پیشنهادهای ثناء واحد (٩٩)
( گیاه ) همیشه سبز
کوته فکر و متعصب
فک پایین ( lower jaw )
پستاندار any animal of which the female feeds her young on milk from her own body
آسیاب بادی a machine that converts the kinetic energy of the wind into mechanical energy
لیوان شراب a glass with a stem and foot, used for drinking wine
The season or period of winter فصل زمستان ، هنگام زمستان
۱. تیردان : An archer's portable case for holding arrows ۲. لرزش ، لرزیدن
جاسوزنی ، بالشتک مخصوص نگهداری سوزن
سوزن ته گرد یا سوزن سر قلمبه a small pin with a small ball - shaped piece of plastic on one end, used especially for putting notices, pictures, etc. ...
جاویدان ، ابدی living forever; never dying or decaying
با غیرت ، علاقه مند
the scientific study of the behaviour, structure, physiology, classification, and distribution of animals حیوان شناسی، جانور شناسی
جاودانه و ابدی lasting for a long time or forever
بی قرار ، نق نقو
تنفر داشتن از چیزی، متنفر بودن از چیزی regard with disgust and hatred
a large wasp that is typically red and yellow or red and black and usually nests in hollow trees زنبور سرخ ، خرزنبور
اسب سوار، سوار کار a rider on horseback, especially a skilled one
لیست علاقه مندی ها و آرزو ها a list of desired things or occurrences
جادوگر a perso who has magical powers ( in legends and fairy tales )
معتاد به کار ، کسی که مدام کار میکنه. a person who compulsively works excessively hard and long hours
a table at which one may work, especially one with drawers or compartments for holding tools or materials میز کار
an arrangement of flowers, leaves, or stems fastened in a ring and used for decoration or for laying on a grave حلقه ی گل که برای تزئین منزل استفاده ...
a watch worn on a strap round the wrist ساعت مچی
( گیاه شناسی ) سرخدار a coniferous tree which has red berrylike fruits, and most parts of which are highly poisonous
وابسته به گیاهان مخروطی ، درواقع به درختانی که مخروطی شکل هستند گفته میشه. درخت سرخدار نمونه ای از درختان مخروطی هست.
بیگانه دوست، به کسی میگن که خیلی به افراد خارجی و بیگانه و همچنین فرهنگ و روش زندگیشون علاقه داره. a person who is attracted to foreign peoples, cul ...
نخ پارچه بافی را رنگ کردن to dye before weaving or knitting
( گیاه شناسی ) سرخدار a coniferous tree which has red berrylike fruits, and most parts of which are highly poisonous
هیچ ، هیچ چیز
a person who works in a zoo, taking care of the animals نگهبان باغ وحش
نعل، نعل اسب نعل نماد خوش شانسیه
خفه کردن kill ( someone ) by covering their nose and mouth so that they suffocate
وسط ناکجا آباد ، جایی که دورافتاده هست
شبدر سه برگ شبدر سه برگ سمبل ایرلند هست. به شبدر چهار بر گ clover میگن.
نگهبان، کشیک
کسی که برنده شدنش قطعی است.
نوجوان ، جوانک A child , a young person
خوشمزه و لذیذ
صهیونیست ، صهیون گرا
شبکلاه یا عرقچین ( معمولا سفیدرنگ ویژه کشیش ها )
food; especially : a suspension or solution of nutrients in a state suitable for absorption غذا ، قوت
نادان و بی عرضه، بی خبر و نا آگاه
هابیل فرزند آدم و حوا
In bed در بستر ، بستری، در رختخواب
۱. به کسی میگن که داره حروف الفبا رو یادمیگیره ۲. در کل اگه کسی تو یه زمینه ای تازه کار و مبتدی باشه و درواقع درحال یادگیری باشه بهش میگن abecedaria ...
on a line at right angles to a ship's or an aircraft's length جهت عرضی، امتداد عمود بر محور طولی ، عمود بر درازای کشتی
آدم ربایی ، عمل ربودن زن و بچه وغیره. the action of taking someone away by force or deception
آدم دزدیدن، آدم ربایی کردن take ( someone ) away by force or deception; kidnap
شکمی ، مربوط به شکم
belly , stomach شکم، بطن
an act of abdicating or renouncing the throne کناره گیری ، استعفا فعل: abdicate
to give up a position of power ( در مورد تاج و تخت ، مقام و قدرت ) کناره گیری کردن ، استعفا دادن
خلاصه نویس ، مختصر کننده
shorten ( a word, phrase, or text ) خلاصه کردن، مختصر نوشتن
راهب بزرگ ، رئیس راهبان a man who is the head of an abbey of monks
کلیسا ، صومعه Church
a woman who is the superior of a convent of nuns سر راهبه، مادر روحانی
کشیش، راهب، پدر روحانی
low - grade wool from the breech or outer edges of a fleece اصطلاحی است که برای پشم های نامرغوب به کار برده میشود
a loose black robe from head to toe; traditionally worn by Muslim women عبا
a slaughterhouse مسلخ ، کشتارگاه
کاهش آلودگی، کاهش، فروکش، تخفیف
فروکش کردن ، کم کردن یا کم شدن to become less strong
شرمنده کردن، خجالت دادن make ( someone ) feel embarrassed
A person who humiliates someone به کسی میگن که دیگران رو تحقیر میکنه، تحقیر کننده، خوار کننده
خواری، تحقیر فعل: abase
تحقیر کردن و کم ارزش کردن کسی behave in a way that belittles or degrades ( someone )
رهایی، ترک واگذاری ، دل کندن فعل : abandon
رها کردن، ترک کردن و تسلیم شدن To leave a place, person or thing forever
یه نوع صدف دریایی، آبالون که بهش ear shell هم میگن
عقب، پشت، به طرف عقب، در عقب کشتی
a device used for counting and calculating by sliding small balls or beads along rods or in grooves چرتکه
عقب، به سوی عقب و همچنین گاهی با take به کار میره : Take aback : to be surprised or shocked Take abackبه معنی جاخوردن و یکه خوردن هست
از ۱۲ شب تا ۱۲ ظهر بامداد، صبحگاه، بعداز نیمه شب، قبل از ظهر
نقش و طرح های اسلیمی که درواقع به نقش های عربی یا اسلامی میگن، کاشی کاری اسلیمی و همچنین یه معنی دیگه هم داره که در رقص باله استفاده میشه و به حالتی ...
each of the branched horns on the head of an adult deer ( typically a male one ) شاخ گوزن
بچه ای که شیر میخوره و به مراقبت نیاز داره
۱. وقتی یه چیزی بوی نم و کهنگی میده بهش میگن fusty ۲. همچنین درمورد استایل یا دیدگاه به معنی قدیمی و دمده هست
اره برقی ، اره درخت بری
of an animal ) feeding on other animals ) حیوان گوشتخوار
خوشمزه و لذیذ وقتی یه غذایی پرادویه و تند هست ولی این طعم تندی و ادویه اش ناخوشایند نیست و طعم خوب و لذیذی داره zesty : having an agreeably pungent t ...
خودکشی the act or an instance of taking one's own life voluntarily and intentionally ( Ending your own life )
جوش صورت A small and swollen spot on the skin , pimple
خشک کردن Unwater :1. not supplied with water either naturally or artificially , 2. dry
دارکوب woodpecker: a bird that uses its strong beak to make holes in tree trunks in order to find insects to eat
هارون برادر بزرگتر موسی Aaron : the elder brother of moses
خوک خاکی ، کفتار بومی جنوب و مشرق آفریقا Aardvark : a nocturnal burrowing mammal of the grasslands of Africa that feeds on termites کلمه آفریقایی a ...
انجمن استادان دانشگاه های آمریکا Aaup مخفف عبارت زیر می باشد. Aaup : American Association of University Professors
گاهی woodwork در اصطلاح به کار برده میشه : Come/crawl out of the woodwork یعنی ظاهرشدن ناگهانی و غیر منتظره این اصطلاح برای کسایی استفاده میشه که ی ...
گاهی woodwork در اصطلاح به کار برده میشه : Come/crawl out of the woodwork یعنی ظاهرشدن ناگهانی و غیر منتظره این اصطلاح برای کسایی استفاده میشه که ی ...
آوند چوبی Xylem : a vascular tissue that transports water throughout a plant's body تلفظ: زایلم
. Yahoo: a rude, noisy, or violent person این کلمه برای اولین بار در کتاب سفر های گالیور به کار رفته و به معنی کسی هست که رفتار زننده ای داره. یا به ...
zaftig : having a full, rounded figure ( typically used of a woman ) این صفت برای خانم ها به کار میره. به معنی خوش اندام هست و به کسی می گن که اندا ...
zahl در اصل یک کلمه ی آلمانی به معنی ( عدد ) است.
دانش آموز سال آخر دبیرستان ، دیپلمه این کلمه از زبان آلمانی قرض گرفته شده .
ناتوانی در انجام محاسبات ریاضی Acalculia نوعی اختلال اکتسابی هست که فرد نمی تونه حتی محاسبات ساده ریاضی مثل جمع، تفریق و ضرب رو انجام بده و همچنین ن ...
قوی و سالم