پیشنهادهای غزال سرخ (١,٣٧١)
به نقل از هزاره: ( از ترس یا سرما ) راست شدن مو، دون دون شدن پوست
به نقل از هزاره: goose flesh ( از ترس یا سرما ) راست شدن مو، دون دون شدن پوست
به فکر ِ ( کسی یا چیزی ) افتادن به یادِ ( کسی یا چیزی ) افتادن
بدترین حالت پست ترین نقطه پایین ترین نقطه
پایین ترین نقطه
راضی [بودن] از چیزی رضایت [داشتن] از چیزی شاد [بودن] از چیزی
[در مورد مواد مخدر] فضا رفتن نشئه شدن
به نقل از هزاره: گذشته ها ایام گذشته دوران گذشته دیروز سال های گذشته
به نقل از میریام وبستر: ( completely different from ( something مثال: This small village is a world away from the hustle and bustle of the city سرا ...
به نقل از هزاره: قابل تصور تصورپذیر قابل درک تصورکردنی
به نقل از میریام وبستر: 1: alternately in and out he's been in and out all day 2: to the last detail : EXHAUSTIVELY, THOROUGHLY understands his busin ...
به نقل از هزاره: استهلاک فرسودگی فرسایش
( خودرو ) سیستم تعلیق زیربندی فنربندی به نقل از هزاره: 1. تعلیق 2. محرومیت؛ محروم ساختن 3. ( فنی ) فنربندی 4. ( داروسازی ) سوسپانسیون
آکسفورد: the existing state of things, as opposed to one that is imaginary, simulated, or theoretical مثال: "we live in the real world of limited fin ...
سبک سوار
به نقل از آکسفورد: equip ( something ) with measuring instruments مثال: engineers have instrumented rockets to study the upper atmosphere مجهز به ابز ...
به نقل از هزاره: [نگاه، لبخند، شخصیت و غیره] گیرا جذاب دلنشین تو دل برو خوشایند
اختلاف تراز پوشش واژه های مصوّب فرهنگستان [شنوایی شناسی] تفاوت فاز در دو گوش که به بهبود آستانه های پوشش یافتۀ دوگوشی منجر می شود
به نقل از میریام وبستر: US, informal. : ready to leave or to start doing something مثال: . We have all the tools and supplies we need, so we're goo ...
به نقل از کالینز دیکشنری: extremely efficient مثال: While the ground - source heat pump is superefficient and constant, the airsource pump is effecti ...
برقی
به نقل از هزاره: 1. با تمام قدرت، با تمام نیرو، با تمام سرعت 2. خسته، کوفته، درمانده، از پا افتاده
به نقل از هزاره: اهمیتی داشتن فرقی داشتن توفیری داشتن
به نقل از کمبریج: to need something to make a result happen مثال: . The future of the company is riding on the new management
به نقل از هزاره: وابسته بودن به منوط بودن به
adv به نقل از هزاره: به آسانی به راحتی ( به طورِ ) دقیق قشنگ خوب تمیز
به نقل از هزاره: چیزی را شکافتن چیزی را قطع کردن توی چیزی فرو رفتن
به نقل از هزاره: چیزی را شکافتن چیزی را قطع کردن توی چیزی فرو رفتن
به نقل از هزاره: ( عامیانه ) 1. کس 2. ( به طعنه ) آدم خوارکس ده، خوک کثیف
به نقل از هزاره: [نقشه، نقاشی و غیره] به اندازه ی طبیعی، در مقیاس طبیعی ( محاوره ) کامل، تمام عیار
به نقل از MERRIAM - WEBSTER : : to affect or influence a decision —usually used in negative statements مثال: . Personal feelings had no bearing on o ...
exceed the limits of what is reasonable or acceptable زیاده روی کردن از حد و مرزهای پذیرفته شده فراتر رفتن
به نقل از هزاره: بگیرش! برو! بزنش! ولش نکن! معطلش نکن!
فوق العاده
به نقل از هزاره: آشکارا مسلماً معلوم است که روشن است که بدیهی است که واضح است که
به نقل از هزاره: 1. با دست، دستی 2. به دستِ کسی
به نقل از هزاره: بازرسی وارسی بازدید کنترل معاینه امتحان سرکشی ( به )
به نقل از هزاره: [مدارک، چیزها و غیره] بازرسی کردن، وارسی کردن، کنترل کردن، بازدید کردن؛ [ماشین آلات و غیره] امتحان کردن، معاینه کردن، بازدید کردن، ...
به نقل از هزاره: به هوش آمدن حال کسی جا آمدن جان گرفتن دوباره جانی گرفتن از نو زنده شدن
به نقل از هزاره: به هوش آوردن زندگی بخشیدن به جان دادن به زندگی دوباره ای بخشیدن به
توقفگاه توقف کوتاه
به نقل از هزاره: در آستانه ی در شُرُفِ
به نقل از هزاره: 1. به طور مؤثری، به طرز کارایی، به طور ثمربخشی 2. در واقع، عملاً، در حقیقت
به نقل از هزاره: شهر بازاردار بازارشهر
به نقل از لانگمن: used when you want to emphasize that something is true about almost all of a group of people or things مثال: The vast majority of ...
به نقل از هزاره: شخصاً به شخصه
به نقل از هزاره: اساساً از بنیاد علی الاصول
به نقل از هزاره: [شخص] قشنگ، خوشگل برازنده خوش تیپ
به نقل از هزاره: 1. تمام راه، تمام مسافت؛ تمام مدت، تمام وقت، یکریز 2. کاملاً، تماماً
به نقل از آکسفورد: be permanent or widely accepted مثال: "the internet is here to stay" به شکل گسترده ای پذیرفته شدن قبول عام یافتن به نقل از هزاره ...