پیشنهاد‌های غزال سرخ (١,٣٧١)

بازدید
٣,٣٦١
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دارای شهرت جهانی . . . که در جهان مشهور است نامدار جهانی جهان آشنا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوران پسا آپارتاید دورانِ مابعدِ آپارتاید عصر پساآپارتاید دوره ی پس از لغو آپارتاید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بازنمایی بازنمود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

to act in a way that shows others how to act مثال: . When it comes to hard work, she chooses to lead by example الگوی دیگران بودن همچون الگوی دیگر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

تربیت کردن بچه ها بزرگ کردن بچه ها پرورش دادن بچه ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نیروی کار فعال Working people between the ages 25 to 54 are typically referred to as “prime - age” workers, meaning most are old enough to be finish ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مراقب مسئول مراقبت کسی که [از کودکان، بیماران، سالمندان، غیره] نگهداری می کند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

. a person who earns money to support their family, typically the sole one "when Roland's grant ran out, Val became the breadwinner" نان آور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

سنتاً به حکم سنت طبق سنت مطابق سنت به طور سنتی از قدیم از قدیم الایام از دیرباز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مسئله عمیق تر است. مشکل عمیق تر است. مسئله اساسی تر است. مشکل اساسی تر است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خود را به رخ کشیدن _________________ به نقل از هزاره: خود را مطرح کردن خود را نشان دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

[مخفف] مدیر اجرایی ارشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

to get everything one wants Achieve two mutually exclusive objectives, as in Bill wants to have it both ways - to enjoy Christmas at home and to tra ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 - to do anything in your power to make a project succeed 2 - to make something work properly مثال : - . We have to complete this work by tomorrow ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: ( محاوره ) نانت تو روغن است! غصه ی آینده را نخور! !you're made

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از هزاره: فرصت طلبی کردن رنگ عوض کردن به هر سازی رقصیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به نقل از هزاره: فرصت طلبی کردن رنگ عوض کردن به هر سازی رقصیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

منظورم این است که به نظرم یعنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از هزاره: خوب گفتی! کاملاً موافقم!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به نقل از هزاره: جالب توجه چشمگیر کنجکاوی برانگیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

به نقل از هزاره: 1. سیمان، سمنت، ساروج 2. چسب 3. [دندان] ساروج؛ ( دندانپزشکی ) آمالگام 4. سیمان ریختن، سیمان کردن، سیمان زدن 5. تحکیم کردن، محکم کردن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بر اساس توقعات زندگی کردن طبق انتظارات زندگی کردن طبق انتظارات رفتار کردن مطابق توقعات رفتار کردن

پیشنهاد
٧

بر اساس توقعات دیگران رفتار کردن/زندگی کردن

پیشنهاد
٤

بر اساس اصولِ [کسی: مثلاً خودم/خودت/خودش و غیره] زندگی کردن/رفتار کردن

پیشنهاد
١٠

فراخورِ شهرتش بودن مثال از فرهنگ هزاره: . He didn't live up to his reputation ترجمه از فرهنگ هزاره: به فراخور شهرتش زندگی نکرد. آنگونه زیست که شای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به نقل از هزاره: 1. [اصول، مذهب] طبق. . . زندگی کردن، اجرا کردن، عمل کردن به؛ [قول های خود] وفادار ماندن به 2. مطابق . . . رفتار کردن / زندگی کردن، ا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از هزاره: ( در آمریکا و اسکاتلند ) اسم کوچک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کم کاری کردن عملکرد ضعیف داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

to sound true مثال: . Her explanation didn't ring true درست به نظر رسیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

در برهه ای در مقطعی یک دوره ای [به معنای یک زمانی] یک زمانی زمانی [به معنای یک زمانی] یک وقتی، [به معنای یک زمانی] یک موقعی،

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

به نقل از هزاره: 1. آسان، راحت، ساده، سهل، بی دردسر 2. [غذا، دکوراسیون، لباس و غیره] ساده، بی تکلف، بی پیرایه 3. [ابزار، ماده و غیره] ساده 4. [شکل، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از: Dictionary of Business Terms system of electing a percentage of the board of directors of a public corporation, usually one third, each y ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

می توان پرسید پرسیدنی است که باید پرسید مسئله این است که پرسش اینجاست که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

راهبری شرکتی این اصطلاح در متون تخصصی فارسی کاملاً جاافتاده است. برای مثال، می توان به صفحه ای مراجعه کرد که در نورمگز وجود دارد و انبوهی مقاله را د ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

عضو کمیته ای بودن در کمیسیونی شرکت داشتن _________به نقل از هزاره

پیشنهاد
٢

کمیته ی پارلمانی ______به نقل از هزاره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نقل از هزاره: به عنوان عضو کیمته به عنوان یک عضو کمیسیون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از هزاره: کمیسیون تحقیق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

کارگروه به نقل از هزاره: کمیته، هیئت، کمیسیون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نقل از هزاره: هم. . . هم. . . نه تنها . . . بلکه. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

A chance. An opportunity مثال: . They deserve the opportunity to prove themselves. Give them a fair shot شانس فرصت موقعیت بخت امکان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به نقل از کمبریج: to stop someone developing or doing as well as they should مثال: . She felt that having children would hold her back جلوی پیشرفت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

پررشد به سرعت در حال رشد سریعاً در حال رشد با رشدِ بالا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

دبیر تحریریه به نقل از ویکیپدیای انگلیسی: A managing editor ( ME ) is a senior member of a publication's management team. Typically, the . managin ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

با این فرض که با فرض این که به فرض این که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از free dictionary: To give one's talent, skills, or effort to assist in some task, project, endeavor, etc مثال: . The famous actor is lendi ...

پیشنهاد
٢

به نقل از کمبریج: to suffer the bad effects of a situation مثال: The people who get the short end of the stick are those whose income is just too hi ...

پیشنهاد
٦

به نقل از هزاره: ( محاوره ) اشتباه فهمیدن بد فهمیدن در اشتباه بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. household servants 2. staff engaged in the provision of food and cleaning services ________به نقل از کالینز دیکشنری خدمتکاران خانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩١

1. ربع، یک چهارم، چهار یک 2. پانزده دقیقه، ربع ( ساعت ) 3. فصل؛ سه ماه، سه ماهه 4. جهت، سو، سمت 5. منطقه، ناحیه، محله، کوی 6. گروه، جماعت، محفل 7. ( ...