پیشنهاد‌های غزال سرخ (١,٣٧١)

بازدید
٣,٣٦١
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به نقل از هزاره: 1. درواقع، عملاً 2. [قانون] جاری، مُجرا ( فلسفه ) علت و معلول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نقل از هزاره: [زمین] احیاشده، بازسازی شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

[درباره ی موضوعی] سوال هایی برانگیختن [درباره ی موضوعی] سوال هایی به وجود آوردن [درباره ی موضوعی] به پرسش هایی دامن زدن پرسش برانگیز بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به نقل از هزاره: 1. جمع، افزایش، اضافه، الحاق 2. [نام، لقب] دنباله 3. چیزی اضافه شده؛ عضو جدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ارزشمند کمیاب نادر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آب سالم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مناسب برای زندگی قابل زندگی زندگی کردنی زیستنی به نقل از هزاره: 1. [زندگی] قابل تحمل 2. [خانه] قابل زندگی، قابل سکونت، در خور زندگی؛ [هوا] قابل تحمل ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

خرد جمعی هوش جمعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مدیریت شهری حکمران شهر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

به نقل از هزاره: 1. انگورچینی، فصلِ انگورچینی، موسم شراب اندازی 2. محصولِ انگور، انگوری سال؛ شراب سال، شراب تازه؛ ( صفت گونه ) [انگور، شراب] سال 3. ن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از هزاره: مرگ برای همه یکسان است. مرگ شاه و گدا نمی شناسد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از هزاره: ( ریاضی ) مسئله ای را حل کردن، جواب مسئله ای را پیدا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

فقرا بینوایان به نقل از میریام وبستر: poor people مثال: . He gave money to the poor

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

به نقل از هزاره: 1. ناامید، مأیوس، نومید 2. نومیدکننده، مأیوس کننده 3. حاکی از نومیدی، نومیدانه 4. لاعلاج، چاره ناپذیر 5. ( محاوره ) [آشپز، معلم، و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

حدودِ تقریباً نزدیک به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نقل از هزاره: خلاصه اینکه. . . ، مخلص کلام اینکه. . . ،

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

به نقل از هزاره: 1 - به آسانی، آسان، به راحتی، راحت، به سادگی، بدون دردسر، ساده 2 - [رفتار کردن، لباس پوشیدن، و غیره] ساده، بی آلایش، بی تکلف 3 - کام ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از هزاره: خلئی را پر کردن فاصله ای را پر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از هزاره: خلئی را پر کردن فاصله ای را پر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

به نقل از هزاره: خلئی را پر کردن فاصله ای را پر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

به نقل از هزاره: به طور فزاینده ای به طور روزافزونی بیش از پیش بیشتر و بیشتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به سرعت در حال رشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نقل از هزاره: مسائل پرزحمت، مشکل آفرین، پردردسر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

به نقل از هزاره: 1 - [میوه، شیر و غیره] رژیمِ . . . را داشتن، فقط. . . خوردن، با . . . زنده بودن 2 - [پول، حقوق همسر و غیره] متکی به . . . بودن، با . ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از هزاره: دست در دست یکدیگر با هم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به نقل از هزاره: مظهرِ، تجلیِ، نمونه ی اعلای، جلوه ای از، آیتی از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ملانوما ( نوع بسیار خطرناکی از سرطان پوست ) به نقل ویکیپدیای فارسی: ملانوما ( به انگلیسی: Melanoma ) به تومور با منشا سلول های ملانین دار گویند. ای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

خدمات درمانی مراقبت های پزشکی

پیشنهاد
٥

به نقل از هزاره: صاف و پوست کنده رک و راست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

used when you are talking about something that people are familiar with, especially something that is likely to change مثال: This could mean the end ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

a sudden increase in the number of crimes committed in a country or area مثال: "officials blamed the crime wave on economic shortages" افزایش ناگهانی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از فرهنگ پویا: ناآرامی، آشوب، شورش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از هزاره: 1 - موفق بودن، خوب پیش رفتن 2 - بهبود یافتن، خوب شدن؛ حالِ ( کسی ) خوب بودن، حال ( کسی ) رضایتبخش بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

to a greater degree, exaggerating the characteristics of the previously named object مثال: "Panic is anxiety on steroids" تا حد زیادی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مشکل اجتماعی مسئله ی اجتماعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به نقل از فرهنگ پویا: درش را بذار ( =بگذار ) ! در کونت را بذار!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

به نقل از فرهنگ پویا: 1 - تا 2 - نزدیک به، قریبِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به نقل از فرهنگ پویا: بارها، صد دفعه، به کرات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از فرهنگ پویا: کار درست راه مطمئن معامله ی خوب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به نقل از فرهنگ پویا: راه درست کار مطمئن معامله ی خوب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پاک کردن ماهی تمیز کردن ماهی درآوردن استخوان های ماهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

میریام وبستر: : to continue doing something : to proceed مثال: . I don't want to go forward without a contract

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

To be looming or have recently begun مثال: Let's meet soon—once the back - to - school rush is upon us, we won't have any free time فرارسیدن آغاز شدن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

used for giving your opinion even though other people may not agree به نظر من به اعتقاد من

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

1 - بمب ساعتی 2 - ( مجازی ) بمب، وضعیت قابل انفجار، وضع بحرانی ______به نقل از فرهنگ پویا 1 - بمب ساعتی 2 - ( مجازی ) خطر واقعی، خطر بزرگ، تهدید جدی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به نقل از هزاره: 1 - تبدیل به شهر شدن؛ شهر شدن 2 - شهرنشینی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

thinking about and planning for the future : forward - looking آینده نگر، نوگرا، پیشرو، مترقی نوگرایانه، مآل اندیشانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

سطح زمین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

از طرف کسی از جانب کسی

پیشنهاد
٢

به کسی مربوط نبودن