تعریف مدیریت دانش
تعریف مدیریت دانش چیست و چه رابطه ای با مطالعه کردن دارد؟
٥ پاسخ
مدیریت دانش، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوختههای علمی (به انگلیسی: Knowledge management - KM) به معنای در دسترس قرار دادن نظاممند اطلاعات و اندوختههای علمی است، به گونهای که به هنگام نیاز، در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و مؤثرتر انجام دهند. مدیریت دانش، شامل یک سری استراتژی و راهکار برای شناسایی، ایجاد، نمایندگی، پخش و تطبیق بینشها و تجارب در سازمان میباشد.
▎تعریف مدیریت دانش
مدیریت دانش (Knowledge Management) به فرآیندها، روشها و سیستمهایی اطلاق میشود که به سازمانها کمک میکند تا دانش را شناسایی، ایجاد، ذخیره، به اشتراکگذاری و استفاده کنند. هدف اصلی مدیریت دانش بهبود تصمیمگیری، نوآوری و کارایی در سازمان است. این فرآیند شامل جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، یادگیری از تجربیات گذشته و انتقال دانش به اعضای سازمان میباشد.
▎اجزای کلیدی مدیریت دانش
1. شناسایی دانش: شناسایی نوع دانش مورد نیاز برای دستیابی به اهداف سازمان.
2. ایجاد دانش: تولید و توسعه دانش جدید از طریق تحقیق، تجربه و تعاملات.
3. ذخیرهسازی دانش: ذخیرهسازی اطلاعات و تجربیات در قالبهای مختلف (مانند پایگاههای داده، مستندات و غیره).
4. به اشتراکگذاری دانش: تسهیل تبادل اطلاعات و تجربیات بین اعضای سازمان.
5. استفاده از دانش: به کارگیری دانش موجود در تصمیمگیریها و فعالیتهای روزمره.
▎رابطه مدیریت دانش با مطالعه کردن
1. منبع دانش: مطالعه کردن یکی از اصلیترین روشها برای کسب دانش جدید است. افراد با مطالعه میتوانند اطلاعات جدید را به دست آورند و دانش خود را گسترش دهند.
2. یادگیری مستمر: مدیریت دانش بر اساس یادگیری مستمر بنا شده است. مطالعه کردن به افراد کمک میکند تا با آخرین تحولات و تحقیقات در زمینههای مختلف آشنا شوند.
3. تسهیل به اشتراکگذاری: افرادی که مطالعه میکنند، معمولاً تمایل بیشتری به به اشتراکگذاری اطلاعات و تجربیات خود دارند که این امر باعث تقویت فرهنگ مدیریت دانش در سازمان میشود.
4. نوآوری: مطالعه و کسب دانش جدید میتواند به نوآوری در سازمان کمک کند. وقتی افراد اطلاعات جدید را مطالعه میکنند، میتوانند ایدههای جدیدی را برای حل مسائل یا بهبود فرآیندها ارائه دهند.
5. تصمیمگیری بهتر: با افزایش دانش از طریق مطالعه، افراد قادر خواهند بود تصمیمات بهتری بگیرند، زیرا آنها اطلاعات بیشتری برای تحلیل و ارزیابی دارند.
به طور کلی، مدیریت دانش و مطالعه کردن دو عنصر مکمل هستند که یکدیگر را تقویت میکنند و به بهبود عملکرد سازمانها کمک میکنند.
مدیریت دانش دارای مولفه های است. کسب دانش، دخیره و نگهداری دانش، انتقال دانش و بکار گیری دانش می باشد. مثال : مدیر مدرسه ای را در نظر بگیرید این مدیر چقدر در حوزه کاری خود توانایی کسب اطلاعات دارد؟ چقدر با روشهای نوین مدیریت، آشنایی دارد، روشهای کسب اطلاعات مهم است. در گام دوم: آیا تجریبات این مدیر در طول دوره خدمتش ثبت و ضبط می شود. وجود پایگاهی برای ثبت و دخیره تجربیات و دانش ها این مدیر یک روش خلاقانه ای برای مدیریت مدرسه پیشنهاد داد ، مدیران مافوق از آن استقبال می کنند یا رد می کنند؟
گام سوم: انتقال دانش: آیا این مدیر دانشی که کسب کرده را با مدیران دیگر به اشتراک می گذارد؟ دانش یک مزیت هست آیا انتقال دانش موجب تعضیف جایگاه شغلی نمی شود؟و . . . گام چهارم: آیا تجربیات پیشکوتان سرلوح کار قرار می گیرد؟ آیا از هیچکدام از تجربیات و دانشهای کسب شده استفاده می شود برای مدیریت بهتر. مدیریت دانش حول چنین چیزهای می چرخد
مدیریت دانش تعاریف متعددی دارد می توانید در گوگل و مقالات علمی تعاریف مختلف را ببینید ببینید پیش روی هر یک از مولفه های مدیریت دانش موانعی وجود دارد که مدیریت یک مجموعه می تواند آنها را کاهش دهد یا تشدید نماید . اینها را می تونید سرچ نمایید
و بلاخره اینکه مدیریت دانش مختص سازمانها، شرکتها ، اداره جات و غیره می باشد که هدف ان ارتقا سازمان ها ، شرکتها با رقیبان خود می باشد که خود وابستگی زیادی به نگرشان مدیران آن مجموعه دارد.