پیشنهادهای غزال سرخ (١,٣٧١)
به نقل از هزاره: خود را وقف کاری/چیزی کردن خود را به کاری / چیزی مشغول کردن
به نقل از هزاره: خود را وقفِ چیزی/کاری کردن خود را به چیزی/کاری مشغول کردن
به نقل از Merriam - Webster: to make oneself work hard in order to complete something successfully مثال: If you apply yourself, you might be able to ...
داستان تمام نشدنی داستان بی پایان داستان پایان ناپذیر داستان بی انتها
بلافاصله کمی بعد اندکی بعد
تهدیدکننده ی حیات تهدیدکننده ی زندگی به نقل از فر هنگ پویا: مهلک دارای خطر مرگ
در عمل
به نقل از هزاره: [محاوره، به شوخی] فوق العاده است! شق القمر کرده اند!
به نقل از فرهنگ پویا: اوضاع و احوال به طور کلی وضعیت کلی
به نقل از فرهنگ پویا: با حرارت از کسی/چیزی حمایت کردن
به نقل از فرهنگ پویا: جلب کردن، کسب کردن، جمع کردن
به نقل از فرهنگ پویا: کسی را ( از جایی ) اخراج کردن، بیرون کردن
به نقل از فرهنگ پویا: چیزی را توی کله ی کسی فرو کردن
به نقل از فرهنگ پویا: با انگشتان خود روی میز ضرب گرفتن
به نقل از فرهنگ پویا: 1 - طبل، کوس، دهل 2 - دمبک، تنبک، تمبک 3 - صدای ضربات 4 - بشکه 5 - قرقره 6 - غلتک، استوانه، نورد 7 - مخزن لباسشویی 8 - پرده ی گ ...
به نقل از هزاره: 1 - افسار، طناب، بند، زنجیر 2 - [حیوان] بستن، افسار کردن
به نقل از فرهنگ پویا: 1 - افسار 2 - قلاده 3 - [افسار/قلاده ی حیوانی را به جایی] بستن
جای تعجب ندارد که جای شگفتی نیست که به نقل از هزاره: عجیب نیست که تعجبی ندارد که
نقل از هزارهک 1 - با کمال تعجب 2 - به طور شگفت انگیزی، به طرز تعجب آوری، به نحو غیرمترقبه ای
به نقل از: Oxford Languages know about something or about how to do something مثال: "I didn't have a clue what was happening" درباره ی چیزی دانستن ...
a person’s regular job and main source of income, typically as contrasted with a more enjoyable occupation or hobby مثال: he funds his films with mon ...
1 - the best recorded performance in a particular athletics event at a particular track 2 - the past achievements or performance of a person, organiz ...
ابرانسان ابرمرد سوپرمن
هزاره: چترباز سقوط آزاد
به نقل از هزاره: بهتر درخشیدن از تحت الشعاع قرار دادن بیشتر درخشیدن از گوی سبقت ربودن از
مخرب
کسی چه می دونه؟ از کجا معلوم؟ کی می دونه اصلاً؟ خدا رو چه دیدی؟ خدا می دونه؟
پرچالش چالش برانگیز چالشی
به نقل از مک میلیان: . used for emphasizing the main reason or purpose of something مثال: The majority said they work mostly because they need the ...
به نقل از هزاره: اعتقاد داشتن به دنبال کردن پی چیزی را گرفتن
به نقل از هزاره: به امید. . . زندگی کردن به امید . . . زنده بودن برای. . . زندگی کردن
به نقل از هزاره: در یاد کسی زنده ماندن
به نقل از هزاره: تنها زندگی کردن در انزوا زندگی کردن
به نقل از هزاره: توی گذشته زندگی کردن توی گذشته های بودن
به نقل از هزاره: شغل ثابتی نداشتن هر کاری کردن از هر راهی شد پول درآوردن نان زرنگی خود را خوردن
به نقل از هزاره: به کار مردم/دیگران کاری نداشتن زندگی خود را کردن رواداری نشان دادن
به نقل از هزاره: به حق چیزهای نشنیده آدم چه چیزهایی می شنود!
به نقل از هزاره: زندگی طولانی کردن به پیری رسیدن
به نقل از هزاره: زنده باد شاه
هزاره: از کسی سواری گرفتن از کسی سوء استفاده کردن
به نقل از میریام وبستر: 1 : . to travel in the same direction as someone مثال: Let me walk with you—I'm going your way 2 : . to happen in a way tha ...
1 - decide on, choose 2 - attempt to gain or obtain 1 - انتخاب کردن 2 - تلاش کردن
Out here is where you are مثال: !I found something really cool, you've got to get out here and see it اینجا
به نقل از آکسفورد لنگویج: compel the making of an immediate decision مثال: They would never have addressed the problem if that newspaper article hadn ...
گوی آتشین
به نقل از کالینز دیکشنری: . To get in the way of something means to make it difficult for it to happen, continue, or be appreciated properly مثال: ...
1 - doll that is manipulated by means of strings attached to its limbs 2 - person or group whose actions are controlled by another 1 - عروسک خیمه ش ...
( slang ( crazy, mad, insane دیوانه روانی
به نقل از میریام وبستر: ( to try hard ( to do something مثال: They were at pains to distance themselves from the scandal سخت تلاش کردن تلاش بسیار ک ...
. so that someone is happy, pleased, or satisfied The work was not done to my satisfaction بر اساس رضایت کسی