in effect

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: virtually.
مترادف: basically, essentially
مشابه: practically, really

- In effect, what he said was to forget him.
[ترجمه گوگل] در واقع آنچه او گفت فراموش کردن او بود
[ترجمه ترگمان] در واقع آنچه گفته بود این بود که او را فراموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: in active operation.
مترادف: active, effective, operative

- That law is no longer in effect.
[ترجمه مصطفی جعفری پرور] این قانون دیگر اجرایی ( نافذ ) نیست
|
[ترجمه Sara] این قانون دیگر موثر نیست
|
[ترجمه گوگل] آن قانون دیگر اجرا نمی شود
[ترجمه ترگمان] این قانون دیگر معلول نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The rule is still in effect.
[ترجمه گوگل]این قانون هنوز در حال اجراست
[ترجمه ترگمان]این قانون هنوز در حال اجرا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Congress of People's Deputies in effect voted itself out of existence.
[ترجمه گوگل]کنگره نمایندگان خلق در واقع خود را از وجود خارج کرد
[ترجمه ترگمان]مجلس نمایندگان مردمی در واقع خود را از وجود خود خارج ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So in effect the government have lowered taxes for the rich and raised them for the poor.
[ترجمه گوگل]بنابراین در واقع دولت مالیات را برای ثروتمندان کاهش داده و برای فقرا افزایش داده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین دولت مالیات ثروتمندان را کاهش داد و آن ها را برای فقرا بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His wife had, in effect, run the government for the past six months.
[ترجمه گوگل]همسر او در واقع در شش ماه گذشته دولت را اداره می کرد
[ترجمه ترگمان]همسرش در عرض شش ماه گذشته دولت را اداره می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In effect, Parsons presents us with a beguilingly simple outline of social evolution.
[ترجمه گوگل]در واقع، پارسونز طرح کلی ساده ای از تکامل اجتماعی را به ما ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]در واقع پارسونز با یک طرح ساده و ساده از تکامل اجتماعی به ما معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That deal would create, in effect, the world's biggest airline.
[ترجمه گوگل]این معامله در واقع بزرگترین شرکت هواپیمایی جهان را ایجاد خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این معامله، در واقع بزرگ ترین خطوط هوایی جهان را ایجاد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The government was still in effect a ragbag of Social Democrats and Liberals.
[ترجمه گوگل]دولت هنوز در واقع یک کوله‌بار از سوسیال دموکرات‌ها و لیبرال‌ها بود
[ترجمه ترگمان]دولت هنوز هم عضو حزب سوسیال دموکرات و لیبرال ها می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By asking for these particular qualifications, you are, in effect, excluding most women from applying.
[ترجمه گوگل]با درخواست این شرایط خاص، در واقع اکثر زنان را از درخواست محروم می کنید
[ترجمه ترگمان]با درخواست از این شرایط خاص، شما در واقع حذف بسیاری از زنان از کار هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In effect, we'll be earning less than we were last year.
[ترجمه گوگل]در واقع، ما کمتر از سال گذشته درآمد خواهیم داشت
[ترجمه ترگمان]در واقع، ما کم تر از سال گذشته درآمد داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The two systems are, in effect, identical.
[ترجمه گوگل]این دو سیستم در واقع یکسان هستند
[ترجمه ترگمان]این دو سیستم در واقع یک سان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some ancient laws are still in effect.
[ترجمه گوگل]برخی از قوانین باستانی هنوز در حال اجرا هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از قوانین باستانی هنوز در حال اجرا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These laws are in effect in twenty states.
[ترجمه گوگل]این قوانین در بیست ایالت در حال اجرا هستند
[ترجمه ترگمان]این قوانین در بیست ایالت به اجرا در می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The old system is still in effect.
[ترجمه گوگل]سیستم قدیمی هنوز پابرجاست
[ترجمه ترگمان]سیستم قدیمی هنوز در حال اجرا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In effect, growth is contingent on improved incomes for the mass of the low-income population.
[ترجمه گوگل]در واقع، رشد منوط به بهبود درآمد برای توده جمعیت کم درآمد است
[ترجمه ترگمان]در واقع، رشد مشروط به افزایش درآمد برای توده مردم کم درآمد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] نافذ، معتبر، مؤثر، عملأ
[ریاضیات] در حقیقت

پیشنهاد کاربران

, in effec ( noun ) means in practice, in fact, and use. for example:
The present system of payment will remain in effect ( = be used ) until the end of the rental agreement.
معانی: در واقع، عملا، قابل استفاده.
در واقع - عملا
لازم الاجرا ( حقوق )
راست اش را بخواهید
is continually in effect
همواره در جریان است. . . .
به قوت خود باقی، قابل اجرا
در جریان، جاری
لازم الاجرا، در حال اجرا، دارای اثر، دارای منشأ اثر، معتبر
در واقع
درواقع، در اصل، در حقیقت، عملا
Because in effect
زیرا در حقیقت، زیرا در واقع
به نقل از هزاره:
1. درواقع، عملاً
2. [قانون] جاری، مُجرا
( فلسفه ) علت و معلول
در حقیقت، عملا
. فرهنگ معاصر.
قابل اجرا _ دارای منشا اثر ( معتبر )
عملا
روی هم رفته ، من حیث المجموع
در واقع
اصولا
اساسا
به طور کلی
دارای اثر
در حال اجرا
در واقع، در حقیقت، در نتیجه
همزمان با
در نتیجه
در عمل - in operation
أتین اصطلاح از سال ١٩٨٥دیگر مصطلح نمیباشد
در واقع
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس