فرق حقیقت و واقعیت
اطلاعات نادرست اغلب در برداشت صحیح من را دچار اشتباه می کند. فراموش کردم کدام یکی برداشت ماست و کام یکی اصل ماجرا؟؟
٧ پاسخ
ریشهٔ کلمهٔ حقیقت، «حق» و به معنای راستی و درستی است و ریشهٔ کلمهٔ واقعیت، «وَقَعَ» به معنای روی دادن یا اتفاق افتادن است. حقیقت، اشاره به ماهیت راست و درست و صحیح دارد و واقعیت اشاره به کل رویدادهایی که جهان هستی را شکل میدهد دارد.
از دید عرفانی، حقیقت و واقعیت، بسیار پیچیده و در عین حال، ساده بنظر میرسند و در واقع دو رویِ یک سکه هستند. بعنوان مثال:
هُوَ (خداوند متعال و ضمیر سوم شخص مفرد که از همه کائنات غایب است) احدی از ممکنات دسترسی به هُوَ (او) ندارند، حقیقت تام و کامل اطلاق میشود
الله (تصویر داخل آینه که مظهر تام "هُوَ" است) اسما و صفات جامعِ جمالیه و جلالیه حقیقتِ مطلق است و احاطه به آن نیز در دسترس و احاطه احدی نیست، حقیقت ناقص گفته میشود.
آینه (کل طبیعت و موجودات که اسماء و صفات ذات باریتعالی در آن بصورت فعل ظهور پیدا کرده، حادث و واقع شده است) که در این مقام، نه دسترسی به بیرون آینه دارد و نه عکس داخل آینه، واقعیتِ آن دو حقیقتِ تام و ناقص را بصورت فعل، منعکس میکند.
و در فلسفه به تمامی حالات ما شامل افکار (ذهنی)، حس ها (جسمی)، احساسات (عینی)، هر سه دسته جزو ظهورات فعلیه خداوند هستند که واقعیات ما را در بر میگیرند و عالم غیب که در دسترس ما نیست و شامل ذات، ظهورات اسماءِ ذات و ظهورات صفات ذات هستند و به ادراک ما نمی آیند، جزو حقیقت تام و ناقص تقسیم بندی میشوند.
و من الله التوفیق
اگر از نظر حکما بخواهیم این دو را تعریف کنیم ، حکما میگویند حقیقت در مرتبه ذات است و واقعیت در مرتبه عقل و احساس ، حقیقت هست نیست نماست و واقعیت نیست هست نما ،
تعریف فلاسفه به گونه ای دیگر است و همچنین در علم کلام تعریفی دیگر دارند
واقعیت چیزی است که هست و شاهد هستیم
حقیقت آن چیزی است که باید باشد !
ساده ترین تعبیر حقیقت و واقعیت این است که اشیاء حقیقی را نمیتوان تغییر داد ولی اشیاء واقعی را میتوان تغییر داد ، طوریکه به مزاج همه کس خوش آید ، ولی اشیاء حقیقی غالبأ به مزاج کسی خوش نیاید ،
حقیقت اصل ماجرا و واقعیت برداشت ماست
مثال معرفی هست که فردی در حضور حضرت علی (ع) شخص دیگری را کشت، حضرت علی علیه السلام وقتی قاتل از آنجا رفت ، بلند شدن و جای دیگری نشستند
وقتی دیگران رسیدن از ایشان پرسیدن که آیا ندیدن چه کسی این فرد را کشته است، حضرت فرمود از آن لحظه که من در اینجا نشسته ام کسی را ندیدم
برداشت افراد این بود که قتل در حضور حضرت نبوده و ایشان قاتل را ندیدن(واقعیت)
قتل در حضور حضرت اتفاق افتاد و ایشان قاتل را دیده آن(حقیقت)
حقیقت و واقعیت دو مفهوم نزدیک به هم هستند که گاهی اوقات با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند. حقیقت به معنای درستی و راستی چیزی است، در حالی که واقعیت به معنای آن چیزی است که اتفاق افتاده یا وجود دارد.
در واقع، حقیقت یک مفهوم ذهنی است و به برداشت ما از واقعیت بستگی دارد. واقعیت اما یک مفهوم عینی است و مستقل از برداشت ما از آن وجود دارد.
به عنوان مثال، ممکن است دو نفر در مورد یک موضوع با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند. در این صورت، هر یک از آنها ممکن است حقیقت را به گونهای متفاوت از دیگری درک کند. اما واقعیت، فارغ از برداشت هر یک از آنها، همچنان یک چیز است.
در برخی موارد، ممکن است حقیقت با واقعیت مطابقت داشته باشد. به عنوان مثال، اگر یک سیب قرمز باشد، این حقیقت است که سیب قرمز است. در این مورد، حقیقت و واقعیت با یکدیگر یکی هستند.
اما در برخی موارد دیگر، ممکن است حقیقت با واقعیت مطابقت نداشته باشد. به عنوان مثال، اگر یک فرد دچار توهم شود، ممکن است چیزی را ببیند یا بشنود که در واقعیت وجود ندارد. در این مورد، حقیقت و واقعیت با یکدیگر متفاوت هستند.
به طور کلی، میتوان گفت که حقیقت و واقعیت دو مفهوم متفاوت هستند. حقیقت یک مفهوم ذهنی است و به برداشت ما از واقعیت بستگی دارد. واقعیت اما یک مفهوم عینی است و مستقل از برداشت ما از آن وجود دارد.
کوتاه مختصرمفید، حقیقت رامیشنویم، واقیعت رامیبینیم