پیشنهادهای غزال سرخ (١,٣٤٤)
چندمذهبی
ودایی
ناخوش ناخوش احوال
روانپریش
کف آلود
پادشاهی نروژ
کوتاه سخن اینکه
فرهنگ تلفظ نام های خاص: اوسون شهری است در فرانسه
فرهنگ نشر نو: ناشایسته، نامناسب، نابجا، ناسزاوار، بی مورد پیشنهاد شخصی: بی وجه
فرهنگ نشر نو: قهرمانی، دلاوری کار برجسته، شیرین کار، هنرنمایی فتح نمایان
درخور توجه است که در خور توجه آن است که آنچه درخور توجه است آن است که شگفت انگیز آن است که
سرنوشت شومی رقم زدن سرنوشت بدی رقم زدن سرنوشتی را بر باد دادن
نام خاص [انگلیسی] فَنی [فرانسوی، آلمانی] فانی به نقل از فرهنگ تلفظ نام های خاص
درست مطابق انتظار، درست همان طور که انتظار می رود
فرهنگ نشر نو: ۱ - ویژه، مخصوص، خاص ؛ استثنایی، فوق العاده ۲ - بخصوص، خاص، استثنایی ۳ - سختگیر، مشکل پسند، ایرادی، وسواسی ۴ - [منطق] جزئی [در برابر ک ...
می یو نامی است فرانسوی که به همین صورت ضبط می شود، و نه میلهاد یا میلهود
دوراندیشانه از سر احتیاط و دوراندیشی showing good judgment: کمبریج دیکشنری
به حکم احتیاط و عقل از روی دوراندیشی
فرهنگ نشر نو؛ پیش پنداشته متعصبانه توأم با/حاکی از پیشداوری
در طی تاریخ در گذر تاریخ
فرهنگ نشر نو مخل مزاحم، ناخوانده
فرهنگ نشر نو: آشنا کردن، معرفی کردن، داخل جمع یا گروهی کردن مطرح کردن، آغاز کردن، بنیاد نهادن ــــــ متداول کردن ـــ معمول کردن وارد کردن، گنجاندن ا ...
تحسین انگیز، ستایش انگیز گیرا، باعظمت، باابهت تأثیرگذار فرهنگ نشر نو
فرهنگ نشر نو: ۱. پدیده، پدیدهٔ خارق العاده حدث ۲. ( آدم یا چیز ) خارق العاده چیز استثنایی، عجیب، نادره، برجسته، غیرعادی
فرهنگ نشر نو: اختصاص، تخصیص بودجه، اعتبار تصاحب، تملک، ضبط، تصرف دزدی
فرهنگ نشر نو: ۱ - محکم، مستحکم، بادوام، اسطقس دار، بااسطقس، جان دار ۲ - مکفی، کافی، کفایت کننده ۳ - کلان، عظیم، قابل توجه، معتنابه ۴ - اساسی، بنیادی ...
فرهنگ نشر نو: قابل ملاحظه ، قابل توجه، شایان توجه، درخور توجه، چشمگیر محسوس، مشهود
فرهنگ نشر نو: بسیار زیاد، فوق العاده، به حد افراط، خیلی زیاد، بغایت، بی نهایت
فرهنگ نشر نو: ۱/ شدید، حاد، سنگین اساسی، بنیادی عمیق، ژرف ۲/ پرمحتوا، عمیق، پرمغز حاکی از بصیرت
سازش ناپذیر لجوج
"Throw to the wind" is an idiom meaning to disregard or abandon something, often in a careless or reckless way. It's not a literal act of throwing so ...
بر باد دادن
مهر، محبت، رأفت، عاطفه، علاقه، دلبستگی رغبت، تمایل ـــــــــــــ فرهنگ نشر نو
کابالایی قبالایی
کابالایی قبالایی
عزیزدردانه
the present or current month ماه جاری
به خود زحمت دادن
یک وقت
به سهم خودم AI Overview "For my own share" means "for my personal part" or "for my individual portion. " It implies that you are referring to somet ...
خیابانی در محلهٔ مشهور چلسی در لندن که به صورت چِینی تلفظ می شود
غیرصالح غیرمرتبط نامرتبط ناموجه
اجیرشده
Mirriam - Webster a person who serves for hire especially for purely mercenary motives مزدور
Mirriam - Webster since —used to introduce a statement that explains the reason for another statement چرا که زیرا از آنجا که به همین دلیل از این ر ...
در گذر نسل ها از نسلی به نسلی دیگر
Merriam - Webster a large abstract structure holds together the social edifice R. H. Tawney طرح کلی خمیرمایه [مطمئن نیستم]
a complex system of beliefs "the concepts on which the edifice of capitalism was built" نظام فکری
ناعقلانی