پیشنهاد‌های Bryan Fury (٩,٣٩٨)

( عامیانه ) معانی بسیار زیادی توی گویش محاوره ای، استفاده با توجه به زمینه: 1. جنده. 2. ملکه ی ورق، ملکه شطرنج. 3. شکایت، گله کردن. 4. چیزی را ض ...

( عامیانه ) نیمرو.

( عامیانه ) 1. مُرده/ کشته. 2. به شدت مست یا نشئه.

هنرمند مخ زنی. حرکتی از سوی مردان که هدف خودشونو موفقیت در اغواگری زنان و به دست آوردن سکس میدونن ( چرایی به وجود اومدن این موضوع به این خاطره که نق ...

( عامیانه ) 1. شورت فورم OK ( باشه ) . 2. مخفف Kilo ( کیلو/هزار ) .

کشورهای خارجی/ خارج از کشور/ اونور آب ( مخصوصا کشورهایی که ماورای دریا هستن ) .

( عامیانه ) بد، نامطلوب . فوق العاده ضعیف، مزخرف، افتضاح. وقتی چیزی خیلی بده و نیاز به تاکید بیشتر روی بد بودن اون دارید از این اصطلاح استفاده کنید ...

( عامیانه ) 1. سکس گروهی، وقتی چند مرد با یه زن همزمان سکس میکنن ( توسط یک گروه مرد 4 نفر ه یا بیشتر با یک زن ) . ✅ نکته 1: این کار توافقیه و نبای ...

مطمئن ترین روش/سودمندترین رویکرد/بهترین انتخاب/ بهترین گزینه.

( عامیانه - توهین آمیز ) خایه مالی /چاپلوسی/پاچه خواری.

1. بوزینه/ عنتر دم کوتاه. 2. ( عامیانه ) آدم نفهم و احمق.

دوستی، رابطه دوستی ( رابطه محبت آمیز متقابل بین چند نفر ) مثال: a friendship between two countries Their friendship goes back to when they were at ...

با توجه به زمینه و جمله معانی متفاوتی داره: 1. بزرگترین خانه در یک ملک یا یک قطعه زمین ( اغلب محل سکونت مالک ) . 2. قدیمی ترین خانه در یک ملک. 3. م ...

حسش نیست ( برای چیزی، برای انجام دادن کاری ) ، حال و حوصله ش رو ندارم، اینکه کاری رو نمیخواید به دلیل عصبانیت انجام بدید. مثال ها: I'm not in the m ...

مشروب فروشی/فروشگاه مشروب.

قبض برق.

هزینه خدمات پستی/هزینه ی پستی.

دستگاه فروش خودکار بلیط ( دستگاهی که بلیط صادر میکنه ) . ticket vending machine = TVM دستگاه فروش بلیت ( دستگاه خودپرداز ) I bought a ticket from ...

( عامیانه ) آدم صادق/آدم درست ( مَرد ) .

( عامیانه ) مخفف Mother I'd Like to Fuck به معنی مادری که دوست دارم بُکُنم! میلف لزوما مادر نیست بلکه زن میانسال یا پیری میتونه باشه که از لحاظ جنسی ...

1. ( عامیانه ) معصوم/بی گناه. 2. معنی واقعی: کسی که چشم های آبی داره.

( عامیانه ) 1. ایالات متحده آمریکا ( دولت آمریکا ) . 2. کارگزار ( ان ) فدرال. مترادف: Uncle Sam

تُنگ شراب خوری.

( عامیانه ) گیتار خیالی/گیتار هوایی.

نمایش عجیب و غریب ( برای فردی که کار عجیب و غریب و خارج از عرف انجام میده به کار میره ) .

( عامیانه ) والیبال.

( عامیانه ) مشروب خانگی/ هر نوع مشروب قوی.

1. ( عامیانه ) سیگار ی ماری جوانا. 2. نوعی طلسم ( در فرهنگ مردم غرب آفریقا ) . 3. سبکی از موسیقی آفریقایی با گیتار الکتریکی و طبل سنتی و آواز جمعی.

( عامیانه - توهین آمیز ) منفور/عوضی/پست.

( عامیانه ) لیست آرزوها/ فهرست کارهایی که قبل از مرگ دوست دارید انجام بدید.

صهیونیسم ( جنبشی سیاسی برای ایجاد و حمایت از کشور اسرائیل به عنوان وطن یهودیان ) اسم Example: Zionism arose in the late 19th century. صهیون گرایی ...

1. صید گربه ماهی. 2. بداهه نوازی.

( عامیانه - توهین آمیز ) منفور/بی ارزش/نکبت بار.

( عامیانه ) سر درنمیارم، نمیفهمم، نمیدونم. مثال: A: How long has this milk been in the fridge B: Beats me. Check the expiration date When's Ali's ...

( عامیانه ) زن سرد و مغرور ( سلطه گر ) .

1. ( عامیانه ) رشوه/ انعام/سبیل کسی رو چرب کردن/ پول شیرینی. 2. روغن نخل ( مایعی زرد ) .

( عامیانه ) 1 . ولگرد. 2. آلت تناسلی کوچک. 3. زندانی کارگر. 4. ادرارکننده.

( عامیانه ) فردی که از فرهنگ رایج بیزاره. به هرچیزی که خارج از جریان اصلی باشه تمسخر میکنه، از هرچیزی که محبوب باشه متنفره. به تفکرات مستقل خودشون ا ...

( عامیانه ) شخصی که چیزی یا عملی رو سریع تر از حد معمول انجام میده و توی اون سرعت داره ( ممکنه شنا، دو، ماشین و. باشه ) . نکته:استفاده برای ورزشکار ...

( عامیانه ) 1. زندان/ به زندان انداختن. 2. کوکتلِ تکیلا اسلمر.

( عامیانه ) 1. استراحت کوتاه در بین کار. 2. جدایی موقت بین زوجین. مثال: OK, everyone, let's take a break for half an hour Let’s take a break her ...

( عامیانه ) عقب نشینی کردن/ صرف نظر کردن/بکش کنار.

( عامیانه ) مرد سیگما. موفق، محبوب، مستقل و متکی به خود. مردای مستقلی که نیازی به باحال بودن و اونچه که دیگران دوست دارن نیاز ندارن و فقط کار خودش ...

( عامیانه ) زن هرجایی/ زن هرزه/زن بی اخلاق.

( عامیانه ) جاکِش/ دلال محبت. مترادف: Pimp

روده ها.

( عامیانه ) آدم زیادی/ آدم دست و پا گیر/موی دماغ. مترادف: fifth wheel

طرز فکر ( مجموعه نگرش ها و تفکرات ثابت یک شخص ) .

( عامیانه ) دستور بده/پامنبری ( کنایه از شخصی که میخواد به کاربلد درس بده ) .

( عامیانه ) آدم نفهم/ بی شعور/احمق.