آیا گذشته میشه تغییر کرد؟
رجوع به
يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ کَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا کُنَّا فاعِلينَ104
وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ يَوْمَ يَقُولُ کُنْ فَيَکُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَ لَهُ الْمُلْکُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ وَ هُوَ الْحَکيمُ الْخَبيرُ73
به جواب مثبت میرسیم!
...
TENET
مطالعه کنید
٢ پاسخ
کاشکی سرنخ ها که میگذارم دنبال میشن!
نمیتونم همه سؤالها شرح مفصل بدم وتکرار المکررات باعث خستگی هست واصل نتیجه گم میشه
...
این سؤال چند پاسخی دارد:
1-قوانین علم فیزیک
2-فلسفه وفرضیات وتصورات دانشمندان
3-قرآن معجزه
به اینصورت:
1- قوانین مربوطه در
https://abadis.ir/entofa/tenet/
ذکر شده
2- تخیلات علمی در فلم
TENET
https://en.wikipedia.org/wiki/Tenet_(film)
Déjà-Vu
https://en.wikipedia.org/wiki/D%C3%A9j%C3%A0_Vu_(2006_film)
https://en.wikipedia.org/wiki/Sator_Square?wprov=srpw1_5
ذکر ونمایان شده.
سفر در زمان: فقط میتواند گذشته وآینده دید بدون قدرت ایجاد تغییر
ومسئله پدر بزرگ به وجود نمیاد
تغییر گذشته: ممکن بصورت جزئی اما روی تغییر کلی اثری ندارد.
مانند تغییر حرکت یه قطره آب در مقابل حرکت عظیم رودخانه که بی اثر باقی بمونه.
مسئله مادر بزرگ در عالم کوانتم وماده تاریک (ماده مبهم) واقعی و پارادوکس نیست؛
چون این عالم کمتر از 1% ماده برگشت خورده وباقی ماند.
پس؛ با کشتنش نوهاش باقی خواهد ماند یا حتی تکثیر میشن با فرزند آوری...
اما در تفاسیر بهیچ وجه این نتیجه نخواهی یافت!
چون تکرار المکررات دانش نمیاوردو نه علمش دارند ونداشتند (فاقد الشیء لا یعطیه)
لذا به این نکته باید توجه شود:
نخستین؛ انسان باید تربیت(نه پرورش) وآموزش ببینه واگه اشتباه کند (چون جاهله) باید کلاس
درسی تکرار بشه و"از اول" شروع میشه.
وفقط الله العلیم میداند ما در کدوم کلاسیم وچقدر باید تحت فرمون "از اول" باقی بمونیم وادب بصورت
درست وکامل یاد بگیریم!
چون انسان را برای جهنم خلق نشده.
...
شرح مفصل ومطول دارد فعلاً تا بعد
ومن الله التوفیق
يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ کَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا کُنَّا فاعِلينَ104
روزى كه آسمان را درهم مىپيچيم ،هم چون در هم پيچيده شدن طومار نوشته ها ،همان گونه كه آفرينش نخستين را آغاز كرديم، دوباره آن را بازمىگردانيم، در حالى كه [اين] وعده اى است بر عهدۀ ما كه قطعاً انجام مىدهيم
تفسیر المیزان - خلاصه(یوم نطوی السماء کطی السجل للکتب کما بدا نا اول خلق نعیده وعداعلینا انا کنا فاعلین ): (روزی که آسمانها را درهم پیچیم ، همچون درهم پیچیدن طوماری که بر آن نوشته شده ، همچنانکه ابتدا خلقت را پدید آوردیم دوباره آن را بازمی گردانیم ، این وعده ای واجب برماست و همانا ما انجام دهنده آنیم ). در این آیات وضع متقین و مؤمنین و بندگان صالح خود را توضیح می دهد که درقرآن مکررا به ایشان وعده نجات یا بهشت داده شده است همچنانکه فرمود (وعد الله المؤمنین و المؤمنات جنات (28) خداوند به مردان و زنان مؤمن وعده بهشت ها داده است ). و یا در جای دیگر می فرماید (ثم ننجی الذین اتقوا ونذر الظالمین فیها جثیا(29)آنگاه کسانی را که تقوی پیشه کردند نجات می دهیم و ظالمان را به زانو افتاده در آن رهامی کنیم ) می فرماید اینها از آتش بر کنارند و ابدا نزدیک آن نمی شنوند حتی صدای خفیف آن را هم نمی شنوند و ایشان در همه نعماتی که نفسشان بدان تمایل داشته باشد جاودانه هستند. همچنانکه می فرماید (لهم مایشاءون فیها ولدینا مزید(30) برای ایشان در بهشت هر چه بخواهند هست و نزد ما افزونتر نیز هست ). و از خصوصیات دیگر آن افراد این است که آنها از وحشت بزرگی که در هنگام نفخ صور برای خلائق حادث می شود ـ و خداوند می فرماید هر که در آسمانها و زمین است از هراس آن به فزع می افتد (ویوم ینفخ فی الصور ففزع من فی السموات و من فی الارض )(31) ـ اندوهگین نمی شوند، و در آن حال ملائکه الهی با بشارت از آنها استقبال می کنند و می گویند این بود، آن روزی که وعده داده شدید. سپس به توصیف اوضاع روز رستاخیز می پردازد و می فرماید، در آن روز آسمان راهمچون طوماری درهم می پیچیم و چون با پیچیده شدن طومار و نوشته دیگر چیزی ازآن ظاهر نمی ماند آسمان نیز درهم می پیچد بطوریکه هیچ عین و اثری از آن ظاهرنمی ماند، و این سخن کنایه از بازگشت آن به خزائن غیب است بعد از آنکه از آن خزائن نازل و مقدر گشته بود. آنگاه می فرماید ما خلق را همچنانکه ابتدا آغاز کردیم مجدداباز می گردانیم ، یعنی ایشان را به حالتی که قبل از خلقت داشته اند برمی گردانیم و یا مراداین است که ما خلق را مبعوث می کنیم ، همانطور که قبلا آنها را ایجاد کرده بودیم وچگونه اعاده ، بر کسی که ابتداء آنها را آفریده ، دشوار باشد؟€ سپس ادامه می دهد که این رستاخیز و اعاده وعده ایست که ما آن را وعده کرده ایم و وفای آن بر ما واجب شده وما آنچه را وعده داده ایم عملی خواهیم کرد و این سنت جاری ماست
وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ يَوْمَ يَقُولُ کُنْ فَيَکُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَ لَهُ الْمُلْکُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ وَ هُوَ الْحَکيمُ الْخَبيرُ73
خلقت دارای هدف و غایتی است و بیهوده آفریده نشده استجمله «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ ...» با اینکه جمله کوتاهى است، و لیکن خود متضمن حجت و دلیل دندانشکنى است. زیرا در این جمله مىفرماید خلقت همه عالم فعل حق تعالى است، و همه آنها را به حق آفریده نه به باطل، و فعلى که به حق انجام شده و یک خردل باطل در آن راه ندارد، ناچار غایت و غرضى در انجامش منظور بوده، و غرض از خلقت عالم همانا بازگشت به سوى او است و این حجت یکى از دو حجتى است که آیه شریفه «وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما باطِلًا ذلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا ...»(ص/27) متضمن آن است.
توضیح : در اینجا پارهاى از اسماء و صفات خدا ذکر شده، و غرض از ذکر آن بیان مطالب قبلى و تعلیل آن است، زیرا نخست فرمود: هدایت صحیح آن است که او هدایت کند، آن گاه همین هدایت را به طور اجمال تفسیر کرد به تسلیم شدن در برابر دستورهاى خداوند و نماز و تقوا که خلاصه و فشرده جمیع احکام دیگر دین است. آن گاه جهت و دلیل این معنا را که چطور هدایت او هدایتى است که نمىتوان از قبولش شانه خالى کرد، چنین بیان فرمود که چون حشر همه به سوى او است. سپس به بیان کاملترى چنین فرمود: «او کسى است که آسمانها و زمین را به حق آفریده ...» پس اسماء و صفاتى که در این بیان و احتجاج ذکر شده، اسماء و صفاتى است که اگر یکى از آنها ذکر نمىشد، بیان حجت تمام نبود.
مثلا همین جمله مورد بحث، با اینکه جمله کوتاهى است، و لیکن خود متضمن حجت و دلیل دندانشکنى است. زیرا در این جمله مىفرماید خلقت همه عالم فعل حق تعالى است، و همه آنها را به حق آفریده نه به باطل، و فعلى که به حق انجام شده و یک خردل باطل در آن راه ندارد، ناچار غایت و غرضى در انجامش منظور بوده، و غرض از خلقت عالم همانا بازگشت به سوى او است و این حجت یکى از دو حجتى است که آیه شریفه« وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما باطِلًا ذلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا ...»(ص/27) متضمن آن است
دانشمندان میگویند زندگی در یک جهان در حال چرخش واقعاً عجیب خواهد بود، زیرا چنانچه در یک جهان در حال چرخش زندگی میکردیم، میتوانستیم به گذشته سفر کنیم.
به گزارش ایسنا و به نقل از اسپیس، ما امروزه میدانیم که سیارهها میچرخند، اما در مورد جهان به عنوان یک کل چطور؟ نه، به نظر نمیرسد که جهان در حال چرخش باشد. چرا که اگر چنین بود، به گفته دانشمندان، سفر در زمان به گذشته ممکن بود.
اگرچه مردم در تمام دوران باستان استدلال میکردند که آسمانها در سراسر جهان میچرخند، اما در سال ۱۹۴۹ یک ریاضیدان به نام کرت گودل(Kurt Gödel) اولین کسی بود که فرمول مدرن یک جهان در حال چرخش را ارائه کرد. او از زبان تئوریِ نسبیت عام آلبرت اینشتین برای انجام این کار استفاده کرد تا کار دوست و همسایه خود در پرینستون را که همان اینشتین بود، پاس بدارد.
اما این فرآیند پاسداشت و تکریم آکادمیک در جهتی متفاوت از آنچه که گمان میرفت، پیش رفت، زیرا گودل از مثال یک جهانِ در حال چرخش برای نشان دادن ناقص بودن نظریه نسبیت عام استفاده کرد.
مدل گودل از جهان در حال چرخش تا حدودی مصنوعی بود. علاوه بر چرخش، جهان او فقط یک عنصر داشت: یک ثابت کیهانی منفی که در برابر نیروی گریز از مرکز آن چرخش مقاومت میکرد تا جهان را ثابت نگه دارد.
اما ماهیت مصنوعی این جهان، گودل را آزار نداد. در عوض، نکته اصلی او این بود که نسبیت عام امکان یک جهان در حال چرخش را اصلاً در نظر نمیگیرد و گودل از جهان چرخان خود استفاده کرد تا نشان دهد که نسبیت عام اجازه سفر در زمان به گذشته را میدهد که نباید چنین باشد.
چرخان فرض کردن کیهانزندگی در یک جهان در حال چرخش واقعاً عجیب خواهد بود. یکی اینکه همه ناظران، خود را مرکز چرخش میدانند. این بدان معناست که اگر در جایی میایستادید و مطمئن میشدید که کاملاً ساکن هستید، جهان را میدیدید که در اطراف شما میچرخد. اما اگر به جای دیگری میرفتید، حتی به یک کهکشان دور، همچنان میدیدید که جهان در حال چرخش به دور موقعیت جدید شماست.
تجسم این موضوع فوقالعاده سخت است، اما تفاوت چندانی با این ایده ندارد که در یک جهان در حال گسترش، همه ناظران خود را مرکز انبساط میبینند.
هرچه از هر ناظری دورتر شوید، سرعت چرخش بیشتر میشود و این صرفا یک چرخش ماده و چیزها نیست، بلکه چرخش خود فضا-زمان است. این بدان معناست که نور که همیشه مجبور است انحنای فضا-زمان را دنبال کند، سفرهای عجیبی را انجام میدهد. پرتوی نوری که از یک ناظر به بیرون فرستاده میشود، در چرخش فضا-زمان منحنی میشود. در نقطهای دور، این چرخش بیش از حد خواهد بود و نور به اطراف میچرخد و به سمت ناظر باز میگردد.
این بدان معنی است که در اینکه چقدر میتوانید در یک جهان در حال چرخش، دوردست را ببینید، محدودیت وجود دارد و فراتر از آن، تنها چیزی که مشاهده خواهید کرد، تصاویر تکراری از گذشتهی خودتان است.
این رفتار عجیب فقط در مورد نور صدق نمیکند. اگر قرار بود سوار بر یک موشک شوید و در یک جهان در حال چرخش پرتاب شوید، شما نیز در چرخش گرفتار میشدید و به دلیل این چرخش، سرعت حرکت شما دو برابر میشد. با این حال، وقتی به نقطه شروع خود برمیگشتید، متوجه میشوید که وقتی به آنجا میرسید که هنوز آن را ترک نکردهاید.
به تعبیری، یک جهان در حال چرخش میتواند آیندهی شما را به گذشتهتان برگرداند و به شما امکان میدهد در زمان سفر کنید.
جهان ثابتاین اعتراض بزرگ گودل به نظریه نسبیت عام بود. وی میگفت این نظریه که درک نهایی ما از فضا و زمان است، نباید اجازه سفر در زمان به عقب را بدهد، زیرا سفر در زمان به گذشته، تصورات ما از علیت را نقض میکند و انواع تناقضهای ناخوشایند سفر در زمان را معرفی میکند. این واقعیت که نسبیت به طور خودکار سفر در زمان را غیرممکن نمیکرد، به گودل نشان داد که نظریه اینشتین ناقص است.
خوشبختانه ما هیچ نشانهای از زندگی در جهان در حال چرخش نمیبینیم. اگر کیهان در حال چرخش بود، نوری که از جهات مخالف آسمان میآمد، در یک جهت به طیف سرخ منتقل میشد و در جهت دیگر به همان مقدار به طیف آبی تغییر میکرد.
ستارهشناسان این آزمایش را برای بررسی کهکشانهای دوردست و حتی پس زمینه مایکروویو کیهانی که نور باقی مانده از زمانی که کیهان تنها ۳۸۰ هزار سال قدمت داشته است، به کار بردهاند. نتیجه این آزمایشها این است که اگر جهان در حال چرخش است، این کار را با سرعت کمتر از ۱۰ به توان منفی ۱۷ درجه در هر قرن انجام میدهد.
اما اعتراض گودل همچنان پابرجاست. از سال ۱۹۴۹، فیزیکدانان راههای دیگری را برای نسبیت عام ابداع کردهاند تا امکان سفر در زمان به عقب، کرمچالهها، سرعت بیشتر از نور و مسیرهای ویژه در اطراف استوانههای بینهایت طولانی فراهم شود. اما همه این تدبیرها بر نوعی فیزیک عجیب و غریب تکیه میکنند که درک ما را از نحوه عملکرد جهان، مانند ماده با جرم منفی در هم میشکند.
اما جهان در حال چرخش گودل صرفاً یک آزمایش رصدی است، نه این که یک گسست اساسی در فیزیک شناخته شده باشد.
ما میتوانستیم خود را به همین راحتی که در یک جهان در حال انبساط قرار داریم، در یک جهان در حال چرخش ببینیم. هیچ چیزی در دانش ما از فیزیک وجود ندارد که مانع از وجود این نوع جهان شود، بنابراین هیچ چیزی در دانش ما از دنیای قوانین فیزیک وجود ندارد که مانع از سفر به گذشته در زمان شود.در نهایت، شاید گودل درست میگوید و ما باید چیزهای بیشتری درباره جهان هستی بیاموزیم.حال مشکل زمانی شروع می شود که به پارادوکس پدربزرگ بپردازیم!
(ویکی پدیا:)پارادوکس پدربزرگ یا پارادوکس سفر به زمان، که اولین بار توسط یک نویسنده فرانسوی در سال ۱۹۴۳ مطرح شد به شرح زیر است:
این یک نمونهٔ کلاسیک پارادوکس محسوب میشود، که امکان سفر به گذشته را زیر سؤال میبرد. البته برای رفع این تناقض، راهحلهایی نیز پیشنهاد شده است، که دنیاهای موازی یکی از آنهاست. اما جهانهای موازی زمانی میتواند پاسخ مناسبی به این پرسش باشد که بهطور کامل بتوان به ساخته شدن ماشین زمان پاسخ منفی داد.
با کمی تفکر به عمق این متن پی میبرید، پس کاملاً با دقت مطالعه کنید:
نظریه پیچ و خم فضایی. اول اینکه کرم چاله چه موقع به وجود میآید یعنی اگر ما در زمان حال هستیم کرم چاله وجود داشته یا اکنون به وجود میآید اگر اکنون به وجود میآید پس دهانه متحرک آن به ده سال بعد میرود و اگر ما از دهانه متحرک وارد آن شویم به همان زمان میرویم نه ده سال قبل چون کرم چاله اکنون ساخته شده و دهانه ثابت در حال است اگر چه فضا در آن جا بجا شده است وما بدون گذشت زمان در فضا سفر کردهایم اما در زمان سفر نکردهایم در حالی که در فضا سفر کردهایم چون فضای اطراف ما تغییر کردهاند و فضا و اجرام که همان پیچ وخمهای فضا هستند برای تغییر نسبت به هر پیچ وخمی نیاز به گذر زمان دارند چون زمان خود جزئی از فضا است و پیچ وخم تکمیلکننده فضا است که به صورتهای مختلف درمیاید که جاذبه، شتاب، سرعت، نور و… مواردی از صورتهای زمان است. اجرام نیز جزئی از زمان است که پیچ و خمهای زمان را داراست و جاذبه دارد. پس ما اگر در فضا سفر کنیم در زمان هم سفر کردهایم.
رؤیای سفر کردن در زمان، به گذشته و آینده، شاید به قدمت تصور و خیال انسان باشد. زمانی که اچ.جی. ولز، رمان «ماشین زمان» را در سال ۱۸۹۵ منتشر کرد، آن را رمان علمی نامید چرا که هیچکس نمیدانست سفر زمان امکان دارد یا خیر! تنها ۱۰ سال بعد، آلبرت اینشتین نظریه چهارم نسبیت خصوصیاش را ارائه کرد و بخشی از این پرسش با شگفتی و حیرت بسیار پاسخ داده شد: پاسخ مثبت بود. یکی از پیشبینیهای اینشتین که امروزه با آزمایشهای بیشمار بررسی و معلوم شده است، با مثالی از دوقلوها به بهترین شکل روشن میشود. یکی از دوقلوها در خانه میماند، در حالی که دیگری با سرعتی نزدیک به سرعت نور به مدت ۱۰ سال به فضا سفر میکند. زمانی که مسافر بازمیگردد، دیگری را در خانه ۱۰ سال مسنتر مییابد، در حالی که خودش کاملاً جوان مانده است. در واقع مسافر فضا ۱۰ سال به درون آینده جهش زده است. «پارادوکس زمانی» نسبیت خصوصی است و گرچه موقعی که سرعتهای بینهایت مورد بحث است قابل توجهترین مسئله بهشمار میرود، همواره در اطراف ما روی میدهد. همچنان که ما نسبت به یکدیگر جابهجا شده و حرکت میکنیم، همگی در حال سفر کردن به آینده هستیم؛ اما با سرعت و آهنگهای متفاوت. اختلافهای این درجات و سرعتها بسیار کوچکند، اما واقعی هستند. سفر زمان به آینده، اجتنابناپذیر است و پیامد ساختار عالم و جهان کیهان محسوب میشود. تا چند دهه پیش، این موضوع به داستانهای علمی تخیلی سپرده میشد. در حقیقت، پرس و جویی از نخستین نویسنده داستانهای علمی تخیلی، آغاز نخستین تحقیق و مطالعه جدی و مداوم در این زمینه را دامن زد. در سال ۱۹۸۵ کارل ساگان، اخترشناس روی داستان خود با عنوان «برخورد» کار میکرد. قهرمان زن این کتاب به چند وسیله برای عبور و مرور سریع بین ستارهای نیاز داشت و چون ساگان درگیر قوانین فیزیک میشد، از دوستش تورن که یک فیزیکدان نظری بود درخواست مشورت و راهنمایی کرد. وی نیز استفاده از یک کرم چاله را توصیه کرد؛ یعنی همان میانبر تونل مانند در میان فضا و زمان پیشبینی شده توسط اینشتین را که در بین هواداران داستانهای علمی تخیلی مشهور است. ساگان هم از روی وظیفهشناسی این پیشنهاد را در کتابش به کار برد. در همان سال تورن مشخص کرد اگر شما (همانند مسئله دوقلوها) در مواجهه با دو دهانه یک کرم چاله، یک دهانه را ثابت نگاه دارید و دیگری با سرعتی نزدیک به سرعت نور حرکت کند و سپس به مجاورت دهانه ثابت شده بازگردد، در این صورت میتوانید یک ماشین زمان خلق کنید. اگر این دهانه رونده بر حسب اندازهگیری دهانه ثابت ۱۰ سالی در حرکت بوده است، پس تورن میتواند به داخل دهانه سفرکننده پریده و از دهانه ثابت بیرون آید در حالی که ۱۰ سال به سمت گذشته رفته است.