کودتای اخیر بنگلادش
سلام کسی در باره ی کودتای اخیر بنگلادش اطلاعاتی داره ؟
حکومتی که حاکم بود با کدام قدرت ها بهتر بود و از لحاظ اقتصادی به کدام قدرت ها وابسته تر بودو این تغییر قدرت به نفع شرق بود یا غرب ؟
١١ پاسخ
در کودتای اخیر بنگلادش که در اوایل اوت ۲۰۲۴ رخ داد، نخستوزیر شیخ حسینه به دنبال اعتراضات گسترده و خشونتآمیز ضد دولتی مجبور به استعفا و فرار از کشور شد. این اعتراضات که ابتدا توسط دانشجویان آغاز شد، به دلیل بازگرداندن سهمیهبندیهای شغلی در خدمات دولتی، به سرعت به یک جنبش ضد دولتی گسترده تبدیل شد. در نهایت، ارتش بنگلادش با اعلام تشکیل یک دولت موقت، قدرت را در دست گرفت.
شیخ حسینه که بیش از ۱۵ سال قدرت را در دست داشت، به هند گریخت و ارتش تحت فرماندهی ژنرال واکر-الزمان، مسئولیت انتقال قدرت را به یک دولت انتقالی به عهده گرفت. در حال حاضر، قدرتهای بینالمللی از جمله اتحادیه اروپا و سازمان ملل بر لزوم انتقال مسالمتآمیز و دموکراتیک تاکید دارند و خواستار تحقیقات مستقل در مورد خشونتها و کشتهشدگان این دوره شدهاند.
از لحاظ اقتصادی، دولت شیخ حسینه به شدت به سرمایهگذاریهای خارجی و کمکهای توسعهای از کشورهای غربی و همچنین چین وابسته بود. هند نیز یکی از همپیمانان نزدیک بنگلادش تحت رهبری حسینه بود. با این حال، با توجه به روابط نزدیک ارتش بنگلادش با چین و پاکستان، به نظر میرسد که این تغییر قدرت به نفع کشورهای شرقی، بهویژه چین، تمام شود
از کی تاحالا به انقلاب مردم میگن کودتا؟
شیخ حسینه نخست وزیر محبوب بنگلادشیها بوداو بدلیل خشم دانشجویان از سهمیه بندی مشاغل دولتی که توسط دولت ش اعلام شد و پاره ای دیگر مسایل از چشم مردم افتاد. البته او مدعیست بدلیل عدم واگذاری جزیره سنت مارتین به آمریکاییها و جلوگیری از نفوذ آنها بر خلیج بنگال و ممانعت از شکل گرفتن کشور مسیحی مانند تیمور شرقی از طریق جداشدن بخشهایی از بنگلادش و برمه(میانمار) توسط آمریکاییها کنار گذاشته شد.او همچنین مدعی شد که سخنرانیش تقطیع شده تا احساسات دانشجویان علیه او تحریک شود. در بنگلادش اصطلاحی به نام "رضا کار" وجود دارد که به شبه نظامیان طرفدار پاکستان ابلاغ می شود که در جریان استقلال طلبیهای بنگلادشیها در1971 پدید آمد. او گفت که دانشجویان معترض را رضا کار نمی داند.شیخ حسینه، دختر بنیانگذار بنگلادش، طولانیترین دوره ریاست دولت یک زن را در جهان داشته است.
پدر او در سال ۱۹۷۵ در یک کودتای نظامی به همراه بیشتر اعضای خانوادهاش ترور شد - تنها خانم حسینه و خواهر کوچکترش جان به در بردند زیرا در آن زمان در سفری خارج از کشور بودند.
پس از زندگی در تبعید در هند، او در سال ۱۹۸۱ به بنگلادش بازگشت و با همکاری دیگر احزاب سیاسی، قیامی مردمی برای دموکراسی را رهبری کرد که او را به یک نماد ملی تبدیل کرد.
خانم حسینه اولین بار در سال ۱۹۹۶ به نخستوزیری انتخاب شد، اما در سال ۲۰۰۱ در برابر رقیبش، بیگم خالده ضیا از حزب ملیگرایان بنگلادش، شکست خورد.
او در سال ۲۰۰۹ و در انتخاباتی که یک دولت موقت برگزار کرد دوباره به قدرت بازگشت.
او در دوران حکومتش با اتهامات زیادی از جمله ناپدیدسازیهای اجباری، قتلهای فراقانونی و سرکوب مخالفان و منتقدانش مواجه بود. او این اتهامات را رد کرده است و دولتش بارها احزاب اصلی مخالف را به دامن زدن به اعتراضات متهم کرده است.
در هفتههای اخیر نیز، خانم حسینه و حزب او، یعنی حزب عوامی لیگ، بحرانهای کشور را به گردن رقبای سیاسی خود میانداختند.
(خبرآنلاین:)نخست وزیر فراری بنگلادش که روزی نماد احیای مردم سالاری در این کشور بود به مرور به خودکامه ای تبدیل شد که مردم علیه او قیام کردند. اما چگونه دختر یک انقلابی در بنگلادش به دیکتاتور تبدیل شد؟
رسول سلیمی: آخرین اعتراضهایی که در بنگلادش شکل گرفت، جدیترین چالشی بود که نخست وزیر بنگلادش از زمان تصدی مقام خود با آن مواجه شد. این اعتراضها در حالی شکل گرفته بودند که تنها چند ماه قبلتر، حزب او اکثریت کرسیهای پارلمان را برای چهارمین دوره پیاپی در یک انتخابات بسیار جنجالی به دست آورده بود. انتخاباتی که گفته شد در آن تقلب و مهندسی آراء انجام شده است. او بعد از انتخابات، مخالفانش را سرکوب کرد و رقیب قدرتمند و محبوب خود را زندانی کرد. این سرآغاز فتنه ای در بنگلادش شد که نخست وزیر آن ترتیب داده بود.
اما او در برابر درخواستهای فزاینده برای استعفا، مقاومت میکرد. شیخ حسینه معترضان را «تروریست» خواند و از مردم بنگلادش درخواست کرد که از «سرکوب این تروریستها با مشتی محکم» حمایت کنند. معترضان در آخرین دور اعتراضها در داکا و شهرهای دیگر، در ابتدا خواستار لغو سهمیههایی شده بودند که او به عنوان امتیاز به فرزندان جانبازان جنگ استقلال بنگلادش اختصاص داده بود. اما این اعتراضها به یک جنبش ضد دولت تبدیل شد. اما چگونه نخست وزیر دموکرات بنگلادش، به دیکتاتور این کشور تبدیل شد؟
شیخ حسینه فعالیت سیاسی خود را به عنوان نماد دموکراسی آغاز کرد و در دوران حضورش در قدرت، کارنامهاش در مدیریت پیشرفت اقتصادی این کشور جنوب آسیا، مثبت ارزیابی شده است. با این حال، در سالهای اخیر او متهم شده بود که به خودکامگی روی آورده و هرگونه مخالفت با حکومتش را سرکوب میکند. پدر او شیخ مجیبالرحمن، رهبری ملیگرا که استقلال این کشور را از پاکستان در سال ۱۹۷۱ رهبری کرد و نخستین رئیسجمهور این کشور شد. او به «پدر ملت بنگلادش» معروف است.
در همان زمان، شیخ حسینه در دانشگاه داکا از چهرههای سرشناس جنبش دانشجویی محسوب میشد. پدر او به همراه بیشتر اعضای خانوادهاش در یک کودتای نظامی در سال ۱۹۷۵ به قتل رسید. اما خانم حسینه و خواهر کوچکترش که در زمان کودتا خارج از کشور بودند، زنده ماندند.
نخست وزیر فراری بنگلادش ۷۶ سال سن دارد و بزرگترین فرزند شیخ مُجیبالرَحمن بنیانگذار کشور بنگلادش است. حسینه در بسیاری از مصاحبه ها و سخنرانی ها از بزرگ شدن پدرش به عنوان یک زندانی سیاسی توسط دولت پاکستان گفته و حتی در یکی از مصاحبهها فضای کودکی خود را اینگونه توصیف کرده است: «مثلاً بعد از اینکه وزارت جبهه متحد در سال ۱۹۵۴ انتخاب شد و ما در خیابان شماره ۳ مینتو زندگی میکردیم، یک روز مادرم به ما گفت که پدرم شب قبل دستگیر شده است. ما همیشه متوجه میشدیم که او را به زندان میاندازند چرا که او محبوب و مورد علاقه مردم است.»
حسینه دوران دبیرستان را در مدرسه دخترانه عظیمپور و کالج دخترانه بیگم بادرونسا تحصیل کرد و سپس برای مدرک لیسانس در کالج ادن ثبت نام کرد. او بین سالهای ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ به عنوان نایب رئیس اتحادیه دانشجویان در کالج ادن انتخاب شد.
در سال ۱۹۶۷، حسینه با واجد میاح، که دانشمند هسته ای بنگالی با مدرک دکترای فیزیک از دورهام بود، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای سجیبو واجد جوی و سایما واجد پوتی هستند
او در آن زمان در دانشگاه داکا در رشته ادبیات بنگالی تحصیل کرد و در سال ۱۹۷۳ از آنجا فارغ التحصیل شد. حسینه همه اعضای خانواده اش به جز شوهر، فرزندان و خواهرش شیخ ریحانه، را در جریان کودتای ۱۵ اوت ۱۹۷۵ بنگلادش که شاهد ترور شیخ مجیب الرحمان بود، به قتل رسیدند.
حسینه، واجد و ریحانه در زمان ترور در حال بازدید از اروپا بودند. آنها به خانه سفیر بنگلادش در آلمان غربی پناه بردند و بعد از آن پیشنهاد پناهندگی سیاسی را از ایندیرا گاندی نخست وزیر هند دریافت کردند. اعضای بازمانده خانواده به مدت شش سال در دهلی نو، هند در تبعید زندگی کردند و در این مدت توسط نیروهای نظامی از ورود او به کشور ممانعت به عمل می آمد. در فوریه ۱۹۸۱، حسینه به عنوان رئیس حزب عوامی لیگ انتخاب شد و در سال های بعد توانست به یکی از چهرههای اصلی سیاست بنگلادش تبدیل شود.
شیخ حسینه در سال ۱۹۹۶ برای نخستین بار به عنوان نخست وزیر بنگلادش انتخاب شد. در دوره اول نخستوزیری او، بنگلادش با مشکلات اقتصادی و سیاسی زیادی مواجه بود اما برنامه های اصلاحات اقتصادی و اجتماعی، تا اندازه ای بنگلادش را از بحران خارج کرد.
در سال ۲۰۰۹ او برای دومین بار به عنوان نخست وزیر انتخاب شد و در انتخاباتهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ نیز موفق به حفظ این مقام شد. در دوران حکومت او، بنگلادش شاهد رشد اقتصادی قابل توجهی بوده و بسیاری از پروژههای زیرساختی بزرگ مانند پل پادما و متروی داکا به اجرا درآمده است.
او به مدت شش سال در هند در تبعید زندگی کرد و سرانجام در سال ۱۹۸۱ به بنگلادش بازگشت. خانم حسینه از همان زمان، رهبر حزب «عوامی لیگ» شد که پیشتر پدرش رهبری آن را در دست داشت. در دوران حکومت نظامی ژنرال حسین محمد ارشاد، او برای برپایی اعتراضهای خیابانی و رسیدن به دموکراسی با دیگر احزاب بنگلادش متحد شد. در جریان قیام مردمی علیه حکومت نظامی، خانم حسینه به سرعت به یک نماد ملی تبدیل شد. او برای نخستین بار در سال ۱۹۹۶ در انتخابات پیروز شد و به قدرت رسید. امضای توافقنامه آب با هند و توافقنامه صلح با رهبران شورشی قبایل در جنوب شرق کشور از جمله دستاوردهای مهم او در این دوران بودند.
اما در همان زمان، دولت او در جریان امضای تعداد زیادی از قراردادهای تجاری، به فساد متهم شد. همچنین منتقدان میگفتند که بنگلادش بیش از حد به هند وابسته شده است. او در سال ۲۰۰۱ در انتخابات از بگیم خالده ضیا رهبر «حزب ملیگرای بنگلادش» شکست خورد. خانم ضیا زمانی یکی از متحدان خانم حسینه بود که بعدتر به یکی از دشمنان قسمخوردهاش تبدیل شد.
هر دو زن، به عنوان وارثان دو خاندان سیاسی بیش از سه دهه بر سیاست بنگلادش تسلط داشتند و به «بیگمهای مبارز» معروف شده بودند. «بیگم» در بنگلادش به یک زن مسلمان با رتبه بالا اشاره دارد. ناظران میگویند که رقابت تلخ آنها موجب شد تا رخدادهایی مانند بمبگذاری در اتوبوسها، ناپدید شدنها و قتلهای فراقضایی به یک روال عادی در بنگلادش تبدیل شود.
شیخ حسینه نخست وزیر بنگلادش روز دوشنبه از مقام خود استعفا داده و خاک این کشور را به مقصد هند ترک کرد. این در حالی است که معترضان مقر اصلی نخست وزیری را در دکا حمله کردند و آن را تصرف کردند.
البته فرزندش گفت که وی قصد دارد به کشور بازگردد.
ناگفته نماند که دگرگونیهای همبودی به کنشسازهای گوناگوی بستگی دارد و نمی توان انها را به سادگی
در یکی دو خط بازگو کرد. نیروهای همبودی گوناگونی در هر کشوری هستند که به دنبال ارزوها و ارمانهای خودشان پویندگی می کنند. در کشورهایی که گروهی تک سالار است و به اندیشه ها و گروههای دیگر روادید کنشگری نمی دهند، شایدینگی جنبشهای دگرگشت خواهانه بسیار بالا می رود که می تواند یک فرمانروایی را سرنگون کند.
این که در اینده هم کنشی نیروهای همبودی چگونه خواهد بود، خود جای اندیشیدن دارد. ایا فرمانروایی تک سالار دیگری برپا خواهد شد یا در چینش نوین چندسالاری می تواند پدید اید؟
کودتای اخیر در بنگلادش تغییری بزرگ در فضای سیاسی این کشور به شمار میآید که به حکومت طولانی مدت شیخ حسینه پایان داد. این کودتا به دنبال نارضایتی گسترده عمومی، عمدتاً ناشی از مشکلات اقتصادی و اتهامات فساد در دولت، رخ داد. نقطهٔ اوج این بحران زمانی بود که دولت سیستم بحثبرانگیز سهمیهبندی خدمات مدنی (Quota system of Bangladesh Civil Service) را مجدداً برقرار کرد، که منجر به اعتراضات جامع، بهویژه در میان دانشجویان و جوانان شد و در نهایت باعث مداخله نظامی و برکناری حسینه گردید.
سیستم سهمیهبندی خدمات مدنی بنگلادش مستلزم ارائه تعداد مشخصی شغل به اعضای گروههای خاص، مانند نوادگان مبارزان جنگ آزادی بنگلادش، اقلیتهای مذهبی و قومی، مناطق کمتر توسعه یافته و افراد معلول است. این سهمیه در مرحله نهایی مصاحبه شفاهی در نظر گرفته می شود. مشاغل دولتی حقوق و مزایای بهتری نسبت به مشاغل بخش خصوصی در بنگلادش ارائه می دهند که تقاضا برای مشاغل دولتی را ایجاد می کند. دانشآموزان بنگلادش در سالهای 2013، 2018 و 2024 با این استدلال که داوطلبین مستعد بخاطر این سهمیه جذب نمی شوند ، علیه سیستم سهمیهبندی اعتراض کردند
این سیستم در سال 2018 لغو شد، اما با حکم دادگاه عالی در سال 2024 دوباره برقرار شد ؛ اجرای این حکم توسط دایره استیناف به تعویق انداخته شد، با این همه دولت بنگلادش برای لغو حکم دایره استیناف اقدام کرد. دادگاه عالی بنگلادش در 21 ژوئیه این سهمیه را کاهش داد.
دولت بنگلادش سیستم سهمیه را به عنوان یک برنامه اقدام مثبت برای گروه های به حاشیه رانده شده و همچنین نوادگان (از جمله نوه ها در سال 2010) کهنه سربازان می پنداشت.
دولت شیخ حسینه که به مدت ۱۵ سال حکومت کرد، مابین قدرتهای جهانی یک تعادل نسبی برقرار کرده بود، اما تمایلاتش مسلماً به هند مشهود بود. در دوران رهبری وی، بنگلادش،از طریق همکاریهای اقتصادی و ابتکارات امنیتی-منطقهای همچو ابتکار عمل در مورد خلیج بنگال به منظور همکاری های فنی و اقتصادی چندبخشی (BIMSTEC)، به متحدی کلیدی برای هند در جنوب آسیا تبدیل شد. دولت حسینه همچنین روابط پیچیده اما پایداری را با چین حفظ کرد و از سرمایهگذاریهای چینی در زیرساختها بهرهمند شد، ولیکن از پذیرش کامل مدل توسعه بدهیمحور چین خودداری کرد.
از نظر اقتصادی، بنگلادشِ تحت حکومت حسینه بهطور قابل توجهی به هر دو کشور هند و چین وابسته بود. هند شریکی کلیدی در تجارت، همکاری انرژی و امنیت منطقهای بود. در عین حال، چین نقش مهمی در توسعه زیرساختها، بهویژه از طریق پروژههایی که تحت طرح «ابتکار عمل کمربند و جاده» (BRI) تأمین مالی میشدند، ایفا کرد. با این حال، بی میلی حسینه به تعمیق روابط با چین، همانطور که در بازدید مختصر او از پکن مشهود بود، ممکن است به سقوط او منجر شده باشد، علی الخصوص با توجه به منافع ژئوپلیتیکی که در جریان بود.
کودتای اخیر به نظر میرسد نشاندهنده تغییر تمایل دولت حسینه از چین به هند و احتمالاً نزدیکتر شدن بنگلادش به هند و دیگر قدرتهای منطقهای باشد. نقش ارتش که بهطور سنتی نسبت به دولتهای غیرنظامی شکاک و بدبین بوده است، نشان میدهد که ارتش احتمالاً یک سیاست خارجی خنثیتر را ترجیح میداد، بهویژه با توجه به نفوذ فزاینده حزب ملیگرای بنگلادش (BNP) و گروههای اسلامگرا مانند جماعت اسلامی که هر دو از دیر باز با هند همسو نبودهاند.
در مجموع، کودتا در بنگلادش نشاندهنده تغییرات ژئوپلیتیکی است که احتمالاً کشور را از روابط نزدیک با هند دور و به سمت موضعی متمایل به چین سوق میدهد. این تغییر میتواند پیامدهای مهمی در جنوب آسیا داشته باشد، بهویژه در زمینه تقابل قدرتهای شرق و غرب در منطقه. نقش ارتش در این انتقال نشان میدهد که بنگلادش ممکن است با افزایش نفوذ قدرتهایی مانند چین دورهای از بی ثباتی را تجربه کند.
همچنین رجوع شود به مقاله استاد امیر طاهری با عنوان " بنگلادش: داستانی غمانگیز "
https://www.independentpersian.com/node/408940/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87/%D8%A8%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%B4-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%BA%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B2
حزب ملیگرای بنگلادش در ائتلاف با هفت حزب سیاسی دیگر سرانجام دولت نظامی بنگلادش به رهبری ژنرال ارشاد را وادار کرد تا به برگزاری انتخابات آزاد در سال ۱۹۸۳ تن در دهد.
با وجود تصمیم ژنرال ارشاد به تشکیل مجدد پارلمان، خالده ضیا در اعتراض به ادامه محدودیتهای سیاسی در بنگلادش، انتخابات پارلمانی را تا سال ۱۹۹۱ تحریم کرد.
با فراهم شدن زمینه برگزاری انتخابات آزاد، ائتلاف به رهبری حزب ملیگرای بنگلادش در انتخابات فوریه سال ۱۹۹۱ توانست اکثریت کرسیهای پارلمان را به دست آورد و رهبر این حزب عبدالرحمان بیسواس در همین سال رئیسجمهور بنگلادش شد و خالده ضیا به عنوان نخستین نخستوزیر زن در بنگلادش رای اعتماد پارلمان را کسب کرد. این حزب توانست در دور بعدی انتخابات در سال ۱۹۹۶ به پیروزی چشمگیری دست یابد و خانم ضیا مجدداً به سمت نخستوزیری منصوب شد.
در انتخابات سال ۲۰۰۱ نیز حزب ملیگرای بنگلادش با ائتلاف با احزاب اسلامگرا در انتخابات شرکت کرد و برای سومین بار به پیروزی دست یافت.
خالده ضیا همسر ژنرال ضیاء الرحمن، رئیسجمهوری پیشین بنگلادش است که از سال ۱۹۷۷ تا زمان ترور او در سال ۱۹۸۱ زمام امور این کشور را در دست داشت. در پی ترور ژنرال ضیاء الرحمان، خالده ضیا وارد صحنه سیاست شد و رهبری حزب ملیگرای بنگلادش را در دست گرفت. شیخ حَسینه، که دختر مجیبالرحمن، پایهگذار کشور بنگلادش است، از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ مقام نخستوزیری این کشور را در دست داشت و به عنوان رهبر حزب عوامی لیگ، از رهبران سیاسی مهم بنگلادش بهشمار میآمد. در انتخابات سال ۲۰۰۲ میلادی تاجالدین احمد با اکثریّت آرا حائز پست ریاست جمهوری شد.
از ماه اکتبر سال ۲۰۰۶ و پایان دوره زمامداری خالده ضیا یک دولت انتقالی زمام امور بنگلادش را در دست گرفت.
براساس قوانین بنگلادش، در صورتی که در پایان یک دوره پارلمانی انتخابات جدیدی برگزار نشده باشد، دولت انتقالی میتواند به مدت سه ماه زمام امور را به منظور فراهم کردن زمینه برگزاری انتخابات در دست بگیرد.
با این همه، دولت انتقالی انتخابات پارلمانی را که برای ماه ژانویه سال ۲۰۰۷ برنامهریزی شده بود به دلیل درگیریهای خونین بین طرفداران حزب ملیگرا و حزب عوامی لیگ به تعویق انداخت و با اعلام وضعیت اضطراری در بنگلادش، گفت به اقداماتی برای پاکسازی صحنه سیاست این کشور از فساد دست خواهد زد. حدود دو دهه خصومت سیاسی بین شیخ حسینه و خالده ضیا از عوامل ناآرامی و بیثباتی در این کشور بوده است.
دهها تن از سیاستمداران بنگلادشی، از جمله طارق رحمن، فرزند خانم خالده ضیا، به اتهام فساد مالی بازداشت شدند.
در سال ۲۰۰۹ به دنبال به قدرت رسیدن شیخ حسینه، نیروهای شبه نظامی بنگلادش دست به شورش زدند. شورشی که از داکا آغاز شد و تدریجاً به دیگر شهرهای بنگلادش گسترش یافت ولی بعداً بهطور کامل سرکوب شد. اصلاحاتی که دولت شیخ حسینه به منظور سکولارتر کردن قانون اساسی بنگلادش صورت داد، باعث خشم تندروها در این کشور شد.
کودتای اخیر بنگلادش
در اوایل اوت ۲۰۲۴، بنگلادش شاهد اعتراضات گستردهای بود که در نهایت منجر به استعفای شیخ حسینه، نخستوزیر ۱۵ ساله این کشور، شد. این اعتراضات ابتدا به دلیل لغو سهمیههای شغلی توسط دادگاه عالی آغاز شد و به تدریج به جنبشی ضد دولتی تبدیل شد که خواستار برکناری او بود.
روابط بینالمللی حکومت قبلی
حکومت شیخ حسینه روابط نزدیکی با هند داشت و از حمایت این کشور برخوردار بود. این روابط شامل همکاریهای اقتصادی، نظامی و سیاسی بود. از نظر اقتصادی، بنگلادش به شدت به هند وابسته بود، به ویژه در زمینه انتقال کالاها و مقابله با گروههای شبهنظامی.
تأثیر تغییر قدرت
تغییر قدرت در بنگلادش میتواند تأثیرات مختلفی بر روابط بینالمللی این کشور داشته باشد:
- به نفع قدرتهای غربی: با توجه به روابط نزدیک حکومت قبلی با هند، این تغییر ممکن است به نفع قدرتهای غربی مانند ایالات متحده و اتحادیه اروپا باشد که ممکن است به دنبال تقویت روابط خود با دولت جدید باشند. این کشورها ممکن است فرصتهایی برای افزایش نفوذ خود در بنگلادش ببینند.
تأثیر بر روابط با هند: با تغییر حکومت، ممکن است روابط بنگلادش با هند تحت تأثیر قرار گیرد. اگر دولت جدید سیاستهای متفاوتی را اتخاذ کند، این میتواند به تغییر در همکاریهای اقتصادی و نظامی بین دو کشور منجر شود.
وضعیت اقتصادی
از نظر اقتصادی، بنگلادش به شدت به هند وابسته بود. این وابستگی شامل واردات کالاها، سرمایهگذاریهای مشترک و همکاریهای تجاری بود. تغییر حکومت ممکن است به تغییر در این وابستگیها منجر شود و دولت جدید ممکن است به دنبال تنوعبخشی به روابط اقتصادی خود با دیگر کشورها باشد.
نتیجهگیری
به طور کلی، تغییر قدرت در بنگلادش میتواند تأثیرات گستردهای بر روابط بینالمللی و وضعیت اقتصادی این کشور داشته باشد. این تغییر ممکن است به نفع قدرتهای غربی باشد و روابط با هند را تحت تأثیر قرار دهد.
می تونید با مشاهده ویدئوی زیر در یوتیب، تقریبا اطلاعات مفیدی رو پیدا کنید. https://www. youtube. com/watch?v=WGJoH196_ZM
دولت پیشین بنگلادش قانونی تصویب کرده بود که به خانوادههای انقلابیون بنگلادش که در سال 1971 توانستند بنگلادش را از پاکستان جدا کنند، ۳۰درسد شغلهای دولتی را واگزار کند. این در حالی انجام گرفت که شمار بیکاران بنگلادش نزدیک به 18 میلیون تن بود. تصویب این قانون که خشم مردم را برانگیخته بود، انها را با هماهنگی دانشجویان به رهبری ناهید اسلام به خیابانها کشاند. کودتایی در کار نبود، جنبشی مردمی پدید امد و با فشار مردم نخست وزیر پیشین از کشور گریخت.
دولت شیخ حسینه با هند رابطه بهتری داشت چرا که پدر وی مسبب جدایی بنگلادش از پاکستان شده بود. از سویی این نزدیکی، ناراحتی چین و پاکستان را به همراه داشت. همینطور شیخ حسینه، آمریکا را مسبب برکناری خود معرفی کرد چرا که به گفته وی با اعطای حاکمیت جزیره سنت مارتین به آمریکا موافقت نکرده بود.
در مورد وضعیت اقتصادی و روابط بینالمللی بنگلادش، اطلاعات کلی میتواند به شما کمک کند:
۱. حکومتهای پیشین: بنگلادش در سالهای اخیر تحت مدیریت احزاب مختلفی بوده است. حزب «اتحادیه مردم بنگلادش» (Awami League) به رهبری شیخ حسینه و حزب «حزب ملی بنگلادش» (Bangladesh Nationalist Party) به رهبری خالدہ ضیا از جمله احزاب مهم بودهاند.
- روابط اقتصادی و قدرتها: در دوران اخیر، بنگلادش بیشتر به چین و کشورهای آسیای جنوبی برای سرمایهگذاری و تجارت وابسته بوده است. در عین حال، روابط اقتصادی با کشورهای غربی مانند ایالات متحده و اتحادیه اروپا نیز از اهمیت زیادی برخوردار است، به ویژه در زمینه صادرات پوشاک و textiles.
- تغییرات قدرت: تغییرات قدرت در بنگلادش به نفع هیچیک از بلوکهای شرق یا غرب بهطور خاص نیست و بیشتر بر اساس منافع داخلی و مشکلات سیاسی و اقتصادی داخلی است. با این حال، نوع و الگوی تغییرات در قدرت میتواند تأثیراتی بر روابط بینالمللی بنگلادش داشته باشد و در برخی موارد ممکن است باعث تقویت روابط با کشورهایی شود که بهطور سنتی درگیر روابط تجاری و سرمایهگذاری هستند.
درود بر همه دوستان. با اینکه نام این بخش "دیدگاه خود را وارد کنید" است اما شوربختانه برخی از دوستان نوشتارهای سایت های خبری را کپی پیست می کنند که از دید من بی ارزش است. کسی که پرسش را پیش کشیده می خواهد نگرش خود شما را بداند نه نگرش فلان سابت خبری را. پاینده باشید.