پرسش خود را بپرسید

فلسفه شناخت و دکارت

تاریخ
٣ هفته پیش
بازدید
٨٠

دکارت پس از اینکه از جمله معروف خود ( من می‌اندیشم پس هستم) را برای اثبات وجود مطلق زتبیین کرد ، سپس از این طریق به اثبات اندیشه های فطری پرداخت و گفت چون هر اندیشه فطری اندیشه ای صادق است پس گویای حقیقت خارجی ست ، زیرا همه افکار فطری مخلوق خداست که آنها اگر صادق نباشند لازمه اش وجود حیله و مکر در خداست و وجود این نقص در کامل مطلق غیر ممکن است ، 

ولی این نتیجه گیری درست نیست چون خداوند بهترین مکرکنندگان است ( والله خیر الماکرین) ، ولی چطور  ؟ 

٦,٧٠٣
طلایی
٤
نقره‌ای
١١٢
برنزی
١٤٣

١ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

۱. مراد دکارت از «فطری بودن» و صداقت اندیشه‌ها چیست؟

دکارت در مسیر اثبات یقین، به این نقطه می‌رسد که:

> هر آنچه به صورت فطری (innate) در ذهن ماست، باید صادق باشد، چون منشأ آن خداوند راستگو و کامل است.

او می‌گوید:

اگر خدا اندیشه‌ای فطری را در ما قرار داده باشد، و آن اندیشه دروغین باشد، یعنی خدا ما را فریب داده.

اما چون فریبکاری نقص است، و خدا کامل مطلق است، پس فریب نمی‌دهد.

بنابراین، اندیشه‌های فطری باید صادق و مطابق با واقع باشند.

---

۲. اما در قرآن آمده: "و اللهُ خیرُ الماکرین" — یعنی خدا بهترین مکرکنندگان است. این یعنی چه؟

در نگاه اول، این با حرف دکارت تناقض دارد. ولی واقعیت اینه که مفهوم "مکر" در قرآن با معنای "فریب" انسانی متفاوت است.

نکته کلیدی:

> مکر الهی، پاسخ تدبیری به مکر انسان‌هاست.

یعنی:

انسان‌ها قصد فریب دارند، و خدا نقشه آن‌ها را به خودشان بازمی‌گرداند.

پس مکر خدا نه از سر نقص، که از سر عدالت و حکمت است.

مثال:

> وقتی منافقان برای ضربه‌زدن به پیامبر نقشه می‌کشند، خدا نقشه‌ای دقیق‌تر می‌چیند و آن‌ها را ناکام می‌گذارد.

---

۳. پس آیا این «مکر» خدشه‌ای به صداقت خداوند وارد می‌کند؟

خیر.

مکر خدا بیانگر حیله‌گری به معنای منفی نیست.

بلکه بیانگر برتری تدبیر الهی در مقابل فریب‌کاری انسان‌هاست.

خداوند هرگز بندگانش را در مسیر حقیقت و فطرت، گمراه نمی‌کند.

١,٩٢١
طلایی
١
نقره‌ای
١٦٩
برنزی
٥٣
تاریخ
٢ هفته پیش

پاسخ شما