پیشنهادهای غزال سرخ (١,٣٧١)
به علاوه، علاوه بر این، مضاف بر این، همچنین،
به نقل از میریام وبستر: to understand مثال: "Yes we're late, but it was raining, then we got a flat tire …" "All right, I get the idea" فهمیدن متوج ...
پیش تنظیمات
برگرداندن فایل حذف شده ( در کامپیوتر )
نامرئی رؤیت ناپذیر مشاهده ناپذیر
به نقل از هزاره: غیرموجه نالازم ناموجه بی دلیل غیرضروری غیرلازم غیرمجاز
به نقل از آکسفورد: not providing encouragement or emotional help مثال: "the family environment is unsupportive" ناپشتیبان غیرحامی
به نقل از هزاره: مطابق موافق مساوی برابر همانند نظیر شبیه مشابه ( ریاضی ) متناظر، متقابل
برنامه گاهشمار برنامه روزشمار برنامه تقویم
تعمداً عامدانه از روی غرض و مرض
تلاش ناکام تلاش ناموفق تلاش شکست خورده اقدام ناکام
در موقعیت اضطراری در شرایط اضطراری
سابقه تماس ها پیشینه تماس
به نقل از هزاره: خوشبینانه با خوشبینی
به نقل از هزاره: [شخص] خوشبین [نظر] خوشبینانه
به نقل از هزاره: 1. بهترین، مناسب ترین، مطلوب، مناسب 2. حد مطلوب، بهترین حد
به نقل از هزاره: ( رسمی ) بهینه ساختن بهینه کردن
به نقل از هزاره: ( رسمی ) بهینه ساختن بهینه کردن
به نقل از هزاره: خطای باصره
به نقل از هزاره: هنر بصری
به نقل از هزاره: ( محاوره ) بیرون آمدن، شرکت نکردن، کناره گرفتن
به نقل از هزاره: انتخاب کردن اختیار کردن
به نقل از هزاره: تصمیم گرفتن ( که )
به نقل از هزاره: داستانی خیالی تخیلی غیرواقعی
توضیح دهنده
تبیین کننده تبیین گر مُبین
واژه نامه فهرست لغات
عامل تعیین کننده
به نقل از هزاره: اول اولاً نخست آنکه در درجه ی اول
به نقل از هزاره: 1. غیررسمی، خصوصی، محرمانه 2. به طور غیررسمی، به طور خصوصی، به طور محرمانه
به نقل از میریان وبستر a thorough examination of a subject or topic بررسی جامع بررسی عمیق
under the hood. ( figurative ) Beneath the surface; in its internal workings
به نقل از هزاره: برخلاف انتظار دور از انتظار خلاف شمّ مغایر شمّ
به نقل از هزاره: تا حدودی نسبتاً تا اندازه ای تا حدی
به نقل از میریام وبستر: informal. : hold —usually used in phrases like get ahold of to mean "take hold of, " "get possession of, " "get in contact wi ...
به نقل از هزاره: حواسِ ( کسی ) به. . . بودن مواظبِ . . . بودن
به نقل از هزاره: دزدکی مخفیانه یواشکی موذیانه
به نقل از هزاره: ( محاوره ) مواظبت کردن از مراقبت کردن از حواس کسی به . . . بودن چشم کسی به . . . بودن
به نقل از هزاره: 1. دانه دانه 2. زبر، خشن
به نقل از هزاره: 1. ( به نشانه ی خطر ) پرچم قرمز 2. پرچم سرخ، پرچم انقلاب
به نقل از ell. stackexchange. com : A blanket statement is a generalization - something that covers everything, like a metaphorical blanket. There i ...
به نقل از هزاره: مفصل مشروح پر از جزئیات مبسوط جامع
حداقل کم کم لااقل ___________به نقل از هزاره
به نقل از هزاره: از پیش تعیین شده از پیش برنامه ریزی شده از پیش ترتیب داده شده پیش بینی شده
به نقل از هزاره: [طرح، برنامه، دستگاه و غیره] مطمئن، قابل اعتماد، خطاناپذیر، بی خطا به نقل از فرهنگ پویا: 1. خطاناپذیر 2. مطمئن، قابل اعتماد 3. ساده
به نقل از هزاره: تطبیق دادن با هماهنگ کردن با همساز کردن با دمساز کردن با مربوط کردن به ربط دادن به پیوند دادن به
بازرسی بدنی
به نقل از هزاره: در عمق وجود خود در ته دل خود
باور عمومی اعتقاد عمومی باور رایج اعتقاد رایج باور مشترک اعتقاد مشترک
به نقل از هزاره: ( از ترس یا سرما ) راست شدن مو، دون دون شدن پوست