پیشنهاد‌های غزال سرخ (١,٣٧١)

بازدید
٣,٣٤٢
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

ابتدا به ساکن در ابتدا در اوائل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به عبارتی دیگر، به بیانی متفاوت، put another way simply put put it differently otherwise stated said differently otherwise speaking in other quart ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

فکرنشده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تهیگی تهیا میان تهیگی توخالی بودگی پوکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دلالتگر دلالت کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

به موقع سرِ وقت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تکلیف چیزی را یکسره کردن تکلیفِ چیزی را روشن کردن قطعیت بخشیدن به تثبیت کردنِ چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

گمراه کردن به بیراهه کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

افراد بالغ بزرگسالان آدم بزرگ ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدکردار بودن خرده شیشه داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرسنه بودن گرسنه ماندن از گرسنگی رنج بردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

نقل از فرهنگ هزاره: come to do sth: ۱ - به منظور انجام کاری آمدن ۲ - سرانجام به جایی رسیدن که، بالاخره، دست آخر پیشنهادِ شخصی: نهایتاً آخرالامر ارتج ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازگفته شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به همان سیاق، به همان روش، به همان شیوه،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

به همین سیاق، به همین روش، به همین شیوه،

پیشنهاد
٠

درز گرفتن اشتباه کسی حسن نیت داشتن درباره کسی تأیید کردنِ کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

گهگاه گاه و بی گاه هرازگاهی هرازچندگاهی به طور نامنظم دیمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

قاطعانه سرسختانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به دنبالِ درپیِ متعاقبِ بر اثرِ پس از در نتیجة پیروِ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ادامه دادنِ انجام کاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فرحبخش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

درِ گوشی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در میانه شب در خلوتِ شب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

در میانه ی. . در میانِ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خلاصه نویس ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

داده پرداز گردآورنده داده و اطلاعات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به نقل از هزاره: [اتاق و غیره] مرتب کردن، نظم بخشیدن به، ( چیزی را ) سر جای خود گذاشتن [خرابی] تعمیر کردن، ترمیم کردن، جبران کردن [روابط ] اصلاح کردن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سیاست لبه پرتگاه سیاست بازی با آتش خطرپذیری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نقل از فرهنگ هزاره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

پر باد نفاخ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

هزاره: ۱ - خوب، به خوبی، خیلی خوب ۲ - مؤدبانه، خیلی مؤدبانه ۳ - به دقت، باظرافت،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

قواره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

ابعاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فصل پررونقِ سفر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نگاه هیز به کسی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

از سر استیصال نومیدانه از روی ناچاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

مشغولِ درگیرِ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

به طرز بی معنایی به طرز احمقانه ای بی دلیل خاصی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خوره سینه چاک شیفته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به شدت خیلی حسابی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

in an angry or annoyed state They argued and she left in a huff

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خدمات کفن و دفن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

عکس خراب کن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

لرزان پرجنب وجوش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خاطرجمع اسطقس دار سرِ موضع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دست به کار شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

used to emphasize what you are saying: That darn World Cup means so much to you, I know. It's over, and there's not a darned thing we can do about i ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

a very large piece of land sticking out into the sea the Cape of Good Hope

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

The phrase beyond words is an idiomatic expression that refers to an overwhelming situation where one cannot find words to express ones emotions. The ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

خرت وپرت خریده ریز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شلوغ بازی