پرسش خود را بپرسید
٨٠,٠٠٠ تومان پاداش این پرسش تعلق گرفت به
انفجاری
بمب

چرخه ی تعامل و تصمیم گیری برای رسیدن به نتیجه ی تیمی

تاریخ
٢ ماه پیش
بازدید
٣٨٢

چرخه ی تعامل  و تصمیم گیری برای رسیدن به نتیجه ی تیمی 

رو میشه توضیح بدید لطفا .شامل چند بخش میشه و هر بخش رو توضیح بدید .

١٧٠
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
٥

٢١ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

چرخه تعامل و تصمیم‌گیری تیمی یک فرآیند پیچیده و چند مرحله‌ای است که به تیم‌ها کمک میکند تا به نتایج مطلوب دست یابند. این چرخه شامل چندین بخش است که هر کدام نقش مهمی در موفقیت نهایی تیم ایفا می‌کنند:


 

1. تشکیل تیم (Forming)

در این مرحله، اعضای تیم برای اولین بار گرد هم می‌آیند و با یکدیگر آشنا می‌شوند. این مرحله شامل موارد زیر است:

•  انتخاب اعضا: انتخاب اعضای تیم بر اساس مهارت‌ها، تجربیات و توانایی‌های فردی.

•  تعیین نقش‌ها: مشخص کردن نقش‌ها و مسئولیت‌های هر عضو.

•  تعیین اهداف: تعیین اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت تیم.


 

2. تضاد و تعارض (Storming)

در این مرحله، اعضای تیم ممکن است با چالشها و تضادهای مختلفی مواجه شوند. این مرحله شامل موارد زیر است:

•  مدیریت تعارض: شناسایی و مدیریت تعارضات بین اعضا.

•  تعیین قوانین: تعیین قوانین و مقرراتی که باید توسط همه اعضا رعایت شود.

•  حل مشکلات: یافتن راه‌حل‌های مناسب برای مشکلات و چالش‌های پیش رو.


 

3. نظم و انسجام (Norming)

در این مرحله، تیم به یک هماهنگی و انسجام نسبی دست می‌یابد. این مرحله شامل موارد زیر است:

•  توسعه هنجارها: ایجاد هنجارها و استانداردهای مشترک برای عملکرد تیم.

•  تقویت ارتباطات: بهبود ارتباطات بین اعضای تیم.

•  تقسیم وظایف: تقسیم وظایف به گونه‌ای که هر عضو بتواند به بهترین شکل ممکن به اهداف تیم کمک کند.


 

4. عملکرد (Performing)

در این مرحله، تیم به بالاترین سطح عملکرد خود می‌رسد و به طور مؤثر به اهداف خود دست می‌یابد. این مرحله شامل موارد زیر است:

•  اجرای وظایف: اجرای وظایف و پروژه‌ها با کارایی بالا.

•  ارزیابی عملکرد: ارزیابی عملکرد تیم و اعضا به منظور بهبود مستمر.

•  تشویق و انگیزش: تشویق اعضا و ایجاد انگیزه برای ادامه کار.


 

5. پایان (Adjourning)

در این مرحله، تیم به پایان کار خود می‌رسد و اعضا ممکن است به پروژه‌ها و تیم‌های دیگر منتقل شوند. این مرحله شامل موارد زیر است:

•  ارزیابی نهایی: ارزیابی نهایی عملکرد تیم و دستاوردهای آن.

•  مستندسازی: مستندسازی تجربیات و درسهای آموخته شده.

•  جشن موفقیت: جشن گرفتن موفقیت‌ها و قدردانی از تلاش‌های اعضا.


 

نکات کلیدی برای موفقیت در چرخه تعامل و تصمیم‌گیری تیمی

•  ارتباطات مؤثر: ارتباطات باز و شفاف بین اعضا برای جلوگیری از سوءتفاهم‌ها و افزایش هماهنگی.

•  رهبری قوی: رهبری که بتواند تیم را در مسیر درست هدایت کند و انگیزه‌بخش باشد.

•  انعطاف‌پذیری: توانایی تطبیق با تغییرات و مواجهه با چالشهای جدید.

•  تعهد و انگیزه: تعهد و انگیزه اعضا برای دستیابی به اهداف تیم.


 

این چرخه به تیمها کمک میکند تا با همکاری و هماهنگی به نتایج مطلوب دست یابند و در عین حال از تجربیات و درس‌های آموخته شده برای بهبود مستمر استفاده کنند.

تاریخ
٢ ماه پیش

چرخه  منابع انسانی(HR) چیست؟
چرخه حیات منابع انسانی نشان دهنده روند مستمر  طیف وسیعی از فعالیت های یکپارچه است که توسط تیم منابع انسانی انجام می شود. این امر ارتباط مستقیمی با مدل  زندگی کارکنان، استراتژی کلی کسب و کار، و چگونگی تأثیر استخدام و آموزش بر سازمان دارد.

در اینجا پنج مرحله از چرخه زندگی منابع انسانی آورده شده است.

1. جذب و استخدام بهترین گزینه ها
چرخه حیات منابع انسانی با جذب و استخدام بهترین افراد برای دستیابی به اهداف شرکت آغاز می شود. مرحله جذب قبل از هر گونه استخدام انجام می شود و شامل برندسازی  سازمان از طریق بازاریابی و تبلیغات دهان به دهان می شود.پس از  اطمینان از قرار گرفتن آنها در مناسب ترین موقعیت ها، به استخدام می پردازد.

2. مدیریت استخدام های جدید از طریق فرآیندهای القاء، جهت دهی و حضور در هیئت مدیره
هنگامی که یک از افراد تیم یک فرآیند درخواست موفقیت آمیز را طی کرد، منابع انسانی باید انتظارات مربوط به نقش را روشن کند و آنها را به شرکت معرفی کند. متخصصان منابع انسانی می توانند با استفاده از نرم افزار مدیریت عملکرد و ابزارهای مرتبط با آن، فرآیندهای کارآمدتری را برای القاء، جهت دهی و ورود به سیستم ایجاد کنند.

فرآیندهای سوار شدن را می توان با الگوهای نقش خاص تنظیم کرد، در حالی که ابزارهای خودکار به کارمندان اجازه می دهد تا با تیم ملاقات کنند و از طریق برنامه ها با رویه ها آشنا شوند.

3. رشد شخصی و حرفه ای
یکی از جنبه های کلیدی فرآیند القاء باید شامل ایجاد یک برنامه توسعه شخصی (PDP) باشد. این کمک می کند تا رشد شغلی یک کارمند جدید با اهداف سازمان هماهنگ شود و همچنین نحوه مدیریت عملکرد کلی آنها را راهنمایی کند.

یک برنامه توسعه شخصی همچنین یک نقطه مرجع مفید برای زمانی که مدیران و رهبران تیم بررسی های ماهانه و فصلی انجام می دهند، ارائه می دهد و نقطه شروعی را ارائه می دهد که از آن بازخورد سازنده می تواند ارائه شود.

4. به حداکثر رساندن حفظ کارکنان
این مرحله از چرخه حیات منابع انسانی یک فرآیند مداوم است که نیازمند توجه به نیروی کار به عنوان یک کل است. به منظور حفظ بهترین کارمندان، متخصصان منابع انسانی باید به طور منظم با کارکنان در تعامل باشند تا استعدادهای آنها را مدیریت کنند.

درک نقاط قوت و ضعف افراد و تیم ها به متخصصان منابع انسانی اجازه می دهد تا مربیگری، آموزش و سایر منابع را به افرادی که بیشتر به آنها نیاز دارند هدایت کنند.

5. کارمندان خارج از کشتی
پردازش کارمندانی که شرکت را ترک می‌کنند، گاهی اوقات ممکن است احساس کنند که یک کار غیرممکن است. اما همچنین فرصتی است برای بررسی عمیق اینکه چرا کسی شرکت را ترک می کند یا چرا یک نقش با فسخ پایان یافته است.

از همان ابزارهای مدیریت عملکردی که برای سوار شدن کارآمد استفاده می‌شود، می‌توان برای offboard نیز استفاده کرد. به‌علاوه، تیم منابع انسانی می‌تواند مصاحبه‌ها و تجزیه و تحلیل داده‌ها را جمع‌آوری کند تا به روشن کردن روندهایی در شرکت کمک کند که ممکن است باعث گردش مالی بالاتر شود.

٩٩٣
طلایی
٠
نقره‌ای
٣
برنزی
٦
تاریخ
٢ ماه پیش

پاسخ به کار تیمی و گروهی 

١٦٧
طلایی
٠
نقره‌ای
٦
برنزی
٤
تاریخ
٢ ماه پیش
عکس پرسش
عکس پرسش
عکس پرسش
عکس پرسش
عکس پرسش

در واقع تیم به مجموعه‌ای از افراد هم‌فکر گفته می‌شود که با تمرکز بر روی یک هدف و ایجاد ارزش مشترک دور هم جمع می‌شوند و قادرند اختلافات موجود و طبیعی بین هم حل کنند،همچنین آنها با گذشت زمان عملکردهای مثبتی از خود نشان می دهند. در تیم همه تلاش می کنند مهارت و شایستگی های یکدیگر را توسعه دهند.

شاید برای شما جالب باشد اصول مدیریت کارکنان را بدانید در مقاله اصول مدیریت کارکنان چیست؟ 8 نکته درباره ساختن شرکتی که کارمندان از کارکردن در آن لذت می برند بیان شده است. احتمالاً بعد از خواندن تعریف گروه - که کمی بالاتر آمد - می‌پرسید: پس فرق گروه و تیم چیست؟ این چیزی که خواندیم، دقیقاً‌ همان تعریف تیم است. مگر کار تیمی چیز دیگری است؟

هم رابینز (در کتاب رفتار سازمانی) و هم ریچارد هکمن (در کتاب رهبری تیمها) تأکید می‌کنند که تیم وقتی معنا پیدا می‌کند که کار گروهی سینرژی ایجاد کرده باشد. یعنی تیم کاری انجام دهد که فراتر از حاصل‌جمع توانمندی‌های تک‌تک اعضایش باشد.

١,٩٧٦
طلایی
١
نقره‌ای
٧
برنزی
٢٩
تاریخ
٢ ماه پیش

هدف از پیاده سازی Business Intelligence (BI) ایجاد بینش و بصیرت نسبت به کسب و کار سازمان برای کلیه کارکنان است، به گونه ای که این بینش منجر به اخذ تصمیماتی مناسبتر، سریعتر و بهتر در کلیه سطوح سازمان گردد. بنابراین "کمک به تصمیم گیری" اولین و مهمترین هدف از پیاده سازی BI میباشد.
برای درک نقش BI در تصمیم گیری، بهتر است ابتدا، با موضوع "تصمیم گیری" آشنا شویم.

1. فرآیند تصمیم گیری:

این فرآیند از 3 مرحله عمده تشکیل میگردد: • شناسایی مشکل (Problem Identification) • جستجوی راه حل های ممکن (Finding Alternatives) • انتخاب راه حل (Making a Choice)

2. چرخه تصمیم گیری:

هر یک از مراحل فرآیند تصمیم گیری، طی چرخه ای، به نام "چرخه تصمیم گیری" مورد تحلیل و پردازش عمیقتر قرار میگیرند، کارکرد این چرخه به صورت ذیل میباشد:

3. سطوح تصمیم گیری:

تصمیم گیری در سازمانها در سه سطح مطرح میگردد: 1. سطح عملیاتی (Operational) 1.1. مرتبط با فعالیت های روزانه 1.2. دارای تاثیرات کوتاه مدت 1.3. تصمیماتی کاملا ساخت یافته که مرتبط با حوزه روسای عملیاتی در سطوح اجرایی پایین سازمان است. 2. سطح تاکتیکی (Tactical) 2.1. تصمیماتی نیمه ساخت یافته که در سطح مدیران میانی سازمان است. 3. سطح استراتژیک (Strategic) 3.1. دارای تاثیرات بلند مدت 3.2. تصمیمات غیر ساخت یافته که در سطح مدیران ارشد سازمان است.

٨٠
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
٢
تاریخ
٢ ماه پیش

چرخه‌ی تعامل و تصمیم‌گیری برای رسیدن به نتیجه‌ی تیمی یک فرآیند چندمرحله‌ای است که هدف آن دستیابی به تصمیمات بهتر و نتایج موثرتر از طریق همکاری و هماهنگی اعضای تیم است. این چرخه معمولاً شامل مراحل زیر است:

1)      تعریف مسئله و اهداف

در این مرحله، تیم به شناسایی و تعریف مشکل یا مسئله‌ای که نیاز به حل دارد، می‌پردازد. این بخش بسیار حیاتی است زیرا تعیین دقیق مسئله و اهداف می‌تواند فرآیند تصمیم‌گیری را هدایت کند. در این مرحله:

اطلاعات جمع‌آوری می‌شود.

اهداف کلی و اهداف جزئی مشخص می‌شود.

اولویت‌ها تعیین می‌شود.

مثال: تیمی که روی یک پروژه کار می‌کند، ابتدا باید بداند چه مشکلی باید حل شود و هدف پروژه چیست.

2)      جمع‌آوری اطلاعات و تحلیل داده‌ها

پس از تعریف مسئله، مرحله‌ی بعدی شامل جمع‌آوری اطلاعات مرتبط و بررسی آن‌ها است. اطلاعات می‌تواند شامل داده‌های داخلی، تجربیات گذشته، تحقیقات بازار و نظرات اعضای تیم باشد. تحلیل این داده‌ها به تصمیم‌گیرندگان کمک می‌کند تا با آگاهی کامل از شرایط و گزینه‌ها اقدام کنند.

اهمیت: این بخش باعث می‌شود تیم از همه اطلاعات موجود استفاده کرده و تصمیمات خود را بر اساس داده‌های واقعی بگیرد.

3)     ایجاد و ارزیابی گزینه‌ها

پس از جمع‌آوری اطلاعات، تیم به تولید چندین گزینه برای حل مسئله می‌پردازد. این بخش شامل:

طوفان فکری و پیشنهاد راهکارهای مختلف.

ارزیابی مزایا و معایب هر گزینه.

استفاده از ابزارهای مختلف مانند تحلیل SWOT (نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها) برای مقایسه‌ی گزینه‌ها.

مثال: اگر تیم در حال برنامه‌ریزی برای یک استراتژی بازاریابی جدید است، چندین گزینه مختلف برای اجرای استراتژی‌ها ارائه می‌دهد و سپس هر یک از آن‌ها را بررسی می‌کند.

4)     تصمیم‌گیری مشترک

این مرحله جایی است که تیم با توجه به اطلاعات جمع‌آوری‌شده و ارزیابی گزینه‌ها، به یک تصمیم مشترک می‌رسد. تصمیم‌گیری می‌تواند به روش‌های مختلف انجام شود، از جمله:

رای‌گیری.

توافق عمومی.

تعیین یک نفر به عنوان تصمیم‌گیرنده نهایی.

نکته مهم: شفافیت و در نظر گرفتن نظرات همه‌ی اعضا می‌تواند به بهبود کیفیت تصمیم و افزایش پذیرش تصمیم نهایی کمک کند.

5)      پیاده‌سازی تصمیم

پس از اتخاذ تصمیم، تیم وارد مرحله‌ی اجرایی می‌شود. در این بخش، وظایف مشخص شده و به هر یک از اعضای تیم نقش‌های مشخصی داده می‌شود. اجرای صحیح و دقیق تصمیمات نیاز به:

تقسیم وظایف.

نظارت و پیگیری مستمر.

شفاف‌سازی زمان‌بندی و منابع مورد نیاز دارد.

6)       نظارت و بازخورد

پس از اجرا، تیم نیاز دارد که به طور مداوم پیشرفت پروژه را نظارت کند و بازخوردهای لازم را جمع‌آوری کند. این مرحله باعث می‌شود که اگر اشتباهی رخ داده باشد یا نیازی به تغییر در تصمیمات وجود داشته باشد، تیم بتواند سریعاً اقدامات لازم را انجام دهد. نظارت بر عملکرد و اصلاح اشتباهات کلیدی برای بهبود فرآیندهای آتی است.

نکته: بازخورد مثبت و منفی هر دو می‌توانند مفید باشند و به تیم کمک کنند تا عملکرد خود را در پروژه‌های آینده بهبود بخشند.

7)      ارزیابی نهایی و یادگیری

در این مرحله، پس از پایان پروژه یا رسیدن به نتیجه، تیم به بررسی نهایی و ارزیابی کل فرآیند می‌پردازد. هدف این بخش یادگیری از تجربیات و استفاده از آن‌ها برای بهبود فرآیندهای آتی است. پرسش‌هایی مانند:

آیا تصمیمات صحیح بودند؟

چه اشتباهاتی رخ داد و چگونه می‌توان از آن‌ها جلوگیری کرد؟

چه عواملی به موفقیت کمک کردند؟

این ارزیابی‌ها باعث می‌شود که تیم‌ها بتوانند از چرخه‌ی تعامل و تصمیم‌گیری به عنوان یک تجربه‌ی یادگیری استفاده کنند.

نتیجه‌گیری:

چرخه‌ی تعامل و تصمیم‌گیری تیمی یک فرآیند پیچیده و چند مرحله‌ای است که هر مرحله از آن نقش حیاتی در رسیدن به نتیجه‌ی نهایی دارد. همکاری و هماهنگی اعضای تیم، شفافیت و اشتراک‌گذاری اطلاعات، و ایجاد یک فضای اعتماد و مشارکت، از جمله عوامل موفقیت در این چرخه هستند.

تاریخ
٢ ماه پیش

چرخه تعامل و تصمیم‌گیری تیمی: کلیدی برای موفقیت جمعی

چرخه تعامل و تصمیم‌گیری تیمی، فرایندی است که در آن اعضای یک تیم برای رسیدن به یک هدف مشترک با هم تعامل می‌کنند و تصمیم‌گیری می‌کنند. این چرخه به طور مداوم تکرار می‌شود و برای موفقیت هر تیمی ضروری است.

مراحل اصلی این چرخه عبارتند از:

 * تعیین هدف:

   * شفاف‌سازی هدف: اعضای تیم باید به طور واضح و روشن بدانند که هدف نهایی چیست. این هدف باید قابل اندازه‌گیری و دست‌یافتنی باشد.

   * توافق جمعی: همه اعضای تیم باید با هدف تعیین شده موافق باشند و آن را پذیرفته باشند.

 * جمع‌آوری اطلاعات:

   * تحلیل وضعیت موجود: تیم باید اطلاعات کاملی در مورد وضعیت فعلی پروژه، منابع موجود، محدودیت‌ها و فرصت‌ها جمع‌آوری کند.

   * شناسایی مشکلات: با تحلیل اطلاعات، مشکلات و چالش‌هایی که ممکن است در مسیر رسیدن به هدف وجود داشته باشد، شناسایی می‌شوند.

   * ایجاد ایده‌های جدید: اعضای تیم با استفاده از خلاقیت خود، ایده‌های جدیدی برای حل مشکلات و رسیدن به هدف ارائه می‌دهند.

 * ارزیابی و انتخاب گزینه‌ها:

   * ارزیابی ایده‌ها: هر یک از ایده‌های ارائه شده به دقت بررسی و ارزیابی می‌شود تا مزایا و معایب هر گزینه مشخص شود.

   * مقایسه گزینه‌ها: گزینه‌های مختلف با یکدیگر مقایسه می‌شوند تا بهترین گزینه انتخاب شود.

   * تصمیم‌گیری جمعی: پس از ارزیابی و مقایسه، تصمیم نهایی با توافق اکثریت یا اجماع اعضای تیم گرفته می‌شود.

 * اجرا و پیاده‌سازی:

   * تعیین وظایف: وظایف هر یک از اعضای تیم برای اجرای تصمیم گرفته شده مشخص می‌شود.

   * تخصیص منابع: منابع لازم برای اجرای پروژه تخصیص داده می‌شود.

   * نظارت بر پیشرفت کار: پیشرفت کار به طور مرتب بررسی می‌شود تا اطمینان حاصل شود که همه چیز طبق برنامه پیش می‌رود.

 * ارزیابی و بازخورد:

   * مقایسه نتایج با اهداف: نتایج حاصل از اجرای پروژه با اهداف اولیه مقایسه می‌شود.

   * شناسایی نقاط قوت و ضعف: نقاط قوت و ضعف تیم و فرآیند اجرا شناسایی می‌شود.

   * ارائه بازخورد: اعضای تیم به یکدیگر بازخورد می‌دهند تا بتوانند در پروژه‌های آینده بهبود پیدا کنند.

نکات مهم برای بهبود چرخه تعامل و تصمیم‌گیری تیمی:

 * ارتباط موثر: ارتباط باز و شفاف بین اعضای تیم بسیار مهم است.

 * احترام متقابل: همه اعضای تیم باید به نظرات یکدیگر احترام بگذارند.

 * روحیه همکاری: همکاری و مشارکت همه اعضای تیم برای موفقیت پروژه ضروری است.

 * انعطاف‌پذیری: تیم باید آماده باشد تا در صورت لزوم برنامه‌های خود را تغییر دهد.

 * رهبری قوی: یک رهبر قوی می‌تواند به تیم کمک کند تا به اهداف خود برسد.

اهمیت چرخه تعامل و تصمیم‌گیری تیمی:

این چرخه به تیم کمک می‌کند تا:

 * تصمیمات بهتری بگیرند.

 * مسئولیت‌پذیر باشند.

 * نوآوری داشته باشند.

 * با چالش‌ها بهتر مقابله کنند.

 * به اهداف خود برسند.

با درک و اجرای صحیح این چرخه، تیم‌ها می‌توانند به موفقیت‌های بزرگتری دست پیدا کنند.

آیا می‌خواهید در مورد یکی از مراحل خاص این چرخه بیشتر بدانید؟ یا مثالی از یک تیم موفق در این زمینه دارید که دوست دارید بررسی کنیم؟

مثال:

فرض کنید یک تیم دانشجویی می‌خواهد یک اپلیکیشن آموزشی طراحی کند. در مرحله اول، آن‌ها باید هدف خود را مشخص کنند (مثلاً طراحی یک اپلیکیشن برای آموزش ریاضی به دانش‌آموزان دبیرستانی). در مرحله بعد، آن‌ها باید اطلاعاتی در مورد نیازهای دانش‌آموزان، اپلیکیشن‌های رقیب و فناوری‌های موجود جمع‌آوری کنند. سپس، ایده‌های مختلفی برای طراحی اپلیکیشن ارائه می‌دهند و با ارزیابی آن‌ها، بهترین گزینه را انتخاب می‌کنند. در مراحل بعدی، وظایف هر یک از اعضای تیم مشخص می‌شود، منابع لازم تخصیص داده می‌شود و پیشرفت کار به طور مرتب بررسی می‌شود. در نهایت، تیم نتایج خود را ارزیابی می‌کند و بازخوردهای لازم را برای بهبود در آینده دریافت می‌کند.

آیا این توضیح برایتان مفید بود؟

٢٠
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
٠
تاریخ
٢ ماه پیش
مشاهده کنید (Observe)

مرحله مشاهده در مورد جمع‌آوری اطلاعات یا داده‌ها با تأمل بیشتر سخن می‌گوید. در این مرحله، شما سعی دارید بفهمید چه عواملی در محیط داخلی و چه مواردی در محیط خارجی تغییر می‌کنند.

در عمل، این مسئله به معنای درک داده‌های خود، استراتژی و حرکات رقبا و روندهای گسترده‌تر در صنعت و جامعه شما است. نکته مهم برای درک این مسئله، این است که داده‌های امروز ممکن است فردا منسوخ شوند. بنابراین، شما باید اطلاعات خود را در اسرع وقت جمع‌آوری کرده و آماده تصمیم‌گیری بر اساس آنها باشید.

شما می‌توانید داده‌های بی‌شماری را جمع‌آوری کنید، اما این مهم را فراموش نکنید که سرعت عمل نیز امری ضروری است. بنابراین شما با استفاده از آنچه در دسترس است، حتی اگر ناقص باشند، در ادامه مسیر خود بهترین راه را انتخاب کنید. لازم نیست نگران این مسئله باشید زیرا در صورت آشکار شدن اطلاعات جدید، می‌توانید از طریق حلقه مجددا درجه‌بندی لازم را لحاظ کنید.

جهت‌گیری یا Orient

این مرحله، مهم‌ترین مرحله در این حلقه است. زیرا که در مورد تجزیه و تحلیل و معنی‌سازی داده‌هایی سخن می‌گوید که جمع‌آوری کرده‌اید. در پایان این مرحله، باید بدانید که چه گزینه‌هایی در دسترس شماست.

هدف از این مرحله شناسایی خطاها یا شکاف‌های موجود در تفکر قبلی شما یا دیگران است. اگر می‌توانید این شکاف‌ها را قبل از شروع مسیر خود پیدا کنید، می‌توانید از آنها به نفع خود استفاده نمائید. هرچه زودتر بتوانید شکافی را مشاهده کنید، زودتر می‌توانید جهت استفاده از آن را تغییر مسیر دهید.

 

به عنوان مثال:

اگر فیلم The Big Short را دیده‌اید، می‌دانید که چگونه مایکل بوری (با بازی کریستین بیل) متوجه می‌شود که بسیاری از وام‌های زیرمجموعه احتمالا پیش‌فرض دارند. این یک عدم تطابق است زیرا اتفاق نظر کلی در آن زمان این بود که قیمت مسکن برای همیشه افزایش می‌یابد.

در نتیجه، او شرکت خود را با شرط‌بندی علیه بازار مسکن جهت می‌دهد. سقوط در این زمینه سال ۲۰۰۸ برای همه وحشتناک بود، به جز تعداد معدودی که ناسازگاری را مشاهده کردند و بر این اساس جهت‌گیری کردند.

توجه داشته باشید که بوید وراثت ژنتیکی، سنت‌های فرهنگی، تجربیات گذشته، تجزیه و تحلیل و اطلاعات جدید را به عنوان عواملی که در مرحله جهت‌گیری لازم داشت، شناسایی کرد.

تصمیم بگیرید.

در دو مرحله قبلی، باید ایده‌های زیادی برای نحوه کار شما ایجاد کند. در این مرحله، شما انتخاب می‌کنید که کدام گزینه را دنبال کنید. گزینه‌ای که انتخاب می‌کنید بهترین مورد برای شما در جهت دست‌یابی به هدف سازمان خواهد بود.

مبحث دیگر برای بررسی این مرحله این است که شما در حال ایجاد یک فرضیه هستید که کدام یک از اقدامات برای شما بهتر (و حتی بهترین) است. اکنون وقت آن است که هرچه سریع‌تر آن فرضیه را آزمایش کنیم.

اقدام کنید.

مرحله نهایی حلقه OODA اقدام و عمل است. تمام مراحل قبلی منجر به این مرحله خواهد شد. فقط با یک اقدام منطقی و سریع می‌توانید رقبای خود را شکست دهید.

تاریخ
٢ ماه پیش
  1.  آشنایی اولیه:
  2. تو این مرحله، اعضای تیم تازه با هم آشنا می‌شن و نقش‌ها و مسئولیت‌هاشون مشخص می‌شه. اینجا باید اعتمادسازی کنیم و هدف‌های اولیه رو تعیین کنیم.
  3. اختلافات و چالش‌ها:
  4. تو این مرحله، ممکنه بین اعضای تیم اختلاف نظر و چالش‌هایی پیش بیاد. باید این مشکلات رو حل کنیم و به توافق برسیم.
  5. توافق و هماهنگی:
  6. تو این مرحله، تیم به توافقات و قوانین مشترک می‌رسه. اعضای تیم بهتر با هم کار می‌کنن و نقش‌هاشون مشخص‌تر می‌شه.
  7. کار و بهره‌وری:
  8. تو این مرحله، تیم به خوبی کار می‌کنه و به هدف‌هاش می‌رسه. همه با هم هماهنگ هستن و خوب همکاری می‌کنن.
  9. ارزیابی و بازخورد:
  10. تو این مرحله، تیم نتایج کارش رو بررسی می‌کنه و بازخورد می‌گیره. این مرحله برای بهبود کارها و یادگیری از تجربیات گذشته خیلی مهمه.

این مراحل کمک می‌کنن تا تیم‌ها بهتر کار کنن و با چالش‌ها بهتر کنار بیان.

تاریخ
٢ ماه پیش

سلام من جواشو نمیدونم فقط واسه امتیازش کامنت گذاشتم 

١٢٩
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
٤
تاریخ
٢ ماه پیش

چرخه تعامل و تصمیم‌گیری برای دستیابی به یک نتیجه تیمی شامل یک فرآیند نظام‌مند است که در آن اعضا به‌طور مشترک در تجزیه و تحلیل، بحث و تصمیم‌گیری برای اقدامات مورد نیاز جهت رسیدن به یک هدف مشترک مشارکت می‌کنند. این فرآیند تکراری بوده و معمولاً از چندین مرحله تشکیل می‌شود تا اطمینان حاصل شود که همه اعضا درگیر شده و ورودی‌های متوازن به‌دست می‌آید و در نهایت به توافق می‌رسند. این چرخه معمولاً شامل پنج بخش کلیدی است:

۱. شناخت  مسئله:
این نقطه شروع هر فرآیند تصمیم‌گیری تیمی است. در این مرحله، تیم به‌طور واضح مسئله یا هدفی که قصد دارند  به آن دست یابند را تعریف می‌کند. شناسایی موثر مسئله نیازمند این است که همه اعضای تیم درک مشترکی از مشکل داشته باشند تا ابهام به حداقل برسد. بحث‌ها در این مرحله حول محور شفاف‌سازی موضوعاتی است که باید مورد بررسی قرار گیرند و اطمینان حاصل شود که همه دیدگاه‌ها لحاظ شده‌اند. اگر مسئله در این مرحله به درستی درک نشود، ممکن است تصمیم‌گیری نادرست در مراحل بعدی رخ دهد.

 ۲. جمع‌آوری اطلاعات:


پس از اینکه مسئله به‌طور واضح شناسایی شد، تیم به مرحله جمع‌آوری داده‌ها و اطلاعات مربوطه می‌رود. این شامل تحقیق و به‌دست آوردن حقایق، ارقام و ایده هایی است که می‌تواند فرآیند تصمیم‌گیری را آگاهانه‌تر سازد. اعضای تیم ممکن است از منابع داخلی، تجربیات گذشته یا منابع خارجی استفاده کنند. همکاری در این مرحله اطمینان می‌دهد که دیدگاه‌های متنوع در نظر گرفته شده و به فهم جامع‌تری منجر می‌شود. اگر تیم به‌طور کامل این مرحله را طی نکند، ممکن است در زمان تصمیم‌گیری با کمبود آرای سازنده مواجه شود.

۳.ارائه   راه‌حل:


در این مرحله، اعضای تیم به تراوش فکری برای پیشنهاد راه‌حل‌های ممکن می‌پردازند. خلاقیت و ذهن باز در اینجا کلیدی است، چرا که تیم باید راهکارها و استراتژی‌های مختلفی را برای حل مشکل یا دستیابی به هدف بررسی کند. اعضای تیم باید تشویق شوند که راه‌حل‌های متنوع، حتی غیر متعارف، پیشنهاد دهند تا اطمینان حاصل شود که طیف وسیعی از ایده‌ها بررسی شده است. هدایت موثر این مرحله از جلوگیری از تسلط یک صدای خاص بر فرآیند نوآوری اطمینان می‌دهد و باعث می‌شود همه ایده‌ها قبل از محدود شدن برآیند شوند.

۴. ارزیابی و تصمیم‌گیری:
پس از   ارائه راه‌حل‌ ، تیم هر کدام را بر اساس معیارهایی مانند قابلیت اجرایی، هزینه، تأثیر و هم‌خوانی با اهداف ارزیابی می‌کند. این مرحله شامل تفکر انتقادی و توازن بین فرآیندهای تصمیم‌گیری تحلیلی و شهودی است. تیم‌ها ممکن است از ابزارهایی مانند تحلیل SWOT (نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها، تهدیدها) یا ماتریس تصمیم‌گیری برای ارزیابی هر راه‌حل استفاده کنند. بحث‌های مشارکتی در این مرحله به بررسی نگرانی‌ها و کاهش ریسک‌ها کمک می‌کند. در پایان این مرحله، تیم به توافق می‌رسد که بهترین اقدام کدام است. شفافیت و مشارکت در فرآیند تصمیم‌گیری برای جلوگیری از نارضایتی و کاهش انگیزه اعضا بسیار مهم است.

۵. پیاده‌سازی اقدامات و بازتاب آن:


پس از تصمیم‌گیری، تیم به مرحله پیاده‌سازی اقدامات می‌رسد. این مرحله نیازمند ارتباطات واضح در مورد نقش‌ها، مسئولیت‌ها و زمان‌بندی‌ها است. اعضای تیم باید تلاش‌های خود را هماهنگ کرده و بازخوردهای دوره‌ای برای پیگیری پیشرفت ارائه دهند. پس از پیاده‌سازی، تیم وارد یک فرآیند بازتاب می‌شود تا نتیجه تصمیم خود را ارزیابی کند. آیا راه‌حل به انتظارات پاسخ داد؟ چه چیزی به خوبی پیش رفت و چه چیزهایی در تصمیم‌گیری‌های آینده می‌تواند بهبود یابد؟ بازتاب به تثبیت یادگیری و بهبود تلاش‌های همکاری در آینده کمک می‌کند.

ماهیت تکراری چرخه:
چرخه تعامل و تصمیم‌گیری خطی نیست، بلکه تکراری است. بازخوردهای به‌دست آمده از مرحله پیاده‌سازی می‌تواند منجر به بازبینی مراحل قبلی و شروع مجدد فرآیند شناسایی مسئله یا   ارائه راه‌حل شود. هر تکرار به تیم کمک می‌کند تا رویکرد خود را اصلاح کند، ارتباطات خود را بهبود بخشد و به اهداف خود نزدیک‌تر شود. علاوه بر این، چرخه یک فرهنگ یادگیری مستمر و انطباق‌پذیری را ترویج می‌دهد که در محیط‌های پویا و پیچیده بسیار حائز اهمیت است.

جنبه‌های کلیدی چرخه:


همکاری: هر مرحله از چرخه مشارکت فعال نیازمند همکاری بین اعضای تیم است. این مهم  تنوع دیدگاه‌ها فرآیند را غنی کرده و کیفیت تصمیمات را بهبود می‌بخشد.


ارتباطات: ارتباطات شفاف و باز در طول فرآیند برای اطمینان از هم‌راستایی تیم بسیار مهم است، به‌ویژه در مراحل شناسایی مسئله و ارزیابی راه‌حل‌ها.


رهبری : اگرچه تصمیم‌گیری یک تلاش تیمی است، رهبری قوی برای هدایت فرآیند، تشویق مشارکت و متمرکز نگه‌داشتن تیم بر اهدافش ضروری است.


توافق‌: تیم‌ها باید به دنبال توافق جمعی باشند، با درک اینکه   ممکن است هر چیزی به سود آن ها نباشد. فرآیند تصمیم‌گیری باید توازنی میان ورودی‌های دموکراتیک و راه‌حل‌های عملی برقرار کند.

این چرخه ساختارمند به تیم‌ها کمک می‌کند از ابهام به سمت وضوح حرکت کرده و اطمینان حاصل کنند که تصمیمات به‌صورت آگاهانه، مشارکتی و قابل اجرا هستند. وقتی این چرخه به درستی اجرا شود، اعتماد، حس مالکیت و احتمال موفقیت در نتایج تیمی افزایش می‌یابد.

٤٢٢,٣٧٢
طلایی
٤٩
نقره‌ای
٤,١٠٢
برنزی
٨,٦١١
تاریخ
٢ ماه پیش

این امر شامل چند مرحله است:

مرحله اول، بارش فکر ی ( اجازه دادن به تمام  افراد  برای ابرازِ آزادانه ی ایده ها و  افکار شان بدون هیچگونه سانسور و تمسخر و ...) 

مرحله دوم،   جمع آوری بهترین ایده ها و راه حل ها

مرحله سوم، ارزیابی تک تک راه حل ها و پیامدهای آن

مرحله چهارم، تصمیم گیری و انتخاب یک ایده یا راه حل

مرله پنجم، برنامه ریزی برای اجرای صحیح و موثر 

مرحله ششم،اجرای تصمیم، طبق برنامه ریزیِ قبلی

مرحله هفتم،   ارزیابی پیامدهای اجرا 

مرحله هشتم، اصلاح در صورت نیاز

١,١٧٧
طلایی
٠
نقره‌ای
١٥٢
برنزی
٣٦
تاریخ
٢ ماه پیش

در کار تیمی افراد مانند اجزای یک دستگاه مرکب کار می کنند .بهمان خوبی که هر چرخ دنده به دیگری در چرخیدن کمک می کند از کار افتادن یکی باعث از کار افتادن بقیه می گردد پس رهبر تیم باید تمام حواسش جمع این باشد که آیا هر چرخ دنده ای درست کار می کند و آیا جایی نیاز به روانکاری دارد؟آیا چرخش چرخ دنده ها در جهت درست است و...

رسیدن به تعادل تیمی با آزمون های شخصیت شناسی

از لحاظ بهره‌‌وری در پروژه‌های تیمی، یک جدل همیشگی علیه به‌کارگیری افراد زیاد برای یک پروژه وجود دارد که برگرفته از کتاب «نفر- ماه افسانه‌ای» نوشته فردریک بروکز است. اصطلاح «نفر- ماه» یا «فرد- ماه» به میزان کار مفیدی اشاره دارد که یک فرد در طول یک ماه می‌تواند به اتمام برساند.

آنچه بروکز در کتاب خود به جدل با آن می‌پردازد، تفکر اشتباهی است که بر طبق آن می‌گویند: اگر یک مهندس نرم‌افزار، یک پروژه نرم‌افزاری را در ۱۲ ماه می‌تواند به اتمام برساند، پس با ۱۲ مهندس نرم‌افزار تنها در طی یک ماه، می‌توان آن پروژه را به اتمام رساند. بر طبق این تفکر، اغلب مدیران هنگامی که می‌بینند موعد تحویل پروژه نزدیک شده و کار به سرعت دلخواه پیش نمی‌رود ترجیح می‌دهند چند مهندس دیگر به پروژه اضافه کنند تا سرعت کار را بالا ببرند.

بدیهی است که این اتفاق هرگز رخ نمی‌دهد. مشکل این تفکر - و آنچه باعث شده که این کار اشتباه یا افسانه‌ای نام بگیرد - این است که با افزودن هر فرد، زمانی برای هماهنگی و ارتباط گرفتن او با سایر افراد به تیم تحمیل می‌شود. به همین دلیل نه تنها زمان تحویل پروژه با افزودن افراد کاهش نمی‌یابد، بلکه با افزودن افراد متفاوت به پروژه، زمان تحویل آن با تاخیر بیشتری مواجه می‌شود. به‌همین‌خاطر قاعده‌ای به نام قانون بروکز در کارهای تیمی معروف شده که می‌گوید:

اضافه‌کردن نیروی انسانی در یک پروژه که خود با تاخیر روبه‌رو شده  است، باعث تاخیر بیشتر آن خواهد شد.

قانون بروکز 

این قاعده به این معنا نیست که کار گروهی را به‌صورت کلی از پروژه‌ها حذف کنیم، اما گاهی اوقات مدیران پروژه با اصلاح بیش از حد قانون بروکز، پروژه‌های تک‌نفره تعریف می‌کنند تا میزان ارتباطات را به صفر رسانده و حداکثر بهره‌وری را از یک فرد به‌دست‌آورند. ناگفته پیداست این تیم‌ها نیز دیر یا زود محکوم به شکست هستند و اینجا می‌خواهیم دلایل آن را گفته و از اهمیت کار تیمی بیشتر بگوییم.

بعضی کمپانی‌ها همانند گوگل، در پروسه ارتقا مهندسین خود به این قاعده تاکید فراوان دارند. به این شکل که هر مهندس باید مالکیت و تسلط کامل خود را بر یک پروژه اثبات کند. این‌گونه با ایجاد نیروی محرک برای هر مهندس، کمپانی باعث می‌شود که او پروژه‌های مستقل دیگری در همان زمینه تعریف کرده و با اولویت‌بندی متفاوتی تلاش کند که به‌عنوان مالک بی‌منازع پروژه اصلی شناخته شود و شانس خود را برای ترفیع‌گرفتن بیفزاید.

اما واقعیت با چیزی که تصور می‌کنند متفاوت است. هنگامی که فرد به‌تنهایی کار می‌کند، ریسک‌ها و جنبه‌های منفی متعددی وجود دارد که بر کیفیت نهایی کار و حتی روحیه‌اش تاثیرگذار خواهد بود. در اینجا چند مورد از مهم‌ترین دلایل شکست پروژه‌های تک‌نفره و اهمیت کار تیمی در سازمان را به‌صورت خلاصه بررسی می‌کنیم:

۱. کم‌شدن کیفیت نهایی پروژه به دلیل نداشتن فیدبک‌های متوالی و زودهنگام در زمینه طراحی

برای به‌دست‌آوردن یک نتیجه رضایت‌بخش، داشتن بازخوردهای متوالی ضروری است. هرقدر زودتر بازخوردهای متفاوت را ببینید، زودتر می‌توانید کار اشتباه خود را تصحیح کرده و از پیش‌روی در مسیر اشتباه جلوگیری کنید. از فواید کار تیمی در پروژه‌های متفاوت این است که هم‌تیمی‌های شما می‌توانند نظرات سازنده‌ای بدهند. آنها بر موضوع پروژه تسلط بیشتری دارند و راحت‌تر می‌توانند کدهای‌تان را بررسی کرده و نسبت به هدف اصلی پروژه نکاتی را گوشزد کنند. از سوی دیگر کسی که همراه شما در آن پروژه مشغول فعالیت نیست، نمی‌تواند بازخورد موثر و مفیدی برای شما داشته باشد. برایان فیتزپاتریک (Brian Fitzpatrick) و بن کالینز  (Ben Collins-Sussman) این قاعده کلی را در یک جمله طلایی در کتاب Team Geek به رشته تحریر درآورده‌اند: «توسعه نرم‌افزاری همانند یک ورزش گروهی است.»

۲. کاهش یادگیری در هنگام کار به‌تنهایی

همان‌طور در قسمت پیش گفتیم، هنگامی که به‌تنهایی کار می‌کنید افکار و ایده‌های شما کمتر به چالش کشیده می‌شوند؛ و اهمیت مهارت کار تیمی در اینجا مشخص می‌شود. از سوی دیگر چون هر فرد زمان بیشتری نیاز دارد تا یک پروژه را به اتمام برساند، پس از گذشت سال‌ها می‌بینید در پروژه‌های بسیار کمی حضور داشته و دانسته‌های شما نیز محدود به همان پروژه‌ها می‌شود.

۳. اهمیت کار تیمی و افزایش ضریب اتوبوس پروژه

ضریب اتوبوس (Bus Factor) یک پروژه به عاملی اشاره دارد که اگر برای اعضای تیم یک اتفاق ناگوار (در مثال اولیه تصادف با اتوبوس یا هر رویداد ناگهانی دیگر همانند مهاجرت، بیماری، مرخصی و...) پیش آید، به توقف کلی آن پروژه منجر می‌شود. هرچه میزان این ضریب بالاتر باشد، ریسک پروژه کمتر است.

از فواید کار تیمی در سازمان این است که هرچه اعضای یک تیم بیشتر باشند، ابهامات یک پروژه کمتر می‌شود. از سوی دیگر وقتی تنها یک فرد مسئول اجرای یک پروژه است، احتمالا از راه‌های میان‌بر بیشتری استفاده می‌کند که تنها خودش می‌تواند دلیل وجودشان را توضیح دهد. اما در یک پروژه گروهی همه مستندات باید دقیق، کامل و شفاف باشند. اهمیت کار تیمی در این است که هر فرد باید به‌گونه‌ای کار خود را انجام دهد و معلومات خود را به سایرین منتقل کند که اگر مجبور به ترک پروژه شد، بقیه افراد بتوانند به‌راحتی کار او را ادامه دهند.

۴. افزایش مسئولیت‌پذیری؛ از فواید کار تیمی

انتظار انجام فعالیت‌ها از سوی سایر هم‌تیمی‌ها، یک نیروی محرکه قوی برای افراد است. وقتی با گروهی کار می‌کنید که برای آنها احترام قائلید و دلتان نمی‌خواهد آنها را ناامید کنید، انگیزه شما نسبت به موانعی که سر راه‌تان قرار می‌گیرد، قوی‌تر خواهد بود. در این حالت می‌توانید به شکل موثرتری با مشکلات روبه‌رو شوید. اهمیت کار تیمی در اینجا نمود بیشتری داشته و به افراد کمک می‌کند در هر صورت به فعالیت بپردازند و حتی در روزهای سخت، کار را متوقف نکنند.

۵. پیشرفت کُند پروژه و کاهش روحیه فرد

تخمین زمان اتمام پروژه سخت است و پروژه‌ها اغلب دیرکرد دارند. اگر تنها یک فرد مسئولیت کل پروژه را برعهده داشته باشد، با یک اتفاق کوچک کل پروژه با تاخیر بیشتری روبه‌رو می‌شود. مشابه این اتفاق را در هایپرمارکت‌ها می‌بینیم. هنگامی که تنها یک صندوق‌دار برای ثبت خرید مشتریان وجود داشته باشد، اگر بخواهند قیمت یک محصول را بازبینی کنند و یا یک مشتری دردسرساز در ابتدای صف باشد؛ کل صف خرید فروشگاه متوقف خواهد شد. در یک پروژه موفق، حضور حتی یک فرد دیگر و کار تیمی می‌تواند باعث ایجاد پیشرفت‌ باشد، هرچند این پیشرفت‌ها کند و اندک باشند.

از سوی دیگر اغلب افراد زمان سپری‌شده بر پروژه را به‌عنوان یک زمان بهینه و سرمایه‌گذاری‌شده نمی‌بینند؛ بلکه اعتقاد دارند آن زمان از دست‌ رفته است. این‌گونه است که اگر شما به‌صورت پاره‌وقت و به مدت ۲ ماه بر روی یک پروژه مشغول بودید اما این زمان در طی شش ماه پراکنده شده است، نه شما و نه سایر افراد موجود در سازمان به این زمان مفید توجه نمی‌کنید. بلکه تصور می‌کنید این پروژه نصف سال طول کشیده و پیشرفت بسیار کمی داشته است. این حس ناامیدی برای زمان ازدست‌رفته باعث کاهش روحیه و از بین رفتن انگیزه خواهد شد و اینجاست که اهمیت کار تیمی برای همگان آشکار می‌شود.

آگهی استخدام

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

۶. سخت‌تر شدن موانع پروژه در یک کار تک نفره

انواع مشکلات به‌وجودآمده در طی پروژه، یک‌نواختی و خسته‌کننده‌بودن کارها و یا خطاهایی که انگار با هیچ منطقی قابل حل نیستند، می‌توانند به‌شدت آسیب‌زا باشند. از فواید کار تیمی در سازمان این است که تمام این‌ها با حضور حتی یک فرد دیگر قابل تحمل‌تر به نظر می‌رسند و راحت‌تر می‌توان از شر آن‌ها خلاص شد. از مهم‌ترین اصول کار تیمی هم‌یاری یکدیگر برای حل مشکلات و خطاهای پیش‌آمده است که در طولانی‌مدت، حس مسئولیت‌پذیری کارمندان را تقویت می‌کند.

۷. انگیزه بیشتر با هر پیشرفت پروژه در یک کار تیمی

شادی برای یک پیشرفت هرچند کوچک، باعث می‌شود انگیزه شما برای ادامه کار چندین برابر شود. وقتی به‌تنهایی کار می‌کنیم، کسی در کنارمان نیست تا در لحظه‌های خوشی، شادی خود را با او به‌اشتراک بگذاریم و از موفقیت‌مان لذت ببریم. شاید این مورد چندان مهم به‌نظر نرسد، اما در مسیر سخت، داشتن کار تیمی و اندک خوشی می‌تواند نیروی محرکه قوی برای پیشرفت کل تیم و یا حتی سازمان ایجاد کند.

در پروژه‌های تک نفره روحیه و انگیزه افراد کاهش می‌یابد و طبیعی است این امر باعث کاهش روحیه کلی کارمندان خواهد شد. برای همین ما پیشنهاد می‌دهیم برای سازمان‌های در حال توسعه، تا جای ممکن از پروژه‌های تک‌نفره استفاده نشود و حداقل افراد تیم، دو نفر باشند.

البته طبیعی است که در درون پروژه فعالیت‌های تک‌نفره تعریف شود و سپس فعالیت‌های آماده را با هم ادغام نموده و پروژه را با هم پیش ببریم. در این حالت هم از مزایای تیم‌های تک‌نفره و هم فواید کار تیمی بهره خواهیم برد.

در بعضی سازمان‌ها که تعداد پروژه‌ها بسیار زیادند یا در محصولاتی که انواع قابلیت‌های متفاوت را به‌صورت همزمان دارند، احتمالا مدیران وسوسه می‌شوند تا تیم‌های تک‌نفره متعددی تعریف کنند تا در هر صورت شاهد پیشرفتی در پروژه‌های موردنظر باشند و از اهمیت کار تیمی غافل می‌شوند. این حالت نشان‌دهنده این است که این سازمان به‌صورت هدف‌مند اداره نمی‌شود یا نمی‌تواند اهداف و پروژه‌های خود را به صورت سریالی و منطقی، مرتب نماید.

بسیاری از سازمان‌های قوی چون نمی‌توانند قابلیت‌های محصول خود را محدود کرده و تنها بر قسمت‌های اصلی آن تمرکز کنند، در هنگام معرفی‌اش به بازار با شکست مواجه می‌شوند.

جفری مور در کتاب «گذر از پرتگاه»

«اغلب با محاسبه‌های خیلی پیچیده و سخت روبه‌رو نیستیم بلکه سازمان باید منظم و هدف‌مند اداره شود؛ اینجاست که ایراد بزرگ‌ترین سازمان‌های تکنولوژی آشکار می‌شود. اغلب این سازمان‌ها در مواقع ضروری سعی می‌کنند تصمیمات سخت را به شکل مبهمی کنار بگذارند. در این صورت بهترین روش، انتخاب یک راه قاطع و مشخص است. آنها باید بتوانند در مواقع لازم به‌سادگی بگویند ما در حال حاضر وقت یا هزینه لازم، برای پیاده‌سازی این قابلیت را نداریم. البته جواب صحیح‌تر این‌گونه خواهد بود: ما در حال حاضر نمی‌خواهیم تحت هیچ شرایطی تصمیمی بگیریم که منجر به توقف فروش و ارائه محصول‌مان شود.»

رزومه ساز

با ساختن یک رزومه حرفه‌ای، برای استخدام در بهترین فرصت‌های شغلی اقدام کنید.

فواید کار تیمی

«یک دست صدا ندارد» ضرب‌المثلی است که درون‌مایه آن به مزایای کار تیمی اشاره دارد؛ اما انجام کاری به‌شکل تیمی چه نتیجه‌ای برای‌تان به‌دنبال خواهد داشت؟ فروشندگان معمولا در یک فضای رقابتی سالم در کارشان پیشرفت می‌کنند؛ اما گاهی اوقات انجام کاری به‌شکل تیمی می‌تواند نتیجه‌ای بهتر را برای فروشندگان در حوزه فروش رقم بزند. در ادامه قصد داریم به سوال فواید کار تیمی چیست پاسخ دهیم:

۱. تقویت خلاقیت و یادگیری

وقتی افراد در قالب یک تیم با یکدیگر همکاری کنند خلاقیت افزایش پیدا می‌کند. ایده‌های خارق‌العاده‌ای که نتیجه کار تیمی هستند، مانع از ایجاد دیدگاه‌هایی قدیمی می‌شوند که نتیجه کار انفرادی به‌حساب می‌آیند. ترکیب دیدگاه‌های منحصربه‌فرد هر یک از اعضای تیم، راه‌حل‌های فروش موثرتری را پدید می‌آورند.

آنچه شما از تجربه‌های فردی خود آموخته‌اید، کاملا با آموخته‌های همکارانتان متفاوت است. کار تیمی دانش اشتراکی را در محیط کار به حداکثر می‌رساند و مهارت‌هایی جدید را به شما می‌آموزد که در ادامه فعالیت حرفه‌ای خود می‌توانید از آن‌ها کمک بگیرید.

همکاری در یک پروژه باعث ایجاد اشتیاق برای یادگیری می‌شود که کارهای انفرادی معمولا فاقد آن هستند. توانایی به‌اشتراک‌گذاشتن یافته‌ها با دیگر اعضای تیم، باعث افزایش هیجان شده و دانش فردی و مهارت کار تیمی در سازمان را تقویت می‌کند.

۲. ترکیب نقاط قوت به‌شکل تکمیل‌کننده

همکاری مشترک این اجازه را به کارمندان می‌دهد که استعدادهای هم‌تیمی خود را بسازند. ممکن است نقطه قوت شما در خلاقیت ذهنی‌تان و قدرت همکارتان نیز مربوط به برنامه ریزی و سازماندهی کارها باشد؛ در این صورت با ترکیب نقاط قوت یکدیگر می‌توانید به نتیجه بهتری در کارتان دست پیدا کنید. از به‌اشتراک‌گذاشتن توانایی‌های خود با همکارتان دریغ نکنید.

یکی از مزایای کار تیمی این است که افراد با تکیه به یکدیگر تمام استعدادهای خود را روی میز می‌گذارند و با این کار بهترین نتیجه ممکن را کسب می‌کنند. به‌مرور زمان یاد می‌گیرید که چگونه به کارآمدترین شکل ممکن مهارت‌های‌تان را به اشتراک بگذارید و با تکمیل یکدیگر تیم قدرتمندتری را تشکیل دهید.

هربار که مشاهده می‌کنید همکاران‌تان از شیوه جدید در فروش استفاده می‌کنند، سعی می‌کنید عملکردتان را بهبود بخشیده و خود را با آن‌ها وقف دهید.

۳. اعتمادسازی

تکیه بر دیگران باعث ایجاد اعتماد می‌شود و کار تیمی نیز روابط محکمی را بین همکاران تشکیل می‌دهد. باوجود برخی از اختلافات گاه‌وبیگاه، یک تیم موثر از همکاری با یکدیگر لذت می‌برند و پیوندی محکم بین آن‌ها برقرار است.

اعتماد به هم‌تیمی‌ها نوعی حس اطمینان را در شما ایجاد می‌کند که باعث می‌شود در لحظات حساس به‌راحتی و در کمال آرامش تصمیماتی درست را اتخاذ کنید. اعتماد درواقع فاکتوری تشویق‌کننده در کار تیمی محسوب می‌شود که روحیه اعضا را نیز افزایش می‌دهد.

در کار تیمی وجود اعتماد واجب است. بدون اعتماد تیم متلاشی می‌شود و نمی‌تواند در پروژه‌های مشخص‌شده به موفقیت برسد. تیم‌های بزرگ به یکدیگر اعتماد کرده و با تقویت خود گروهی منسجم را تشکیل می‌دهند. با همکاری مشترک، کارکنان می‌آموزند که بردها و باخت‌ها روی کل اعضای تیم تاثیر می‌گذارد. در کارتیمی اعتماد به توانایی‌های خاص افراد، امری ضروری محسوب می‌شود.

۴. آموزش مهارت‌های حل اختلافات و مناقشه‌ها

آموزش مهارت حل اختلاف یکی دیگر از مزایای کار تیمی به‌شمار می‌آید. وقتی گروهی از افراد با توانایی‌ها و اخلاق‌هایی خاص را در یک تیم قرار می‌دهید، بدون شک شاهد اختلافات و مناقشه‌هایی نیز میان آن‌ها خواهید بود.

درحالی‌که این مناقشه‌ها و دیدگاه‌های منحصربه‌فرد تا حد زیادی باعث دریافت نتیجه‌ای موفقیت‌آمیز می‌شوند، اما اگر کنترل نشوند و به‌سرعت افزایش پیدا کنند، امکان دارد منجر به درگیری و ایجاد حس منفی در تیم شوند.

وقتی درگیری و اختلافی در شرایط کار تیمی ایجاد می‌شود، کارمندان مجبور هستند به‌جای روی‌آوردن به مدیریت، خودشان راهی برای حل آن پیدا کنند. درواقع پیداکردن راهی برای حل اختلافات، مهارتی (تسهیلگری) است که کارکنان با استفاده از آن می‌توانند مسیر خود را برای تبدیل‌شدن به مدیرانی کارآمد هموار کنند.

۵. القای حس مهم‌بودن سهم و نقش به کارمند

پروژه‌های تیمی کارمندان را تشویق می‌کنند تا به نقش و سهم خود در گروه افتخار کنند. مقابله با مشکلات و تولید کارهای خوب و به‌یادماندنی در کنار یکدیگر، باعث ایجاد حس رضایت کامل در کارکنان می‌شود. این موضوع که یکی از مزایای کار تیمی به‌حساب می‌آید، منجر به تشکیل حس وفاداری و افزایش میزان رضایت شغلی در افراد تیم می‌شود.

کار تیمی در سازمان نه‌تنها برای کارمندان، بلکه در درازمدت برای کارفرما نیز مفید است. کارمندانی که به‌شکل مستقیم با شرکت ارتباط برقرار می‌کنند، احتمال بیشتری دارد که در این شرکت بمانند. بیشتر کارمندانی که شغل خود را رها می‌کنند، دلیل این کار را به حقوق پایین و یا عدم احساس مهم‌‌بودن نقش و سهم خود در شرکت نسبت می‌دهند. کار تیمی به افراد اجازه می‌دهد تا با شرکت درگیر شوند و به اهمیت نقش خود پی ببرند.

۶. تشویق به قبول‌کردن ریسک‌های سالم

وقتی یک کارمند کاری را به‌تنهایی انجام می‌دهد، معمولا سعی می‌کند هیچ‌گونه عمل ریسکی را انجام ندهد و به روند معمولی و ثابت کارش ادامه دهد. اگر فردی روی یک پروژه کار کند و پروژه با شکست مواجه شود، آن‌گاه فرد باید تمام مسئولیت شکستش را به‌تنهایی برعهده بگیرد. ممکن است در یک کار تیمی موفق تمام اعتبار به شما داده نشود، اما در صورت شکست‌خوردن نیز تمام مسئولیت شکست روی دوش شما قرار نمی‌گیرد.

یکی از مزایای کار تیمی پذیرش ریسک‌های لازم جهت رسیدن به موفقیت بیشتر است؛ درواقع فرد می‌داند حتی اگر ریسک او با شکست روبه‌رو شود، به کمک اعضای تیم می‌تواند به عقب بازگردد و آن را تصحیح کند.

وقتی ریسک‌تان نیز با موفقیت مواجه شد، باید آن را به تلاش کل تیم نسبت دهید؛ زیرا اگر کل تیم این موفقیت را حس کنند، شاهد بازده بیشتری در کارهای بعدی خود خواهید بود. در بسیاری از موارد مشاهده شده که خطرآفریننده‌ترین ایده‌ها، درواقع بهترین ایده‌ها هستند. کار تیمی به کارمندان اجازه می‌دهد تا با دست بازتر به سراغ ریسک‌‌کردن بروند و با تلاش به نتیجه مثبت برسند.

همیشه به‌یاد داشته باشید که در کارتیمی کلمه «من» هیچ معنایی ندارد. با رسیدن به هر موفقیت تیمی، شاهد افزایش میزان موفقیت فردی نیز در شغل خود خواهید بود. اجازه ندهید طبیعت رقابت تبدیل به یک وسواس فکری و عملی در شغل‌تان شود و روحیه کار تیمی شما را قربانی کند؛ به‌جای آن سعی کنید مناقشه‌ها و اختلافات را کنار بگذارید و با اطمینان با اعضای تیم خود به بهترین ایده‌های ممکن دست پیدا کنید. پس از بررسی این ۶ نکته متوجه شدید که فواید کار تیمی چیست و چگونه می‌تواند باعث افزایش بهره‌وری هر فرد در تیم شود. در ادامه مطلب به مهارت‌های مورد نیاز کار تیمی خواهیم پرداخت.

مهارت‌های لازم برای کار تیمی

مهارت کار تیمی در سازمان کیفیت‌ها و قابلیت‌هایی است که به شما امکان فعالیت و همکاری بهتر را در زمان گفت‌وگو‌ها، پروژه‌ها، نشست‌ها و دیگر فعالیت‌های کاری می‌دهد. شکل‌گیری مهارت های کار تیمی بستگی دارد به قدرت شما در برقراری ارتباط مؤثر، حضور زنده و مؤثر در گفت‌وگوها، مسئولیت پذیری و صداقت. توانایی‌های اجتماعی دیگر بسیاری وجود دارد که به شما کمک می‌کند تا بتوانید یک همکار منحصربه‌فرد باشید؛ که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.

مهارت کار تیمی از بسیاری از دیگر قابلیت‌‌ها و توانایی ‌های شخصیتی حاصل شده است که می‌توان آنها را به مرور تقویت کرد. در ادامه نمونه‌هایی را خواهیم دید که می‌توانند به شما در تقویت توانایی‌های کارتیمی کمک کنند.

رزومه ساز

با ساختن یک رزومه حرفه‌ای، برای استخدام در بهترین فرصت‌های شغلی اقدام کنید.

مطلب مرتبط: تست لنگرگاه شغلی چه کمکی به تیم سازی و شکوفایی کارمندان می‌کند؟

معاشرت

قدرت معاشرتِ روشن و کارآمد، یک توانایی حیاتی در کار تیمی است. در هنگام همکاری با دیگران، درمیان‌گذاشتن فکر‌های مرتبط، ایده‌ها و اطلاعات کلیدی با همکاران، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. توانایی‌های معاشرتی بسیاری وجود دارد که می‌توانند شامل مهارت‌های کلامی و غیرکلامی باشند.

احساس مسئولیت

در پویایی کار تیمی، فهم متقابل همکاران از وظیفه‌ای که برعهده آنهاست و تلاش تمام و کمال دو طرف برای تکمیل و به‌سرانجام‌رساندن کار در زمان مشخص‌شده، در حد اعلای کیفیت از اهمیت بالایی برخوردار است.

صداقت

تلاش برای دستیابی به صداقت و شفافیت کامل در کار ممکن است به این معنی باشد که شما مجبور باشید در کار با اختلاف نظرها، توضیح عدم توانایی برای انجام به‌موقع یک وظیفه محول‌شده یا مطرح‌کردن شرایط کاری تازه ناخوشایند، رو‌در‌رو شوید. برای یک تیم کاری ایجاد اعتماد بدون صداقت و شفافیت می‌تواند کاری بسیار دشوار باشد و در نتیجه کار تیمی از کارآمدی لازم به دور خواهد ماند.

گوش شنوا

همچون معاشرت، گوش شنوا می‌تواند به ایجاد صداقت و فهم متقابل در کار تیمی منجر شود. گوش شنوا به معنی تمرکز مشتقانه بر افراد در زمان به‌اشتراک‌گذاری ایده‌ها، افکار یا احساسات آنهاست. شما همچنین می‌توانید برای ایجاد ارتباط عمیق‌تر، سوالات مرتبط با موضوع مورد بحث را نیز از فرد مورد نظر داشته باشید. این مهارت کار تیمی بسیار مهم است.

همدلی

داشتن همدلی با همکاران، باعث خواهد شد تا به درک بهتری از انگیزه‌ها و احساسات آنها دست یابید. اختصاص‌دادن زمان برای گوش‌دادن و فهم افکار دیگران، به شما کمک خواهد کرد تا به روش صحیح با آنها ارتباط و معاشرت داشته باشید.

همکاری

کار تیمی شکل گرفته است تا گروهی از افراد مختلف، با توانایی‌ها و استعدادهای گوناگون و متنوع بتوانند در کنار یکدیگر، برای رسیدن به یک هدف مشترک کار کنند. فعالیت در کنار یکدیگر، اشتراک‌گذاری ایده‌ها، تقویت و حمایت از یکدیگر، برای رسیدن به یک شکل خوب و قوی از یک تیمِ کاری، امری بسیار حیاتی است. این مهارت کار تیمی تاثیر بسیار زیادی در بهره‌وری تیم شما دارد.

هوشیاری

در کار تیمی، تقویت هرروزه توانمندی‌هایتان برای آگاهی از پویایی‌های گروه بسیار مفید است. به‌عنوان مثال، اگر فردی بر گفت‌وگوها سلطه دارد و اجازه اظهارنظر به دیگران را نمی‌دهد، باید این شرایط به تعادل بازگردانده شود تا همگان بتواند از برابری در محیط کار برخوردار شوند. در عین‌حال، اگر شخصی برای اشتراگ‌گذاری ایده‌های خود، خجالتی یا دودل است، باید شرایطی محیا گردد تا این شخص - و تمامی همکاران دیگر با توانایی‌ها و استعدادهای خاص - برای مشارکت‌کردن، احساس راحتی کامل داشته باشند. اگر به خوبی متوجه شدید که مهارت کار تیمی چیست در ادامه می‌توانیم مشکلات این موضوع را بررسی کنیم.  

مطلب مرتبط: چطور می‌توان از تست دیسک (DISC) برای تیم سازی استفاده کرد؟

مشکلات کار تیمی

کار تیمی در سازمان، به علت طبیعتش، ممکن است گاهی با مشکلاتی مواجه شود مثلا اعضای تیم احساس کنند زیاد مؤثر نیستند یا با هم تیمی ها مشکل پیدا کنند. این قضیه می‌تواند تأثیر منفی بر عملکرد تیم و توانایی‌های اعضای تیم داشته باشد.

۱. تمام‌نشدن کارها در موعد مقرر

برای اینکه مطمئن شوید در کار تیمی کارها طبق برنامه‌ ریزی پیش می‌رود توجه به موارد زیر مفید خواهد بود:

  • جدول زمانی طراحی کنید که مورد توافق همه اعضا باشد
  • از همه اعضا بخواهید گزارشی از کارهای که انجام داده‌اند در هر جلسه ارائه کنند
  • هنگامی که ضرورت داشت به هم دیگر کمک کنید تا کارها کامل شود
۲. ارتباط غیر موثر

برای اطمینان از ارتباط موثر بین اعضا موارد زیر کمک خواهد کرد:

  • موضوعات مشخصی که ممکن است ارتباط موثر در کار تیمی را تحت تاثیر قرار دهد مشخص کنید
  • تصمیم بگیرید چنین موضوعاتی را چگونه حل کنید: برای مثال اگر بین اعضا کژفهمی رویداده است روشن کردن بحث بسیار مفید خواهد بود
۳. کشمکش بین هم‌تیمی‌ها

برای مطمئن شدن از اینکه اختلاف نظر در کار تیمی به صورت موثری حل می‌شود مهم است که:

  • به ایده های دیگر اعضای تیم احترام بگذارید؛
  • نشان بدهید که به نظرات دیگر اعضا توجه می‌کنید و اگر جای مخالف بودید، مخالفت خود را به صورت کاملا مودبانه و محترمانه ابراز کنید؛
  • بدانید که کار کردن در تیم نیازمند مقدار زیادی مذاکره و مصالحه است؛
  • اگر اختلاف نظر بالا گرفت جلسه را قطع کنید و تصمیم گیری را به جلسه بعد موکول کنید.

برای موفقیت باید اعتقاد داشته باشیم در کار تیمی چیزی بیشتر از حالت فردی رخ می‌دهد.

۴. شخصیت‌های سلطه‌طلب

برای اطمینان از اینکه یک فرد خاص بر بحث‌ها در کار تیمی مسلط نشود باید:

  • محدودیت زمانی برای سخنرانی افراد تعیین کنید
  • مطمئن شوید هر کدام از اعضا زمانی برای ارائه نظراتش، بدون هیچگونه اختلالی، دارد
  • به همه اعضا خاطر نشان کنید که مهم است که به نظرات هم توجه کنند و ابراز عقیده کنند
تست شخصیت شناسی

به‌کمک تست‌های خودشناسی، توانایی‌ها و استعدادهایتان را بشناسید.

۵. ناتوانی در تمرکز بر کار

برای اطمینان از تمرکز اعضا در کار تیمی بر روی کار توجه به موارد زیر مهم است:

  • کارهای مشخصی را برای هر قسمت از زمان‌تان مشخص کنید
  • اول کارهایتان را انجام دهید بعد برای نهار بروید
موانع کار تیمی 

کار تیمی مؤثر ارتباطات حرفه‌ای میان کارمندان و مدیریت را بهبود می‌بخشد. تشویق به کار تیمی روحیه‌ی کارکنان را افزایش می‌دهد و تأثیر مثبتی بر بهره وری آن‌ها دارد، اما موانعی نیز وجود دارند. از مهم‌ترین توانایی‌های مدیر می‌توان به مهارت شناسایی بزرگ‌ترین موانع کار تیمی اشاره کرد. در ادامه به موانع کار تیمی می‌پردازیم.

۱. داشتن رهبر بد

یکی از موانع کار تیمی در سازمان داشتن رهبر بد است. هیچ تیمی بدون داشتن یک رهبر مؤثر موفق نخواهد شد. رهبران باید سیاست‌های مشخصی را تعیین کنند و در راستای رسیدن به اهدافشان به تیم کمک کنند. هنگامی که رهبر بینش یا توانایی لازم را نداشته‌باشد، تیم انگیزه و اعتماد‌ به نفس لازم را نخواهد داشت و موفق عمل نخواهد کرد.

مطلب مرتبط: ۱۶ ضعف در رهبری و چگونگی تبدیل آن‌ها به نقاط‌ قوت

۲. برنامه‌ریزی ضعیف اهداف

برای این‌که تیم در کار تیمی احساس مؤثر بودن و هم‌بستگی کند، باید اهداف کاملا مشخصی داشته‌باشد. اهداف طولانی‌مدت باید به بخش‌های کوچک‌تری تقسیم شوند تا تیم بتواند موفقیت یا شکست خود را ترسیم کند و در صورت نیاز تغییراتی را اِعمال کند. اگر اهداف مشخصی وجود نداشته‌باشند، اعضای تیم برای استفاده از استعدادهای فردی خود راهی نخواهند داشت و نمی‌توانند از این استعدادها در جهت دستیابی به هدفی مشترک استفاده کنند.

۳. ارتباطات ضعیف

هر تیم مؤثری برای برقرار ارتباط، باید روشی کارآمد طرح کرده‌باشد که با استفاده از آن اطلاعات ورودی را پردازش کند و در اختیار افراد قرار دهد. ارتباط خوب تیمی به این معناست که هریک از اعضای تیم به‌راحتی و با اعتماد‌به‌نفس با یکدیگر صحبت می‌کنند. چنین تیمی می‌تواند بدون توجه به منافع شخصی موفق عمل کند. تیمی که ساختار ارتباطی ضعیفی دارد یا ساختار ارتباطی ندارد، برای انتقال اطلاعات میان اعضای تیم راهی ندارد. نبود ارتباطات در کار تیمی باعث می‌شود که افراد نتوانند راه‌حل مناسبی برای مشکلات پیش‌ روی تیمشان پیدا کنند.

۴. ناسازگاری‌های شخصیتی

ناسازگاری‌های شخصیتی هم یکی از موانع کار تیمی در سازمان است. افرادی که برنامه‌ی خاص خود را دارند و به سازش تمایل ندارند، بزرگ‌ترین موانع برای توسعه‌ی تیم محسوب می‌شوند. احترام نگذاشتن به سایر اعضای تیم می‌تواند به درگیری اعضا با یکدیگر منجر شود؛ بدین ترتیب، افرادی که با یکدیگر سازگاری ندارند یا به طور کلی سازگاری شغلی ندارند، اقدامات سازنده‌ی گروه را مختل می‌کنند. در انتهای این قسمت اگر کسی از شما بپرسد که موانع کار تیمی چیست، شما به راحتی می‌توانید به این سوال پاسخ دهید.

چگونگی ارتقای مهارت کار تیمی

هر چند ارتقادادن توانایی‌های شخصیتی مانند کار تیمی می‌تواند زمان‌بَر باشد، اما این کار بدون شک امکان‌پذیر است. در ادامه چندین روش برای پیشرفت و بالابردن مهارت های کارتیمی را بررسی می‌کنیم.

بازخوردهای صادقانه بگیرید

تشخیص نقاط تقویت‌شده در مهارت های کار تیمی برای خودمان کار دشواری است. یافتن یک دوست، همکار یا مرشد که بتواند درباره نقاط قوت و ضعف کار تیمی‌تان به شما بازخوردهای صادقانه بدهد، بسیار مفید خواهد بود.

هدف مشخص کنید

استفاده از مشاهدات شخصی و بازخوردهای دیگران برای رسیدن به یک هدف قابل دستیابی، مرتبط و زمانبندی‌شده، می‌تواند برای ارتقا مهارت های کار تیمی بسیار مؤثر باشد. استفاده از یک چارچوب هدف هوشمند، یک راه ساده برای رسیدن به هدف‌های مناسب در حرفه‌ شماست.

تمرین کنید

برای رسیدن به رشد مورد نظر در توانایی‌های کار تیمی نیاز به صرف زمان و تمرین است. در طول روز به کنش‌ها و واکنش‌های کار تیمی‌تان، داخل و خارج از محیط کار به دقت توجه داشته باشید. در راه رسیدن به توانایی‌های مدنظرتان قدم‌های آگاهانه بردارید.

الگوبرداری از افراد توانمند در زمینه کار تیمی

زمانی که نمونه‌ای از یک کار تیمی خوب می‌بینید، یادداشت بردارید و مشخص کنید که چرا آن نمونه برای شما برجسته بوده است. سپس آن توانایی‌های برجسته را بر مهارت‌های خودتان، در زمان همکاری با دیگران اضافه کنید.

ارتقا مهارت های نرم چون کار تیمی در سازمان می‌تواند به شما در شغل‌تان و در زمان جستجو برای موقعیت‌های جدید کمک کند. برای مشخص کردن توانایی‌هایتان و مهارت‌هایی که نیاز به ارتقا دارند، زمان بگذارید. با تمرین و ممارست و البته قدری زمان خواهید توانست توانایی‌ها و مهارت‌های بسیار بالایی در کارتیمی به‌دست آورید.

مطلب مرتبط: ۶ ویژگی که شما را به عضوی مؤثر در کار تیمی تبدیل می‌کند

تست شخصیت شناسی

به‌کمک تست‌های خودشناسی، توانایی‌ها و استعدادهایتان را بشناسید.

۷ راه برای ایجاد فرهنگ کار تیمی در محیط کار

کار تیمی خود به خود به وجود نمی‌آید؛ اما اگر بخشی از فرهنگ یادگیری محیط کار، افراد، فرآیندها و فرهنگ کلی شود، راحت‌تر به‌وجود خواهد آمد. وقتی که به‌وجود بیاید، محیط کار فضایی سرگرم‌کننده‌تر، پربازده‌تر و خلاقانه‌تر خواهد داشت. در ادامه ۷ راه را معرفی می‌کنیم که باعث ایجاد فرهنگ کار تیمی در محیط کار می‌شوند. به‌خاطر داشته باشید که طوفان فکری جز این لیست نیست.

۱. تقسیم کار

کار تیمی به این معنی نیست که همه افراد، همه کارها را با هم انجام دهند؛ بلکه به معنای سازمان‌یافتگی و تقسیم هر پروژه به قسمت‌های جزئی تشکیل‌دهنده آن است. سپس باید با توجه به تخصص، علاقه و دردسترس‌بودن هر فرد، مشخص شود که چه کسی، چه کاری را انجام خواهد داد. یک مدیر پروژه خوب در انجام چنین فرآیندی، کمک بزرگی خواهد کرد؛ اما اگر چنین شخصی در دسترس نبود، اعضای تیم می‌توانند پای تخته وایت‌برد، بر سر این مسائل با هم به توافق برسند.

۲. کمک خواستن

برای این‌که کاری انجام شود، لازم است که روی وظیفه خود تمرکز کنید و این گزینه را داشته باشید که اگر لازم شد، از افراد دیگر هم کمک بگیرید، این یعنی کار تیمی. پس اگر زمانی به انگیزه، تخصص یا حمایت نیاز داشتید، کمک بگیرید.

۳. با صدای بلند کار کردن

حالا تیم شما سازمان یافته و شما هم در حال انجام وظایف خود هستید. اکنون وقت آن است که با صدای بلند کار کنید! این یعنی بسیار مهم است که افراد تیم در حین پیش‌بردن پروژه، در ارتباط باقی بمانند. اگر در انجام وظایف خود نقاط عطفی داشتید یا در حین کار به مشکلی برخوردید، در کار تیمی باید آن‌ها را با هم‌تیمی‌ها به اشتراک بگذارید و به گوش آن‌ها برسانید. برگزاری جلسات کوتاه و سرپایی که در آن هر فرد یک گزارش غیررسمی و سریع از روند انجام کار خود ارائه می‌دهد، می‌تواند به افراد تیم کمک کند که از پس مشکلات ارتباطی خود برآیند و سرنوشت خود را تغییر دهند.

۴. به‌اشتراک‌گذاری نمونه اولیه

وقتی از هم‌تیمی‌های خود یک راهنمایی یا کمک کلی می‌خواهید، توقع زیادی از آن‌ها نداشته باشید. افراد در محیط کار سرشان شلوغ است و نمی‌دانند کار شما را از کجا شروع کنند. به‌جای آن یک طرح یا نمونه اولیه را با آن‌ها به اشتراک بگذارید تا ببینند کار شما به چه سمت‌وسویی پیش می‌رود و بتوانند کمک‌تان کنند. این طرح را زیاد شسته‌ورفته نکنید؛ همکاران شما وقتی بدانند هنوز در مراحل اولیه کاری هستید و هنوز انرژی و زمان زیادی برای طرح‌تان نگذاشته‌اید، راحت‌تر و آزادانه‌تر نقطه‌نظرات‌شان را بیان می‌کنند. این یکی از بهترین حالت‌های کار تیمی در سازمان است.

استخدام برنامه نویس جاوا

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

۵. ساخت فرآیند بازبینی

کار تیمی نیاز به جلسات بازبینی دارد. جلسات بازبینی می‌توانند باعث ایجاد تغییرات زیادی در نتیجه شوند. این‌گونه جلسات، یک ویژگی مهم دارد: این‌که یک برنامه، طرح یا گزارش خاص را مرکز توجه قرار می‌دهد و فضایی را برای نقد و بررسی محترمانه کارِ گروه، ایجاد می‌کند. افراد را تشویق کنید که نقش یک «وکیل مدافع» را ایفا کنند و از تمام زوایا سوال بپرسند. انجام این کار در مرحله طراحی و مفاهیم، باعث می‌شود که اعضای تیم در جزئیات و نیازمندی‌هایی به توافق برسند که در غیراین‌صورت، ممکن بود از قلم بیافتند.

۶. حرکت به سمت یک هدف مشترک

اگر بخواهید درون یک تیم باشید، باید با افراد آن تیم هدف مشترکی داشته باشید. بزرگ‌ترین هدفی که برای آن تلاش می‌کنید چیست؟ نقطه عطف بعدی کارتان، چگونه شما را به این هدف نزدیک‌تر می‌کند؟ هرکدام از اعضای تیم چه نقشی را در این مسیر ایفا می‌کنند؟ دانستن این‌گونه مسائل درباره کار و اهداف، سطح کار تیمی شما را ارتقا می‌دهد.

۷. با هم جشن گرفتن

قدر کار هم‌تیمی‌هایتان را بدانید. برای کوچک‌ترین تلاش‌ها و زحماتشان قدردان باشید و از آن‌ها تشکر کنید. در کار تیمی باید هنگامی که به نقاط عطف در مسیر هدف تیم رسیدید، جشن بگیرید. در این مطلب آموختیم که کار تیمی چیست و چه تفاوتی با کار گروهی دارد، همچنین با موانع و مهارت‌های لازم آن نیز آشنا شدیم. در ادامه چالش‌های کار با فردی که تیم گرا نیست را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

چگونگی کار با شخصی که تیم‌گرا نیست

آیا با شخصی که تیم‌گرا نیست کار می‌کنید؟ گاهی اوقات این افراد بیش از حد به تکمیل و ارتقا کارهای خودشان توجه دارند یا زمانی که همه افراد تلاش می‌کنند به موعد تحویل کار برسند یا یک ارائه را به کمک یکدیگر آماده نمایند، مشارکتی نمی‌کنند. این اتفاق علاوه بر اینکه آزاردهنده است، می‌تواند بر عملکرد کل گروه نیز اثر بگذارد. برای اینکه این فرد موجب اذیت شما نشود، چگونه با او کار می‌کنید؟ و برای اینکه بیشتر درباره کار تیمی فکر کند، چگونه می‌توانید او را تشویق کنید؟

هنگامی که یک عضو تیم در کار تیمی دچار اهمال کاری می‌شود یا رفتار نادرستی از خود به نمایش می‌گذارد، خطر سرایت اجتماعی وجود دارد که منجر به کاهش روحیه و بهره وری اطرافیان می‌شود. خانم سوزان دیوید، بنیان‌گذار موسسه مربی‌گری هاروارد/ مک‌لین و نویسنده کتاب چابکی احساسی، بیان می‌کند که همه ما سیگنال‌های ظریفی را از دیگران دریافت می‌کنیم که بر روی اعمال و رفتار ما اثرگذار است و به این ترتیب منجر به کاهش کارایی تیم، سطح تعهد و تمرکز بر روی هدف مشترک می‌شود. نادیده گرفتن این مسئله اغلب موجب حادتر شدن آن می‌شود.

الن کوهن، استاد دانشکده مدیریت بابسون و نویسنده کتاب اثر بدون مجوز، معتقد است که اگر افراد در کار تیمی وظایفی را که در قبال تیم برعهده دارند انجام ندهند، عواقب منفی زیادی به همراه دارد و هر چه این روند ادامه یابد، موجب عصبانیت دیگر اعضای گروه خواهد شد. در این قسمت به چگونگی همکاری با فردی که تیم‌گرا نیست می‌پردازیم.

مطلب مرتبط: چرا اهمال کاری می‌کنیم و چگونه بر آن غلبه کنیم؟

سریع نتیجه‌گیری نکنیم

به اعتقاد کوهن، فرضیه‌سازی درباره علل رفتار یک فرد حتی در نبود شواهد واقعی، از طبیعت انسان سرچشمه می‌گیرد. او توضیح می‌دهد که نحوه عملکرد مغز ما این چنین است. اما این میان‌بر همیشه ما را به یک نتیجه‌گیری درست هدایت نمی‌کند. کوهن در ادامه بیان می‌کند که به جای آن که تصور کنید در کار تیمی یک فرد اهمال کار یا فاقد تعهد است، کمی به جستجو بپردازید. ریشه‌های رفتار یک فرد شما را غافلگیر می‌کند. ممکن است افراد با شرایطی پر از استرس در محل زندگی خود مواجه باشند که در نهایت موجب عدم تمرکز آن‌ها در محل کار می‌شود؛ فشارکاری زیادی را متحمل می‌شوند که شما از آن بی‌خبر هستید یا اینکه اطلاعی از نحوه مشارکت صحیح ندارند. کوهن ادامه می‌دهد: در چنین شرایطی شما از توجیه کردن رفتار این افراد و نادیده گرفتن آن‌ها دوری می‌کنید؛ به ویژه اگر این امر موجب نسبت‌دادن انگیزه‌های بد به آن‌ها شود.

مکالمه را ما شروع کنیم

به جای ملامت‌کردن، با سوالات دوستانه به همکار خود نزدیک شوید حتی اگر در موقعیت رهبری آن تیم نباشید. طبق گفته دیوید، این موقعیت را به عنوان فرصتی خوب برای تمرین مهارت رهبری در کار تیمی در نظر بگیرید. پرسش احتمالی می‌تواند چنین باشد: در حال حاضر درگیر چه موضوع دیگری هستید؟ یا چه چیزی به شما انگیزه می‌دهد؟ چنین پرسش‌هایی بینش کافی برای‌ دیدن اتفاقات از دیدگاه آن‌ها را به شما خواهد داد.

به یک قهوه دعوت کنیم

مشکلات کار تیمی در سازمان زمانی جدی می‌شود که اعضای تیم، از فردی که مسئولیت پذیری ندارند دوری می‌کنند. پس رهبری را به دست بگیرید و مطمئن شوید که موجب تخریب چهره آن فرد نمی‌شوید. برای شناختن همکار خود سعی کنید او را به صرف قهوه یا ناهار دعوت کنید و جهت تقویت انسجام، چندین همکار دیگر را نیز همراه خود ببرید. تعامل بیشتر، روابط گروهی دوستانه را در کار تیمی ارتقا می‌دهد. کوهن معتقد است که رنجیدن از شخصی که بهتر می‌شناسیم، واقعا دشوار است.

بازنگری ماموریت تیم

گاهی اوقات یک عضو تیم که بدون تعامل است، ممکن است به عنوان زنگ خطر در نظر گرفته شده و در شناسایی مشکلات اساسی کمک‌کننده باشد و نشان دهد که اوضاع در تیم خوب به نظر نمی‌رسد. کوهن می‌گوید ممکن است مشکل از رویکرد تیم شما باشد یا ماموریت تیم به اندازه کافی واضح نباشد. از این فرصت برای گفتگو با کل تیم درباره اینکه چشم انداز مشترک گروه چه باید باشد و بهترین روش برای رسیدن به آن چیست، استفاده کنید. این وضوح به تقویت درک افراد از هدف و بهره‌وری در کار تیمی کمک می‌کند.

دیوید می‌گوید که اکثر مردم هنگام جلسات تیمی بر روی آن‌چه که انجام شده و آن‌چه که انجام نشده است، تمرکز می‌کنند. تیم‌هایی که به پرسش‌های قبلی درباره ماموریت پاسخ نداده‌اند اغلب تمایل دارند به موضوعات فاقد اهمیت مانند؛ آن شخص کارش را انجام نداده است، وارد شوند که منجر به نارضایتی و سرخوردگی در کار تیمی می‌شود.

شفاف‌ساختن نقش اعضای تیم

مکالمه وسیع‌تر درباره ماموریت، زمان خوبی برای شفاف‌ساختن نقش‌ها در کار تیمی است. کوهن تاکید می‌کند: هرگز تصور نکنید که همه افراد به طور کامل از وظایف خود آگاه هستند. ممکن است که یک عضو غیرتیم‌گرا، هیچ درکی از آن‌چه باید انجام دهد نداشته باشد یا درک کمی داشته باشد. بدون آن‌که همکار خود را سرزنش کنید می‌توانید متوجه ابهام و سردرگمی موجود شوید و سپس به شفاف‌ساختن وظایف و موعدهای تحویل اقدام نمایید تا آن‌ها درک بهتری از آن‌چه که مورد انتظار است، به‌دست‌آورند.

مطلب مرتبط: چگونه با همکاری که از وظیفه خود طفره می رود برخورد کنیم؟

شناسایی فرصت‌های جدید برای ایجاد انگیزه

اعضای تیم به علت سردرگمی ممکن است نه تنها از تیم فاصله بگیرند؛ بلکه ممکن است وظایفی را که به آن‌ها محول شده است بی‌هدف و کسل‌کننده بیابند.

از سوی دیگر ممکن است خواهان مسئولیت بیشتر یا فرصتی برای رشد مهارت‌هایشان باشند. دیوید بیان می‌کند که اگر چنین موردی رخ داد، درباره وجود نقشی مناسب‌تر برای این شخص در تیم، تامل کنید. به دنبال یافتن راه‌هایی برای انتصاب مجدد آن‌ها، حتی به طور غیررسمی، برای نمایش بهتر مهارت‌های آن‌ها یا ارائه شیوه‌های جدید برای یادگیری، باشید. طبق گفته دیوید، هر کسی تمایل دارد تا حس شایستگی یا تسلط خود را توسعه و نمایش دهد. تعهد به تیم در کار تیمی زمانی رشد می‌کند که اعتماد به نفس هر فرد در نقشی که دارد افزایش یابد.

کوهن بیان می‌کند هنگامی که افراد در کمک و پشتیبانی از هم‌تیمی‌های خود موفق عمل می‌کنند، به شدت برانگیخته می‌شوند. پس در کار تیمی آن‌ها را وارد بازی کنید تا به سمت مراتب عالی پیش ‌‌روند و عملکرد بهتری در تیم داشته باشند.

مطلب مرتبط: افزایش اعتماد به نفس در زندگی با ۳۰ راهکار آسان و اثربخش

اصولی که باید در کار تیمی به‌خاطر داشته باشید
  • برای درک بهتر دیدگاه همکارتان و دلایل رفتاری وی، درباره علایق، اولویت‌ها و انگیزه‌های او تحقیق کنید.
  • در کار تیمی از فرصت به‌دست‌آمده برای بازنگری اهداف تیم استفاده کنید.
  • به دنبال فرصت‌هایی برای استفاده بهتر از مجموعه مهارت‌های خاص اعضایی از تیم که تمایلی به تعامل ندارند، باشید.
  • رفتار همکار خود را قبل از صحبت کردن با او توجیه نکنید.
  • در کار تیمی چهره عضو تیم را هنگام پرسش تخریب نکنید. با افزایش تعامل به انسجام گروه کمک کنید.
  • تصور نکنید که همه افراد نسبت به کاری که باید انجام دهند آگاهی کامل دارند. نقش هر نفر را واضح بیان کنید تا افراد آن‌چه را که مورد انتظار است، انجام دهند.

مطلب مرتبط: ۱۳ روش برای تبدیل‌شدن به یک هم‌تیمی فوق‌العاده

مطالعه موردی شماره ۱: ریشه اصلی مشکلات را نشانه بگیر

از همان ابتدا، وندی پاتریک متوجه شد که همکارش کار تیمی را یاد ندارد. این دو نفر عضو یک پروژه توسعه اجتماعی برای زنان بی‌خانمان و در معرض خطر بودند. اما این شخص دیر سرکار حاضر می‌شد، زود محل را ترک می‌کرد و به سختی با دیگر اعضای تیم تعامل برقرار می‌کرد. رفتار او برای یک پروژه اساسا داوطلبانه بسیار نامناسب بود. وندی به جای اینکه او را یک فرد غیرقابل اعتماد تلقی کند تصمیم گرفت تا ریشه‌های رفتار او را بررسی کند. وندی می‌گوید: گفتگو را با تشکر به علت مشارکت وی شروع کردم و از او پرسیدم که چگونه من و دیگران می‌توانیم تجربه او را در کار با این کمیته افزایش دهیم. در کمال تعجب وندی متوجه شد که همکارش هیچ تصوری از آن‌چه انتظار می‌رود که انجام دهد، ندارد و به همین دلیل از پرسیدن، اجتناب می‌کرد. وندی می‌گوید که او در شرایط دشواری بود و ما ناآگاهی او را به بی‌تفاوت‌بودن تعبیر کرده بودیم. وندی او را در کار گروهی مشارکت داد و خیلی سریع نقشی را که متناسب با علایق و تجارب او بود شناسایی کرد. وندی ادامه داد: یک شب او تبدیل به عضوی شاد و مهربان شد.

مطلب مرتبط: کار تیمی و حل مسئله به‌کمک ۷ روش برای دستیابی به نتایج فوق‌العاده

مطالعه موردی شماره ۲: چالش‌هایی جدید ایجاد کن

هنگامی که دیو بلوم هماهنگ‌کننده اخبار آخر هفته و سردبیر مجله وابسته به برنامه ABC در West Palm Beach بود، تمام اعضای اتاق خبر را برای جلسه جمع می‌کرد تا نمایش برنامه شامگاه را بررسی کنند. مدیر صحنه، که مسئول مشخصات فنی پخش است، در جلسات عمومی روزانه شرکت نکرد. دیو می‌گوید او در ارائه ایده ناموفق بوده و با دیگر همکاران نیز رفتاری سرد و رسمی داشته است. با گذشت زمان، نگرش ضعیف و عدم تلاش او بر روی کارکنان صحنه و مجری خبر اثر می‌گذارد. 

بنابراین دیو تصمیم گرفت نقش‌ها را وارونه کند تا به همکارش اهمیت همکاری در یک تیم را نشان دهد. دیو به جای اینکه جلسات را خودش هدایت کند این وظیفه را به مدت یک هفته به همکارش محول کرد. ایده به این صورت بود که به همکارش نشان دهد یک تیم تنها در صورتی موفق می‌شود که تمام اعضای آن با یکدیگر کار کنند. به عنوان رییس جلسه، مدیر صحنه مجبور بود افکار خود را درباره پخش ارائه دهد، از دیگران نظر بخواهد و مسئولیت حل مسائل روزانه را برعهده بگیرد. تاکتیک دیو موثر واقع شد. مدیر صحنه با داشتن مسئولیت اضافی شکوفا شد. بدیهی است که برای ایجاد انگیزه در مدیر صحنه و نشان دادن اهمیت کار تیمی به وی، نیاز به یک چالش وجود داشت. دیو می‌گوید این اقدام یک تغییر شگفت‌آور بود. مدیر صحنه شروع به ایفای نقش خوبی کرد و چنان موثر بود که دیو نقش رهبری جلسات را هر هفته بعد از ساعت ۱۱ ظهر روز شنبه به او محول کرد.

چگونه می‌توانید اعضای تیم را همراه کنید؟

حال که دریافتید کار تیمی چیست باید بدانید چگونه افراد را با کار تیمی همراه کنید، اگر سرپرستیِ گروه یا تیمی را بر عهده دارید، به‌خوبی می‌دانید که ارتباطات در مسیر رسیدن به هدف و مأموریتِ تعریف‌شده نقش مهمی ایفا می‌کنند. در حقیقت، در کار تیمی باید روابط مبتنی بر اعتماد و صداقت وجود داشته‌باشد؛ با وجود این، بسیاری از ارتباطات به‌راحتی شکل نمی‌گیرند و گاهی زمان بسیاری می‌طلبند؛ بنابراین، اگر کار تیمی وجود دارد، برای جلوگیری از این دست مشکلات، باید به گونه‌ای رفتار کنید که اعضای تیمتان شنوای حرف‌های شما باشند و بتوانید روی آن‌ها اثر بگذارید. این تأثیرگذاری نیز بر رهبری مؤثر شما مبتنی خواهد بود و رفتار شما با اثرگذاری بر آن‌ها می‌تواند مسیر ارتباطات مؤثر را هموار کند. در ادامه، ۷ نکته را بررسی می‌کنیم که با رعایت آن‌ها می‌توانید سبک ارتباطی خود را در کار تیمی در سازمان ارتقا دهید و آن‌ها را همراه و هم‌مسیر با اهداف خود کنید.

۱. قابل‌اتکا باشید

وقتی با کارکنان و افراد تیم صحبت می‌کنید، باید صداقت خود را برجسته کنید؛ یعنی باورها و نگرانی‌هایتان را با آن‌ها در میان بگذارید. می‌توانید این کار را با مرور خاطراتتان در زمینه‌ی پیروزی و شکست پروژه‌ها انجام دهید. باور افراد به شما اثرگذاری شما را بر آن‌ها افزایش می‌دهد.

۲. از خودتان شناخت بیش‌تری پیدا کنید

اگر بتوانید بیش‌تر خود را بشناسید (درواقع به خودشناسی برسید)، در این صورت می‌توانید دیگران را نیز بهتر درک کنید و در برقراری رابطه با آن‌ها بهتر عمل کنید. این شناخت که به درک روحیات شما کمک می‌کند، باعث می‌شود که انتظارات خود را بهتر بشناسید و آن‌ها را به افراد تیمتان نیز در کار تیمی انتقال دهید.

مطلب مرتبط: چگونه خودمان را بشناسیم؟

۳. مشاور و مربی معتمدی باشید

یکی از جنبه‌های مهم دیگر در مهارت کار تیمی، جلب کردن اعتماد دیگران است. سعی کنید مشاوره‌های خود را در کنار جلب اعتماد افراد تیم انجام دهید. ایجاد حس اعتماد نسبت به خود در افراد دیگر، روابط میان شما و گروه را محکم می‌کند.

مطلب مرتبط: منتور کیست و منتورینگ چیست؟ (راهنمای جامع)

۴. مهارت‌های رهبری خود را ارتقا دهید

برای این‌که بتوانید رهبری مؤثری داشته‌باشید، باید شرایط و روحیات افراد تیم را برای کار تیمی را در نظر بگیرید. با سبک های رهبری بیش‌تر آشنا شوید تا بتوانید بر اساس موقعیت، تصمیمات مناسبی بگیرید. مطالعه در این زمینه بسیار اهمیت دارد و به شناخت شما از فضا و روحیه‌ی افراد نیز کمک می‌کند.

۵. ارزش‌های حاکم بر گروه را مشخص کنید

ارتباطات مؤثر و همدلی با دیگران فرهنگ تعهد را در میان اعضای تیم به وجود خواهد آورد. بسیاری از شرکت‌های موفق با ایجاد و اشاعه‌ی ارزش‌ها در میان تیم‌های پروژه، فرهنگ سازمانی منحصر به خود را ترسیم می‌کنند.

۶. تجربیات شخصی خود را به صورت داستان به دیگران انتقال دهید

برای این‌که بتوانید دیگران را متقاعد سازی کنید و خواسته‌های خود را بیان کنید، فقط به اعداد و ارقام اکتفا نکنید. داستان گفتن باعث می‌شود که بسیاری از افراد نکات را بهتر به خاطر بسپارند. بیان تجربیاتِ شخصیِ موفق نیز باعث می‌شود که افراد با شما رابطه‌ی عمیق احساسی برقرار کنند. در واقع، اگر بتوانید الگوی مناسبی برای کارکنان باشید، آن‌ها نیز در کارها همراهی و حمایت بیش‌تری نشان می‌دهند.

۷. تا جایی که می‌توانید در دسترس باشید

یکی از مهم‌ترین مواردی که ممکن است بسیاری از سرپرستان یا رهبران پروژه با آن درگیر باشند، حضور فیزیکی در کنار افراد تیم است. ممکن است درگیری و مشغله‌های زیاد شما را از افراد دور کند، اما تلاش کنید که همیشه به آن‌ها این حس را منتقل کنید که در کنارشان هستید و به کارهایشان توجه دارید  کار شما یک کار تیمی است. مهارت‌هایی که در نکات قبلی گفته شد، بدون حضور شما و ایجاد حس مهم بودنِ افراد در درونشان، امکان‌پذیر نخواهند بود. ارتباطات مؤثر و همراه کردن دیگران، بدون برقراری ارتباطات مؤثر شکل نمی‌گیرد.

تلاش کنید که به صورت مختصر، زمان‌هایی را به صحبت و سخنرانی اختصاص دهید. صحبت‌ها و گفتن اهداف و ترسیم آینده‌ی مأموریتِ گروه آن‌ها را بیش‌تر دل‌گرم می‌کند و مانند دکمه‌ی ری‌استارت (restart) عمل می‌کند و افراد دوباره انگیزه برای کار تیمی در سازمان پیدا می‌کنند.

۱۵ نکته برای تقویت کار تیمی

حتما تابه‌حال دقت کرده‌اید که برخی تیم‌ها کار تیمی مؤثر و موفقی دارند اما گروه‌های دیگر در دوران فعالیت گروهی ناکارآمد عمل می‌کنند. کارتیمی در آن واحد عمیقاً ساده و دشوار است و موفقیت یک تیم نیز رابطه مستقیمی با عقاید حاکم بر سازمان آن دارد. برخی عقاید سازمانی از کار تیمی حمایت می‌کنند اما بعضی دیگر چنین نیستند.

به‌همین دلیل است که گروه‌های بسیاری در اجرای صحیح روابط، تعاملات و انجام کارها با دشواری مواجهند. موفقیت آن‌ها به این عوامل بستگی دارد. در واقع ده عامل تأثیری جدی بر میزان موفقیت کار تیم در سازمان‌ها دارند.

افراد فارغ از نوع یا علت وجود گروه، متفاوت‌اند و هر عضو تیم همه ویژگی‌های مثبت و منفی خود را همراهش می‌آورد. بدین ترتیب افراد مختلف با تجربیات زندگی متفاوت، تجربیات کاری غیرمتداول، درجه‌های مختلفی از موفقیت در کار تیمی قبلی و دستاوردهای تیم پیشین کنار هم جمع می‌شوند. این افراد باید علاوه بر پذیرش تفاوت‌ها، در آن واحد برای هم‌گرایی به‌منظور دست‌یابی به هدفی تازه نیز تلاش کنند.

با توجه به پیچیدگی ایجاد تیمی که آگاهانه یا ناخودآگاه دستورالعمل‌ها و هنجارهای تعامل تیمی را پیش ببرد، تقویت کار تیمی و دست‌یابی به گروهی که مؤثر و عملیاتی عمل کند بسیار شگفت‌انگیز است.

چه در گروهی عضو شوید یا بر کار تیمی نظارت کنید، می‌توانید بر افزایش چشم‌گیر فرصت‌های مشارکت لازم در کار تیمی تأثیر داشته باشید. گروه‌ها می‌توانند با حمایت و پرورش فراتر از حد انتظارتان موفقیت کسب کنند. اجازه ندهید در روند کمک به موفقیت تیم ، چیزی جلوی شما را بگیرد.

اگر از گروه‌های خود انتظار دارید که به بالاترین حد موفقیت خود برسند، باید نیازهای اساسی گروه را بشناسید و این نیازها را برآورده کنید. بدون وجود این اصول برای تقویت کار تیمی، هیچ گروهی به موفقیت نمی‌رسد.

این ۱۵ نکته، محیطی را توصیف می‌کند که وجودش برای موفقیت گروه الزامی است. تقویت کار تیمی، بنیاد ایجاد گروهی کارآمد و مشارکت‌کننده است.

۱. ارتباطات مؤثر

ارتباطات مفید و مؤثر مهم‌ترین عنصر تقویت کار تیمی است. ارتباطات مناسب در تیم، مستلزم به‌روزرسانی لحظه‌ای هرکدام از اعضای تیم است. به یاد داشته باشید هرگز نباید فرض کنید که همه اطلاعات یکسانی با شما دارند. خوب ارتباط برقرار‌کردن به معنای گوش دادن فعال نیز است. با گوش‌دادن به همکارانتان، شما احترامتان را به آن‌ها نشان می‌دهید که روشی ضروری برای ساختن اعتماد متقابل است. ترغیب و تشویق نیز در به ارمغان آوردن بالاترین بازده اعضای تیم، نقش بزرگی دارد. همکاری و دید باز نسبت به ایده‌ها و نظرات نو، یکی دیگر از اجزای ضروری برای به وجود آوردن هماهنگی تیمی است.

۲. واگذاری دقیق نقش‌ها

اعضای تیم‌هایی که به خوبی با یک‌دیگر همکاری می‌کنند، درک متقابلی نسبت به نقاط قوت و ضعف یک‌دیگر دارند. یکی از مزیت‌های کار تیمی قوی، مهارت اعضا و رهبران گروه در شناسایی تمام جنبه‌های یک پروژه و سپردن مناسب‌ترین نقش‌ها و وظایف به هر یک از اعضای تیم است.

۳. بهره‌وری و بازده بالا

تقویت کار تیمی باعث بهره‌وری و بازده بالا می‌شود. اعضای یک گروه قوی و منسجم، سازوکارهایی را توسعه می‌دهند که امکان همکاری و کار تیمی پربازده‌تری را برای به‌پایان‌رساندن پروژه‌ها در زمان مناسب فراهم کند. از طریق کار گروهی، همکاران از توانایی‌های خود، و ظرفیت‌های گروهشان در مجموع، آگاه خواهند شد و به این ترتیب می‌توانند حجم کار را سامان‌دهی کنند.

۴. ایده‌پردازی‌های خلاقانه

‌وقتی که یک گروه به خوبی با هم کار تیمی می‌کنند، همکاران برای بیان نظرات و ایده‌هایشان احساس راحتی بیشتری خواهند داشت. یک گروه با محیط مملو از احترام و اعتماد متقابل، نه تنها زمینه مناسبی را برای خلاقیت بیشتر اعضا فراهم می‌کند، بلکه به جلساتی پربار و سرشار از ایده‌پردازی منتج خواهد شد.

۵. پشتیبانی و حمایت مستمر

تمام محیط‌های کاری سبب به‌وجودآمدن چالش‌هایی خواهند شد اما داشتن یک فضای گروهی مستحکم در محیط کار، می‌تواند برای اعضای تیم به عنوان یک مکانیزم پشتیبانی و حمایتی عمل بکند و در نهایت باعث تقویت کار تیمی شود. آن‌ها می‌توانند به یک‌دیگر در ارتقای عملکردشان یاری برسانند. همچنین کارتیمی خوب، سبب پیشرفت در سطح کیفی حرفه‌ای هر یک از اعضای تیم می‌شود. در هنگام مواجهه با چالش‌های سخت یا زمانی که گروه مجبور می‌شود با از دست‌دادن یکی از اعضای تیم، در حالی که باید به پیشرفت و بهره‌وری ادامه می‌دهد، مواجه شود، ساختن ارتباطات بر اساس اعتماد و اتکا به یک‌دیگر، می‌تواند اهمیت حیاتی‌ای پیدا کند.

۶. شفاف بودن اهداف و مأموریت تیم

گروه باید اهدافش را متوجه شود و نسبت به دست‌یابی به آن‌ها متعهد باشد. چنین مسیر و توافق آشکاری درباره مأموریت و هدف، برای کار تیمی در سازمان مؤثر ضروری است. اعضای تیم باید مأموریتی کلی داشته باشند که روی آن توافق شده باشد و دربرگیرنده همه کارهایی باشد که گروه سعی در انجامشان دارد.

نظم و ترتیب در کار تیمی هنگامی تقویت می‌شود که سازمان انتظاراتی واضح از کار گروهی، اهداف، مسئولیت و نتیجه داشته باشد.

۷. ترغیب به ریسک‌های معقول 

کار تیمی محیطی ایجاد می‌کند که در آن افراد برای ریسک‌پذیری معقول در تعامل، حمایت از موقعیت و عمل‌کردن احساس راحتی می‌کنند. اعضای تیم به یک‌دیگر اعتماد دارند. اعضای تیم برای مخالفت‌کردن سرزنش و تنبیه نمی‌شوند، بلکه مخالفت موردانتظار است و از آن استقبال می‌شود.

۸. تعامل و ارتباط محترمانه

تعامل و ارتباط با روی باز، صادقانه و محترمانه اتفاق می‌افتد. افراد آزادند تا به بیان افکار، نظرها و راه‌حل‌های احتمالی برای مشکلات در کار تیمی بپردازند. افراد چنین حس می‌کنند که صدایشان شنیده شده و اعضای تیم به حرف‌هایش گوش داده‌اند و تلاش کرده‌اند حرفشان را بفهمند. اعضای تیم پرسش‌هایی را برای آشکارشدن موضوع می‌پرسند و هنگام حرف زدن همکارشان به‌جای مخالفت، عمیقاً به حرف‌هایش گوش می‌دهند. اعضا این‌ کار تیمی را با تدوین پرسش‌هایی انجام می‌دهند که آن‌ها را به فهم عمیق‌تری نسبت به دیدگاه هم‌گروهی برساند.

استخدام مهندس برق

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

۹. احساس تعهد فراوان

اعضای تیم در کار تیمی احساس تعلق فراوانی به گروه دارند. آن‌ها عمیقاً به تصمیمات و اقدامات تعهد دارند. این احساس تعلق هنگامی بهبود می‌یابد و تقویت می‌شود که اعضای تیم زمانی را برای ایجاد هنجارهای گروهی و راهنماهای ارتباطی با هم بگذرانند این کار به راحتی باعث تقویت کار تیمی می‌شود.

۱۰. منحصربه‌فرد دانستن اعضای تیم

اعضای تیم افراد منحصربه‌فردی دانسته می‌شوند که تجربه‌ها، دیدگاه‌ها، دانش و نظرهایی بی‌همتا دارند. در هر صورت، هدف از تشکیل تیم این است که از تفاوت‌ها استفاده شود. در غیر این صورت هیچ سازمانی برای انجام پروژه‌ها، محصولات یا اهدافش از گروه استفاده نمی‌کرد. در واقع هرچه گروهی دیدگاه‌های متفاوت‌تری را متفکرانه ارائه کند و با اصول و هم‌چنین نظرها آن‌ها را پشتیبانی کند، باعث تقویت کار تیمی می‌شود.

۱۱. بروز هرچه بیشتر خلاقیت و نوآوری

خلاقیت، نوآوری و دیدگاه‌های مختلف در کار تیمی موردانتظار هستند و تشویق می‌شوند. نظرهایی مانند «قبلاً امتحانش کردیم اما موفقیت‌آمیز نبود» و «چه ایده احمقانه‌ای» در کارتیمی یمجاز نیست و حمایت نمی‌شود. اعضای تیم درک می‌کنند که نقطه‌قوتِ وجود گروه در این است که همه اعضا از تنوع و تفاوت‌های خود برای تلاش در راه‌حل مسئله، بهبود روند، رسیدن به هدف یا ایجاد چیزی تازه و جذاب استفاده کنند.

۱۲. مشارکت در بهبود پیوسته

گروه می‌تواند خود را مداوم بیازماید و پیوسته فرآیندها، اعمال و تعامل اعضای تیم خود را بهبود بخشد. اعضای تیم آزادانه درباره هنجارهای کار تیمی و آن‌چه مانع توانایی حرکت روبه‌جلوی آن می‌شود و هم‌چنین پیشرفت گروه در حوزه‌های هزینه، استعداد و راهبرد بحث می‌کنند.

گروه جلسه‌هایی را برای بررسی ترتیب می‌دهد تا روندها و پیشرفت‌های گروه را در حرکت به سمت اهداف و کامیابی در آن‌ها ارزیابی کند. گروه فهم روشنی از پنج مرحله پیشرفت کار تیمی دارد و اعضا می‌دانند که چه‌چیز برای حرکت موفقیت‌آمیز گروه به‌سمت مراحل لازم است.

۱۳. حل مشکلات و تعارض‌های کار تیمی

گروه دارای فرآیندهایی از پیش توافق‌شده برای تشخیص، تحلیل و رفع مشکلات و تعارض‌های کار تیمی است. گروه از درگیری‌ها و ناسازگاری شخصی اعضا و جانب‌داری‌های اعضا حین اختلاف نظرها حمایت نمی‌کند. در عوض، اعضا برای گره‌گشایی متقابل از مشکلات و اختلاف نظرها تلاش می‌کنند.

تست سبک حل تعارض

به‌کمک تست‌های خودشناسی، توانایی‌ها و استعدادهایتان را بشناسید.

۱۴. تمرین رهبری مشارکتی

رهبری مشارکتی در مدیریت جلسه‌ها، تخصیص وظایف، ثبت تصمیم‌ها و تعهدها، ارزیابی پیشرفت، مسئولیت‌پذیر نگاه داشتن اعضای تیم و جهت‌دهی به گروه کاربرد دارد. یعنی هر عضو و شرکت‌کننده در گروه باید آگاهانه برای هدایت گروه به‌سوی نتایج و همکاری‌های موفقیت‌آمیز مشارکت کند.

۱۵. تصمیم‌گیری‌های باکیفیت به‌عنوان یک تیم

اعضای تیم با هم تصمیم‌هایی باکیفیت می‌گیرند و برای اجرای تصمیم‌های گرفته‌شده، از پشتیبانی و حمایت گروه برخوردارند. هم‌چنین اعضای تیم از پشتیبانی و حمایت افرادی که به آن‌ها گزارش می‌دهند برخوردارند تا به کامیابی و تعامل در پیشرفت و موفقیت دست پیدا کنند.

مطلب مرتبط: کلید موفقیت کار تیمی

۲۵ راه برای افزایش بهره‌وری در کار تیمی

اهمیت داشتن فعالیت موثر در کار تیمی چیست؟ شاید این سوالی است که ذهن شما را نیز درگیر کرده است. داشتن فعالیت موثر در کار تیمی بسیار دشوارتر از پیشرفت در انجام وظایف فردی است. شاید شما به‌عنوان یک مدیر یا مدیرعامل از نحوه برنامه‌ریزی، مدیریت و سازماندهی محیط کار خود آگاه باشید؛ اما این تنها شما نیستید که در پروژه‌های مهم سهیم‌اید و برای پیشبرد آن‌ها فعالیت می‌کنید.

موفقیت کسب‌وکار شما به عملکرد کل تیم و توانایی آن‌ها در انجام وظایف خود با کیفیت بسیار عالی، هم در سطح حرفه‌ای و هم در سطح شخصی، وابسته است. کارشناس بهره‌وری جردن کوهن می‌گوید: «در محیط کاری پیچیده و مشارکتی امروز، چالش واقعی این است که علاوه‌بر حجم وظایف شخصی خود، وظایف جمعی را نیز مدیریت کنید.»

شما به عنوان رهبر تیم، باید نوعی فرهنگ شغلی ایجاد کنید که از پیشرفت و استعداد حمایت کند. در ادامه نکاتی برای بهبود کارآیی افراد و افزایش بهره‌‌وری در کار تیمی آورده شده است.

۱. اهداف مشخصی تعیین کنید

کارکردن بدون داشتن یک هدف مشخص، مانند رفتن به سفر بدون نقشه است. شاید بتوانید به مقصد برسید، اما باید زمان بسیار بیشتری صرف کنید. برای ترسیم اولویت‌های اصلی تیم، باید قدمی به عقب بردارید و از خود بپرسید: «هدف نهایی که به دنبال دستیابی به آن هستیم چیست؟»

اهداف، مقاصد و نقاط عطف اصلی کار تیمی در سازمان را مشخص کنید تا به تیم کمک کنید تصمیم بگیرد کدام وظایف در رده اولویت‌های برتر قرارمی‌گیرند.

۲. اهداف و نتایج کلیدی (OKRs) را تعریف کنید

اهداف و نتایج کلیدی یا همان OKR، تکنیکی محبوب برای تعیین و ابلاغ اهداف و نتایج در سازمان‌هاست. این روش توسط بسیاری از شرکت‌های مشهور فهرست Fortune 500 مانند گوگل، لینکداین، اینتل و توییتر استفاده می‌شود. بنابراین، باید دلیلی برای این‌که این شرکت‌های موفق همگی از OKRها استفاده می‌کنند، وجود داشته باشد.

با تعریف‌کردن سه تا پنج هدف اصلی بلندپروازانه، کیفی، عملی و دارای زمان محدود در سطوح شرکت و تیم، اولین قدم‌ها را در راستای افزایش بهره‌وری در کار تیمی بردارید. به‌عنوان زیرمجموعه هر هدف، تنها سه الی چهار نتیجه قابل‌اندازه‌گیری تعریف کنید؛ و نه بیشتر. اهداف و نتایج کلیدی شما باید در عین چالش‌برانگیزبودن، قابل‌سنجش و دست‌یافتنی باشند.

زمانی که در کار تیمی اهداف و نتایج کلیدی تیم خود را تعریف کردید، آن‌ها را روی یک تخته بنویسید و در محیط مشترک تیم قرار دهید، یا حتی پوستری برای آویختن به دیوار دفتر درباره آن‌ها بسازید. هرچه بیشتر معیارهای مهم تجارت را به یکدیگر یادآوری کنید، احتمال دستیابی به آن‌ها بیشتر می‌شود.

۳. فوریت‌ها را بازتعریف کنید

اگرچه مهم است که در کار تیمی تمرکز بر اهداف‌تان را حفظ کنید و از واکنش‌های کوته‌بینانه بپرهیزید، اما همچنان باید برای رویدادهای غیرمنتظره آماده باشید. یاد بگیرید فوریت‌هایی را که بهتر است حل نشده رها شوند از شرایط بحرانی که لازم است همه‌چیز را را رها کنید تا آن‌ها را حل و فصل کنید، تشخیص دهید و جدا کنید.

در حین بازتعریف مفهوم فوریت، اهداف بلندمدت و OKRها را به تیم خود یادآوری کنید. اگر یکی از وظایف فوری می‌تواند به شما کمک کند تا به هدف اصلی نزدیک شوید، باید به یک اولویت اصلی تبدیل شود.

۴. انتظارات خود را تصریح کنید

اطلاعات دقیق، تاثیر فراوانی در افزایش بهره‌وری در کار تیمی دارد. این وظیفه مدیر گروه است که اولویت‌ها و انتظارات مربوط به هر نقش را در تیم مشخص کند. آخرین چیزی که تیم به آن نیاز دارد، عضوی است که روز خود را با این فکر شروع کند: «من هشت پروژه دارم که باید روی آن‌ها کار کنم، از کجا شروع کنم؟».

شرط بهره‌وری و کارآمدی کار تیمی این است که همه افراد از نقش خود به‌خوبی آگاه باشند و بدانند که مدیر گروه از آن‌ها چه انتظاراتی دارد. چه بهتر که بتوانید مشارکت‌های فردی را به‌صورت عملی و قابل‌اندازه‌گیری تعیین کنید.

۵. مسئولیت‌های واضح تعیین کنید

در کار تیمی، وظایف و مسئولیت‌ها به‌سادگی با یکدیگر اشتباه گرفته می‌شوند. برای بهبود کارتیمی بهتر است که مسئولیت‌ها و حوزه‌های تخصصی هریک از اعضای تیم را روشن کنید. اما حواس‌تان باشد که جایی برای آزمون‌وخطا باقی بگذارید، زیرا وظایف و پروژه‌ها تا حد زیادی به اهداف اصلی شما بستگی دارند.

وقتی به تیم خود فرصتی برای دسترسی به مشکلات پیچیده به‌وسیله خلاقیت و انعطاف‌پذیری می‌دهید، آن‌ها قادر خواهند بود مهارت‌های خود را با شرایط تطبیق دهند. افزایش بهره‌وری در کار تیمی تا حد زیادی در گرو خلاقیت افراد است.

۶. کار تیمی خود را سازماندهی‌شده نگه‌دارید

یکی از جدی‌ترین اشتباهاتی که ممکن است از یک مدیر سر بزند، این است که عملکرد تیم خود را به شانس واگذار کند. برای این‌که افراد بتوانند به‌طور موثر فعالیت کنند، کار آن‌ها باید به‌صورت پروژه‌ها و وظایف اولویت‌بندی‌شده سازماندهی شود.

سازماندهی در سطح شخصی بسیار ساده‌تر از منظم بودن در کار گروهی است. در ادامه نکات و دیدگاه‌های فراوانی را برای بهبود مهارت کار تیمی در سازمان و مدیریت یک تیم به شما نشان می‌دهیم.

۷. از یک ابزار مدیریت کار استفاده کنید

نیاز شما در کار تیمی یک ابزار ندیریت کار است. بزارهای مدیریت کار به شما در ایجاد، پیگیری و مدیریت پروژه‌های پیچیده و فهرست فعالیت‌های روزانه کمک می‌کنند. اگر دوست دارید بتوانید یک نگاه اجمالی و سریع بر پروژه‌های فعلی تیم، نحوه استفاده از زمان و عملکرد شغلی تیم خود داشته ‌باشید، از یک نرم‌افزار مدیریت که هم مدیریت پروژه و هم گزارش‌دهی را پوشش می‌دهد استفاده کنید.

۸. استفاده از اکسل برای مدیریت کار را کنار بگذارید

زمان عامل مهمی در افزایش بهره وری در کار تیمی است. آیا تاکنون فکر کرده‌اید که چقدر از وقت شما صرف گشتن بین ایمیل‌ها و صفحات گسترده (spreadsheet، صفحاتی در اکسل که اطلاعات و داده‌ها را به صورت جدولی نگه‌داری می‌کنند) برای دستیابی به اطلاعات می‌شود؟

این مسئله حتی بدتر هم می‌شود؛ به گفته Market Watch تا ۸۸ درصد از صفحات گسترده دارای خطا هستند. اکسل ممکن است بهترین نرم‌افزار مدیریت کسب‌وکار در دهه ۹۰ میلادی بوده‌باشد، اما امروزه شما می‌توانید با استفاده از یک ابزار مدیریتی و برنامه‌ریزی نوین، ساعت‌ها در زمان خود صرفه‌جویی کنید.

۹. یک برنامه کاری هفتگی/ماهانه ایجاد کنید

برنامه‌های کاری هفتگی از جهات مختلفی سودمندند: علاوه بر این‌که می‌توانید فعالیت‌های گروه خود را به‌صورت کارآمدتری برنامه‌ریزی کنید، زمان کمتری را نیز صرف بازیابی تمرکز پس از انجام امورات غیرمهم خواهیدکرد.

خود را به برنامه ریزی روزانه عادت دهید؛ صرف یک ساعت از صبح روز شنبه برای این‌کار، می‌تواند تا پایان هفته شش ساعت در وقت شما صرفه‌جویی کند.

۱۰. لیست مشترکی از کارهای روزانه تهیه کنید

استفاده از لیست وظایف، به این زودی از بین نخواهد رفت؛ اما نحوه ایجاد و استفاده از آن‌ها با ظهور فناوری‌های جدید به‌طرز چشمگیری تغییر کرده و اثری ماندگار بر افزایش بهره‌وری در کار تیمی گذاشته است.

به‌جای نوشتن کارها و وظایف خود روی یک برگه یادداشت یا علاوه‌بر آن، از یک ابزار مدیریت کار برای ایجاد لیست‌های وظیفه مشترک و قابل ویرایش در کار تیمی استفاده‌کنید. به‌این‌ترتیب، همه از پروژه‌های آینده، جلسات و وظایف آگاه خواهندبود.

۱۱. به لیست وظایف خود عمل کنید

فرض کنید هر روز هنگامی که محل کار خود را ترک می‌کنید، نگاهی به لیست وظایف خود می‌اندازید و متوجه می‌شوید که موفق شده‌اید تنها ۲۰ درصد از آن‌ها را به انجام برسانید. چنین چیزی برای هرکدام از ما معمولا باعث می‌شود که احساس بدی درباره روز خود داشته ‌باشیم.

از آن‌جا که نمی‌توانید به‌گونه‌ای مدیریت کنید که همه فعالیت‌ها را در یک روز به انجام برسانید، متعهدماندن به لیست وظایف مشترک در کار تیمی می‌تواند بسیار دشوار باشد. اما ارزش این تلاش را دارد: با اجرای وظایف به‌ترتیب اولویت، به اهداف کاری با بالاترین نرخ بازگشت سرمایه دست پیدا می‌کنید و باعث رشد سریع‌تر کسب‌وکار خود می‌شوید.

۱۲. کارها و پروژه‌های خود را اولویت‌بندی کنید

برای ارزشمندتر و مفیدتر شدن لیست وظایفی که ایجاد کرده‌اید، برای هر فعالیت اولویتی تعیین کنید. یک لیست وظایف ارزشمند، افزایش بهره‌وری در کار تیمی را تضمین می‌کند.

همه کارها و پروژه‌هایی را که تیم شما برعهده دارد ارزیابی کنید. آیا آن‌ها در موفقیت طولانی‌مدت شما تاثیر دارند؟ آیا این تاثیر قابل‌توجه خواهد بود یا نسبتا متوسط؟ هزینه‌های جایگزین برای اختصاص زمان به پروژه چیست؟ در این زمان چه کار دیگری می‌توانید انجام دهید؟

از این سؤالات و بینش‌ها برای تعیین اولویت‌های معقول و اطمینان از آگاهی همه از برتری برخی فعالیت‌ها و وظایف، استفاده کرده و برای بهبود کار گروهی تلاش کنید.

۱۳. بیخیال کارهای کم‌اولویت شوید

در اینجا یک چهارچوب ساده برای ارزیابی لیست وظایف و یافتن کارهایی که در کار تیمی باید انجام دهید، آمده است. یک جلسه ماهانه برای بررسی پروژه‌های پیش رو برگزار کنید و از تیم خود بخواهید درباره این‌که هرکار چقدر در مسیر موفقیت تیم ضروری است از بین گزینه‌های زیر رای بدهند:

  • اولویت برتر است؛
  • باید امروز انجام شود؛
  • باید طی همین هفته انجام شود؛
  • بهتر است هرموقع زمان اجازه داد انجام شود؛
  • می‌توانیم فعلا آن را رها کنیم.

۲۰ درصد از کارهایی که کمترین تاثیر را در اهداف شما دارند رها کنید، و در ازای آن از اعضای تیم زمان و توجه بیشتری بخواهید.

مطلب مرتبط: چگونه برنامه ریزی کنیم تا موفق شویم؟ ۷ روش برای برنامه‌ریزی مؤثر

۱۴. برای کارهای مهم وقت بگذارید

افزایش بهره‌وری در کار تیمی وابستگی زیادی به فعالیت‌های اصلی و مهم تیم دارد. همه ما دوره‌هایی را تجربه کرده‌ایم که وظایفی که باید انجام دهیم بسیار بیشتر از آن‌اند که بتوانیم همه آن‌ها را با کیفیت قابل‌قبولی انجام دهیم. حتی اگر همه کارهای با اولویت متوسط را هم به حالت تعلیق درآورید، شاید باز هم چند ساعت اضافه‌کاری لازم باشد.

روش‌های مختلفی برای ایجاد زمان بیشتر برای کارهای مهم‌تر در کار تیمی وجود دارد: برون‌سپاری، محول کردن کارها به افراد دیگر، چند ساعت اضافه‌کاری و... . اما پیش از آن‌که به انجام هرکدام از این راه‌حل‌ها بپردازید، مطمئن شوید که این کار در نهایت زمان بیشتری از شما نخواهد گرفت. به‌عنوان مثال، برون‌سپاری یک کار طراحی کوچک به یک آژانس طراحی خارجی یا یک شخص ثالث، ممکن است زمان زیادی از شما بگیرد زیرا لازم است ابتدا انتظارات و الزامات خود در کار را برای آن‌ها توضیح دهید.

۱۵. پروژه‌های بزرگ را به وظایف کوچک‌تر سرشکن کنید

یکی از ترفندهای شناخته‌شده برای بهبود بهره‌وری این است که کارهای بزرگ را به کارهای کوچک تقسیم کنید، به‌طوری که انجام‌دادن آن‌ها به‌صورت مرحله‌به‌مرحله آسان‌تر شود. این قانون در به‌پایان‌رساندن پروژه‌ها، برای افزایش بهره‌وری در کار تیمی نیز صدق می‌کند.

پروژه‌های پیچیده را به فعالیت‌های نهایتا شش‌ساعته تقسیم کنید و آن‌ها را به اعضای مشخصی از تیم محول کنید. به‌این‌ترتیب همه از مسئولیت‌های خود آگاهند و می‌دانند که فعالیت بعدی‌شان چیست.

۱۶. پیگیر روند پیشرفت کار باشید

یکی از مهم‌ترین بخش‌های مدیریت کار تیمی در سازمان، یافتن روش‌های جدید برای بهبود کار گروهی و کیفیت و نتیجه کار است. پیگیری پیشرفت کار با نرم‌افزارهای مدیریت پروژه آنلاین، روشی ساده و موثر برای برنامه‌ریزی وظایف و علامت‌زدن آن‌ها پس از به‌اتمام‌رسیدن است.

یک گزارش شاخص کیفی عملکرد یا همان گزارش KPI برای کار، می‌تواند اطلاعاتی درباره زمان صرف‌شده برای پروژه‌های مشخص و وظایف به شما بدهد و به بهبود کار گروهی و کارآمدی تیم شما در طی زمان کمک کند.

۱۷. زمان را پیگیری کنید

ثبت صورتی از اعمال تیم و افراد به بهبود انگیزه کمک می‌کند زیرا همه می‌توانند تاثیر کار خود را ببینند. علاوه‌براین، شما قادر خواهیدبود تجزیه‌وتحلیل کنید که کارآمدترین وظایف کدام‌اند و درعین‌حال میزان تعلل را در طول روزهای کاری خود کاهش دهید.

در روند افزایش بهره‌وری در کار تیمی پیگیری زمان نقشی شاید کوچک، اما بااهمیت دارد. ساده‌ترین روش برای پیگیری زمان صرف‌شده در کار، استفاده از یک ابزار زمان‌سنجی ساده است. با شروع کار خواهید فهمید که پیگیری زمان ممکن است دشوارتر از آنچه گمان می‌کردید باشد.

۱۸. درباره ساعات کار منعطف برخورد کنید

شواهد نشان می‌دهند که جوانان امروزه ترجیح می‌دهند خارج از ساعات اداری سنتی کار کنند. این که افراد بتوانند در زمانی که برای آن‌ها راحت‌تر است کار کنند، می‌تواند به‌طور بالقوه عملکرد کلی را در کار تیمی افزایش دهد. البته مطمئن شوید که یک سیستم پیگیری زمان یا عملکرد برای ارزیابی عملکرد کار تنظیم شده باشد.

اگر مطمئن نیستید که ساعات کار انعطاف‌پذیر در تیم شما نتیجه‌بخش خواهد بود یا نه، پیش از آن‌که تبدیل به یک عادت همیشگی شود آن را برای یک ماه به‌صورت آزمایشی اعمال کنید.

۱۹. محیط کاری مبتنی بر نتایج را امتحان کنید

مفهوم محیط کاری مبتنی بر نتایج یا (Result-Only Work Environment) به این معنی است که فعالیت اعضای تیم به‌جای حضور فیزیکی در یک دفتر یا تعداد ساعات کار، براساس عملکرد، نتایج و بازده آن‌ها ارزیابی شود. روش ROWE آزادی زیادی در مدیریت زمان و کار به اعضای تیم می‌دهد و می‌تواند موجب افزایش بهره‌وری در کار تیمی باشد.

بسیار مهم است که برای ارزیابی کار تیمی تیم خود، اهداف واضح و قابل‌اندازه‌گیری تعیین کنید تا حتی با انعطاف‌پذیری بسیار زیاد، گروه همچنان به دستیابی به اهداف خود متعهد باشد.

۲۰. تمام جلسات خود را برنامه‌ریزی کنید

افراد همیشه وظایف و جلسات خود را فراموش می‌کنند. اگر می‌خواهید مطمئن شوید که همه به‌موقع در جلسه حضور پیدا کنند، تمام جلسات را در یک تقویم کار تیمی در سازمان مشترک برنامه‌ریزی کنید.

با حضور به‌موقع همه اعضای تیم، می‌توانید در وقتی که باید در انتظار رسیدن آخرین نفر تلف شود، صرفه‌جویی کنید. درباره اهمیت حضور به‌موقع در جلسات تیم با آن‌ها گفتگو کنید تا بدانند که این موضوع در موفقیت طولانی‌مدت شرکت چقدر مهم است.

۲۱. جلسات را طولانی نکنید

۹۹ درصد تیم‌ها مرتکب این اشتباه می‌شوند: جلسات را برگزار می‌کنند، فقط چون احساس می‌کنند باید این کار را انجام دهند. به این موضوع فکر کنید که گذراندن یک ساعت جلسه با بیست نفر، به اندازه بیست ساعت کار هزینه دارد. این یعنی هر  جلسه هزینه زیادی برای شما خواهدداشت. اگر جلسات را کارآمدتر برگزار کنید اما به جای ۶۰ دقیقه، ۴۵ دقیقه طول بکشد، صرفه‌جویی قابل‌توجهی در زمان کرده‌اید. صرفه‌جویی در زمان اثر مثبت قابل‌توجهی در افزایش بهره‌وری در کار تیمی خواهد داشت.

۲۲. برنامه مشخصی برای جلسه داشته باشید

پیش از شروع جلسه تیم، برنامه مشخصی برای بیان موضوعات مورد بحث تنظیم کنید. حتی می‌توانید برای پرداختن به هر ایده یک بازه زمانی تعیین کنید و با پایان زمان مشخص‌شده به‌سراغ موضوع بعدی بروید. به‌این‌ترتیب، اعضای تیم شما فقط مهم‌ترین افکار و ایده‌ها را بیان و درباره آن‌ها گفت‌وگو می‌کنند.

از دیدن این‌که بهره‌وری کار تیمی در یک تیم سازماندهی‌شده چقدر بیشتر است، شگفت‌زده خواهید شد. یک روش عالی دیگر برای پربارترکردن جلسات تیم، این است که محتوای جلسه را از قبل در اختیار اعضا قرار دهید. این‌کار باعث می‌شود بخش توضیحی جلسه بسیار کوتاه‌تر شود و زمان بیشتری برای گفت‌وگو و همکاری داشته ‌باشید.

۲۳. تعطیلات را در برنامه‌ریزی تقویم کاری در نظر بگیرید

همه ما ممکن است از کارکردن خسته شویم. تحقیقات نشان می‌دهند داشتن یک مقدار قابل‌پیش‌بینی از تعطیلات، باعث بهبود کارایی گروه و روحیه آن‌ها می‌شود زیرا همه افراد در تیم آرامش بیشتری پیدا می‌کنند.

علاوه‌براین، استراحت تاثیر قابل‌توجهی در خلاقیت افراد دارد. از تقویم مشترک تیم برای برنامه‌ریزی زمان صرف ناهار یا پیاده‌روی استفاده کنید. هرچه بیشتر افراد را به استراحت ترغیب کنید، سطح رضایت شغلی و سلامت آن‌ها بیشتر می‌شود و شما نیز به افزایش بهره‌وری در کار تیمی یک قدم‌ نزدیک‌تر خواهیدشد.

۲۴. ارتباطات آزادانه را تشویق کنید

نشان‌دادن بهترین واکنش در برابر تمام تغییراتی که روی پروژه اعمال می‌شود، ماموریتی است که حتی کارآمدترین اعضای تیم هم نمی‌توانند به‌طور کامل از عهده آن برآیند. افراد را تشویق کنید که در چنین مواقعی از سایر اعضای تیم مشاوره بگیرند و یا با روی باز به دیگران مشاوره بدهند.

یک راه خوب برای این‌که اطلاعات گسترده شرکت برای همه بخش‌ها و تیم‌ها قابل‌دسترسی باشد، این است که از نرم‌افزارهای تلفیقی به‌جای چندین ابزار با ویژگی‌های جداگانه استفاده کنید.

۲۵. نمونه باشید

اگر خودتان را باور نکنید، هیچکس دیگر نیز شما را باور نمی‌کند. به‌عنوان مدیر تیم، این وظیفه شماست که به‌وسیله رفتارهای‌تان، معتبر به‌نظر برسید.

در اختصاص زمان به کارهایی که انجام می‌دهید باهوش باشید؛ جلساتی که در آن‌ها شرکت می‌کنید، ایمیل‌هایی که باید به آن‌ها پاسخ دهید، پروژه‌هایی که با آن‌ها درگیر هستید، و... . این وظیفه مدیر تیم است که قوانین و محدودیت‌ها را در کار تیمی تعیین کند، و خود با رعایت‌کردن آن‌ها کارآیی‌شان را به اعضا ثابت کند.

افزایش بهره‌وری کار تیمی مسیری پویا است

ما در جهان گسترده‌ای زندگی می‌کنیم که در آن هیچ دو نفری کاملا شبیه به‌هم نیستند. بعضی افراد برای کار تیمی بهتر نیاز به یک مسافرت دارند و برخی دیگر در منزل خود احساس راحتی بیشتری برای انجام کارها دارند. بعضی‌ صبح‌ها بهتر کار می‌کنند و بعضی شب‌ها. مدیر تیم باید بتواند این تفاوت‌ها را درک و از آن‌ها در جهت دستیابی به اهداف استفاده کند. وقتی به‌تازگی عهده‌دار مدیریت یک تیم شده‌اید کار به‌مراتب سخت‌تر است؛ اما تلاش کنید با گذشت زمان به شناخت کافی نسبت به همه اعضای تیم خود برسید و بتوانید تیم را به بهترین حالت خود نزدیک‌تر کنید.

۹ مثال کار تیمی الهام‌بخش

زندگی در دنیایی که در آن به افراد سخت‌کوش، خودساخته و مبتکر احترام ویژه‌ای گذاشته می‌شود، باعث شده که افراد همچنان به مفهوم «من» در کار تیمی اهمیت بیشتری بدهند. اما باید در نظر گرفت که حتی افرادی با بیشترین اعتمادبه‌نفس نیز در تنهایی و جدا از سایرین کار نمی‌کنند و از سایر افراد به‌عنوان وسیله کار استفاده می‌کنند. در حقیقت هر کار بزرگی چه ساخت اهرام ثلاثه در مصر و چه موفقیت‌های تجاری شرکت اپل در بازار جهانی روی پایه‌ای به نام کار تیمی بنا شده‌اند. در ادامه ۹ مثال دست‌چین‌شده از  کارتیمی تامل‌برانگیز را با هدف مشخص ‌شدن ارزش کار تیمی در سازمان در طول تاریخ و مستند کردن تاکید ما بر روی کار تیمی بیان می‌کنیم؛ به این امید که با مطالعه این مثال‌ها نشان دهیم کارتیمی در هر شرایطی قابل انجام است و بررسی می‌کنیم مهم‌ترین مزایای کار تیمی چیست.

۱. اجرای زنده گروه بیتلز در هامبورگ

گروه موسیقی بیتلز از مشهورترین گروه‌های موسیقی شناخته‌شده در جهان است. در دهه ۶۰ میلادی گروهی از پسران اهل لیورپول با تشکیل باند بیتلز سبک جدیدی از موسیقی را به دنیا معرفی کردند. سبک موسیقی بیتلز به‌قدری پیشرفت کرد که می‌توان آن را نشانه یک دوره خاص در تاریخ دانست؛ سبکی که همچنان الهام‌بخش فعالان دنیای موسیقی است. برای بررسی دلایل موفقیت این گروه باید دلیل موفقیت را در گذشته و جایی دورتر از لیورپول جست‌وجو کنیم.

جورج هریسون یکی از اعضای تیم در کتابی که تحت عنوان «داستان بیتلز» منتشر کرده می‌گوید: اوایل دهه ۶۰ و زمانی که هنوز موج محبوبیت بیتلز اروپا را نگرفته بود و حتی قبل از اولین اجرا در رادیو، اعضای تیم در قالب نوازنده‌های تازه‌کار در کافه‌ای در هامبورگ برای مشتریان موسیقی زنده اجرا می‌کردند. اعضای تیم ساعت‌ها تمرین می‌کردند تا بتوانند یک آهنگ ۳ دقیقه‌ای را به یک قطعه ۲۰ دقیقه‌ای قابل ارائه تبدیل کنند.

معجزه اصلی گروه بیتلز تمرین‌های مداوم و کار در کنار یکدیگر بود که باعث شد این چهار پسر جوان یاد بگیرند نه به‌عنوان چهار نوازنده بلکه همه به‌عنوان یک واحد موسیقی اجرا کنند. این توانایی کار تیمی و همکاری بود که درنهایت باعث شد توانایی اعضای تیم در ترانه‌نویسی خود را نشان دهد.

۲. معجزه روی یخ

پیروزی غیرمنتظره گروه هاکی آمریکا در مسابقات المپیک زمستانه سال ۱۹۸۰مقابل شوری در آمریکا با نام معجزه روی یخ شناخته می‌شود. نام معجزه روی یخ بدون دلیل انتخاب‌نشده است. برای سال‌ها تیم هاکی شوروی قهرمان بی‌چون‌وچرای مسابقات این رشته بود و هاکی در آمریکا همیشه در اولویت دوم یا سوم مردم قرار داشت، اما در سال ۱۹۸۰مایک ارزیون کاپیتان ۲۵ ساله تیم آمریکا قصد داشت هرطور که شده و با غلبه بر تمام سختی‌ها ازجمله تیم قدرتمند شوروی مدال طلا را به کشورش ببرد. داستان قهرمانی آمریکا در این رقابت‌ها یک نمونه از کار تیمی تامل‌برانگیز است که ارزش کار گروهی را نشان می‌دهد.

ارز یون از زمان بچگی هیچ‌گاه خود را در قامت یک ستاره نمی‌دید و فکر می‌کرد توانایی کار تیمی و بازی در تیم را دارد. این اعتقاد ارزیون به کارتیمی و اینکه نقش کل گروه از توانایی‌های یک فرد مهم‌تر است باعث شد که حتی دوره کالج او را به تیم دوم تبعید کنند چراکه معتقد بودند ارزیون در تمرینات به‌اندازه کافی به خودش فشار نمی‌آورد و نقش یک بازیکن را به‌خوبی درک نکرده است، حتی به او گفته بودند که بیش‌ازاندازه به نظرات خودش اطمینان دارد و مناسب این ورزش نیست.

بااین‌حال این روحیه کار تیمی و احترام او به هم‌تیمی‌هایش بود که باعث شد احترام سایرین را به‌دست آورد و کاپیتان تیم ملی شود. در تیم ملی ارزیون متوجه شد که بازیکنان تیم جاه‌طلبی‌های شخصی زیادی دارند و باید این جاه‌طلبی‌ها و نظرهای شخصی را کنار بگذارند تا بتوانند به‌عنوان یک گروه و یک واحد به موفقیت برسند. درنهایت همه اعضای تیم معتقد بودند که در کار بزرگی شریکند و هرکس نقش مهمی در تیم ایفا می‌کند. حتی دروازه‌بان ذخیره تیم، استیو یانازاک، هم که در طول مسابقات در زمین حاضر نشد به‌اندازه تمام هم‌تیمی‌هایش در تیم قهرمان ۱۹۸۰نقش مهم و کلیدی داشت.

۳. فرود آپولو ۱۱ روی ماه

یکی از تاریخی‌ترین نمونه‌های کار تیمی مأموریت آپولو ۱۱ و فرود روی سطح ماه است. درحالی‌که همه دنیا روی نیل آرمسترانگ، باز آلدرین و مایکل کالینز سه فضانورد این فضاپیما که دو نفر اول روی سطح ماه قدم گذاشتند تمرکز کرده بودند. آرمسترانگ کسی بود که بیشتر از سایرین در ذهن‌ها ماند و همیشه به‌عنوان اولین انسانی که روی ماه قدم نهاد با جمله معروف: «یک‌قدم کوچک برای انسان و یک جهش بلند برای بشریت» از او یاد می‌شود.

بااین‌حال پشت این مأموریت عظیم و مهم گروه‌های بزرگی و کار تیمی افراد سال‌ها تلاش کردند تا ناممکن را ممکن کنند. گروه مدیریت مأموریت برای  دو سال مشغول مطالعه و بررسی سطح ماه بودند تا بهترین نقطه را برای فرود فضاپیما مشخص کنند. طبق گفته ناسا حدود ۴۰۰ هزار نفر از مهندسین، دانشمندان و تکنسین‌هایی که هیچ‌گاه در زمینه هوافضا کار نکرده بودند، در کنار هم کار کردند تا فرود روی ماه میسر شود. خود فضانوردان نیز شخصاً با بسیاری از این افراد همکاری کردند تا پروژه به منسجم‌ترین حالت ممکن به سرانجام برسد. کار تیمی و ارتباطات انسانی جریان حیاتی این پروژه بود.

۴. ویکی‌پدیا

دنیای دیجیتال براساس کار تیمی معنا می‌شود. ویکی‌پدیا رسانه‌ای است که بیشترین میزان کار تیمی را می‌توان در آن دید. ویکی‌پدیا به‌عنوان کتابخانه اینترنت سایتی است که هرکس در زمان سوال به‌عنوان اولین منبع به سراغش می‌رود.

درگذشته دائره‌المعارف‌هایی داشتیم که هرچندسال یک‌بار به‌روزرسانی می‌شدند. یکی دیگر از مشکلات این کتاب‌ها این بود که متن چاپ‌شده امکان تغییر نداشت و اگر قسمتی از آن به نظر شما درست نبود یا با آن مشکلی داشتید باید نظر خود را برای ویراستار ارسال می‌کردید تا در نسخه بعدی نظرتان منعکس شود.

اما ویکی‌پدیا به کمک ارتشی از نویسندگان که به‌صورت داوطلبانه منابع و مراجع هر نوشته را مشخص می‌کردند کل این مفاهیم را دستخوش تغییر کرد. حجم عظیم و مؤثر کار تیمی‌ای که در این وب‌سایت انجام می‌شود ازنظر اندازه غیرقابل درک است اما به طرز معجزه‌آسایی به‌خوبی کار می‌کند. شاید در ویکی‌پدیا ایراداتی وجود داشته باشد اما ساختار دقیق و مؤثر سایت باعث می‌شود این ایرادات خیلی سریع اصلاح شود؛ چراکه در حالت کلی هرکسی که به این سایت وارد می‌شود در پیشرفت و اصلاح آن سهیم است.

۵. توسعه استارباکس

استارباکس یک برند شناخته‌شده جهانی در صنعت تغذیه است. امروز در هر محله یک مغازه فروش قهوه استارباکس وجود دارد. شاید باورپذیر نباشد اما استارباکس همیشه این‌قدر موفق نبوده است. درواقع در ابتدای کار موفقیت این کافی‌شاپ‌های زنجیره‌ای در هاله‌ای از ابهام قرار داشت. در اوایل دهه ۹۰آقای هاوارد شولتز مدیرعامل استارباکس تصمیم گرفت چندصد شعبه جدید در سراسر آمریکا افتتاح کند اما در آن زمان این تصمیم منجر به موفقیت نشد.

ایده گسترش شرکت مشکلات جدید را به‌وجود آورد که مهم‌ترین آن‌ها سرویس خدمات مشتریان و ارتباط بین رده‌‌های مختلف کارکنان شرکت بود. شاید در فروشگاه‌های استارباکس قهوه‌های خوبی آماده می‌شدند اما روابط مشتریان با سرویس خدمات مشتری و ارتباط اعضای مختلف مشترک با هم حتی از قهوه‌های روز قبل هم سردتر بود.

در ۱۹۹۵ هاوارد بهار مدیر شرکت استارباکس شد و با توجه به ارزش کار تیمی پیشرفت‌های زیادی را در روند کلی شرکت ایجاد کرد. آقای بهار یک راه و روش جدید در شرکت استارباکس ایجاد کرد تا نیازهای کارمندان به بهترین شکل برطرف شود و رضایت کارکنان شرکت بالا رود؛ در نتیجه کارکنان استارباکس نیز با حس بهتری به کار پرداختند و خدمات بهتری به مشتریان ارائه دادند. درواقع آقای بهار معتقد بود استارباکس شرکت فروش قهوه نیست بلکه هدف اصلی آن‌ها ایجاد تجربه‌ای مثبت و لذت‌بخش برای مشتری است. درنهایت هاوارد بهار ماموریت یافت تا روابط بین کارمندان را بهبود ببخشد و آن‌ها را به سمت انجام کار تیمی مؤثر هدایت کند.

۶. عملیات روز دی

نمونه کار تیمی دیگر عملیات روز دی است. عملیات روز دی یا هجوم به سواحل نورماندی که منجر به بازپس‌گیری فرانسه از دست نیروهای آلمان نازی شد مسیر جنگ جهانی را به‌کل عوض کرد. موارد زیادی در این عملیات دخیل بودند که منجر به موفقیت شدند. پشتیبانی لجستیکی عملیات که به متفقین اجازه داد تعداد زیادی سرباز را تجهیز کرده و آماده مبارزه کنند؛ آن هم در شرایطی که کل عملیات به‌صورت محرمانه و مخفی انجام شد. درنهایت این کار تیمی و هماهنگی فوق‌العاده متفقین بود که منجر به یک پیروزی بزرگ استراتژیک شد.

بر اساس کتاب (روز دی نبرد نورماندی) نوشته آنتونی بیور: سواحل نورماندی که محل اصلی وقوع حمله بود توسط انواع تله‌های انفجاری، موانع آهنی و سیم‌های خاردار محافظت می‌شد. بااین‌حال این نیروهای پاک‌سازی بودند که راه را در ساحل برای سایر نیروها باز کردند. نبرد نورماندی تلفات سنگینی داشت اما اگر به‌خاطر جان‌فشانی و ازخودگذشتگی نیروهای پاک‌سازی، که خود را مقابل آتش قرار می‌دادند، نبود تلفات می‌توانست خیلی سنگین‌تر باشد.

در روز ششم ژوئن و در جریان نبرد نورماندی افراد زیادی از ژنرال‌ها تا سربازان با ازخودگذشتگی مقابل نیروهای آلمانی قرار گرفتند. دلیل شجاعت و فداکاری این نیروها کار تیمی بود. حرکت در قالب یک گروه و اعتقاد به هدفی والاتر از اهداف شخصی باعث شد سربازان در این نبرد شجاعانه خود را مقابل تیر دشمن قرار دهند. در حال حاضر این غیرممکن است که بتوان درک کرد سربازان چگونه خود را در شرایط نبرد قرار دادند اما نباید فراموش کرد که کار گروهی باعث می‌شود انسان‌ها از جنبه‌های زیادی پیشرفت کنند.

۷. حماسه ایلیاد

این شاهکار ادبی در قرن ۸  پیش از میلاد توسط هومر نوشته شد. داستان منظومه ایلیاد از نظر تاریخی محل شک است و مورخان به نتیجه قطعی نرسیده‌اند که آیا نبرد تروی در واقعیت نیز اتفاق افتاده است یا نه. اما از آنجایی‌که ایلیاد جد بزرگ تمام داستان‌های کار تیمی است در این نوشته به آن اشاره شده است.

از یک منظر ایلیاد نشان می‌دهد که کار تیمی چقدر مشکل است و از طرف دیگر در مسیر رسیدن به موفقیت چقدر لازم و حیاتی است. در این داستان روش‌های زیادی که منجر به شکست شده‌اند بیان شده و درنهایت مسیر باریک منتهی به پیروزی، که از طریق کارتیمی است، بیان شده است. در جریان جنگ تروی، آگامنون، شاه یونانی‌ها، به آشیل بهترین جنگ‌جوی خود بی‌احترامی می‌کند و مشخصا این اختلاف بین دو متحد منجر به بی‌نظمی‌ها و درگیری‌های زیادی می‌شود که درنهایت به یک پایان تراژدیک می‌انجامد. حماسه ایلیاد داستان گسترده‌ای است و خلاصه‌کردن آن تنها به‌عنوان یک مثال از کار تیمی صحیح نیست. بااین‌حال این داستان مفاهیم زیادی را در خصوص اهمیت کار تیمی به حماسی‌ترین شکل ممکن بیان می‌کند و ارزش احترام‌گذاشتن به‌کل گروه و عدم خودخواهی را بیان می‌کند.

۸. داستان‌های کمیک شرکت مارول و  پیشرفت آنها

در اینجا قصد نداریم در خصوص همکاری و کار تیمی ابرقهرمانان این شرکت مثل داستان‌های انتقام‌جویان، مردان ایکس و یا چهار شگفت‌انگیز صحبت کنیم.  بلکه قصد داریم در خصوص نویسنده‌های ابرخلاقی که این داستان‌ها را به‌وجود آورده‌اند صحبت کنیم.

نویسنده‌های مشهوری همچون استن لی با ایده‌های جذابی به سراغ طراحانی مثل جک کربی طراح شخصیت‌های هالک و کاپیتان آمریکا یا استیو دتکو طراح مرد عنکبوتی و دکتر استرنج می‌روند و ایده‌های خود را شرح می‌دهند. درنهایت این طراح‌ها طرح اولیه‌ای از تصویر ذهنی نویسنده خلق می‌کنند و این طرح‌ها را به دست نقاشان می‌رسانند تا با رنگ‌آمیزی به قهرمانان جان دهند. و درنهایت داستان به چاپخانه فرستاده شده و پس از چاپ انبوه به تولید می‌رسد. هریک از این مراحل باید به‌دقت با مشارکت همه طرفین برنامه‌ریزی شود. برای ایجاد شخصیت‌های جذاب و پیشرفت این شخصیت‌ها در طول زمانی همفکری، همکاری و در یک‌کلام کار تیمی بین نویسنده، طراح و همه اعضای تیم یک امر ضروری است. کار تیمی، که مثل روغن‌کاری چرخ‌دنده‌هاست، باعث می‌شود همه اعضای تیم بتوانند به‌خوبی کنار یکدیگر کار کنند.

۹. قانون اساسی آمریکا

قانون اساسی آمریکا سند بنیادین دموکراسی این کشور است. در زمان نوشتن این قانون آمریکا از  ۱۳ ایالت مستقل تشکیل شده بود و هیچ حکومت مرکزی‌ای در آن وجود نداشت. در آن زمان خطر فروپاشی این کشور را تهدید می‌کرد. درنهایت با توجه روح کار تیمی همه ۱۳ ایالت تصمیم گرفتند با همدیگر قانونی یکسان را که مورد توافق است تصویب کنند.

مسائلی مثل طول دوره ریاست جمهوری که امروزه در آمریکا به‌طور بدیهی به نظر می‌آیند، در آن زمان مورد بحث قرار گرفتند. نمایندگان ایالت‌ها ۴ ماه با یکدیگر بحث کردند تا درنهایت در روز ۱۷ سپتامبر سال ۱۷۸۷ میلادی تمام ۳۹ نماینده سند تاریخی قانون اساسی آمریکا را امضا کردند. این پایان کار نبود و امروزه نیز به‌صورت سالانه مردم به نماینده‌های خود رأی می‌دهند تا در مجلس در خصوص قوانین بحث کنند. اما نمایندگان در سال ۱۹۸۷ کار خود را به‌خوبی انجام دادند و قانون اساسی آمریکا را تصویب کردند تا کشوری یکپارچه و متحد داشته باشند.

کار گروهی به این معنی است که هیچ‌کس توانایی استفاده از قدرت فردی را به‌صورت خاص نداشته باشد. به‌عبارت‌دیگر کارتیمی به معنی سازش با یکدیگر است. تمامی افراد باید به این درک مشترک برسند که با همکاری با یکدیگر باعث می‌شوند درنهایت همه از سود بهره‌مند شوند، و منافع جمع به فرد اولویت دارد. کار تیمی باید روندی انعطاف‌پذیر و متغیر باشد مانند قانون اساسی که در طی سال‌ها دستخوش تغییرات بسیاری شده است چراکه نیازهای جامعه در طول زمان تغییر کرده‌اند.

مواقعی که تضاد در تیم می‌تواند نتایج بهتری در پی داشته باشد

تضاد همیشه با پیامدهای منفی در کار تیمی همراه نیست؛ به‌ویژه، اگر در محیط تیمی تا حدودی تضاد وجود داشته‌باشد، نتایج مثبتی در پی خواهد داشت. در حقیقت، به طور معمول، تضاد در هر رابطه‌ای وجود دارد. بسیاری از افراد از روبه‌رو شدن با تضادها می‌ترسند. ممکن است اعضای تیم نیز خصومت خود را در تیم نشان دهند یا اگر فردی نقطه‌نظر آن‌ها را در نظر نگیرد، وی را کنار بگذارند. در نهایت، این نوع رفتارها، به دلیل ناراحتی هریک از اعضا، به انسجام تیم ضربه می‌زند؛ به همین علت، به جای این‌که با این نوع موضوعات به صورت شخصی برخورد شود، بهتر است اعضای تیم یاد بگیرند که تضاد را در کار تیمی مدیریت کنند. در ادامه، به مزایای تضاد در محیط تیمی اشاره می‌کنیم. با مدیریت درست این تضادها، تیم می‌تواند به نتایج مطلوبی دست پیدا کند؛ این مزایا عبارت‌اند از:

۱. ترویج سازگاری

زمانی میان هم‌کاران اختلاف پیش می‌آید که ایده‌ها یا برنامه‌های افراد با  واقعیت متفاوت باشند. این نوع شکاف و تضاد فکری درون هر تیمی طبیعی به نظر می‌رسد. برای حل این موضوع، بهتر است هریک از اعضای تیم خود را با تغییرات و موارد پیش‌بینی‌نشده تطبیق دهد. در صورتی که افراد ذهنیت انعطاف‌پذیری داشته‌باشد، می‌توانند بر جزئیات تعارض بیش‌تر تمرکز کنند و تنش‌ها و شرایط قبلی را از یاد ببرند.

۲. تقویت (حرکت برای) رسیدن به هدف

چون اعضای تیم، با وجود اختلاف‌نظرها، مجبور می‌شوند با یک‌دیگر کار تیمی داشته‌باشند، پس از هدف گذاری نیز می‌توانند به طور محسوسی پیشرفت کنند؛ این مورد هم‌چنین اهداف خاص سازمان را محقق می‌کند. حرکت برای رسیدن به هدف، هنگامی خود را نشان می‌دهد که اعضای تیم تمایل بیش‌تری به هم‌کاری نشان دهند.

مطلب مرتبط: چگونه هدف گذاری کنیم تا به اهدافمان دست پیدا کنیم؟

۳. تعهد

کار تیمی اعضای تیم با یک‌دیگر، حتی در حالی که با هم تعارض داشته‌باشند، می‌تواند در گروه پیوند بیش‌تر ایجاد کند، زیرا از نظر روان‌شناختی ثابت شده‌است که در صورتی که افراد در فرایند تصمیم‌گیری شرکت داده شوند، نتیجه‌ی تصمیم‌گیری را نیز راحت‌تر می‌پذیرند. در این حالت، تضاد زمینه‌ای را فراهم می‌کند که هر فرد عضو مهمی برای کار تیمی محسوب شود. حس شنیده شدن نظرات و اهمیت دادن به آن‌ها از عوامل اصلی روان‌شناختی است که می‌تواند تعهد افراد به هدف را نیز افزایش دهد.

مطلب مرتبط: روانشناسی اجتماعی چیست؟ تعریف، مفاهیم و تاریخچه‌ی آن

۴. افزایش بهره‌وری

اگر هر فردی برای حل تعارض و رسیدن به توافق در گروه تلاش کند، اعضای می‌توانند بهره وری بیش‌تری در کار تیمی داشته‌باشند. به جای این‌که زمان برای نبود توافق در جمع صرف شود، حرکت به سویِ نتیجه تلاشِ افراد را برای رسیدن به بهره‌وری بیش‌تر افزایش می‌دهد.

۵. تغییر سازنده

زمانی که تعارض در کار تیمی، به جای مدیریت درست، نادیده گرفته شود، شرایط وخیم‌تر خواهد شد. وقتی که افراد دیدگاه متفاوت خود را در کنار هم‌کاری متقابل با یک‌دیگر بیان می‌کنند، می‌توان انتظار داشت که در گروه تغییرات مثبتی ایجاد شود. با این‌که مصالحه در امور مسیر مناسبی را برای ایجاد می‌کند، در صورتی که اعضای تیم برای رسیدن به نتیجه‌ی بهتر با یک‌دیگر مناقشه داشته‌باشند، تضاد و تعارض ارزش‌مند خواهد بود. وقتی افراد حس کنند که عضو ارزش‌مند تیم هستند، تغییرات سازنده‌ای نیز ایجاد خواهد شد. پیروزی به این معنی است که همه‌ی افراد تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و هم‌زمان اعتماد و اتکا در میان گروه نیز افزایش یابد.

۶. حل مسئله

علاوه بر این‌ها، مدیریت سازنده‌ی تضادها در کار تیمی به حل مسائل منجر می‌شود. طبیعی است که افراد در رابطه با اهداف و چگونگی حل مسائل با یک‌دیگر اختلاف‌نظر داشته‌باشند، اما پذیرش نظرات جدید ارتباطات را بهبود می‌بخشد و در نهایت، مسائل نیز با خلاقیت بیش‌تری حل می‌شوند. در واقع، فقط با ارزش دادن به نظرات دیگران و پذیرش اختلاف‌نظرها می‌توان بین اعضای تیم ارتباط عملی ایجاد کرد و در نهایت، مسائل و مشکلات را نیز حل کرد.

۷. ارائه‌ی ایده‌های جدید

فرصت برابر به این معنی نیست که همه‌ی افراد یک تیم از سطح یکسانی برخوردارند، بلکه به این معناست که افراد برای بیان نظراتشان شانس یکسانی دارند. در صورتی که اعضا همیشه با یک‌دیگر موافق باشند، دیدگاه‌های جدید و روش‌های نوآوری نیز شکل نخواهند گرفت. در فرایند و مراحل حل مسئله، تعارضات خلاقیت ایجاد می‌کنند؛ البته در نهایت، باید میان اعضا توافق مشترکی صورت گیرد. هدف از تشکیل تیم و کار تیمی اعضا با یک‌دیگر رسیدن به اهداف مشخص‌شده است. با توجه به این‌که هریک از اعضای تیم ویژگی‌های منحصر‌به‌فردی دارد، از بین بردن زورگویی و زمینه‌ی ترس برای سایر اعضا اهمیت ویژه‌ای دارد.

قدرت هر تیم به اندازه‌ی اعضای آن است. با وجود این‌که تضادِ مخرب می‌تواند روحیه کار تیمی و اتحاد افراد را منهدم کند، تضاد مثبت و سازنده با ایجاد خلاقیت و دیدگاه‌های مختلف می‌تواند به تیم شخصیت دهد و بهره‌وری را بیش‌تر کند، چراکه پتانسیل جمعی گروه بیش‌تر از پتانسیل تک‌تک اعضاست.(کاربوم)

١٥,٩٥٩
طلایی
١١
نقره‌ای
١٨٩
برنزی
١٢٦
تاریخ
٢ ماه پیش

درود بر شما

چرخه تعامل و تصمیم‌گیری تیمی، فرایندی است که اعضای یک تیم برای رسیدن به یک هدف مشترک، با هم تعامل کرده و تصمیم‌گیری می‌کنند. این چرخه به طور مداوم تکرار می‌شود و شامل مراحل مختلفی است که هر کدام نقش مهمی در موفقیت تیم ایفا می‌کنند.

مراحل چرخه تعامل و تصمیم‌گیری تیمی

  1. تعیین هدف مشترک:
    • شفاف‌سازی هدف: تیم باید به طور واضح و روشن هدف خود را تعریف کند. این هدف باید قابل اندازه‌گیری و دست‌یافتنی باشد.
    • توافق جمعی: همه اعضای تیم باید با هدف مشترک موافق باشند و برای رسیدن به آن متعهد شوند.
  2. جمع‌آوری اطلاعات:
    • تحلیل وضعیت موجود: تیم باید اطلاعات کامل و دقیق درباره وضعیت موجود، چالش‌ها و فرصت‌ها جمع‌آوری کند.
    • بررسی گزینه‌ها: پس از جمع‌آوری اطلاعات، تیم باید گزینه‌های مختلف برای رسیدن به هدف را بررسی و ارزیابی کند.
  3. تعامل و بحث:
    • ایجاد فضای باز: ایجاد فضایی امن و باز برای بیان ایده‌ها و نظرات مختلف.
    • گوش دادن فعال: همه اعضای تیم باید به نظرات یکدیگر با دقت گوش دهند و سعی کنند دیدگاه‌های دیگران را درک کنند.
    • بحث سازنده: بحث و تبادل نظر باید بر اساس منطق و احترام متقابل باشد.
  4. تصمیم‌گیری:
    • انتخاب بهترین گزینه: پس از بحث و تبادل نظر، تیم باید بهترین گزینه را برای رسیدن به هدف انتخاب کند.
    • توافق بر سر تصمیم: همه اعضای تیم باید با تصمیم نهایی موافق باشند و از آن حمایت کنند.
  5. اجرا:
    • تعیین وظایف: وظایف هر عضو تیم برای اجرای تصمیم مشخص می‌شود.
    • تعیین زمان‌بندی: زمان‌بندی مشخصی برای انجام هر وظیفه تعیین می‌شود.
    • نظارت بر پیشرفت: پیشرفت کار به طور مرتب بررسی و ارزیابی می‌شود.
  6. ارزیابی و بازخورد:
    • بررسی نتایج: پس از اتمام کار، نتایج حاصل از تصمیم‌گیری ارزیابی می‌شود.
    • دریافت بازخورد: اعضای تیم به یکدیگر بازخورد می‌دهند و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی می‌کنند.
    • یادگیری از تجربیات: تیم از تجربیات خود برای بهبود عملکرد در آینده استفاده می‌کند.
٩,١٦١
طلایی
٢
نقره‌ای
٢٣
برنزی
١٠٦
تاریخ
٢ ماه پیش
عکس پرسش

چرخه تعامل و تصمیم‌گیری در کارهای تیمی، شامل فرآیندهایی است که به یک تیم کمک می‌کند تا با همکاری مؤثر، به تصمیمات جمعی و اهداف مشترک دست یابد. این چرخه به صورت گام به گام بهبود همکاری و دستیابی به نتیجه‌ی نهایی را تسهیل می‌کند. مراحل اصلی این چرخه به صورت زیر تعریف می‌شوند:

### 1. **تعریف مسئله یا هدف**
  - **توضیح:** اولین مرحله از چرخه تعامل، تعریف واضح و دقیق مسئله یا هدف است. در این مرحله، تیم باید به وضوح بداند که چه چیزی باید حل یا به دست آید.
  - **نقش تیم:** تمام اعضای تیم باید به خوبی درک کنند که مسئله یا هدف چیست و چه انتظاراتی وجود دارد. این مرحله شامل بررسی اولیه، جمع‌آوری اطلاعات و تحلیل اولیه مسئله است.
  - **اهمیت:** عدم وضوح در این مرحله می‌تواند منجر به سردرگمی و اتلاف منابع شود.

### 2. **جمع‌آوری اطلاعات و ایده‌ها**
  - **توضیح:** در این مرحله، اعضای تیم باید داده‌ها و اطلاعات مرتبط با مسئله یا هدف را جمع‌آوری کنند. این می‌تواند شامل بررسی پیشینه، تحلیل داده‌های موجود یا تحقیق در مورد راه‌حل‌های پیشنهادی باشد.
  - **نقش تیم:** هر عضو تیم می‌تواند بر اساس تخصص خود، اطلاعات و داده‌های مفیدی را جمع‌آوری کند و ایده‌ها یا راه‌حل‌هایی را مطرح کند.
  - **اهمیت:** ایده‌های متنوع به تیم کمک می‌کند تا دید گسترده‌تری از مشکل داشته باشند و بهترین راه‌حل‌ها را بررسی کنند.

### 3. **بحث و تبادل نظر**
  - **توضیح:** در این مرحله، تیم باید به بحث و تبادل نظر در مورد داده‌ها و ایده‌های جمع‌آوری‌شده بپردازد. اعضای تیم باید نظرات خود را بیان کنند و به تفاوت دیدگاه‌ها احترام بگذارند.
  - **نقش تیم:** نقش کلیدی در این مرحله، شنیدن نظرات دیگران و ارائه بازخورد سازنده است. اعضای تیم باید به هم کمک کنند تا بهترین ایده‌ها را شناسایی کنند.
  - **اهمیت:** تعامل سالم در این مرحله باعث تقویت همکاری و ایجاد راه‌حل‌های بهتر می‌شود.

### 4. **ارزیابی و اولویت‌بندی گزینه‌ها**
  - **توضیح:** پس از بحث و تبادل نظر، تیم باید گزینه‌های مختلف را ارزیابی و اولویت‌بندی کند. این کار بر اساس معیارهایی مانند هزینه، زمان، تأثیر، و منابع موجود انجام می‌شود.
  - **نقش تیم:** هر عضو باید دیدگاه‌های خود را بر اساس تحلیل و ارزیابی منطقی ارائه دهد. همچنین، ممکن است نیاز به رای‌گیری یا استفاده از ابزارهای تصمیم‌گیری گروهی باشد.
  - **اهمیت:** ارزیابی دقیق باعث می‌شود که تیم بتواند از میان گزینه‌های موجود، بهترین و کارآمدترین راه‌حل را انتخاب کند.

### 5. **تصمیم‌گیری نهایی**
  - **توضیح:** این مرحله شامل انتخاب بهترین راه‌حل یا استراتژی برای حل مسئله یا دستیابی به هدف است. تصمیم‌گیری می‌تواند به‌صورت توافق جمعی، رای‌گیری یا توافق بر اساس اطلاعات جمع‌آوری‌شده باشد.
  - **نقش تیم:** نقش تیم در این مرحله توافق بر سر یک تصمیم نهایی است که همه اعضا در مورد آن موافق باشند. اگر تیم به توافق نرسد، ممکن است نیاز به مذاکره یا بررسی مجدد داشته باشد.
  - **اهمیت:** تصمیم نهایی باید شفاف و روشن باشد تا همه اعضا متعهد به اجرای آن باشند.

### 6. **اجرای تصمیم**
  - **توضیح:** در این مرحله، تصمیم نهایی به عمل درمی‌آید. تیم به اجرای وظایف و پیاده‌سازی استراتژی انتخابی می‌پردازد.
  - **نقش تیم:** هر عضو تیم مسئول اجرای بخش‌های مربوط به خود است. همچنین، هماهنگی و همکاری بین اعضا برای دستیابی به نتیجه نهایی ضروری است.
  - **اهمیت:** اجرای دقیق و هماهنگ تصمیمات، نتیجه‌گیری موثر را تضمین می‌کند.

### 7. **نظارت و بازخورد**
  - **توضیح:** پس از اجرای تصمیم، تیم باید بر روند اجرا نظارت کند و نتایج را ارزیابی کند. در این مرحله، بازخورد از عملکرد و نتایج به دست آمده جمع‌آوری می‌شود.
  - **نقش تیم:** اعضای تیم باید به‌طور مستمر پیشرفت کار را بررسی کنند و در صورت لزوم، اصلاحات لازم را انجام دهند.
  - **اهمیت:** نظارت و بازخورد به تیم کمک می‌کند تا از تجربه‌ها درس بگیرد و در پروژه‌های آینده بهتر عمل کند.

### 8. **یادگیری و بهبود**
  - **توضیح:** در این مرحله، تیم از تجربه‌ها و بازخوردهای خود یاد می‌گیرد و به بهبود فرآیندهای آینده می‌پردازد. همچنین، ممکن است نیاز به بازنگری و بهبود راهبردهای تصمیم‌گیری باشد.
  - **نقش تیم:** اعضای تیم باید به‌طور مشترک بررسی کنند که چه چیزی به‌خوبی عمل کرده و چه چیزی نیاز به بهبود دارد.
  - **اهمیت:** یادگیری از تجربیات قبلی باعث افزایش بهره‌وری و بهبود فرآیندهای تصمیم‌گیری در آینده می‌شود.

---

### **خلاصه:**

این چرخه‌ی تعامل و تصمیم‌گیری به تیم‌ها کمک می‌کند تا به‌صورت ساختاریافته به اهداف خود برسند. هر مرحله از چرخه برای موفقیت نهایی تیم ضروری است و به اعضا اجازه می‌دهد تا با همکاری و تفکر جمعی، راه‌حل‌های بهینه را پیدا کنند.

تاریخ
٢ ماه پیش

 در دنیای کار، واژه‌های «تیم» و «گروه» را همواره به‌جای یکدیگر به‌کار می‌برند. اما یک کارآفرین هوشیار می‌داند که میان آن دو، تفاوت‌های کوچک اما مهم وجود دارد. کشف و درک اختلاف‌ها در آغاز کار، می‌تواند در رسیدن به اهداف مهم شغلی، روشنایی‌بخش راه صاحبان صنعت باشد.  

در محیط‌های کاری، «گروه» معمولا از دو یا چند همکار تشکیل می‌شود که یکدیگر را به‌عنوان بخش‌های متمایز می‌شناسند، اما درواقع به‌صورت کاملا مستقل از یکدیگر فعالیت می‌کنند. به‌عنوان مثال یک پیشه کوچک، شاید گروهی را به‌عنوان «گروه خدمات مشتریان» داشته باشد. اما ممکن است، یک نفر از این گروه بر روی مشتریان محلی، شخص دیگری بر روی مشتریان منطقه ای و دیگری بر روی اشخاص متفرقه تمرکز داشته باشد. این در حالی است که «تیم» متشکل از دو یا چند همکار است که در بخش‌های مختلف یک صنعت یا پیشه، برای رسیدن به یک هدف یا پروژه مشترک با یکدیگر به همکاری می‌پردازند

توانایی کار تیمی صرف نظر از پیشه چن و دیگر اشخاص در محیط کار به شما در به‌سرانجام‌رساندن امور، در کنار ایجاد محیطی لذت‌بخش برای خودتان و دیگران کمک خواهد کرد. سازمانی که بر کار گروهی تکیه دارد؛ معمولا دارای محیط کاری سلامت، با عملکرد بالاست. پیش از شروع، نگاهی مختصر می‌اندازیم به مفهوم «گروه»، «تیم» و تفاوت‌های اصلی میان این دو مفهوم مهم در حوزه فضای کار و پس از آن درباره مهارت کار تیمی در سازمان که در دسته مهارت های نرم قرار دارند خواهیم گفت.

در پاسخ به این سوال که هدف از تشکیل تیم و کار تیمی چیست باید بگوییم که از سال‌ها پیش مدیران، دریافتند که همیشه چند ذهن، بهتر از یک ذهن، آنها را در رسیدن به اهداف کاری یاری خواهد کرد. ازاین‌رو شروع به ایجاد گروه‌های مختلف در پیشه‌های خود کردند تا همکاران بتوانند ایده‌های خود را در مورد سوژه‌های گروه به‌اشتراک بگذارند. از سوی دیگر تیم‌ها را تشکیل دادند، برای مقابله با هدف یا پروژه‌ای خاص و معمولا کوتاه‌مدت تا بتوانند از تخصص جمعی افراد مختلف بهره ببرند. به‌همین‌خاطر داشتن توانایی انجام «کار تیمی» و «کار گروهی» از نیازهای اساسی در محیط کار به حساب می‌آید. در ادامه، نگاهی ریزبینانه می‌اندازیم بر چیستی  مهارت کار تیمی در سازمان، چگونگی ارتقا آن و دیگر توانایی‌های اجتماعی که به پیشرفت حس همکاری کمک خواهدکرد.

٧٨
طلایی
٠
نقره‌ای
١
برنزی
٦
تاریخ
٢ ماه پیش

بيان مسئله و... 

تاریخ
٢ ماه پیش

ابتدا باید موضوع رو مطرح کرد  منتظر  نظر بقیه بود . هر کس ممکنه یه نظری داسته باسه باید نظرات بقیه را فهمید    اگر نظر ایشون  مثبت نبود دلیلش رو بدونیم و اگر منطقیه مورد را برطرف کنیم تا  نظر  بفیه رو عوض کنیم نباید خودمون رو همه کاره بدونیم و بجای بقیه تصمیم بگیریم ۷ سالمه امسال میرم دوم 

تاریخ
٢ ماه پیش

چرخه تعامل و تصمیم‌گیری تیمی شامل مراحل زیر است:

1. **تعیین هدف:** مشخص کردن هدف تیم و همسو کردن اعضا.
2. **جمع‌آوری اطلاعات:** بررسی داده‌ها و منابع موجود.
3. **بررسی گزینه‌ها:** ارزیابی راه‌حل‌های ممکن.
4. **تصمیم‌گیری:** انتخاب بهترین راه‌حل توسط تیم.
5. **اجرای تصمیم:** عملی کردن تصمیمات تیم.
6. **بازخورد و اصلاح:** بررسی نتیجه و اصلاحات لازم.

این چرخه کمک می‌کند تا تیم به نتایج بهتری برسد.

٩٤٢
طلایی
٠
نقره‌ای
٣
برنزی
١٢
تاریخ
٢ ماه پیش
عکس پرسش

چرخه‌ی تعامل و تصمیم‌گیری برای رسیدن به یک نتیجه‌ی تیمی، فرایندی است که در آن اعضای تیم با همکاری یکدیگر، از مرحله‌ی شناسایی مشکل تا اجرای راه‌حل و ارزیابی نتایج، قدم برمی‌دارند. این چرخه شامل چندین مرحله کلیدی است که در ادامه توضیح داده می‌شوند:

### ۱. شناسایی مسئله و تعریف هدف

   در این مرحله، تیم باید مسئله را به وضوح شناسایی و هدفی مشترک برای حل آن تعیین کند. ارتباطات روشن و بررسی دقیق مسئله از اهمیت زیادی برخوردار است. در این بخش، باید اطمینان حاصل شود که تمام اعضای تیم به درک مشترکی از مشکل رسیده‌اند.

### ۲. جمع‌آوری اطلاعات و تحلیل

   پس از شناسایی مسئله، تیم به جمع‌آوری اطلاعات مرتبط و تجزیه و تحلیل دقیق می‌پردازد. این اطلاعات می‌تواند شامل داده‌های قبلی، تجربیات گذشته، و تحقیقات جدید باشد. اعضای تیم باید با یکدیگر به اشتراک اطلاعات بپردازند تا دید کاملی از مسئله پیدا کنند.

### ۳. ایده‌پردازی و ارائه راه‌حل‌ها

   در این مرحله، اعضای تیم ایده‌های مختلفی را برای حل مشکل مطرح می‌کنند. تکنیک‌هایی مانند طوفان فکری یا جلسات هم‌اندیشی به تیم کمک می‌کند تا طیف گسترده‌ای از راه‌حل‌ها را بررسی کند. تمامی ایده‌ها باید مورد بحث و بررسی قرار گیرند و به چالش کشیده شوند.

### ۴. ارزیابی و انتخاب بهترین راه‌حل

   پس از ارائه ایده‌ها، تیم باید آن‌ها را با دقت ارزیابی کند. معیارهای ارزیابی می‌تواند شامل هزینه، زمان، اثربخشی، و امکان‌پذیری باشد. در این بخش، تصمیم‌گیری نهایی بر اساس اجماع تیمی یا با استفاده از تکنیک‌هایی مانند رای‌گیری انجام می‌شود.

### ۵. برنامه‌ریزی و اجرای راه‌حل

   پس از انتخاب راه‌حل، تیم باید یک برنامه اجرایی دقیق تدوین کند. این برنامه شامل تخصیص مسئولیت‌ها، تعیین منابع، و زمان‌بندی مراحل اجرایی است. اجرای راه‌حل نیازمند هماهنگی و تعامل مستمر بین اعضای تیم است.

### ۶. ارزیابی نتایج و بازخورد

   پس از اجرای راه‌حل، تیم باید نتایج آن را ارزیابی کند. این ارزیابی به تیم کمک می‌کند تا بفهمد آیا به اهداف تعیین‌شده دست یافته یا خیر. در صورت نیاز، تیم می‌تواند تغییرات یا بهبودهای لازم را اعمال کند. بازخورد به اعضای تیم کمک می‌کند تا از تجربیات خود بیاموزند و در تصمیم‌گیری‌های آینده بهتر عمل کنند.

### ۷. بازبینی و اصلاح

   در آخر، تیم باید فرایند تعامل و تصمیم‌گیری خود را بازبینی کند تا نکات مثبت و منفی شناسایی و در چرخه‌های آینده اصلاح شوند. این مرحله به بهبود مستمر فرآیندهای تیمی کمک می‌کند.

این چرخه معمولاً به‌طور پیوسته تکرار می‌شود و تیم‌ها با هر بار تکرار، به تجربه و دانش بیشتری در زمینه تصمیم‌گیری و تعامل دست پیدا می‌کنند.

تاریخ
٢ ماه پیش

ببین اکولین بخش همکاری تی می و ددومین بخش مربی خوبه

٢٧٩
طلایی
٠
نقره‌ای
٦
برنزی
١٥
تاریخ
٢ ماه پیش

پاسخ شما