معادل عبارت issue-by-issue در جمله زیر چیست؟ He would be reduced to issue-by-issue alliances with different parties.
معادل کلمه فرد غمگینی که احساسات خودش رو بروز نمیده
بهترین ترجمه برای عبارت Recurring actor چی پیشنهاد میدهید؟
منظور همان اعمال دینی است. مثل نماز در اسلام یا عشای ربانی در مسیحیت. تا بحال «منسک» به نظرم معقول تر از همه است.
با سلام دنبال یک معنی خوب و درست از کلمه انکرینگ هستم کسی هست مرا یاری کند
مناسب ترین معادل فارسی colours در عبارت: all our colours will always be with us
در این جمله میتونم معادل arch رو کمانه کردن در نظر بگیرم؟ پیشنهاد دیگه ای دارین؟ درحالی که کمانه کردن کمی معناش متفاوته و اصابت و برگشت چیزی را معنا میده. A black shape arched upwards from the ground and came speeding towards them