پیشنهاد‌های غزال سرخ (١,٣٧١)

بازدید
٣,٣٦١
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به نقل از هزاره: به لحاظ مهندسی محیط کار از نظر کارپژوهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به نقل از هزاره: تدبیر کار کارپژوهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به نقل از هزاره: ( مربوط به ) مهندسی محیط کار، ( مربوط به ) کارپژوهی، ( مربوط به ) تدبیر کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: ( کامپیوتر ) ترمینال، پایانه؛ میز کامپیوتر، ایستگاه کامپیوتر، کامپیوتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: ( محاوره ) دانش، دانشِ فنی، تکنیک، مهارت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

پر کردن حفره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نقل از هزاره: ( محاوره، محازی ) مسئله، معضل، مشکل

پیشنهاد
٢

غول را به درون چراغ جادو برگرداندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

If you do something on your terms, you do it under conditions that you decide because you are in a position of power به نقل از فرهنگ پویا: با شرایط خ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

به نقل از هزاره: بی نتیجه بی حاصل بی فایده بی ثمر [زمین] غیرحاصلخیز [وقت] تلف شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به نقل از هزاره: 1. سن بیشتر 2. مقام بالاتر، اشدیت 3. سابقه ( بیشتر ) ، قدمت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

به نقل از هزاره: 1. مخاطب قرار دادن، طرف صحبت قرار دادن، خطاب کردن به 2. [نامه، بسته] عنوان نوشتن روی؛ نشانی نوشتن روی 3. [درخواست، شکایت و غیره] ارس ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به نقل از هزاره: منظومه ی شهری سواد اعظم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

به نقل از فرهنگ پویا: 1. لوله ی فاضلاب 2. [به صورت جمع] فاضلاب 3. دهانه ی فاضلاب 4. زهکشی 5. زهتاب 6. [مجازی] بار سنگین، فشار 1. خشک کردن، خشکاندن، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به نقل از هزاره: ( محاوره ) قهقهه زدن بلند خندیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

آینده ی میان مدت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

آینده ی نزدیک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

It is used to mean that something that has just happened مثال ها: . Only now do I realise he loves me . or Only now do I see what he was trying t ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

انبوه مردم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

انبوه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به نقل از هزاره: بسیار خیلی زیاد بی نهایت بی اندازه بی حد به منتها درجه به غایت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از هزاره: در منتهای پیری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از هزاره: عقاید افراطی داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از هزاره: موردِ استثنائی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به نقل از هزاره: دست به اقدامات شدیدی زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از هزاره: ( رسمی ) بی نهایت، به منتها درجه، بی حد، به حد افراط

پیشنهاد
٢

به نقل از هزاره: افراط و تفریط کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به نقل از هزاره: افراط کردن به افراط گراییدن تفریط کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از هزاره: افراط کردن به افراط گراییدن تفریط کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

دست به گریبان بودن با با. . . . دست و پنجه نرم کردن درگیر . . . بودن درگیر بودن با

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نقل از هزاره: گرایش/میل به دور شدن/فاصله گرفتن از [گرایش به دور شدن از - میل به دور شدن از - گرایش به فاصله گرفتن از - میل به فاصله گرفتن از]

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به نقل از هزاره: ترقی صعود افزایش بالا رفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نقل از هزاره: عمل دفع تخلیه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از هزاره: بیرون رفتن شکم کسی کار کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

به نقل از هزاره: 1. حرکت، جنبش، تکان 2. تغییر جا، تغییر محل؛ [کالا، سرمایه و غیره] انتقال؛ [نظامی] جابجایی، انتقال 3. ( در جمع ) حرکات، فعالیت ها، اَ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

چن [اسم خاص مردانه چینی، کره ای]

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

امور بین الملل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به نقل از هزاره: 1. افسون، سحر، جادو 2. جاذبه، گیرایی، کشش، جذبه، جذابیت؛ فریبندگی، دلربایی 3. شیفتگی، کشش، دلبستگی، علاقه ی مفرط

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به نقل از هزاره: 1. ناکامی، سرخوردگی، شکست 2. بی اثر ساختن، خنثی کردن، عقیم گذاردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

to combine the money of the individuals in a group ( in order to pay for something ) We clubbed together to buy him a new watch دنگ گذاشتن پول روی هم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بدون تعارف، رک و پوست کنده، صریحاً، به صراحت، بی پرده پوشی، بدون پرده پوشی، بی پرده، راست و مستقیم اینکه، [همه این معادل ها در حالت قیدی به ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ماری ( اسم خاص مردانه ) نمونه: Andy Murray اندی ماری، تنیسور مشهور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

جیمی ( اسم کوچک مردانه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بهترین و گویاترین معادل: نقطه مطلوب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

خبری گزارشی گزارشگری خبررسانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

یسپرسن ( اسم خانوادگی اسکاندیناویایی ) به نقل از ویکیپدیای انگلیسی: Jespersen is a Danish and Norwegian patronymic surname

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

take - up به نقل از هزاره: استقبال عامه میزان خرید اقبال عمومی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

سخت کار کردن به شدت کار کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

در حالی که در هنگامی که وقتی که همزمان که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

نیمه ماراتن به نقل از ویکیپدیای فارسی: نیمه ماراتن یا نیمه ماراتون یک مسابقهٔ دو جاده ای است که در مسافت ۲۱ کیلومتر و ۹۷ متر و ۵۰ سانتیمتر برگزار می ...