تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( گیاه ) همیشه سبز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کوته فکر و متعصب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فک پایین ( lower jaw )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پستاندار any animal of which the female feeds her young on milk from her own body

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آسیاب بادی a machine that converts the kinetic energy of the wind into mechanical energy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لیوان شراب a glass with a stem and foot, used for drinking wine

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

The season or period of winter فصل زمستان ، هنگام زمستان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. تیردان : An archer's portable case for holding arrows ۲. لرزش ، لرزیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جاسوزنی ، بالشتک مخصوص نگهداری سوزن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوزن ته گرد یا سوزن سر قلمبه a small pin with a small ball - shaped piece of plastic on one end, used especially for putting notices, pictures, etc. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جاویدان ، ابدی living forever; never dying or decaying

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با غیرت ، علاقه مند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

the scientific study of the behaviour, structure, physiology, classification, and distribution of animals حیوان شناسی، جانور شناسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جاودانه و ابدی lasting for a long time or forever

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بی قرار ، نق نقو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تنفر داشتن از چیزی، متنفر بودن از چیزی regard with disgust and hatred

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a large wasp that is typically red and yellow or red and black and usually nests in hollow trees زنبور سرخ ، خرزنبور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اسب سوار، سوار کار a rider on horseback, especially a skilled one

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

لیست علاقه مندی ها و آرزو ها a list of desired things or occurrences

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جادوگر a perso who has magical powers ( in legends and fairy tales )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معتاد به کار ، کسی که مدام کار میکنه. a person who compulsively works excessively hard and long hours

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a table at which one may work, especially one with drawers or compartments for holding tools or materials میز کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

an arrangement of flowers, leaves, or stems fastened in a ring and used for decoration or for laying on a grave حلقه ی گل که برای تزئین منزل استفاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

a watch worn on a strap round the wrist ساعت مچی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( گیاه شناسی ) سرخدار a coniferous tree which has red berrylike fruits, and most parts of which are highly poisonous

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وابسته به گیاهان مخروطی ، درواقع به درختانی که مخروطی شکل هستند گفته میشه. درخت سرخدار نمونه ای از درختان مخروطی هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیگانه دوست، به کسی میگن که خیلی به افراد خارجی و بیگانه و همچنین فرهنگ و روش زندگیشون علاقه داره. a person who is attracted to foreign peoples, cul ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نخ پارچه بافی را رنگ کردن to dye before weaving or knitting

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( گیاه شناسی ) سرخدار a coniferous tree which has red berrylike fruits, and most parts of which are highly poisonous

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هیچ ، هیچ چیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a person who works in a zoo, taking care of the animals نگهبان باغ وحش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نعل، نعل اسب نعل نماد خوش شانسیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خفه کردن kill ( someone ) by covering their nose and mouth so that they suffocate

پیشنهاد
٢

وسط ناکجا آباد ، جایی که دورافتاده هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شبدر سه برگ شبدر سه برگ سمبل ایرلند هست. به شبدر چهار بر گ clover میگن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نگهبان، کشیک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی که برنده شدنش قطعی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوجوان ، جوانک A child , a young person

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوشمزه و لذیذ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صهیونیست ، صهیون گرا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شبکلاه یا عرقچین ( معمولا سفیدرنگ ویژه کشیش ها )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

food; especially : a suspension or solution of nutrients in a state suitable for absorption غذا ، قوت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نادان و بی عرضه، بی خبر و نا آگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هابیل فرزند آدم و حوا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

In bed در بستر ، بستری، در رختخواب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. به کسی میگن که داره حروف الفبا رو یادمیگیره ۲. در کل اگه کسی تو یه زمینه ای تازه کار و مبتدی باشه و درواقع درحال یادگیری باشه بهش میگن abecedaria ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

on a line at right angles to a ship's or an aircraft's length جهت عرضی، امتداد عمود بر محور طولی ، عمود بر درازای کشتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آدم ربایی ، عمل ربودن زن و بچه وغیره. the action of taking someone away by force or deception

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم دزدیدن، آدم ربایی کردن take ( someone ) away by force or deception; kidnap

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شکمی ، مربوط به شکم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

belly , stomach شکم، بطن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

an act of abdicating or renouncing the throne کناره گیری ، استعفا فعل: abdicate

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to give up a position of power ( در مورد تاج و تخت ، مقام و قدرت ) کناره گیری کردن ، استعفا دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خلاصه نویس ، مختصر کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

shorten ( a word, phrase, or text ) خلاصه کردن، مختصر نوشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

راهب بزرگ ، رئیس راهبان a man who is the head of an abbey of monks

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کلیسا ، صومعه Church

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a woman who is the superior of a convent of nuns سر راهبه، مادر روحانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشیش، راهب، پدر روحانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

low - grade wool from the breech or outer edges of a fleece اصطلاحی است که برای پشم های نامرغوب به کار برده میشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a loose black robe from head to toe; traditionally worn by Muslim women عبا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a slaughterhouse مسلخ ، کشتارگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کاهش آلودگی، کاهش، فروکش، تخفیف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فروکش کردن ، کم کردن یا کم شدن to become less strong

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرمنده کردن، خجالت دادن make ( someone ) feel embarrassed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A person who humiliates someone به کسی میگن که دیگران رو تحقیر میکنه، تحقیر کننده، خوار کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خواری، تحقیر فعل: abase

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحقیر کردن و کم ارزش کردن کسی behave in a way that belittles or degrades ( someone )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رهایی، ترک واگذاری ، دل کندن فعل : abandon

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رها کردن، ترک کردن و تسلیم شدن To leave a place, person or thing forever

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه نوع صدف دریایی، آبالون که بهش ear shell هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عقب، پشت، به طرف عقب، در عقب کشتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

a device used for counting and calculating by sliding small balls or beads along rods or in grooves چرتکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عقب، به سوی عقب و همچنین گاهی با take به کار میره : Take aback : to be surprised or shocked Take abackبه معنی جاخوردن و یکه خوردن هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از ۱۲ شب تا ۱۲ ظهر بامداد، صبحگاه، بعداز نیمه شب، قبل از ظهر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقش و طرح های اسلیمی که درواقع به نقش های عربی یا اسلامی میگن، کاشی کاری اسلیمی و همچنین یه معنی دیگه هم داره که در رقص باله استفاده میشه و به حالتی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

each of the branched horns on the head of an adult deer ( typically a male one ) شاخ گوزن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بچه ای که شیر میخوره و به مراقبت نیاز داره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱. وقتی یه چیزی بوی نم و کهنگی میده بهش میگن fusty ۲. همچنین درمورد استایل یا دیدگاه به معنی قدیمی و دمده هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اره برقی ، اره درخت بری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

of an animal ) feeding on other animals ) حیوان گوشتخوار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خوشمزه و لذیذ وقتی یه غذایی پرادویه و تند هست ولی این طعم تندی و ادویه اش ناخوشایند نیست و طعم خوب و لذیذی داره zesty : having an agreeably pungent t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خودکشی the act or an instance of taking one's own life voluntarily and intentionally ( Ending your own life )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جوش صورت A small and swollen spot on the skin , pimple

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خشک کردن Unwater :1. not supplied with water either naturally or artificially , 2. dry

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارکوب woodpecker: a bird that uses its strong beak to make holes in tree trunks in order to find insects to eat

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هارون برادر بزرگتر موسی Aaron : the elder brother of moses

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوک خاکی ، کفتار بومی جنوب و مشرق آفریقا Aardvark : a nocturnal burrowing mammal of the grasslands of Africa that feeds on termites کلمه آفریقایی a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انجمن استادان دانشگاه های آمریکا Aaup مخفف عبارت زیر می باشد. Aaup : American Association of University Professors

پیشنهاد
٠

گاهی woodwork در اصطلاح به کار برده میشه : Come/crawl out of the woodwork یعنی ظاهرشدن ناگهانی و غیر منتظره این اصطلاح برای کسایی استفاده میشه که ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گاهی woodwork در اصطلاح به کار برده میشه : Come/crawl out of the woodwork یعنی ظاهرشدن ناگهانی و غیر منتظره این اصطلاح برای کسایی استفاده میشه که ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آوند چوبی Xylem : a vascular tissue that transports water throughout a plant's body تلفظ: زایلم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

. Yahoo: a rude, noisy, or violent person این کلمه برای اولین بار در کتاب سفر های گالیور به کار رفته و به معنی کسی هست که رفتار زننده ای داره. یا به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

zaftig : having a full, rounded figure ( typically used of a woman ) این صفت برای خانم ها به کار میره. به معنی خوش اندام هست و به کسی می گن که اندا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

zahl در اصل یک کلمه ی آلمانی به معنی ( عدد ) است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دانش آموز سال آخر دبیرستان ، دیپلمه این کلمه از زبان آلمانی قرض گرفته شده .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناتوانی در انجام محاسبات ریاضی Acalculia نوعی اختلال اکتسابی هست که فرد نمی تونه حتی محاسبات ساده ریاضی مثل جمع، تفریق و ضرب رو انجام بده و همچنین ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قوی و سالم