پیشنهادهای Bryan Fury (٢,١٥٩)
( عامیانه ) 1. توریست یک روزه. کسی که سفر یه روزه میره. 2. زنی که روابط کوتاه مدت زیادی داره و قصد جدی شدن توی رابطه نداره. مثال ها: She works a ...
( عامیانه ) شخصی که ترجیح میده روز فعالیت کنه و توی روز پرانرژی تر و فعال تره. مثال ها: My husband is a real day person—he has boundless energy as ...
( به صورت عامیانه ) صورت حساب. معانی اصلی معانی ذکر شده بقیه کاربر هاست. مثال: ?Okay, waiter. what's the damage مترادف: bad news ( صورت حساب )
( عامیانه ) ساندویچ بزرگ. ساندویچی بلند و چند لایه که با انواع گوشت، پنیر و چاشنی درست میشه. این اسم از داگ بامستد شخصیت اصلی کمیک استریپ بلوندی گ ...
( عامیانه و بی ادبانه ) چرت و پرت نگو! زر نزن! بدون سانسور و به واقعیت نزدیک تر: کُس نگو. زمانی به کار میره که شخصی داره زیاده گویی میکنه، اغراق می ...
( عامیانه ) جدی شدن، متوقف کردن مسخره بازی. مثال ها: Boys! Cut the comedy and focus on these math problems Cut the comedy and get to work
( عامیانه ) 1. چُسیدن، باد در کردن. 2. به معنی واقعی بریدن پنیر. مثال ها : ?Who cut the cheese I can't believe you cut the cheese in the car. No ...
( عامیانه ) کافیه، بس کن ( برای دست کشیدن از یک کاری و به صورت دستوری بیان میشه ) . مثال: Come on, man, cut it out! We'll totally get in trouble i ...
( عامیانه ) آدم بانمک، جیگر، ناز ( خطاب به کودک و زن ) . مثال: Tristan is a cutie pie, i love his cute ass
( عامیانه ) بانمک، شیرین ( اغلب کودک و زن ) مثال: My goodness, your baby is such a cutie pie You are beautiful and special, and I love you, cutie
( عامیانه - علوم غریبه مواد مخدر! ) معتاد به ال. اس. دی که ترجیح میده ال. اس. دی رو با حبه قند مصرف کنه. مثال: It is generally believed that Bob D ...
( عامیانه ) 1. شکست کامل و چشمگیر در چیزی، به عبارتی دیگه به گا یا فاک رفتن ( عشق، کسب و کار و . . . ) . 2. در ورزش آسیب جدی دیدن و به طور کامل کنا ...
( عامیانه ) توالت، مستراح ( در فضای بیرونی ) . ساختمانی که به عنوان دستشویی استفاده میشه. مثال: I'm not using a craphouse! I can wait till we get ...
( عامیانه ) معتاد به کراک کوکائین، مصرف کننده همیشگی کوکائین. مثال ها: The crackhead ran like the wind Yeah, I used to be a crackhead, but rehab ...
( عامیانه ) آدم خنگ، احمق، حواس پرت. مثال: There's a guy on our corner who shouts about the end of the world; I think he's a crackbrain
1. جسد. 2. ( عامیانه ) شیشه خالی آبجو، یا مشروب. 3. ( عامیانه ) ته سیگار. 4. ( عامیانه تئاتر ) عمل خندیدین بی اختیار یه بازیگر در یک لحظه نامناسب ...
( عامیانه ) کسی که آرومه, باحاله ( معمولا مرد ) . مثال ها: Monty is a cool cat. I really like him Their guitar player is one cool cat
( عامیانه ) کارآگاه خصوصی , نگهبان خصوصی . این شخص برای شرکت خصوصی کار میکنه. مثال: Pete is a company bull for Acme Systems. He works nights
( عامیانه ) طرفدار کارفرما. مردی که طرفداری از شرکت و مدیریت شرکت و وفاداری به اونها رو ترجیح میده به منافع همکاراش. خودشو وقف کارش میکنه. مثال ه ...
( عامیانه ) کسی که دائما سیگار میکشه، سیگار رو با سیگار روشن میکنه. مثال ها: chain smokers go through a pack a day I know a chain smoker whos a t ...
( عامیانه ) گورستان، قبرستان. مثال ها: Meet you in Cement City I’m too young to end up in cement city
1. ( عامیانه ) موضوع صحبت یا بحث را عوض کردن. 2. به معنی واقعی کلمه، کانال تلویزیون رو عوض کردن. مثال ها: Quit changing the channel. I know you st ...
( عامیانه ) سوال احمقانه روز. مخفف Dumb question of the day. به صورت آنلاین توی پیام های متنی دیده میشه و برای افرادی به کار میبرن که سوال های احم ...
( عامیانه ) زباله های پارک تریلر مخفف Trailer park trash برچسب تحقیر آمیز برای افرادی که توی تریلر پارک ها زندگی میکنن. به شوخی برای خانواده های کم ...
( عامیانه ) شخصی که همه چیزش عالیه ( شخصیت، بدن، پوشش و. . ) به جز چهره ش! بیشتر برای مونث استفاده میشه اما برای مذکر هم مجازه. ممکنه استفاده از ای ...
همسر افسانه ای بابانوئل. به خاطر درست کردن کلوچه با اِلف ها، مراقبت از گوزن شمالی و تهیه اسباب بازی های شوهرش ( بابانوئل ) معروفه. مثال: I love Mr ...
( عامیانه ) وزن رابطه. افزایش وزنی که از یه رابطه عاشقانه حاصل شده، چون هنگام رابطه روی خودتون تمرکز نمیکنید ، احساس رها بودن میکنید، بر خلاف مجردی ...
( عامیانه ) شخص آبی، آدم آبی. فردی که کمتر از یک ساله میشناسید و هر روز باهاش صحبت میکنید، صمیمی هستید، خوشحالتون میکنه، دوستش دارید و دوست دارید خ ...
( عامیانه ) شخص صورتی، آدم صورتی. کسی که فکر میکنید وقتی پیشش هستید خودتونید، شخصی که براتون مهمه و همیشه بهش اعتماد دارید. مثال: You are my pink ...
( عامیانه ) شخص سبز، آدم سبز. به شخص صمیمی ای میگن که به طور اتفاقی باهاش آشنا شدید، زندگیتونو نجات داده و بدون اون نمیتونید زندگی کنید. جایگاه ویژ ...
( عامیانه ) خسته از دریافت نوتیفیکیشن ها. زمانی به کار برده میشه که شخص از حجم زیاد نوتیفیکیشن های برنامه های گوشیش فرسوده شده. راه مقابله خاموش ک ...
فروشگاه هایی که اسباب بازی سکسی ، لباس، فیلم و مجلات جنسی میفروشن. مثال: That weirdo goes to the sex shop almost every day
( عامیانه ) مهمونی که تعداد پسرها از تعداد دخترها بیشتره. مثال: That party had so many guys. It was a sausage party
پارک ترامپولین. مکان تجاری که استفاده تفریحی از ترامپولین ها رو با پرداخت هزینه ارائه میده. مثال: Trampoline park operators who claim they are com ...
استخر فوم. استخری پر از مکعب های نرم که برای شیرجه زدن، تفریح و حرکات آکرباتیک ژیمناست ها ( برای سقوط امن و آرام ) توی هوا انجام میشه. مثال: Foam ...
مهمانی فوم. مهمونی که شرکت کنندگانش توی زمینی پوشیده از چند فوت کف و حباب ( که از دستگاه فوم پخش میشه ) با موسیقی میرقصن. مثال: I went to a foam p ...
1. استخر توپ ( پر از توپ های پلاستیکی رنگی که برای تفریح بچه ها ست ) . 2. ( اصطلاح ) تعدادی جنس مذکر در یه مکان. 3. ( اصطلاح ) واژن زن. مثال ها: ...
( هنرهای رزمی ) ضربه به چشم. توی هنرهای رزمی و دفاع شخصی یه آسیب جدیه که به حریف وارد میشه و توسط انگشت ها به چشم حریف ضربه زده میشه. در بعضی از و ...
( بازی های ویدیویی آنلاین ) به دور از کیبورد، موقتا غیرفعال. مخفف Away From Keyboard. نشانگر گیمری که فعلا در دسترس نیست و داره کار دیگه ای انجام ...
( بازی های ویدیویی ) عمل در دقیقه ( به اختصار APM ) . به کل اقدامات و حرکاتی که یه بازیکن توی یه دقیقه میتونه انجام بده اشاره داره ( به ویژه بازی ه ...
( نرم افزار ) افزار رها شده، یتیم افزار، رهاافزار. به بازی های ویدیویی و نرم افزارهایی میگن که دیگه توسط مالک یا شرکت سازنده پشتیبانی و فروخته نمیش ...
( پارکور و بازی ویدیویی ) حرکت دیواری. یه حرکت پرکاربرد در پارکور و بازی های ویدیویی که توی اون فرد یا بازیکن روی دیوار یا یه مانع بلند می دوئه ( ب ...
( بازی ویدیویی ) حرکتی که توی اون بازیکن به دیوار یا یه مانع می پره و پرش دیگه ای در جهت مخالف انجام میده.
( بازی ویدیویی ) نشانگر آسیب. وقتی که بازیکن از حمله دشمن ها یا بازخورد اشیاء و . . . آسیب می خوره در HUD بازی ظاهر میشه. مثال: ?How to create an ...
بازار بزرگ یا به اصطلاح mall, پاساژ، یک مرکز خرید بزرگ سرپوشیده. مثال: The shopping mall application would be run on a computer farm at different l ...
1. ناکجاآباد، مکانی در حومه شهر که از مراکز جمعیتی دوره و فاصله زیادی با شهر داره و افراد زیادی اونجا زندگی نمیکنن ( مکانی دورافتاده و عقب مونده فرهن ...
عوضی زرد. *به یک زن آسیایی میگن ( فحش نژادی ) . مثال: Fuck off yellow bitch That a bad yellow bitch
( عامیانه و بی ادبانه ) وضعیت بد، هرج و مرج، ناخوشایند، وقتی همه چیز به طور وحشتناکی بد میشه. مثال ها: Last night was really a shitshow; I'm telli ...
دوستی، رابطه دوستی ( رابطه محبت آمیز متقابل بین چند نفر ) مثال: a friendship between two countries Their friendship goes back to when they were at ...
1. کارگر زباله جمع کن که زباله ها رو توی یه کامیون میریزه ( کارگر شهرداری, رفتگر ) . 2. زباله گرد، مردی که آشغال جمع میکنه، آشغال جمع کن. مثال: Or ...