able bodied

/ˈeɪbl̩ˈbɑːdid//ˈeɪbl̩ˈbɒdɪd/

خوش بنیه، قوی، سالم و آماده، دارای جسم توانا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: physically strong or fit.
مترادف: fit, healthy, sound
متضاد: disabled, frail, infirm, lame
مشابه: able, athletic, hale, lusty, powerful, robust, stout, strong, sturdy, vigorous

- The remaining able-bodied men went on to fight.
[ترجمه هیمن حسین دوست] مردان سالم باقیمانده به جنگ ادامه دادند
|
[ترجمه گوگل] مردان توانمند باقی مانده به مبارزه ادامه دادند
[ترجمه ترگمان] افراد سالم باقیمانده به مبارزه ادامه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• an able-bodied person is physically strong and healthy.

پیشنهاد کاربران

قوی و سالم
قوی بنیه
سالم و سرحال
سُر و مُر و گنده
دارای جسم توانا
توانمند
سالم و سرِپا
تندرست و سالم
Strong, healthy, and fit
صحیح و سالم و بدون هیچ درد و مرضی

بپرس