غزال سرخ
تلاش میکنم از امکانی که سایت آبادیس فراهم کرده استفاده کنم تا در کنار دیگر دوستان، دیکشنری آنلاینِ هرچه گستردهتر و جامعتری به وجود بیاید.
حتیالمقدور میکوشم منبعِ معادلهای پیشنهادی را چه از فرهنگهای انگلیسیبهفارسی و از چه از فرهنگهای انگلیسیبهانگلیسی ذکر کنم تا هم حقوق مؤلفان و ناشران پاس داشته شود، هم مخاطبان از جهت صحت و درستی معادلها مطمئن باشند. در مواردی که هیچ منبعی قید شده، صرفاً از دانش و ذوق و طبعِ شخصی خود استفاده کردهام.
نیمنگاهی هم به ضبطِ فارسیِ اسامی خاص انگلیسی دارم تا به این ترتیب، دیکشنری آنلاین کموکسری نداشته باشد و بیشازپیش دستیار و کمکحالِ مترجمان باشد.
رویایم این است که مترجمان کاردرست و کارکشته هم به آبادیس بپیوندند و معادلهای پیشنهادی خود را اینجا به اشتراک بگذارند.
فهرست جمله های ترجمه شده
|
واژه
|
جمله های ترجمه شده
|
|
|
1 |
draw in
|
• The days draw in and the mornings get darker.
• روزها کوتاهتر میشوند و صبحها تاریکتر.
|
١٣٩٩/٠٧/٠٣
|
|
|
2 |
in operation
|
• Part of the new plant is now in operation and remainder will be on stream later this month.
• بخشی از این کارخانه در حال حاضر فعال است و باقیمانده در اواخر این ماه به جریان میافتد.
|
١٣٩٩/٠٧/٠١
|
|
|
3 |
in the bag
|
• We're sure to win. The match is in the bag.
• مطمئنیم که برنده میشویم. مسابقه در مشتمان است.
|
١٣٩٩/٠٦/٢٨
|
|
|
4 |
lend a hand
|
• The neighbours are always willing to lend a hand.
• همسایگان همیشه مایل به کمک کردن هستند.
|
١٣٩٩/٠٦/٢١
|
|
|
5 |
lend a hand
|
• I went over to see if I could lend a hand.
• رفتم ببینم میتوانم کمک کنم یا نه.
|
١٣٩٩/٠٦/٢١
|
|
|
6 |
catch
|
• The police finally caught the killer.
• پلیس سرانجام قاتل را دستگیر کرد.
|
١٣٩٩/٠٦/١٨
|
|
|