پیشنهادهای غزال سرخ (١,٣٧١)
به نقل از هزاره: 1. درواقع، عملاً 2. [قانون] جاری، مُجرا ( فلسفه ) علت و معلول
به نقل از هزاره: [زمین] احیاشده، بازسازی شده
[درباره ی موضوعی] سوال هایی برانگیختن [درباره ی موضوعی] سوال هایی به وجود آوردن [درباره ی موضوعی] به پرسش هایی دامن زدن پرسش برانگیز بودن
به نقل از هزاره: 1. جمع، افزایش، اضافه، الحاق 2. [نام، لقب] دنباله 3. چیزی اضافه شده؛ عضو جدید
ارزشمند کمیاب نادر
آب سالم
مناسب برای زندگی قابل زندگی زندگی کردنی زیستنی به نقل از هزاره: 1. [زندگی] قابل تحمل 2. [خانه] قابل زندگی، قابل سکونت، در خور زندگی؛ [هوا] قابل تحمل ...
خرد جمعی هوش جمعی
مدیریت شهری حکمران شهر
به نقل از هزاره: 1. انگورچینی، فصلِ انگورچینی، موسم شراب اندازی 2. محصولِ انگور، انگوری سال؛ شراب سال، شراب تازه؛ ( صفت گونه ) [انگور، شراب] سال 3. ن ...
به نقل از هزاره: مرگ برای همه یکسان است. مرگ شاه و گدا نمی شناسد.
به نقل از هزاره: ( ریاضی ) مسئله ای را حل کردن، جواب مسئله ای را پیدا کردن
فقرا بینوایان به نقل از میریام وبستر: poor people مثال: . He gave money to the poor
به نقل از هزاره: 1. ناامید، مأیوس، نومید 2. نومیدکننده، مأیوس کننده 3. حاکی از نومیدی، نومیدانه 4. لاعلاج، چاره ناپذیر 5. ( محاوره ) [آشپز، معلم، و ...
حدودِ تقریباً نزدیک به
به نقل از هزاره: خلاصه اینکه. . . ، مخلص کلام اینکه. . . ،
به نقل از هزاره: 1 - به آسانی، آسان، به راحتی، راحت، به سادگی، بدون دردسر، ساده 2 - [رفتار کردن، لباس پوشیدن، و غیره] ساده، بی آلایش، بی تکلف 3 - کام ...
به نقل از هزاره: خلئی را پر کردن فاصله ای را پر کردن
به نقل از هزاره: خلئی را پر کردن فاصله ای را پر کردن
به نقل از هزاره: خلئی را پر کردن فاصله ای را پر کردن
به نقل از هزاره: به طور فزاینده ای به طور روزافزونی بیش از پیش بیشتر و بیشتر
به سرعت در حال رشد
به نقل از هزاره: مسائل پرزحمت، مشکل آفرین، پردردسر
به نقل از هزاره: 1 - [میوه، شیر و غیره] رژیمِ . . . را داشتن، فقط. . . خوردن، با . . . زنده بودن 2 - [پول، حقوق همسر و غیره] متکی به . . . بودن، با . ...
به نقل از هزاره: دست در دست یکدیگر با هم
به نقل از هزاره: مظهرِ، تجلیِ، نمونه ی اعلای، جلوه ای از، آیتی از
ملانوما ( نوع بسیار خطرناکی از سرطان پوست ) به نقل ویکیپدیای فارسی: ملانوما ( به انگلیسی: Melanoma ) به تومور با منشا سلول های ملانین دار گویند. ای ...
خدمات درمانی مراقبت های پزشکی
به نقل از هزاره: صاف و پوست کنده رک و راست
used when you are talking about something that people are familiar with, especially something that is likely to change مثال: This could mean the end ...
a sudden increase in the number of crimes committed in a country or area مثال: "officials blamed the crime wave on economic shortages" افزایش ناگهانی ...
به نقل از فرهنگ پویا: ناآرامی، آشوب، شورش
به نقل از هزاره: 1 - موفق بودن، خوب پیش رفتن 2 - بهبود یافتن، خوب شدن؛ حالِ ( کسی ) خوب بودن، حال ( کسی ) رضایتبخش بودن
to a greater degree, exaggerating the characteristics of the previously named object مثال: "Panic is anxiety on steroids" تا حد زیادی
مشکل اجتماعی مسئله ی اجتماعی
به نقل از فرهنگ پویا: درش را بذار ( =بگذار ) ! در کونت را بذار!
به نقل از فرهنگ پویا: 1 - تا 2 - نزدیک به، قریبِ
به نقل از فرهنگ پویا: بارها، صد دفعه، به کرات
به نقل از فرهنگ پویا: کار درست راه مطمئن معامله ی خوب
به نقل از فرهنگ پویا: راه درست کار مطمئن معامله ی خوب
پاک کردن ماهی تمیز کردن ماهی درآوردن استخوان های ماهی
میریام وبستر: : to continue doing something : to proceed مثال: . I don't want to go forward without a contract
To be looming or have recently begun مثال: Let's meet soon—once the back - to - school rush is upon us, we won't have any free time فرارسیدن آغاز شدن ...
used for giving your opinion even though other people may not agree به نظر من به اعتقاد من
1 - بمب ساعتی 2 - ( مجازی ) بمب، وضعیت قابل انفجار، وضع بحرانی ______به نقل از فرهنگ پویا 1 - بمب ساعتی 2 - ( مجازی ) خطر واقعی، خطر بزرگ، تهدید جدی ...
به نقل از هزاره: 1 - تبدیل به شهر شدن؛ شهر شدن 2 - شهرنشینی
thinking about and planning for the future : forward - looking آینده نگر، نوگرا، پیشرو، مترقی نوگرایانه، مآل اندیشانه
سطح زمین
از طرف کسی از جانب کسی
به کسی مربوط نبودن