all the better


نباید گول ظواهر را خورد

جمله های نمونه

1. She felt all the better for the drink.
[ترجمه گوگل]او برای نوشیدنی احساس بهتری داشت
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که بهتر است مشروب بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You'll feel all the better for a holiday.
[ترجمه گوگل]برای تعطیلات احساس بهتری خواهید داشت
[ترجمه ترگمان]تو احساس بهتری برای تعطیلات خواهی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I'm feeling all the better for my holiday.
[ترجمه زهرا] به دلیل تعطیلاتم، حالم خیلی بهتر است.
|
[ترجمه گوگل]من برای تعطیلاتم احساس بهتری دارم
[ترجمه ترگمان]حالم خیلی بهتر از تعطیلات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You'll feel all the better for a good night's sleep.
[ترجمه گوگل]برای یک خواب راحت، احساس بهتری خواهید داشت
[ترجمه ترگمان]تو همه چیز را برای خواب شب خوب احساس می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This room would look all the better for a spot of paint.
[ترجمه گوگل]این اتاق برای یک نقطه رنگ بهتر به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]این اتاق به نظر بهتر از یک نقطه نقاشی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I like him all the better for his criticism.
[ترجمه گوگل]من او را به خاطر انتقادش دوست دارم
[ترجمه ترگمان]از او بیشتر خوشم می آید تا انتقاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I think it's all the better for that extra ten minutes' cooking.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم برای آن ده دقیقه پخت اضافی بهتر است
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم برای آن ده دقیقه آشپزی بیشتر هم بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And the piece was all the better for it.
[ترجمه گوگل]و این قطعه برای آن بهتر بود
[ترجمه ترگمان]و این قطعه برای آن بهتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Well, a statement like that is all the better for proof, but go on, anyway.
[ترجمه گوگل]خوب، چنین بیانیه ای برای اثبات بهتر است، اما به هر حال ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]خب، یه بیانیه مثل این برای اثبات بهتره ولی به هر حال ادامه بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The game at Twickenham today will be all the better for the inclusion of the National Anthem.
[ترجمه گوگل]بازی امروز تویکنهام برای گنجاندن سرود ملی بسیار بهتر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بازی در Twickenham امروز برای گنجاندن سرود ملی بهتر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And it was all the better for being hosted by real-deal Alice Cooper rather than fat phoney Phill Jupitus.
[ترجمه گوگل]و این برای میزبانی واقعی آلیس کوپر به جای فیل ژوپیتوس دروغگو، بسیار بهتر بود
[ترجمه ترگمان]و این بهتر آن بود که به جای چربی phoney phill Jupitus به میزبانی الیس کوپر به کار گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I like him all the better for his shortcomings.
[ترجمه گوگل]من او را به خاطر کمبودهایش دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من او را از او بیشتر دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I want to develop education all the better for its un development.
[ترجمه گوگل]من می خواهم آموزش و پرورش را برای توسعه غیر آن بهتر توسعه دهم
[ترجمه ترگمان]من می خواهم تحصیل را برای توسعه سازمان ملل بهتر توسعه دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I like him all the better for his faults.
[ترجمه گوگل]من او را به خاطر عیوبش دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من او را به خاطر faults دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I like him all the better for his criticism on me.
[ترجمه گوگل]من او را بیشتر دوست دارم به دلیل انتقادهایی که از من می کند
[ترجمه ترگمان]من از او بیشتر خوشم می آید برای انتقاد از من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• even better, more positive than originally thought

پیشنهاد کاربران

به نقل از هزاره: هرچه بهتر
چه بهتر
بهتر
برتر
مثبت تر
بهتر شدن شرایط نسبت به چیزی که قبل از آن بود

بپرس