تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) 1. توریست یک روزه. کسی که سفر یه روزه میره. 2. زنی که روابط کوتاه مدت زیادی داره و قصد جدی شدن توی رابطه نداره. مثال ها: She works a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) شخصی که ترجیح میده روز فعالیت کنه و توی روز پرانرژی تر و فعال تره. مثال ها: My husband is a real day person—he has boundless energy as ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( به صورت عامیانه ) صورت حساب. معانی اصلی معانی ذکر شده بقیه کاربر هاست. مثال: ?Okay, waiter. what's the damage مترادف: bad news ( صورت حساب )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) ساندویچ بزرگ. ساندویچی بلند و چند لایه که با انواع گوشت، پنیر و چاشنی درست میشه. این اسم از داگ بامستد شخصیت اصلی کمیک استریپ بلوندی گ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( عامیانه و بی ادبانه ) چرت و پرت نگو! زر نزن! بدون سانسور و به واقعیت نزدیک تر: کُس نگو. زمانی به کار میره که شخصی داره زیاده گویی میکنه، اغراق می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) جدی شدن، متوقف کردن مسخره بازی. مثال ها: Boys! Cut the comedy and focus on these math problems Cut the comedy and get to work

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) 1. چُسیدن، باد در کردن. 2. به معنی واقعی بریدن پنیر. مثال ها : ?Who cut the cheese I can't believe you cut the cheese in the car. No ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( عامیانه ) کافیه، بس کن ( برای دست کشیدن از یک کاری و به صورت دستوری بیان میشه ) . مثال: Come on, man, cut it out! We'll totally get in trouble i ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) آدم بانمک، جیگر، ناز ( خطاب به کودک و زن ) . مثال: Tristan is a cutie pie, i love his cute ass

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) بانمک، شیرین ( اغلب کودک و زن ) مثال: My goodness, your baby is such a cutie pie You are beautiful and special, and I love you, cutie

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه - علوم غریبه مواد مخدر! ) معتاد به ال. اس. دی که ترجیح میده ال. اس. دی رو با حبه قند مصرف کنه. مثال: It is generally believed that Bob D ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) 1. شکست کامل و چشمگیر در چیزی، به عبارتی دیگه به گا یا فاک رفتن ( عشق، کسب و کار و . . . ) . 2. در ورزش آسیب جدی دیدن و به طور کامل کنا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) توالت، مستراح ( در فضای بیرونی ) . ساختمانی که به عنوان دستشویی استفاده میشه. مثال: I'm not using a craphouse! I can wait till we get ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) معتاد به کراک کوکائین، مصرف کننده همیشگی کوکائین. مثال ها: The crackhead ran like the wind Yeah, I used to be a crackhead, but rehab ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) آدم خنگ، احمق، حواس پرت. مثال: There's a guy on our corner who shouts about the end of the world; I think he's a crackbrain

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. جسد. 2. ( عامیانه ) شیشه خالی آبجو، یا مشروب. 3. ( عامیانه ) ته سیگار. 4. ( عامیانه تئاتر ) عمل خندیدین بی اختیار یه بازیگر در یک لحظه نامناسب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( عامیانه ) کسی که آرومه, باحاله ( معمولا مرد ) . مثال ها: Monty is a cool cat. I really like him Their guitar player is one cool cat

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) کارآگاه خصوصی , نگهبان خصوصی . این شخص برای شرکت خصوصی کار میکنه. مثال: Pete is a company bull for Acme Systems. He works nights

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) طرفدار کارفرما. مردی که طرفداری از شرکت و مدیریت شرکت و وفاداری به اونها رو ترجیح میده به منافع همکاراش. خودشو وقف کارش میکنه. مثال ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) کسی که دائما سیگار میکشه، سیگار رو با سیگار روشن میکنه. مثال ها: chain smokers go through a pack a day I know a chain smoker whos a t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) گورستان، قبرستان. مثال ها: Meet you in Cement City I’m too young to end up in cement city

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. ( عامیانه ) موضوع صحبت یا بحث را عوض کردن. 2. به معنی واقعی کلمه، کانال تلویزیون رو عوض کردن. مثال ها: Quit changing the channel. I know you st ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) سوال احمقانه روز. مخفف Dumb question of the day. به صورت آنلاین توی پیام های متنی دیده میشه و برای افرادی به کار میبرن که سوال های احم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) زباله های پارک تریلر مخفف Trailer park trash برچسب تحقیر آمیز برای افرادی که توی تریلر پارک ها زندگی میکنن. به شوخی برای خانواده های کم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) شخصی که همه چیزش عالیه ( شخصیت، بدن، پوشش و. . ) به جز چهره ش! بیشتر برای مونث استفاده میشه اما برای مذکر هم مجازه. ممکنه استفاده از ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همسر افسانه ای بابانوئل. به خاطر درست کردن کلوچه با اِلف ها، مراقبت از گوزن شمالی و تهیه اسباب بازی های شوهرش ( بابانوئل ) معروفه. مثال: I love Mr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) وزن رابطه. افزایش وزنی که از یه رابطه عاشقانه حاصل شده، چون هنگام رابطه روی خودتون تمرکز نمیکنید ، احساس رها بودن میکنید، بر خلاف مجردی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) شخص آبی، آدم آبی. فردی که کمتر از یک ساله میشناسید و هر روز باهاش صحبت میکنید، صمیمی هستید، خوشحالتون میکنه، دوستش دارید و دوست دارید خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) شخص صورتی، آدم صورتی. کسی که فکر میکنید وقتی پیشش هستید خودتونید، شخصی که براتون مهمه و همیشه بهش اعتماد دارید. مثال: You are my pink ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) شخص سبز، آدم سبز. به شخص صمیمی ای میگن که به طور اتفاقی باهاش آشنا شدید، زندگیتونو نجات داده و بدون اون نمیتونید زندگی کنید. جایگاه ویژ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) خسته از دریافت نوتیفیکیشن ها. زمانی به کار برده میشه که شخص از حجم زیاد نوتیفیکیشن های برنامه های گوشیش فرسوده شده. راه مقابله خاموش ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فروشگاه هایی که اسباب بازی سکسی ، لباس، فیلم و مجلات جنسی میفروشن. مثال: That weirdo goes to the sex shop almost every day

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) مهمونی که تعداد پسرها از تعداد دخترها بیشتره. مثال: That party had so many guys. It was a sausage party

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پارک ترامپولین. مکان تجاری که استفاده تفریحی از ترامپولین ها رو با پرداخت هزینه ارائه میده. مثال: Trampoline park operators who claim they are com ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استخر فوم. استخری پر از مکعب های نرم که برای شیرجه زدن، تفریح و حرکات آکرباتیک ژیمناست ها ( برای سقوط امن و آرام ) توی هوا انجام میشه. مثال: Foam ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهمانی فوم. مهمونی که شرکت کنندگانش توی زمینی پوشیده از چند فوت کف و حباب ( که از دستگاه فوم پخش میشه ) با موسیقی میرقصن. مثال: I went to a foam p ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. استخر توپ ( پر از توپ های پلاستیکی رنگی که برای تفریح بچه ها ست ) . 2. ( اصطلاح ) تعدادی جنس مذکر در یه مکان. 3. ( اصطلاح ) واژن زن. مثال ها: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( هنرهای رزمی ) ضربه به چشم. توی هنرهای رزمی و دفاع شخصی یه آسیب جدیه که به حریف وارد میشه و توسط انگشت ها به چشم حریف ضربه زده میشه. در بعضی از و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

( بازی های ویدیویی آنلاین ) به دور از کیبورد، موقتا غیرفعال. مخفف Away From Keyboard. نشانگر گیمری که فعلا در دسترس نیست و داره کار دیگه ای انجام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( بازی های ویدیویی ) عمل در دقیقه ( به اختصار APM ) . به کل اقدامات و حرکاتی که یه بازیکن توی یه دقیقه میتونه انجام بده اشاره داره ( به ویژه بازی ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( نرم افزار ) افزار رها شده، یتیم افزار، رهاافزار. به بازی های ویدیویی و نرم افزارهایی میگن که دیگه توسط مالک یا شرکت سازنده پشتیبانی و فروخته نمیش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( پارکور و بازی ویدیویی ) حرکت دیواری. یه حرکت پرکاربرد در پارکور و بازی های ویدیویی که توی اون فرد یا بازیکن روی دیوار یا یه مانع بلند می دوئه ( ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( بازی ویدیویی ) حرکتی که توی اون بازیکن به دیوار یا یه مانع می پره و پرش دیگه ای در جهت مخالف انجام میده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( بازی ویدیویی ) نشانگر آسیب. وقتی که بازیکن از حمله دشمن ها یا بازخورد اشیاء و . . . آسیب می خوره در HUD بازی ظاهر میشه. مثال: ?How to create an ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازار بزرگ یا به اصطلاح mall, پاساژ، یک مرکز خرید بزرگ سرپوشیده. مثال: The shopping mall application would be run on a computer farm at different l ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. ناکجاآباد، مکانی در حومه شهر که از مراکز جمعیتی دوره و فاصله زیادی با شهر داره و افراد زیادی اونجا زندگی نمیکنن ( مکانی دورافتاده و عقب مونده فرهن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عوضی زرد. *به یک زن آسیایی میگن ( فحش نژادی ) . مثال: Fuck off yellow bitch That a bad yellow bitch

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

( عامیانه و بی ادبانه ) وضعیت بد، هرج و مرج، ناخوشایند، وقتی همه چیز به طور وحشتناکی بد میشه. مثال ها: Last night was really a shitshow; I'm telli ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠٨

دوستی، رابطه دوستی ( رابطه محبت آمیز متقابل بین چند نفر ) مثال: a friendship between two countries Their friendship goes back to when they were at ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. کارگر زباله جمع کن که زباله ها رو توی یه کامیون میریزه ( کارگر شهرداری, رفتگر ) . 2. زباله گرد، مردی که آشغال جمع میکنه، آشغال جمع کن. مثال: Or ...