ergonomic

جمله های نمونه

1. Features include telescopic design to adjust height and ergonomic handle.
[ترجمه گوگل]از ویژگی های آن می توان به طراحی تلسکوپی برای تنظیم ارتفاع و دسته ارگونومیک اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها شامل طراحی تلسکوپی برای تنظیم ارتفاع و دسته ارگونومیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In ergonomic studies cost per unit of energy applied manually significantly exceeds other energy costs with chemical energy being the most cost-effective.
[ترجمه گوگل]در مطالعات ارگونومیک، هزینه هر واحد انرژی که به صورت دستی اعمال می شود، به طور قابل توجهی از سایر هزینه های انرژی بیشتر است و انرژی شیمیایی مقرون به صرفه ترین است
[ترجمه ترگمان]در مطالعات ارگونومیک، هزینه واحد انرژی به صورت دستی به طور قابل توجهی بیشتر از هزینه های انرژی دیگر با انرژی شیمیایی بسیار مقرون به صرفه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. From billing reports. From ergonomic keyboards.
[ترجمه گوگل]از گزارش های صورتحساب از کیبوردهای ارگونومیک
[ترجمه ترگمان]از گزارش صورتحساب از صفحه کلید ارگونومیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ergonomic factors on form of paper cutter were analyzed by comparing different sketch of form, and fa new concept design was put forward.
[ترجمه گوگل]فاکتورهای ارگونومیکی بر روی فرم کاغذ برش با مقایسه طرح های مختلف فرم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و طرح مفهومی جدیدی ارائه شد
[ترجمه ترگمان]عوامل ergonomic بر روی شکل برش کاغذ با مقایسه طراحی مختلف شکل و طرح مفهوم جدید به جلو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The human workload is of great importance to ergonomic evaluation of man-machine system. The local muscle fatigue is considered to be one of the main indexes.
[ترجمه گوگل]حجم کار انسان برای ارزیابی ارگونومیک سیستم انسان و ماشین اهمیت زیادی دارد خستگی موضعی عضلانی به عنوان یکی از شاخص های اصلی در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]حجم کار انسان از اهمیت زیادی برخوردار است برای سنجش ارگونومیک سیستم ماشین خستگی ماهیچه محلی یکی از شاخص های اصلی محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. YAMA Demonstrates a Major Ergonomic Breakthrough in Seating Design and Brings Advanced Productivity to the Office.
[ترجمه گوگل]YAMA یک پیشرفت ارگونومیک بزرگ را در طراحی صندلی نشان می دهد و بهره وری پیشرفته را برای دفتر به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]YAMA یک پیشرفت بزرگ در طراحی Seating و ارتقا بهره وری پیشرفته را به دفتر ارتقا می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Other ergonomic hazards include manual handling of objects and materials where lifting and carrying am done.
[ترجمه گوگل]از دیگر خطرات ارگونومیکی می توان به جابجایی دستی اشیا و مواد در جایی که بلند کردن و حمل آن انجام می شود اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]سایر خطرات احساسی شامل جابجایی دستی اشیا و موادی است که حمل و نقل انجام می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. ERGONOMIC. Bucket seat on slide adjusters. Steering wheel.
[ترجمه گوگل]ارگونومیک صندلی سطلی روی تنظیم کننده های کشویی فرمان
[ترجمه ترگمان]ergonomic صندلی بکت روی slide چرخ Steering
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Likewise the Solitude Bathtub has comfortable, ergonomic armrests.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب وان حمام Solitude دارای دسته های راحت و ارگونومیک است
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب تنهایی و تنهایی، armrests ارگونومیک و راحت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lead equipment and utility ergonomic assessment.
[ترجمه گوگل]ارزیابی ارگونومیک تجهیزات سرب و ابزار
[ترجمه ترگمان]تجهیزات سرب و ارزیابی ارگونومیک کار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Response for the ergonomic and comfort designing and developing.
[ترجمه گوگل]پاسخ به طراحی و توسعه ارگونومیک و راحتی
[ترجمه ترگمان]پاسخ برای طراحی ارگونومیک و راحت و توسعه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How to choose an ergonomic chair.
[ترجمه گوگل]نحوه انتخاب صندلی ارگونومیک
[ترجمه ترگمان]که چطور یه صندلی ضد ضربه رو انتخاب کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To an index system for ergonomic evaluation of cockpit display.
[ترجمه گوگل]هدف: یک سیستم شاخص برای ارزیابی ارگونومیک نمایش کابین خلبان
[ترجمه ترگمان]هدف برای یک سیستم شاخص برای ارزیابی ارگونومیک نمایش کابین خلبان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An ergonomic platform to lie on!
[ترجمه گوگل]یک پلت فرم ارگونومیک برای دراز کشیدن!
[ترجمه ترگمان]! یه سکوی ضد ضربه که روش دراز بکشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Adjustable shoulder straps have an ergonomic design and superior dual density foam padding for ultimate comfort and breathable mesh.
[ترجمه گوگل]تسمه‌های شانه‌ای قابل تنظیم دارای طراحی ارگونومیک و لایه‌های فوم با چگالی دوگانه برای راحتی نهایی و مش تنفس هستند
[ترجمه ترگمان]تسمه های شانه Adjustable دارای طراحی ارگونومیک و foam با چگالی دوگانه برتر هستند که به خاطر راحتی نهایی و mesh قابل تنفس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to human engineering, pertaining to ergonomics, pertaining to the study of the influence of the environment on productivity in the workplace; designed and intended for safe and efficient use

پیشنهاد کاربران

فاکتور انسانی
خوش ساخت
خوشدست
fit in my hand
کار پژوهشی
کارآسایی
مناسبترین وضعیت نشستن در جایگاه کار که درمدت طولانی در روند رشد اختلال و انحراف سبب نشود. ارگانیسم بدن آن هماهنگ باشد. مثلآ موجب انحراف در دیدن، قوزی پشت، انحراف مهره های گردن، از کار افتادن انگشتان دست.
...
[مشاهده متن کامل]
. . . . نشود - استیبل - آناتومیک ( مطابق آناتومی بدن ) - منطبق بر وظایف الاعضا - فیزیولوژیک ( مطابق فیزیولوژی آدمی )

تلفیق زیست شناسی با مکانیک
به نقل از هزاره:
( مربوط به ) مهندسی محیط کار، ( مربوط به ) کارپژوهی، ( مربوط به ) تدبیر کار
کاربرپسند، شرایط کاری راحت ودلپذیر
علم تلفیق شرایط کار با ویژگی ها و نیازهای انسانی. از دو کلمه یونانی �Ergo� به معنی کار و �Nomos� به معنی قانون و قاعده گرفته شده و در لغت به معنای قانون و قاعده کار است.
سازگار با بدن

بپرس