کند
[ترجمه ترگمان]این گیاه به زودی می تواند راه های آبی را مسدود کند اگر بدون کنترل باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They looked down into the big disused quarry.
[ترجمه گوگل]آنها به معدن بزرگ بلااستفاده نگاه کردند
[ترجمه ترگمان]ان ها به معدن متروکه خالی نگاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A disused Victorian toilet block, with many of the original fixtures and fittings still in tact.
[ترجمه گوگل]بلوک توالت ویکتوریایی استفاده نشده، با بسیاری از وسایل و یراق آلات اصلی هنوز در تدبیر
[ترجمه ترگمان]یک بلوک آرایش ویکتوریا وجود داشت که بسیاری از لوازم و لوازم و لوازم اصلی هنوز به کار رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. How long does disused knowledge persist in memory?
[ترجمه گوگل]دانش استفاده نشده چقدر در حافظه باقی می ماند؟
[ترجمه ترگمان]آیا دانش بلااستفاده در حافظه باقی می ماند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The drugs were found in a disused warehouse.
[ترجمه گوگل]این مواد مخدر در یک انبار غیرقابل استفاده کشف شد
[ترجمه ترگمان] توی یه انبار متروکه پیدا شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Read in studio Fire has damaged a disused hotel at Abingdon in Oxfordshire.
[ترجمه گوگل]Read in Studio Fire به یک هتل بلااستفاده در Abingdon در آکسفوردشایر آسیب رسانده است
[ترجمه ترگمان]در استودیو بخوانید آتش سوزی در استودیو به یک هتل متروکه در Abingdon در Oxfordshire خسارت وارد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tall beech trees shed leaves over a disused tennis court, near well-kept lawns and bright hydrangeas.
[ترجمه گوگل]درختان راش بلند بر فراز زمین تنیس بلااستفاده، نزدیک چمنزارهای خوب نگهداری شده و ادریسی های روشن، برگ می ریزند
[ترجمه ترگمان]درختان آلش، روی یک حیاط کوچک تنیس، نزدیک چمن های خوب، چمن های مرتب، پوشیده از گل های ادریسی دسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After collecting the cash, the kidnapper made his escape down the disused railway line.
[ترجمه گوگل]رباینده پس از جمع‌آوری پول نقد، از خط ریلی بلااستفاده فرار کرد
[ترجمه ترگمان]پس از جمع کردن پول، آدم ربا از خط راه آهن متروکه فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The nuclear waste is encased in concrete before being sent for storage in disused mines.
[ترجمه گوگل]ضایعات هسته ای قبل از اینکه برای ذخیره در معادن بلااستفاده فرستاده شوند در بتن محصور می شوند
[ترجمه ترگمان]زباله هسته ای قبل از ارسال به انبار متروکه در بتون پوشانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

منسوخ (صفت)
obsolete, abolished, outdated, abrogated, antiquated, disused, annulled, rococo

انگلیسی به انگلیسی

• neglected, abandoned; ceased to be used
a disused place or building is no longer used.

پیشنهاد کاربران

Disused: ablolished منسوخ شده
Unused بلااستفاده
استفاده نشده با بلا استفاده فرق داره، میشه بلا استفاده. no longer used
استفاده نشده، بلا استفاده
به نقل از هزاره
[ساختمان] متروک
[دستگاه] ازکارافتاده
بلا استفاده

بپرس