پیشنهادهای غزال سرخ (١,٣٧١)
تعدادی از افراد اشخاص معدودی
به نقل از فرهنگ پویا: سرجای اول برگشتن
بخت به تو رو می کند بخت با تو یار می شود شانس می آوری
به نقل از فرهنگ پویا و فرهنگ هزاره: در نظر داشتن
به نقل از فرهنگ پویا: 1. دیوانه وار، شتابزده، سراسیمه 2. از روی استیصال
به نقل از فرهنگ پویا: بی نتیجه بی فایده بیهوده
دوباره روشن کردن باز روشن کردن
به نقل از فرهنگ پویا: بی خبر ناگهان یک دفعه بدون هشدار قبلی
به نقل از فرهنگ پویا: ( به چیزی ) ادامه دادن ( چیزی را ) دنبال کردن پشت ( چیزی را ) گرفتن
به نقل از فرهنگ پویا: ریسک حساب شده
عادت داشتن به آشنا بودن با
ریسک کردن خطر کردن
ظاهراً گویا انگار مثل اینکه
به نقل از کالینز دیکشنری: When you scan a place or group of people, you look at it carefully, usually because you are looking for something or . so ...
به نقل از فرهنگ پویا: 1. با شتاب ( از جایی ) خارج شدن 2. [بیماری] شایع شدن 3. [جنگ] درگرفتن
طغیان کردنِ [رودخانه]
زدن زیر خنده
به نقل از فرهنگ پویا: 1 - [در و غیره] یک دفعه باز شدن 2 - [تشتک، درپوش و غیره] پریدن
همه ی شرایطِ [مندرج در تقاضانامه ای، درخواستی، کاری و غیره را] داشتن
به نقل از The Free Dictionary: . To be particularly noteworthy, remarkable, interesting, special, or impressive مثال: !Wow, this new car of yours i ...
به نقل از هزاره: 1 - ( عکاسی ) داروی ثبوت 2 - ( محاوره ) کارچاق کن، دلال 3 - ( عامیانه ) ساقی، دلال موادمخدر
به نقل از فرهنگ پویا: 1 - بهت انگیز، حیرت آور، باابهت 2 - ترسناک، مخوف 3 - عالی، محشر، معرکه
به نقل از هزاره: خاطرجمع که، خاطرآسوده که. . .
به نقل از هزاره: 1 - امنیت عبور؛ اجازه ی عبور، حق عبور 2 - جواز عبور، پروانه ی عبور
دزد گاوصندوق
به نقل از هزاره: صحیح و سالم
نگهداری کسی را برعهده ی کس دیگری گذاشتن
به نقل از هزاره: برای نگهداری در جای امن
به نقل از هزاره نگهداری چیزی را بر عهده ی کسی گذاشتن
به نقل از هزاره: جانب احتیاط را رعایت کردن
به نقل از هزاره: امنِ امن حسابی امن کاملاً مطمئن
مسلم است که. . . یقیناً
می توان با اطمینان فرض کرد که. . . این فرض درستی است که. . . به نقل از هزاره: منطقی است که فرض کنیم. . . معقول است که بپذیریم. . .
به نقل از هزاره: کار مطمئن
منطقی است که بگوییم معقول است که بگوییم
به نقل از هزاره: در جای امن پیش آدم مطمئن
تاییدیه
به نقل از هزاره: ( محاوره ) به کسی چراغ سبز نشان دادن به کسی اجازه ی کاری را دادن دست کسی را باز گذاشتن
به نقل از هزاره: ( محاوره ) به کسی چراغ سبز نشان دادن به کسی اجازه ی کاری را دادن دست کسی را باز گذاشتن
( محاوره ) اجازه ی کاری را گرفتن
چراغ سبز اجازه مجوز [به کسی] چراغ سبز [نشان دادن] به نقل از هزاره: اجازه ی کار مجوز ادامه کار
خاطرجمع به نقل از فرهنگ پویا: آسوده آسوده خاطر راحت
به نقل از هزاره: 1 - [قطار، اتوبوس، و غیره] رسیدن، آمدن، وارد شدن؛ توقف کردن 2 - [روز] کوتاه شدن 3 - [هوا] استنشاق کردن، فروبردن 4 - جلب کردن، به خود ...
به نقل از هزاره: 1 - مجنون، دیوانه؛ [روان شناسی] شیدا 2 - [محاوره] عاشق سینه چاک، شیفته، کشته و مرده
شیفت شب نوبت شب [کارگر یا کارمندِ] شبکار
موفقیت به همراه داشتن به نقل از هزاره: قرین موفقیت گشتن توفیق یافتن
املای درست کلمه این است: scenario
به نقل از فرهنگ پویا: 1 - افراط، زیاده روی، مبالغه 2 - افراطی به نقل از هزاره: 1 - ( نظامی ) توانایی کشتار بیش از حد کشتار بیش از حد قتل عام 2 - ( م ...
from Oxford Languages: very nearly
سراغ چیزی رفتن چیزی [تازه] را امتحان کردن