تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خانه سیار، خانه متحرک. این خونه ها قابل حرکته و مجهز به چرخ هست و به دلخواه به هرجایی یدک میشه. بعضی هاشونم در یک مکان دائمی نصب میشه. خونه هایی ارز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

پارک خانه های سیار. منطقه ای که خونه های سیار اونجا پارک کردن و معمولا افراد توی این خونه ها زندگی میکنن. مثال: The sickly teen is too shy to make ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. راهروی باریک. 2. سکویی که مدل ها روی اون توی نمایش مد قدم میزنن. 3. مسیری باریک بر روی صحنه تئاتر ( جهت به کار بردن و جاگذاری ابزارهای نور و صدا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تیراندازی/ تبادل آتش/ درگیری خصمانه با اسلحه بین دو یا چند نفر. مترادف: shootout/firefight/gun battle

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. یه مسیر هوایی که دوتا مکان رو به هم وصل میکنه. 2. یه گذرگاه مرتفع و بسته که مسافران از طریق اون از ساختمان فرودگاه به سمت هواپیما میرن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باجه تلفن عمومی/ کیوسک تلفن ( یه محفظه کوچیک حاوی تلفن عمومی ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چای خانه/ سالن غذاخوری ( مکانی برای ارائه غذا به مشتری که خدمات روی پیشخوان ارائه میشه و گارسونی وجود نداره ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. میخانه دارای مجوز ( UK ) . 2. مسافرخانه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( عامیانه ) فرشته مرگ ( تجسم مرگ به شکل یک اسکلت شنل پوش با یه داس بزرگ ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) مغناطیس توجه ( کسی که کارهای فیک و غیرمتعارف انجام میده تا محبوب بشه و چندتا فالوور جمع کنه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) عمل نشستن با پاهای بسیار باز در اماکن و وسایل نقلیه عمومی به طوری که بقیه اذیت شن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) دست کام دهی ( عمل جلق زدن برای یک شخص توسط شخص دیگه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. کشتن کسی به روش خفه کردن ( با سیم یا طناب ) . 2. سلاحی که برای خفه کردن استفاده میشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) 1. شماره کسی رو به دست آوردن = شناخت و درک یک شخص. 2. به دست آوردن شماره تلفن شخصی یک فرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1. ماشین سواری معمولی. 2. صندلی های محصور تک نفره که در قدیم استفاده میشده ( sedan chair ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

شکار تبهکار ( اجرای قانون جستجو برای یک فراری خطرناک ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قانون جنگل ( بخور تا خورده نشی/ بکش تا کشته نشی/ هرکس برای خودش/بقای شایسته ترین ها ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

( عامیانه ) لیست آرزوها/ فهرست کارهایی که قبل از مرگ دوست دارید انجام بدید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) دماغ یهودی ( دماغ کلیشه ای عقابی و برجسته که باور بر اینه فقط یهودی ها از این دماغ ها دارن ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

( عامیانه ) گم شو/ گم شید ( go away ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نمایشگاه محلی / بازار مکاره / نمایشگاه کشاورزی ( نمایشگاهی که شامل کالاهای کشاورزی، حیوانات و مسابقات هست ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرکز اجتماعات محلی ( مکانی برای اجرای مراسمات محلی ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه مشت چرند/ یه مشت مزخرف.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلاب ( بار ) کهنه سربازان جنگ های خارجی ایالات متحده آمریکا ( کلاب خصوصی ) . Veterans of foreign wars = VFW

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کهنه سربازان جنگ های خارجی یالات متحده آمریکا. مخفف Veterans of Foreign Wars .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گالینگور/ جلدسخت ( کتابی با جلد مقاوم که عطفش رو نخ نگه میداره، گالینگور نام تجاری پارچه مورداستفاده در جلد کتابه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شومیز/ کتاب جلد کاغذی ( کتابی که جلدش مقواییه و عطفش با چسب نگه داری میشه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. چرخ گردان/چرخ ساز ( انگلیسی = Wheelwright ) . 2. نام خانوادگی آمریکایی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مراسم قاشق زنی/ شیطونی یا خوراکی ( یه اخاذی ساده توسط کودکان که توی هالووین از خون های محتلف آب نبات میگیرن ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. داشبورد ( مترادف: Glove compartment ) . 2. ابزاری آزمایشگاهی و ایزوله شده برای کار با مواد سمی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. دادگاه. 2. ساختمانی که حاوی دفاتر اداریه ( US ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فوق العاده باهوش/ نابغه/متفکر.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آبکَند ( دره تنگ، کوچیک و عمیقی که توسط سیل و باران های سهمگین ایجاد شده ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1. یک نوع کشتی باستانی با طول بلند و عرض کوتاه. 2. آشپزخانه ی کشتی یا هواپیما.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اتاق فرار ( یک بازی ماجراجویی فیزیکی به صورت گروهی که هدف خارج شدن از یک اتاق پر از معماست ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازار مواد غذایی. مترادف:grocery/grocery store/market/food market

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زغال چوب.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

سفر سیاحتی ( به خصوص به آفریقا ) و سازمان یافته برای تماشا، شکار و عکاسی از حیوانات وحشی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. نامشخص/ مبهم. 2. برفک تلویزیون/خش و خش رادیو.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استعمال از بینی/ مصرف از بینی/ اسنیف ( یک روش مصرف دارو ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) جمع قرص های بنزدرین ( برای درمان ADHD و افزایش تمرکز مصرف میشه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوباره/ یه بار دیگه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جام مقدس ( دو معنی داره: جامی که عمو جیزِز قبل از مرگش ازش نوشیده و دوم به معنی راز یا ترکیب جادویی هست که مردم دنبالشن برای سهولت کارها و زندگی ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم ناصادق/ غیرقابل اعتماد/ حیله گر.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم ناصادق/ مشکوک.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣٦

کشورهای خارجی/ خارج از کشور/ اونور آب ( مخصوصا کشورهایی که ماورای دریا هستن ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

اتوبوس مدرسه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کنار کشیدن/کناره گیری کرد/ دبه کردن/امتناع کردن ( کنار کشیدن از یک تعهد ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

داوطلب ( شخص یا سازمانی که به صورت خودخواسته یک کار رو بدون دستمزد و پاداش انجام میده ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ناله با صدای بلند.