abaya

جمله های نمونه

1. A woman in a brown abaya, hijab and gloves proceeded forward.
[ترجمه گوگل]زنی با عبای قهوه ای، حجاب و دستکش جلو رفت
[ترجمه ترگمان]زنی با لباس قهوه ای، حجاب و دستکش جلو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ammar gave me his business card. "Ammar Stores - exporter, " it said. "Abaya factory, oriental gifts, leather goods, all kinds of ladies' wear. "
[ترجمه گوگل]عمار کارت ویزیت خود را به من داد در این بیانیه آمده است: «فروشگاه عمار - صادرکننده» کارخانه آبایا، هدایای شرقی، چرم، انواع پوشاک زنانه
[ترجمه ترگمان]عمار به من کارت ویزیت او را داد و گفت: \" کارخانه Abaya، هدایای شرقی، کالاهای چرمی، همه انواع بانوان می پوشند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some wearing traditional long black abaya, others clad in jeans and T-shirts, wait to see a female doctor.
[ترجمه گوگل]برخی با پوشیدن عبای بلند مشکی سنتی، برخی دیگر با شلوار جین و تی شرت، منتظر دیدن یک پزشک زن هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها شلوار جین گشاد سنتی پوشیده بودند و دیگران شلوار جین و تی شرت به تن داشتند و منتظر بودند که یک پزشک زن را ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her abaya was beautifully embroidered.
[ترجمه گوگل]عبای او به زیبایی گلدوزی شده بود
[ترجمه ترگمان]abaya به زیبایی گلدوزی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was a silent even kind of shy man. He was thin and had bushy whiskers and he looked like a weak scholar as he often weared a white abaya and speaked gently.
[ترجمه گوگل]او مردی ساکت و حتی خجالتی بود او لاغر بود و سبیل های پرپشتی داشت و مانند یک دانشمند ضعیف به نظر می رسید زیرا اغلب عبایی سفید می پوشید و به آرامی صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]او مردی ساکت و حتی خجالتی بود او لاغر بود و سبیل پرپشت داشت و به نظر می رسید که او به یک دانشمند ضعیف شباهت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On a recent afternoon at the main Sadr office in Sadr City, a woman dressed in a black head-to-toe abaya arrived and began explaining that her husband was beating her.
[ترجمه گوگل]در یک بعد از ظهر اخیر در دفتر اصلی صدر در شهر صدر، زنی که عبای سر تا پا سیاه پوشیده بود، آمد و شروع به توضیح داد که شوهرش او را کتک می‌زند
[ترجمه ترگمان]در یک بعد از ظهر اخیر در دفتر صدر صدر در شهر صدر، زنی که لباس سیاه به تن داشت وارد شد و توضیح داد که شوهرش او را کتک زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When I met her in a Sanaa newspaper office, she was wearing a third-grader-size black abaya, the full covering Yemeni women use in public after puberty.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او را در دفتر روزنامه صنعا دیدم، او یک عبای مشکی سایز کلاس سوم به تن داشت، پوشش کاملی که زنان یمنی بعد از بلوغ در ملاء عام استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که من او را در دفتر روزنامه صنعا ملاقات کردم، او یک abaya سیاه با اندازه کلاس سوم پوشیده بود که پوشش کامل زنان یمنی پس از بلوغ از آن استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In keeping with their strict religious observance, his wife was dressed in a black abaya, a draping gown, as well as the full head covering often referred to as hijab.
[ترجمه گوگل]همسرش مطابق با رعایت سخت‌گیرانه مذهبی آنها، عبای مشکی، مانتو و همچنین پوشش کامل سر که اغلب از آن به عنوان حجاب یاد می‌شود، پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]با توجه به رعایت دقیق مذهبی، همسرش لباس سیاهی پوشیده بود، یک لباس draping و همچنین پوشش سر که اغلب به عنوان حجاب اشاره می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She came out Friday with her two young daughters, and spoke through the veil of her black abaya, decorated with an Egyptian-flag headband.
[ترجمه گوگل]او روز جمعه با دو دختر خردسالش بیرون آمد و با نقاب عبایی سیاه خود که با پیشانی بند پرچم مصر تزئین شده بود صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]او روز جمعه با دو دختر جوان خود بیرون آمد و از پشت نقاب of سیاه خود که با پرچم مصر تزیین شده بود صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. (Luckily, the stores in Kuwait stay open until after 2 am in the run up to Eid. So, I was able to race out and buy an abaya (a loose gown) just after midnight.
[ترجمه گوگل](خوشبختانه، فروشگاه‌ها در کویت تا بعد از ساعت 2 بامداد در آستانه عید باز می‌مانند بنابراین، من توانستم در مسابقه شرکت کنم و درست بعد از نیمه شب یک عبای (لباس گشاد) بخرم
[ترجمه ترگمان](خوشبختانه، مغازه های در کویت تا بعد از ۲ صبح تا عید پاک می مانند بنابراین، من توانستم درست بعد از نیمه شب یک abaya (یک پیراهن گشاد)بخرم و بخرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lake in ethiopia discovered in 1896; family name
long black robe worn by women in arab countries

پیشنهاد کاربران

/əˈbeɪ. ə/
a long piece of clothing that reaches to the ground, covering the whole of the body except the head, feet, and hands, worn by some Muslim women
عبایه ( همچنین در فارسی با عنوان چادر عربی نام برده می شود ) به عبای زنانه گفته می شود؛ پوششی است که زنان عرب آن را بر روی سر خود می گذارند.
...
[مشاهده متن کامل]

abaya
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/abaya?q=abaya • https://en.wikipedia.org/wiki/Abaya
عبا
یه لباس سنتی تو امارات
با توجه به تعریف لانگ من و چیزی که گوگل ایمیجز میاره همون مانتو خودمونه

بپرس