force the issue

پیشنهاد کاربران

به نقل از آکسفورد لنگویج:
compel the making of an immediate decision
مثال:
They would never have addressed the problem if that newspaper article hadn't forced the issue

ناچار به تصمیم گرفتن
مجبور به تصمیم گیری شدن
وادار به کاری کردن، مجبور به کاری کردن، مجبور به انجام عملی شدن، وادار به تصمیم گرفتن شدن/کردن
مشاهده پیشنهاد های امروز

معنی یا پیشنهاد شما