پیشنهاد‌های غزال سرخ (١,٣٧١)

بازدید
٣,٣٧٠
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تعدادی از افراد اشخاص معدودی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

به نقل از فرهنگ پویا: سرجای اول برگشتن

پیشنهاد
٣

بخت به تو رو می کند بخت با تو یار می شود شانس می آوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از فرهنگ پویا و فرهنگ هزاره: در نظر داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

به نقل از فرهنگ پویا: 1. دیوانه وار، شتابزده، سراسیمه 2. از روی استیصال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نقل از فرهنگ پویا: بی نتیجه بی فایده بیهوده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوباره روشن کردن باز روشن کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از فرهنگ پویا: بی خبر ناگهان یک دفعه بدون هشدار قبلی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به نقل از فرهنگ پویا: ( به چیزی ) ادامه دادن ( چیزی را ) دنبال کردن پشت ( چیزی را ) گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از فرهنگ پویا: ریسک حساب شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

عادت داشتن به آشنا بودن با

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

ریسک کردن خطر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

ظاهراً گویا انگار مثل اینکه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از کالینز دیکشنری: When you scan a place or group of people, you look at it carefully, usually because you are looking for something or . so ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

به نقل از فرهنگ پویا: 1. با شتاب ( از جایی ) خارج شدن 2. [بیماری] شایع شدن 3. [جنگ] درگرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

طغیان کردنِ [رودخانه]

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

زدن زیر خنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از فرهنگ پویا: 1 - [در و غیره] یک دفعه باز شدن 2 - [تشتک، درپوش و غیره] پریدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

همه ی شرایطِ [مندرج در تقاضانامه ای، درخواستی، کاری و غیره را] داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نقل از The Free Dictionary: . To be particularly noteworthy, remarkable, interesting, special, or impressive مثال: !Wow, this new car of yours i ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: 1 - ( عکاسی ) داروی ثبوت 2 - ( محاوره ) کارچاق کن، دلال 3 - ( عامیانه ) ساقی، دلال موادمخدر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-٦٩

به نقل از فرهنگ پویا: 1 - بهت انگیز، حیرت آور، باابهت 2 - ترسناک، مخوف 3 - عالی، محشر، معرکه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: خاطرجمع که، خاطرآسوده که. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: 1 - امنیت عبور؛ اجازه ی عبور، حق عبور 2 - جواز عبور، پروانه ی عبور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

دزد گاوصندوق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

به نقل از هزاره: صحیح و سالم

پیشنهاد
١

نگهداری کسی را برعهده ی کس دیگری گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از هزاره: برای نگهداری در جای امن

پیشنهاد
١

به نقل از هزاره نگهداری چیزی را بر عهده ی کسی گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

به نقل از هزاره: جانب احتیاط را رعایت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به نقل از هزاره: امنِ امن حسابی امن کاملاً مطمئن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مسلم است که. . . یقیناً

پیشنهاد
٦

می توان با اطمینان فرض کرد که. . . این فرض درستی است که. . . به نقل از هزاره: منطقی است که فرض کنیم. . . معقول است که بپذیریم. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: کار مطمئن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

منطقی است که بگوییم معقول است که بگوییم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نقل از هزاره: در جای امن پیش آدم مطمئن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

تاییدیه

پیشنهاد
٤

به نقل از هزاره: ( محاوره ) به کسی چراغ سبز نشان دادن به کسی اجازه ی کاری را دادن دست کسی را باز گذاشتن

پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: ( محاوره ) به کسی چراغ سبز نشان دادن به کسی اجازه ی کاری را دادن دست کسی را باز گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( محاوره ) اجازه ی کاری را گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

چراغ سبز اجازه مجوز [به کسی] چراغ سبز [نشان دادن] به نقل از هزاره: اجازه ی کار مجوز ادامه کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

خاطرجمع به نقل از فرهنگ پویا: آسوده آسوده خاطر راحت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به نقل از هزاره: 1 - [قطار، اتوبوس، و غیره] رسیدن، آمدن، وارد شدن؛ توقف کردن 2 - [روز] کوتاه شدن 3 - [هوا] استنشاق کردن، فروبردن 4 - جلب کردن، به خود ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

به نقل از هزاره: 1 - مجنون، دیوانه؛ [روان شناسی] شیدا 2 - [محاوره] عاشق سینه چاک، شیفته، کشته و مرده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

شیفت شب نوبت شب [کارگر یا کارمندِ] شبکار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

موفقیت به همراه داشتن به نقل از هزاره: قرین موفقیت گشتن توفیق یافتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

املای درست کلمه این است: scenario

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به نقل از فرهنگ پویا: 1 - افراط، زیاده روی، مبالغه 2 - افراطی به نقل از هزاره: 1 - ( نظامی ) توانایی کشتار بیش از حد کشتار بیش از حد قتل عام 2 - ( م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

from Oxford Languages: very nearly

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سراغ چیزی رفتن چیزی [تازه] را امتحان کردن